بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش تطبیقی در ادیان، از یک سو میتواند نقاط مشترک و متفاوت ادیان را روشن سازد و از سویی دیگر، نگاه ادیان را در سطح کلان تبیین کند. همچنین، حقوق انسان از مسائل مهم در حیات اجتماعی بشر است و در این نگاشته، به تحقیق در نگاه دو دین توحیدی بزرگ، اسلام و مسیحیت بر اساس متون دینی آن در زمینه حقوق انسان پرداخته شد. در این تحقیق، دو نمونه از سیره دو تن از شخصیتهای مقدس دو دین مورد بررسی قرار گرفته است. یکی مربوط به شمعون پطرس و دیگری مربوط به امیر المؤمنین علی علیهالسلام که هر دو جانشین بنیانگذاران دو دین و در نتیجه در جایگاه دومین شخصیت قرار داشتند. نتیجه به دست آمده در این تحقیق این است که در سیره هر دو شخص، حقوق انسان از جایگاه والائی برخوردار است. هر دو شخصیت، برای انسان و حقوق او احترامی خاص قائلند و از مرزهای قبیلهای و نژادی و مانند آن چشم پوشیده و بر حق انسان و حرمت نهادن به این حق تأکید دارند.

کلیدواژگان: حقوق انسان، احترام به انسان، علی علیهالسلام، شمعون پطرس، کرنیلیوس یوزباشی، بنیجذیمه.

مقدمه

مسئله انسانمداری و جایگاه انسان، از مسائل مهم در اندیشه بشر است که به خصوص در جهان کنونی در کانون مداقه دانشمندان قرار گرفته و در ابعاد مختلف آن به تحقیق و جستجو میپردازند. هرچند بحث از انسان و احترام به انسان و حقوق او از گذشتههای دور مورد توجه بوده، در دنیای کنونی این بحث توجهات جدیتری را به خود جلب کرده است. تردیدی نیست که انسانها با ملاحظه معیارها و شاخصههای گوناگون طبقه بندی می شوند و به تبع آن، هر دسته از انسانها ممکن است از حقوق و مزایای متفاوت برخوردار باشد. از سویی دیگر، مسئله اساسی، محور بودن انسان با قطع نظر از هر معیار دیگری است که انسان از این جهت که انسان است، از احترام و حقوقی برخوردار تلقی و با ملاحظه انسانیت انسانها، حقوقی برای آنان در نظر گرفته و محترم شمرده شود. این مسئلهای است که دیدگاه بسیاری از متفکران و نظریهپردازان را به خود معطوف داشته است. این دیدگاه امروز در جهان پسامدرن، دست کم در حد دیدگاه، رایج است و افراد، شخصیتها، نهادها و مراکز بین المللی بسیاری، پیگیر حقوق انسان، با صرف نظر از زبان، قومیت و نژاد، جغرافیا و شاخصههایی مانند آن استاین. افراد و نهادها، عمدتاً سکولار و غیر دینی هستند که به طور معمول، نگاه خوشبینانهای به ادیان ندارند و چه بسا که در مواردی نگاههای بدبینانه نیز داشته باشند و حتی نگاه ادیان را به حقوق انسان، در تضاد با حقوق بشر یا دست کم در تضاد با نگاه حقوق بشری خود تلقی کنند.

از این رو، بررسی دیدگاه ادیان در خصوص این مسئله میتواند روشنگر دیدگاه ادیان درباره حقوق انسان و جایگاه انسان بماهو انسان با صرف نظر از خصوصیتهای خاص افراد نوع بشر باشد و داعیه مخالفان ادیان را در نگاه بدبینانه به حقوق انسان در ادیان، مورد سنجش قرار دهد. در این میان، بررسی دیدگاه اسلام و مسیحیت، به مثابه دو دین بزرگ، کهن، الاهی و توحیدی که در کنار هم، نیمی از جمعیت جهان بشری را پوشش میدهند، از اهمیت اساسی برخوردار است. به خصوص، پرداختن به دیدگاه شخصیتهای اصلی و متون اصلی این دو دین به انسان، از یک سو زمینه ساز مقایسه این دو دین در میان خود آنهاست و از سویی دیگر، نگاه این دو دین به حقوق انسان را در سطحی کلان روشن می سازد.

بر این اساس، بررسی حقوق انسان از منظر امام علی بن ابیطالب علیهالسلام در مقام جانشین پیامبر خاتم صلیاالله علیهوآله و دومین شخصیت در اسلام پس از پیامبر، و پطرس رسول، شمعون بن یونا، به مثابه جانشین حضرت مسیح و دومین شخصیت در مسیحیت پس از حضرت عیسی علیهالسلام، آن هم بر اساس احادیث اسلامی و متون مقدس مسیحی، میتواند روشنگر دیدگاه این دو دین نسبت به حقوق انسان باشد. با این حال، از سیره و سخنان امام علی علیهالسلام مطالب فراوانی به دست ما رسیده و به خصوص نسبت به حقوق انسان در سیره و سخنان آن حضرت، موارد و نمونههای گوناگون در دست است، اما از شمعون پطرس، مطالب چشمگیری در دست نیست و تنها گزارش مختصری از زندگی او در کتاب اعمال رسولان، و نیز دو نامه از وی در مجموعه عهد جدید مذکور است و در لابلای اناجیل چهارگانه نیز اشاراتی از باب همراهی با عیسی علیهالسلام آمده است.

به ویژه، در بحث از انسان و حقوق انسان، با صرف نظر از طبقه، قومیت و مانند آن، از دیدگاه پطرس، تنها نمونهها و موارد انگشت شماری وجود دارد که تنها از یکی از این موارد، میتوان نکاتی را به دست آورد و سایر موارد نیز در ضمن این مورد، قابل ترسیم است. با ملاحظه این جهت، در این نوشته، از سیره امام علی علیهالسلام تنها یکی از موارد حقوق بشری را که در حیات آن حضرت، در داستان نحوه برخورد آن حضرت با بنیجزیمه گزارش شده و تا کنون نیز کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، مورد بررسی قرار میدهیم و از سیره جناب پطرس نیز همان یک مورد را که در داستان کرنیلیوس یوزباشی آمده است، محور قرار میدهیم و در ضمن آن، دو سه مورد دیگری را که در دسترس قرار دارند و به این موضوع مربوطند، مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.

شمعون پطرس

شمعون بن یونا - شهادت : حدود ُّ تا ّْم - یکی از دوازده حواری حضرت عیسی علیهالسلام است که بنا به گفته اناجیل، پیش از پیوستن به عیسی علیهالسلام، به همراه برادرش اندریاس، به شغل صیادی و ماهیگیری اشتغال داشتند و به دعوت حضرت عیسی علیهالسلام، این شغل را وانهاده و درکنار حضرت عیسی علیهالسلام به تبلیغ دین مسیح علیهالسلام روی آوردند.  شمعون به همراه دیگر حواریون عیسی علیهالسلام که جمع شان دوازده تن بودند،   حضرت عیسی علیهالسلام را تا آخرین ساعات حضور آن حضرت بر زمین، همراهی کردند. در میان شاگردان عیسی علیهالسلام ، پطرس از همه مهمتر بود. حضرت عیسی علیهالسلام، وی را به کیفا، ملقب ساخت که به زبان آرامی به معنای صخره است که در زبان یونانی، به پطرس ترجمه شد.  بنا به گفته اناجیل لوقا و یوحنا، عیسی مسیح این لقب را به او داده است

  و مقصود از آن، صخره و پایهسنگ کلیسا است که عیسی علیهالسلام کلیسا یعنی جماعت مؤمنان پیرو خود را بر پطرس بنا نهاده و تمام امور ایمانی را به وی وا نهاده است. بنابراین، عیسیعلیهالسلام از میان شاگردان خود، پطرس را به جانشینی برگزید؛ آنجا که در انجیل متی آمده است:و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره جماعت خود را بنا میکنم و ابواب هادیس بر آن استیلا نخواهد یافت. و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود.  بنابراین، پطرس جانشین حضرت عیسی علیهالسلام است که پس از خود حضرت، دومین شخصیت مهم و برجسته در مسیحیت تلقی می شود، چنانکه پطرس به همراه یعقوب و یوحنان، دو حواری دیگر، سه رکن اصلی کلیسای نخستین است که تبلیغ دین مسیح را به عهده داشتند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید