بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مقاله، بررسی موضوعات اصلی حول محور حکمرانی سازمانی اخلاقمحور است. لذا بینشهایی در خصوص نحوه ادغام اخلاق حرفهای ارایه گردید. در دنیای امروز، اکثر سازمانها به دنبال برقراری تعادل میان اهداف قانونی و فرایندهای تأییدشده از یکسو و بهبود حکمرانی اخلاقی با گنجاندن فرهنگ سازمانی درست از سوی دیگران اند. از این رو، در این مقاله به بررسی مزایای پیادهسازی استراتژیهای مناسب و مؤثر در فرایندهای تبعیت از قوانین یک سازمان و نیز بررسی هر دو شرایط خرد و کلان و تغییرات وارد شده در بازارهای داخلی میپردازیم.یافتهها در این مطالعه بر مبنای تئوری مدیریت سهامدار استوار است.

تئوری رفتار برنامهریزی شده نشان میدهد که فشار سهامدار علاوه بر مزایای خارجی و داخلی، تأثیر معناداری بر بکارگیری ضوابط اخلاقی از سوی سازمانها دارد. کدها و دستورالعملهای اخلاقی نیز رابطه معناداری با مزایای داخلی استنباط شده دارند. این فرایند در ارتباط با منع رفتارهای غیراخلاقی و ایجاد یک فرهنگ اخلاقی سازمانیافته است. علاوه بر این، استنباطهای مربوط به اقدامات آموزشی اجرا شده حول محور ضوابط اخلاقی، تأثیر معناداری در فرایند تصمیمگیری سازمان ندارند. این مطالعه نقشسودمندی در میان سازمانهای علاقمند به تقویت تواناییها؛ بویژه در مدیریت، نظارت و ارزیابی روشهای شغلیاخلاقی دارند.

لغات کلیدی: حکمرانی سازمانی، اصول اخلاقی، کدهای اجرایی، سهامداران

مقدمه:

تعداد قابل توجهی از سازمانهای معروف و مؤسسات مالی پرسابقه، طی دهه گذشته با ضعفهای گستردهای مواجه شدند که این ضعفها بیشتر در ارتباط با عملکرد مدیران اجرایی و رابطه آنها با مسئولیت هیأت مدیره بود. تعداد موارد شناسایی شده تا سال 2010 دقیق و مستند نیست. »لاو« و همکارانش - 2010 - 1 نزدیک به 130 نمونه از شرکتهای رویارو شده با این تجربه
را شناسایی کردند. ورشکستگی شرکت برادران »لیمان«2 و فروپاشی اوراق سرمایهگذاری » برنارد مادوف«3 در ایالت متحدهآمریکا، ضررهای مالی سوسیات مؤسسه جنرال، ضعف شرکت خدمات مالی جهانی UBS AG در اروپا، تنزل سهام و اوراق»مورگان جی پی«، شرکتهای تجمعی مثل فورستال، وولکسواگن، دیملرکریسلر یا سیستمهای BAE تنها نمونهای از شرکتهای گنجانده شده در این مقوله هستند. بررسیهای قانونی- عملیاتی در روشهای تجاری سازمانها و نحوه تبعیت آنها از قوانین، سیاستها و پروسهها از سوی مقامات دولتی از زوایای مختلف بررسی شدند.

طی چند دهه اخیر تحولات شگرفی در این حوزه به وقوع پیوست. موضوعات حکمرانی سازمانی از نقطهنظر بینالمللی نیز اثباتکننده میزان کارایی بازارهای اقتصادی، برپایه فرضیات اعتماد و رفتار اخلاقی است. کاهش مداوم اعتماد جامعه، نگرشها و انتظارات در فعالیتهای تجاری، ضرورت اصلاح و بازنویسی استراتژیها را در افزایش اطمینان و روابط دوسویه آشکار میسازد. قوانین و مقررات اعمال شده در برابر فعالیتهای شغلی نامناسب، تا حد زیادی تضمینکننده احیای اعتماد عمومی و اجرای ضوابط استاندارد است. افزون بر این، سازمانهای مالی مثل سازمان بانک جهانی طی اجرای پروژههای مالی، جوانب احتیاط را در نظرمیگیرند - بیرکمن4 و همکاران، 2008؛ لاو و همکاران، . - 2010 در قرن بیست و یک، بسیاری از صاحبنظران به دنبال اجرایحکمرانی سازمانی با کمک فعالگرایان، سیاستگذاران و متخصصان دانشگاهی هستند - مک نات5، 2010؛ تریکر6، 2009؛نوس1 و همکاران، 2007؛ اسمیت - هیلمن و عمر2، . - 2005

این قبیل اصلاحات اهمیت آگاهی بالای مقامات تجاری را در خصوص محتویات و مضامین اصول اخلاقی و نیز اثربخشی آن در فرایندهای تجاری روزمره را آشکار میسازد. در عین حال، مؤلفهها و اصول حکمرانی سازمانی در ابتدا در می 1999 منتشر شد و در سال 2004 اصلاح شد. در حال حاضر، کدهای نظارتی کشورهای مشترکالمنافع - نوامبر - 1999 در قالب قوانین کشوری در بازارهای تجاری جهانی منعکس گردید. لذا یک اقدام میان دولتی در راستای توسعه استانداردهای بینالمللی تجویز نشده در ساختارهای عملیاتی اجرا گردید. این اقدام،ساختاری را برای حمایت از کشورها در توسعه روشها و انعکاس محیطهای قانونی فراهم میسازد - کولیر و زامان3، 2005، صفحه 6؛ فردریک4، . - 1999

ضوابط اخلاقی ممالک مشترکالمنافع، امکان پایهریزی استانداردهای متمایز و تبعیت از اصول جهانی را برای کشورها میسر میسازد.گذشته از این، تحقیق »ویندسور5« حول محور موضوعات حکمرانی سازمانی، گزارشاتی را مبتنی بر اعمال فشار بر مدیریت ارشد و هیأت مدیره سازمانهای چندملیتی ارایه میداد و اشاره به بهبود روشها در پرداختن به چالشهای مقاومسازی حکمرانی سازمانها داشت که خود تضمینکننده، افزایش تبعیت از استانداردها و روشهای خاص گنجانده شده در کدها و ضوابط حکمرانی بینالمللی و ملی است. »تران - 2010 - 6« خاطرنشان کرد که چنانچه سازمانی، به رفتارهای غیراخلاقی توجه نداشته باشد، قادر به کنترل موقعیتها و شرایط اجرایی نیست. در نهایت، این موضوع به یک تنگنای غیرقابل درمان تبدیل شد.

سازمانهایی که قادر به عبرت گرفتن از رفتارهای نادرست سازمانی خود نیستند و سازمانهایی که قادر به عبرتگرفتن از خطاها و اشتباهات خود نیستند، تعهد پایینتری را نشان میدهند.هدف این مقاله، تحلیل افکار و نگرشها حول محور حکمرانی سازمانی اخلاقمحور است. در وهله نخست به بررسی و درک موضوعات تحقیقی و چالشهای کلیدی در انطباق و اجرای مفاهیم مناسب در یک حوزه فرهنگی پرداختیم. »اخلاق سازمانییا شغلی« در این موقعیت به عنوان یک راهنمای مستقیم در پرداختن به نواحی نامشخص تصمیمات شغلی است و مزایای بالقوه عملکردهای سازمانی را به خود اختصاص میدهد - استیونز،. - 2005 7 مباحث و نگرشهای سهامدار، با تکیه بر ضوابط

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید