بخشی از مقاله


خنثی(دوجنسیها) در مذاهب اربعه اهل سنت ( تعریف، انواع، وسایل شناخت، احکام)

 

چکیده

خنثی( دوجنسیها) - شاید این اصطلاح بسیار زشت به نظر آید- در واقع بخش سوم از جامعهی بشری هستند اما کمتـر دربارهی آنان سخن گفته شده است. مذاهب اربعه اهل سنت به خوبی و روشنی این موضوع را مورد تحلیل قرار دادهانـد. پژوهش حاضر میکوشد با روش توصیفی- اسنادی و به بهرهگیری از منابع دسته اول و مهم فقه اهل سـنت بـه تعریـف، بررسی انواع خنثی و وسایل شناخت و احکام آنان بپردازد. ناگفته پیداست که به علت فقهی بـودن مطلـب، کمتـر شـاهد حضور قلم نویسنده در متن خواهیم بود.

کلمات کلیدی: خنثی( دو جنسیها)، مذاهب اربعه، اهل سنت، تعریف، انواع، احکام


-1 مقدمه

-1 -1 تعریف خنثی( دو جنسیها)
-1 -1-1 تعریف لغوی

این کلمه مشتق از فعل" خنث" است که جمع آن خناثی است مانند حبالی و " الخنثی" از " خنث" است به معنی نرمی و لطافت. تخنث الرجل: هرگاه فرد عمل افراد خنثی را انجام دهد و به ذَکَر آنان، خنث و به مؤنثشان خناث گفته می شود( ابـن

منظور،1996، ج:2 ص145؛ فیروزآبادی،1352 ج:1 ص216؛ فیومی، 1405 ،ج: 1 ص183؛ جرجانی، 2003 ،ج:1 ص.(137 علمای لغت خنثی را شبیه تعریف اصطلاحی آن معنا کردهاند:" کسی که هر دو آلت مردانه و زنانه را دارد و کسی کـه نـه
مذکر است و نه مؤنث"( فراهیدی، 1988،ج.(248 :4

-1 -1-2 تعریف اصطلاحی

فقیهان تعاریف متعددی از خنثی ارائه دادهاند که در بسیاری از آنها اتفاق نظر دارند اما در بعضی موارد دیگـر، بـا افـزودن قید یا شرطی تفاوت دارند:

-1-1-2-1 حنفی

کاسانی خنثی را این گونه تعریف کرده است" کسی که هر دو آلت مردانه و زنانه را دارد و در حقیقت شخصی واحد نمـی تواند مذکر و مؤنث باشد، بلکه باید یکی از آن دو باشد(کاسانی، 1418، ج .(164 :8
زیلعی میگوید:" کسی که آلت زنانه و مردانه داشته باشد و نیز کسی که هیچ کدام از آلت ها را نداشته باشـد نیـز بـه آن ملحق میشود"( زیلعی، 1315،ج.(621 :5

-1-1-2-2 مالکی:

خرشی در تعریف خنثی میگوید:" کسی که هر دو آلت زنانه و مردانه را داشته باشد و گفته شده کـه نـوعی از آن یافـت می شود که هیچ یک از آلات را ندارد و از جایی غیرمتعارف بول میکند و نیز ایـن کـه بتوانـد پـدر یـا مـادر یـا پـدربزرگ یـا مادربزرگ یا شوهر یا همسر باشد قابل تصور نیست، زیرا ازدواج وی تا زمانی که اشـکال دارد، جـا یز نیسـت"( خرشـی، 1417، ج.(227 :8

-1 -1-2-3 شافعی:

شافعیه در تعریف خنثی آورده است:" کسی که هر دو آلت را داشته باشد و سوراخی نیز مثل سوراخ پرنده داشته باشد و این که بتواند پدر یا پدربزرگ یا شوهر یا همسر شود، مادام مشکل است"( هیتمی، 1421، ج.(426 :6
امام نووی گفته است : " بدان که خنثی دو گونهاند: -1 نوع مشهور آن که آلت زنانـه و مردانـه( بـاهم) داشـته باشـد . -2 گونه دوم کسی است هیچ یک از آنها را نداشته باشد بلکه دارای سوراخی باشد که مواد دفع شده از آن خارج شود و شبیه هیچ یک از آلات مردانه یا زنانه نباشد.

در نوع اول، مذهب ما(شافعی) با حنفی ها یکسان است اما نوع دوم آن حکمش مشکل است و حکم آن تا قبل از بلوغ یـا بعد از بلوغ متوقف میماند تا با سایر علامات مانند منی یا حائض شدن مشخص گردد"( نووی، 1417، ج.(53 :2

-1-1-2-4 حنبلی:

حنبلیها خنثی را بدین شکل تعریف نمودهاند:" کسی که دارای آلات زنانه و مردانه است یا سوراخی که به جای آلت، که بول از آن خارج می شود، و به مشکل و غیرمشکل تقسیم میشود؛ پس کسی که علامت ذکور یا انوثه در او مشخص باشد مـرد است یا زن و مرد یا زنی است که در او آفرینش زائدی وجود دارد"( ابن قدامه، 1412، ج711 : 4 الف)


-2 انواع خنثی در فقه اسلامی اهل سنت
خنثی در فقه اسلامی اهل سنت به دو دسته تقسیم میشوند:

-2-1 خنثی غیرمشکل (واضح)

" فرد دوجنسی که علامتهای ذکـور یـا انوثـه در او مشـخص باشـد دانسـته مـیشـود کـه مـرد اسـت یـا زن(موسـوعه فقهیه،1419، ج:20ص.(23
خنثی واضح کسی است که غموض و اشکال از او زدوده شده و علاماتی از زمان ولادت، یا بعد از بلوغ در وی آشکار اسـت که دلالت بر ذکور یا انوثه بودن وی دارد، پس در هنگام ولادت به محل بول کردن وی نگریسته میشود -1 اگـر از محـل بـول مرد خارج شود، حکم ذکور میگیرد. -2 اگر محل بول از جلو باشد، حکم انوثه می گیرد -3 اگر از هر دو بول کند، حکـم مـی-کنند درباره هر کدام که زودتر بول از آن خارج شده باشد-4اگر در سبقت نیز مساوی باشند، حکم بر کثرت و قلّت همان بـول میشود که فقها در این موضوع اختلاف دارنـد( دسـوقی، 1419، ج:4ص490؛ ابـن قدامـه، 1412، ج:7 ص116 و 115؛ بهـوتی، 1402، ج:4ص.(47
-2-2 خنثی مشکل( غیرواضح)

" فرد دوجنسی که ذکور یا انوثه بودنش بـا علامـت مشخصـهای آشـکار نگـردد "( دسـوقی،1419، ج:4 ص490، علـیش، 1424، ج:1 ص.(360

آشکار نشدن مرد یا زن بودن خنثی به دو امر برمیگردد: -1 تعارض یا مساوی بودن علامات در شخصی کـه هـر دو آلـت جنسی را دارد-2 از بین رفتن( نبودن) علامات به طور مطلق در شخصی که هیچ یک از آلات جنسی را ندارد، و فقط سـوراخی دارد. در توضیح این مساوی بودن یا تعارض باید گفت: این یعنی این که خنثی از هر دو آلت بول کند یا هر دو در سبقت یکـی باشند، یا در کثرت مساوی باشند که این امر موجب تعارض می گردد( ر.ک ابن قدامـه،1412، ج:7 ص115؛ دسـوقی، 1419، ج:4 ص490؛ بهوتی، 1402، ج:4 ص.(470

-3 انواع خنثی مشکل

اما خود خنثی مشکل(غیرواضح) به دو دسته تقسیم میشوند -3-1 کسی که هر دو آلت را دارد و علامات وی متعارض یا مساوی هستند.

-3-2 کسی که هیچ یک از آلت را ندارد(موسوعه فقهیه، 1419، ج:20ص.(23 که این نوع خود به سه بخش تقسیم مـی-
شود
-3- 2-1 کسی که آلت نر یا مادگی ندارد اما تکه گوشتی دارد که بـول مـدام از آن ترشـح مـیکنـد(مرداوی، 1376، ج:7 ص.(345
-3-2-2 کسی که مخرجی واحد در بین دو مخرج دارد که از آن غائط و بول میکند( ابن قدامه، 1412، ج:7 ص.(121 -3-2-3 کسی که اصلا مخرج ندارد، نه از پشت و نه از جلو، و هر چه را که میخـورد و مـی نوشـد، قـی مـیکنـد(بهوتی،
1402 ، ج:4 ص.(475


-4 وسایل شناخت خنثی

" وسایلی که فقها برای شناخت خنثی به کار بردهاند، بر نشانههای مرجح بـرای حکمـش اسـتوار اسـت و مـتن صـریح و درستی برای شناخت جنس خنثی در نزد فقها وجود ندارد اما آنها نظر به سؤالات قرنهای پیشین، و در خلال آنهـا، تفاوتهـای آشکاری برای خنثی بنا بر احکام در نظر گرفتهاند"( علیش، 1424، ج:9 ص705؛ابن فرحون، 1406، ج:2 ص.(124

-4-1 علامتهای متمایز کننده قبل از بلوغ مبال(محل بول کردن)
حکم بر خنثی در حین ولادتشان بر خروج بول از یکی از سوراخهایش، پس اگر از جایی که مرد بول میکنـد، بـول کنـد مرد است و اگر از جای زنان بول کند، زن است. فقها براین حکم اتفاق نظر دارند و این به خاطر ارث و اجرای سایر احکام درباره اوست و نیز اتفاق نظر دارند که اگر بول از هر دو سوراخ خارج گردد، حکم خروج بر اسبق آنهاست، و اگر بـه صـورت یکسـان و مساوی بول از هر دو سوراخ خارج شود، طبق قول فقها و علما حکم بر کثرت دارند(ر. ک ابن قدامه،1412، ج:7 ص.(115

در مورد این امر قولهایی وجود دراد که سعی نمودهایم با ذکر ادله هر یک را بیان کنیم قول اول: ابو حنیفه و شافعیه هیچ اعتباری برای کثرت خروج بول از یکی از دو سوراخ قائـل نیستند(سرخسـی، بـی تـا، ج:30 ص105 و 104؛ نووی، 1405، ج:2 ص.(54

ادله قول اول

-1 کثرت بول دلالت بر فراخی محل خروج دارد و این اعتباری ندارد زیرا محل بول زنان از محل بول مـردان گسـتردهتـر
است.

2کثرت- و قلّت در بول است نه در محل آن، و ادات جدا کننده، آلت محل بول است نه خود بول.

-3 اگر بول از هردوی آنها خارج گردد پس هردو اسم محل بول را در یک آن واحد گرفتهاند زیرا که اسم مبال با کثـرت و قلت تفاوت نمییابد.

-4 روش تمییز با رجوع به معقول در آن نیست، ابوحنیفه به ابویوسف گفت:" آیا تـو قاضـیای را دیـدهای کـه بـول را بـا مثقــال وزن کنــد؟"( ر. ک سرخســی،بی تــا، ج:30 ص105 و 104؛ نــووی،1405، ج:2 ص54؛ زیلعــی، 1315، ج:6 ص216 و .(215
قول دوم

ابویوسف و محمد از حنفیه، مالکی و حنابله به اعتبار کثرت و قلت بول (در هنگام یکسان بودن هر دو در کثـرت و قلـت)، در سبقت آنها رفتهاند( حطاب، 1398، ج:6 ص431؛ ابن قدامه، 1412، ج:7 ص.(149

ادله قول دوم

- 1 کثرت بول یکی از علامتهایی است که به آن اعتبار میشود همانند سبقت محل بول، پس اگر هردو مخـرج مسـاوی باشند، این مشکل است پس به خنثی تا بعد از بلوغ مهلت میدهند، به امید آنکه وضعیتشان روشن شود.
-2 بیشتر میتوان به محل خروج بول حکم کرد زیرا که قوی تر است و ترجیح در هنگام معارضه با زیادی و قوت است( ر. ک حطاب، 1398، ج:6 ص431؛ ابن قدامه،1412، ج:7 ص116 و .(115


-4-2 علامتهای متمایز کننده خنثی بعد از بلوغ -4-2-1 موارد مورد اتفاق نظر
فقها اتفاق نظر دارند که اگر امر کودک دوجنسی در زمان تولدش با تعارض و غموض در علامات دلالتکننده بر ذکـور یـا انوثه دچار اشکال شد، منتظر بلوغ او بمانند . فقها در مورد موارد زیر بعد از بلوغ خنثی اتفاق نظر دارنـد و براسـاس آنهـا حکـم میکنند

-1 خروج منی یا محتلم شدن -2 حائض شدن –3 آبستن -4 میل به زنان داشتن-5 رحم -6 زایمان - 7 حـائض نشـدن در بلوغ -8 امکان لقاح با دیگری -9 آشکارشدن شجاعت و سوارکاری و مقاومت در برابر دشمن -10 علامات ظـاهری مخـتص مردان یا زنان( ر. ک ابن عابدین، 1990، ج:6 ص728-799؛ حطاب، 1398، ج:6 ص431 - 433؛ابن مفلح، 1405، ج:5 ص41؛ سیوطی، :1411ص242 و .(241

-4-2-2 موارد مورد اختلاف نظر -4-2-2-1 تعداد دندهها( به نسبت مرد و زن)
در باره تعداد دندههای زن و مرد در فقه اسلامی اقوال مختلفی وجود دارد قول اول: "بعضی از مالکیها، و نیز تعدادی از شافعیها، حسن بصری، عمر بن عبید، علی بـن ابـی طالـب(ع) معتقدنـد تعـداد
دندههای زن از دندههای مرد، یک عدد بیشتر است"( علیش،1424، ج:19 ص717؛ نووی، 1417، ج:2 ص56 و .(55
ادله این قول

-1 آنچه در دو کتاب صحیح بخاری و مسلم بـه نقـل از پیـامبر(ص) آمـده اسـت :" همانـا زن از دنـده کـج خلـق شـد "( بخاری،:1413 حدیث 3084؛ قشیری نیشابوری، :1424 حدیث .(2671
-2 آنچه از ابن عباس روایت شده" همانا حوا از یکـی از دنـدههـای آدم(ع) خلـق شـد در حـالی کـه او در خـواب بـود "( عسقلانی، :1407 ج:14 ص(476
اما وجه استدلال این که در هر دو حدیث، دلالت بر جواز شمردن دندههای خنثی برای شـناخت جـنس آن وجـود دارد و خداوند متعال حوا را از دنده طرف چپ آدم(ع) آفرید پس این دنده از مردان کم شده است، بنـابراین زنـان یـک دنـده بیشـتر دارند.

قول دوم" تمام حنفیه و مالکیه و بعضی از شافعیه و حنابله، بر عدم جواز شمردن دنـده هـای خنثـی مشـکل بـرای شـناخت جنسیت آن معتقدند(زیلعی، 1315، ج:6 ص216؛ نووی، 1405، ج:2 ص56 و .(55

ادله این قول

-1 اگر تعداد دندهها، علامت شناخت مرد از زن است پس احتیاجی به انتظار برای شناخت پس از بلوغ نیست و این امـر، دلیل عدم اعتبار این نظر است.

-2 شمردن تعداد دندهها غیر معتبراست، زیرا در مورد تعداد دندههای مرد و زن اختلاف نظر وجود دارد.
-3 اگر تعداد دندهها مشخص شود، احتیاجی به مراعات محل بول نیست چرا که دندهها در افراد کوچک و بـزرگ موجـود
است.

- 4 علم تشریح ثابت کرده است که تعداد دندههای مرد و زن یکسـان اسـت( ر. ک نـووی، 1417، ج:2 ص56 و 55؛ ابـن قدامه، 1412، ج:7ص .(149

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید