بخشی از مقاله
چکیده فارسی:
این مقاله به بررسی شهرهای ایرانی-اسلامی ماقبل مدرن و نهادهای تاثیرگذار در حکمرانی شهری می پردازد. سه نهاد مورد بررسی در این زمینه عبارتند از نهاد سلطنت، نهاد شرعی و نهاد عرفی که به ترتیب همخوان با دولت، دین و وابستگیهای قومی- خانوادگی می باشند. هر نهاد فی نفسه یک شکل از قدرت است که بنا بر اصطلاحاتمیشِل فوکو در قالب "قدرت مطلقه" دولت، "قدرت انضباطی" دین، و "زیست- قدرت" عرف قرار می گیرد. پایداری شهرهای ایرانی-اسلامی گذشته در گرو رابطه متداوم و متوازن بین دولت، شرع، و عرف بوده است که به موجب آن رفاه اجتماعی شهروندان در یک فضای شهری منسجم و پایدار تحقق می یافته است.
بحث اصلی مقاله این است که در نبود قوانین حقوقی و نهاد شهرداری در شهرهای ماقبل مدرن ایران، ایدئولوژی اسلامی از طریق مکانیزم های انضباطی خود نقش اساسی در تولید و حفظ حکمرانی شهری در سطوح مختلف عمومی و خصوصی زندگی شهری ایفا می نموده است. به همین منوال فضای شهری نیز واسطه ای بوده که از طریق آن مکانیزم های مختلف قدرت، کنترل و رفاه اجتماعی تحقق می یافته اند.