بخشی از مقاله
چکیده
اگر به اطراف خود نگاهی بیندازیم همه جا شاهد سازمانهای مختلفی در جامعه خود هستیم که با توجه به شرایط محیطی که در آن قرار دارند به رقابت می پردازند. هر سازمان برای پیشرفت و حتی بقای خود تصمیماتی می گیرد که نتایجی برای آن بدنبال دارد. این تصمیمات باید بصورت منظم و در یک چارچوب مشخص گرفته شوند تا منافعی برای سازمان به همراه داشته باشد، در اینجاست که به مفهومی به نام "حکمرانی" بر می خوریم.
تصمیمات مدیران می تواند در قالب پروژه های مختلف انجام شود و نتایجی به دنبال داشته باشد که برای سازمان منفعت ایجاد کند یا حتی یک شکست را به همراه داشته باشد. پس میبینیم که اهمیت موضوع بسیار زیاد است و باید به نحوه تعیین حکمرانی در پروژه، شرکت و هر جای دیگری توجه زیادی شود. این مقاله به تحلیل و بررسی حکمرانی پروژه میپردازد. بنابراین ابتدا تعاریف مختلف آن مورد کنکاش قرار می گیرد و کاربرد آن در انواع پروژه ها ارائه میگردد و سپس نکات مهم برای اعمال خوب حکمرانی پروژه، مورد بررسی قرار میگیرد.
مقدمه
در محیط پر تغییر امروزی رقابت مفهومی اجتناب ناپذیر است و هر سازمان برای بقای خود سعی دارد که بهترین مسیر را برگزیده و آن را به بهترین نحو طی کند. شرکت ها یا سازمانها با انجام پروژه های مختلف به ذینفعان خود سود می رسانند. پروژه ها از نظر اندازه و اهمیت متفاوت هستند و یک سازمان اگر بخواهد یک پروژه را به درستی انجام دهد باید چارچوب خاصی - مسائلی که مربوط به تصمیم گیری در مورد اجرای یک پروژه هستند - را رعایت کند.
در طول اجرای پروژه ها تصمیمات مختلفی اتخاذ شده و بر اساس آن اقدامات لازم صورت میگیرد و قطعا بد یا خوب بودن نتیجه آن با توجه به اهمیتی که دارند تاثیر زیادی بر سازمان می گذارد. همیشه وجود یک قالب استاندارد و چارچوبی که از قبل برای مسئله خاصی مورد بررسی قرار گرفته میتواند میزان موفقیت تصمیم گیری را بالا ببرد. مدیران یک سازمان هم به همین دلیل در محیطی که عوامل مختلف بر روی تصمیم گیری آنها اثرگذار است به چارچوبی از پیش تعیین شده و مورد توافق نیاز دارند تا در شرایط اطمینان تصمیم خود را اتخاذ کنند.
در اینجا واژه ای بنام "حکمرانی" مطرح می شود که از اهمیت خاصی برخوردار است و منظور از آن ارائه و تنظیم این چارچوب و عمل به قوانینی است که می تواند تصمیم گیری را هدفمند و موثرتر کند. هدف این مقاله بررسی مفهوم حکمرانی پروژه است. بنابراین ابتدا به بررسی تعاریف و ویژگیهای حکمرانی پرداخته و سپس مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند و تحقیقات صورت گرفته در زمینه حکمرانی پروژه و تاثیرات آن بر روی پروژه را مرور میکنیم.
حکمرانی شرکتیٌ
از آنجایی که حکمرانی پروژه زیرمجموعه حکمرانی شرکتی است و چهارچوب ها و تعاریف آنها با هم در ارتباط است، ابتدا حکمرانی شرکتی شرح داده میشود. در کل، حکمرانی یک چارچوب برای تصمیم گیری اخلاقی و عمل مدیریتی در یک سازمان بر اساس شفافیت، مسئولیت و تعریف نقش ها فراهم می کند. حکمرانی شرکتی نحوه ای که شرکتها مدیریت و تنظیم می شوند را مورد توجه قرار می دهد و با نیاز به متناسب کردن دستاوردهای سازمان با توجه به ذینفعان - شامل جامعه بطور کلی و سهامداران بطور خاص - دست و پنجه نرم می کند. یک ساختار حکمرانی سعی می کند که تضاد در میان گروه های مختلف ذینفعان را که ممکن است بر روی عملکرد تاثیر منفی بگذارد کاهش دهد و چارچوبی را فراهم کند که بواسطه آن اهداف سازمانی معیین شوند . - Zwikael, 2015 - یکپارچگی قابل توجهی در میان همه تحلیلگران در تعریف حکمرانی شرکتی وجود دارد. در زیر به برخی از آن تعاریف اشاره می گردد : - Chang, 2015 -
· ساختار و عملکرد خط مشی شرکت
· مکانیزمی برای تصمیم گیری که در قرارداد ابتدایی مشخص نشده است
· روشی که تامین کنندگان مالی شرکت به خودشان اطمینان می دهند که بازگشت سرمایه امکان پذیر است
· محصول تصمیمات جوانب مختلف: ساختار هیئت مدیره، طراحی امنیت، طرح انگیزشی و مانند آن
همانگونه که مشاهده می کنید تعاریف مختلفی وجود دارد. حکمرانی شرکتی چارچوب ها، مدل ها، تعاریف و زیرمجموعه های بسیاری دارد - Weaver, 2007 - که در مجال این تحقیق نیست و با توجه به اینکه در ادامه این مقاله در بعضی عناوین بدان اشاره شده است به همین چند تعریف بسنده کرده ایم.
تعریف حکمرانی پروژهٍ
عنوان حکمرانی شرکتی و به طور خاصتر حکمرانی پروژه مفهوم جدیدی نیست، از زمان های گذشته مبتکران پروژه به تحویل کارای نتیجه، خدمت و یا محصول پروژه علاقه مند بوده اند. در واقع از زمان تکمیل اهرام سه گانه مصر تا ساخت دیوارها و قلعه های مختلف قبل از هجوم گروه مغولان این مفهوم مطرح بوده است . - Morgan, 2010 - در مقالات و تحقیقات مختلف برای حکمرانی پروژه تعاریف گوناگونی با توجه به زاویه ای که به آن نگریسته می شود، ارائه شده است. به عبارت دیگر در هر سازمانی این مفهوم به شکلی متفاوت درک و بدان عمل می شود که می توان آن را حاصل تفاوت دیدگاه ها دانست. در جدول - 1 - به تعدادی از این تعاریف اشاره شده است.