بخشی از مقاله

چکیده

نهج البلاغه که پس از قرآن و سخنان پیامبر هصاهبر سایر گفته ها و اندیشه ها برتري دارد، به عرصه هاي مختلف زندگی از جمله جنبه هاي اخلاقی، دینی و سیاسی پرداخته است و با توجه به فرامین حضرت علی هعاهدر این کتاب، می توان در جهت بهبود زندگی اسلامی و پیشرفت جامعه اسلامی کوشیدگ یکی از مسائلی که توجه بسیاري از علماي علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی را به خود جلبکرده است، دموکراسی و ابعاد آن می باشدگهحاکمیت مردمی و حاکمیت قانون، دو شاخص مهم سنجش دموکراسی هستنددرگه مقاله حاضر، محقق درصدد است تا این دو بعد را از منظر حضرت علی هعاهدر نهج البلاغه، بررسی و واکاوي نمایدگهبه این منظور، از روش مطالعه اسنادي و غور در نهج البلاغه استفاده گردیدگهه با توجه به یافته هاي تحقیق، در نهج البلاغه به هر دو شاخص حاکمیت مردمی و حاکمیت قانونپرداخته شده است.

حضرت علی هعاهدر مورد قاعده حاکمیت مردمی، با تأکید بر لزوم جمعیت و جماعت و حذر از پراکندگی و تفرقه، بر هماهنگی دلها و افکار تأکید می نمایند و صِرف تعداد افراد را کافی نمی دانندگههمچنین با طرد قاعده اکثریت به طور مطلق، عواملی مانند دین و ارکان آن مانند قرآن و خضوع در برابر فرامین آن را به عنوان عامل وحدت بخش جامعه و مانع تهدید اکثریت به عنوان ضمانت هاي اجرایی مطرح نموده اندگههمچنین با تأکید بر اصل حاکمیت قانون، به هر دو بعد اصلی آن یعنی برابري سیاسی و حقوق متقابل رعایا و زمامداران و نیز پاسخگویی مسئولین در برابر مردم و قانون اشاره نموده و زمامداران را در امور اداره مملکت به توجه به رضایت توده مردم و حقوق و مسئولیت هاي خویش و رعایا سفارش نموده اند.

واژه هاي کلیدي:نهج البلاغه، حاکمیت مردمی، حاکمیت قانون، دموکراسی

مقدمه

امروزه براي بسیاري از محققان اسلامی و غیر اسلامی واضح است که خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار حضرت علی هعا هدر نهج البلاغه، پس از قرآن و سخنان پیامبر هصا هبر سایر گفته ها و اندیشه ها برتري داردگهدر نهج البلاغه، به عرصه هاي مختلف زندگی از جمله جنبه هاي اخلاقی،ه دینی و سیاسی پرداخته شده است و با توجه به فرامین حضرت در این کتاب، می توان در جهت بهبود زندگی اسلامی و پیشرفت جامعه اسلامی کوشیدگهه یکی از مسائلی که توجه بسیاري از علماي علم سیاست و جامعه شناسی سیاسی را به خود جلب کرده است، دموکراسی و ابعاد آن می باشدگ هامروزه دموکراسی رایج ترین نظام سیاسی استگه دموکراسی مدرن در آغاز پدیده اي اروپایی و غربی بود اما در طی چندین قرن گذشته به تدریج در سرزمین هاي دیگر نیز گسترش یافته است .

البته امروزه نیز دموکراسی با همه پیشرفت هایی که داشته، نظامی عالمگیر نیست هبشیریه، طمنگث هص چماگ هاکثر کتاب هاي لغت، دموکراسی را به معناي حکومت به وسیله مردم دانسته انداینگه تعریف تقریباً با تأیید همگانی روبرو است و با ریشه شناسی اصطلاح نیز مطابقت داردگ هالبته تعاریف دیگري همچون حکومت بر پایه رضایت، فرمانروایی اکثریت، حکومت حقوق برابر براي همه و حاکمیت خلق هم براي دموکراسی مطرح می شود که معمولاً اشتباه هم نیستند ولی نمی توانند به قلب مطلب راه یابند و با نگاهی موشکافانه،نارسایی هاي آنها آشکار می شود هشهبازي، گرچه عمدتاً دموکراسی را معادل با حکومت به وسیله مردم می دانند اما پوپر هبه نقل از نانسی و هرسیج، عمنگثهصص منآه طعاهاین تعریف را ناشی از هدف افلاطون در پاسخ به پرسش خود یعنی "چه کسی باید حکومت کند؟

" می داند که پاسخ افلاطون، حکومت بهترین فرد یا افراد استگ هپوپر این معنا را براي دموکراسی خطرناك می داند زیرا اولاً دیکتاتوري اکثریت می تواند براي اقلیت خطرناك باشد، ثانیاً مردم می دانند که خود حکومت نمی کنند، بنابراین احساس می کنند که دموکراسی فریب و حیله اي بیش نیستگهاین احساس فریب خوردن توسط مردم می تواند آنها را به سوي نارضایتی و حتی تروریسم سوق دهدگهپوپر با توجه به خطرات ناشی از تعریف کلاسیک دموکراسی، خواهان آن است که به جاي دموکراسی به عنوان "حکومت مردم" دموکراسی باید به عنوان "قضاوتمردم" تعریف شودگهه بنابراین گرچه گاهی حاکمیت مردمی، معادل با دموکراسی در نظر گرفته می شود، اما دموکراسی،مفهومی وسیع تر است و حاکمیت مردمی، تنها به عنوان یکی از شاخص ها و ابعاد دموکراسی شناخته می شودگ هدر طی سال هاي اخیر، بیش از این که به مفهوم حاکمیت مردمی در بحث دموکراسی پرداخته شود، بعد حاکمیت قانون پررنگ شده است و محققان علوم سیاسی و الگوهاي سنجش دموکراسی، بیشتر توجه خود را به این بعد معطوف می دارندگهدر مقاله حاضر، محقق درصدد است تا ابعاد حاکمیت مردمی و حاکمیت قانون را به عنوان ابعاد دموکراسی، ازمنظر حضرت علی هعاهدر نهج البلاغه، بررسی و ارزیابی نماید.

مفهوم شناسی موضوع

 • حاکمیت مردمی

بحث اقلیت و اکثریت در یک جامعه، همواره مد نظر سیاستگذاران و سیاستمداران و علماي علم سیاست بوده استگهبراي تصمیم گیري در امور مختلف جامعه، عده اي رأي اکثریت را میهپذیرند، عده اي قاعده اکثریت مطلق را قبول دارند و بعضی از این قاعده بیمناکند و آن را به منزله یک

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید