بخشی از مقاله

چکیده

در این پژوهش با بهرهگیري از الگوي نشانهشناختی مایکل ریفاتر به خوانش غزلی از عطار با مطلع »درآمد دوش ترکم مست و هوشیار «... پرداخته میشود. توجه به خوانش تأویلی و پسنگر نشانهها، وحدت نشانهاي متن و فرایند تبدیل نشانهها به متن از جمله ظرفیتهایی است که نشان میدهد این الگو میتواند در تحلیل اشعار نمادین و تأویلپذیر عرفانی بهویژه در اشارتهاي ناب عرفانی راهگشا باشد. غزلیات عطار از جمله اشعار هنجارگریز و تأویلپذیر عرفانی است. ابهام و چندلایگی این اشعار ارائه برداشت و تفسیر واحدي از آن را دشوار میسازد.  در غزل مد نظر نیز تناقضهاي بسیاري مشاهده می شود. انباشت اصلی این غزل حول واژه ترك شکل میگیرد.

اگرچه نشانههاي ارجاعی و تقلیدي این واژه در این انباشت تکرار میشود، گذر از انباشت معنایی به منظومههاي توصیفی با محوریتواژههاي »ترك«و »اضداد« خواننده را به نوواژگانی هدایت میکند که کلیشههاي معمول را در هم میشکند.با تأمل در منظومههاي توصیفی کلان و ارتباط آن با منظومههاي خرد به نظر میرسد ترکیبات و واژگان ابداعی نامبرده توصیفی است از تجلی التباسی خداوند که در قالب دیدار با ترك زیبارو در بیان عطار نمود می یابد. در چنین حالتی است که روابط معمول در هم شکسته میشود و در حرکتی نمادین در بینش وحدت شهودي عطار اضداد با یکدیگر سازش میکنند. منظومه توصیفی اضداد در این غزل بیانی است از تجلی صفات جمالیه و جلالیه خداوند که درنهایت به فناي وجودي سالک میانجامد.البته بهدلیل فضاي مبهم شعري، این خوانش میتواند بهعنوان یکی از خوانشهاي پیش رو تلقی شود.

.1مقدمه

از جمله نظریاتی کهدر جریانهاي ساختگرایی بر خوانش شعرو ارائه الگویی منسجم و مؤثر براي خوانش هرچه دقیقتر آن متمرکز بوده است، نظریه مایکل ریفاتر است.ریفاتر با دنبالکردن الگوي یاکوبسن و ضمن پايبندي به حکم اصلی او یعنی استقلال معناشناسیک منش شعري معتقد بود هر شعر در زمان خواندنش متولد میشود. از منظرریفاتر معنا حاصل دریافتها و انتظارات خواننده است.توجه به دیالکتیک میان خواننده و متن، ظرفیت و قابلیت این رویکرد را براي بررسی متون شعري و به ویژه اشعاري پویا، مبهم و با دامنه معنایی باز فراهم میکند.

یکی از ویژگیهاي نظریه ریفاتر درك او از مفهوم وحدت نشانهاي است. در واقع از منظر او شعر حاصل تبدیل یک کلمه یا یک جمله به یک متن است - کالر، . - 157 :1390 با بهرهگیري از الگوي ریفاتر میتوان به توجیه و درك فرایندهایی پرداخت که در شکلدهی وحدت نشانهاي شعر تأثیر دارند.خواندن شعر از منظر او جستوجو براي یافتن عامل وحدتبخش شعر است که وقتی حاصل میشود که خواننده از معناي بازنمودي یا ارجاعی آشکار گفتمان دست بکشد و به آن ویژگی یا عامل وحدتبخشی که نشانههاي مختلف در شعر به تلویح بیان میکنند دست یابد.

در میان متون ادب فارسیاشعاریوجود دارد که بهدلیل ساختار ذهنی نویسندگان آنها بازخوانی و خوانش آنها با پیچیدگیهایی همراه است. غزلیات ناب عرفانی از جمله این آثار هستند که در آن غالباً »کلمات بر معناي قراردادي ناشی از دلالت اولیه خود دلالت ندارند. رابطه دال، مدلول، دلالت که در زبان طبیعی برقرار است و در قلمرو آن کلمات زبان نشانههایی میشوند که بر مفهومی خاص و ازپیشپذیرفته اشاره میکنند، در غزل عرفانی از مقام یک نشانه فراتر میروند و مثل زبان اسطوره بدل به رمزهایی میشوند که مفهوم و مدلول آنها را تصمیم گوینده و جهانبینی خاص وي و نیز تصمیم مخاطب و بینش و ذهنیت او تعیین میکند« - پورنامداریان، . - 163- 164 :1375غزلیات عطار که در برخی موارد واگویی تجربیات عرفانی و نمونهاي از زبان اشارت در آثار عرفانی است، از جمله این آثار است.

یکی از مضامین رایج در غزلیات عطار نقل واقعهاي است که در آن شاعر با زیبارویی دیدار میکند. کنشها و نیز تصویرسازيهاي این واقعه، شگفت و خلاف عرف و عادت جلوه میکند. در این دسته از غزلهاي رویاگونه وقایع و حوادث شگفتیاتفاق میافتد که تحقق آنها در عالم واقع ممکن نیست. درواقع ساحت رمزي و بیان رویاگونه عطار در این غزلیات به گونهاي است که فهم معناي شعر بدون تأویل غیرممکن مینماید. از جمله این اشعار، غزلی است با مطلع »درآمد دوش ترکم مست و هوشیار/ ز سر تا پاي او اقرار و انکار« که در آن عناصر بهظاهر ناسازگار متن راه را بر خوانش ارجاعی و تقلیدي میبندد.

با استفاده از الگوي ریفاتر مشخص میشود که غزل عطار توالی نشانههاي تقلیدي نیست؛ بلکه مجموعهاي از نشانههایی است که نیازمند تأویل و تفسیرند و با تبدیلشدن به یک نشانه واحد همچون یک کل مستقل عمل میکنند. با توجه به ظرفیتهاي الگوي ریفاتر در تحلیل شعر و درك وحدت معنایی آن، در پژوهش پیش رو از این الگو براي تأویل و خوانش این غزل استفاده شد. درواقع این پژوهش با کاربست الگوي ریفاتر در تحلیل غزل عطار در پی پاسخدادن به این پرسش بوده است که آیا الگوي ریفاتر در تحلیل و تأویل غزلیات عرفانی بهویژه غزلیات برخاسته از مواجید و تجربیات عرفا راهگشا خواهد بود. با این وصف هدف از پژوهش حاضر آن است که با کاربست الگوي مایکل ریفاتر در غزلی از عطار به تحلیل تناقضها و ابهامهاي این شعر بپردازد و در نهایت معناي منسجم دلالی آن را واکاوي کند.

.2پیشینه

مقالات متعددي بر اساس الگوي ریفاتر بر خوانش اشعار معاصرین اختصاص یافته است. برکت و افتخاري - 1389 - در مقاله »نشانهشناسی شعر: کاربست نظریه مایکل ریفاتر بر شعر »اي مرز پرگهر« فروغ فرخزاد« ضمن معرفی نظریه ریفاتر به بررسی موردي شعر فروغ میپردازند. نبیلودر مقالات »خوانش نشانهشناختی زمستان اخوان و پیامی در راه سپهري - 1392 - « و »کاربرد نظریه نشانهشناسی مایکل ریفاتر در تحلیل شعر ققنوس نیما - 1390 - « به یاري این الگو به توصیف انباشتها و منظومههاي توصیفی اشعاري از اخوان، سپهري و نیما میپردازد و فضاي حاکم بر این اشعار را واکاوي میکند.

مسعود آلگونه جونقانی - 1396 - در مقاله »کاربست الگوي نشانهشناختی ریفاتر در خوانش شعر« ضمن معرفی و بررسی الگوي ریفاتر بهطور موردي شعر »در آستانه« احمد شاملو را بر اساس این الگو بررسی میکند. بررسی تحقیقات پیش رو حاکی از آن است که عموماً کاربست الگوي ریفاتر بر اشعار نمادین دوره معاصر متمرکز بوده است و این نظریه تا کنون در بررسی اشعار سنتی به کار گرفته نشده است. خوانش نشانهشناختی غزلی از عطار بهعنوان نمونهاي از اشعار پویا و بادلالتهاي معنایی متعدد با استفاده از الگوي ریفاتر براي نخستین بار در این مقاله دنبال میشود.

.3مایکل ریفاتر و نشانهشناسی شعر

شگفتیها، راز و رمزها و گستردگی دلالتهاي معنایی زبان شعر از دیرباز موضوع مطالعات ادبی و زبانی بوده است. بررسی کارکرد ادبی شعر در نظریههاي نشانهشناسانه جایگاه ویژهاي دارد. رومن یاکوبسن زبانشناس و ادیب روسی از جمله پیشگامان طرح نظریه در باب زبان شعر و جنبههاي زیباییشناسیک آناست. درواقع مهمترین دستاورد یاکوبسن در زمینه نظریه ادبی آثاري است که درباره زبان شعر نوشته است.

نظریه ارتباط او به درستی جایگاه دقیق پیام زیباییشناسیک را تعیین میکند. او شعر را »کارکرد زیباییشناسیک زبان« و »هجوم سازمانیافته و آگاه به زبان هر روزه« مینامد - احمدي، . - 69 :1393 از منظر یاکوبسنĤنچه در شعر اهمیت دارد، خود زبان است و هدف از تولید آن آفرینش کلامی است. باور به استقلال زبان شاعرانه از معنا صرفاً نظر فرمالیستها و یاکوبسن نبود. ژان پل سارتر نیست در کتاب »ادبیات چیست؟« حساب شعر را از نثر جدا کرده است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید