بخشی از مقاله

چکیده
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی به روش مایکل فری در کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر ابتدایی به اجرا درآمده است . روش : این پژوهش یک مطالعه آزمایشی با گروه کنترل است که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر گندمان در سال تحصیلی 1394 – 95 تشکیل میدادند . حجم نمونه پژوهش 20 نفر دانش آموز بود که به روش تصادفی ساده چند مرحله ای از بین دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری نمره بالاتر از میانگین - 42/5 - کسب کرده بودند انتخاب و به صورت تصادفی 10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل جایگزین گردیدند.

از پرسشنامه عمومی پرخاشگری - AGQ - به عنوان ابزار غربالگری استفاده گردید. سپس 12 جلسه یک و نیم ساعته گروه درمانی شناختی به روش مایکل فری بر روی اعضای گروه آزمایشی اجرا شد. پس از پایان مداخله درمانی پس آزمون و بعد از یک ماه آزمون پیگیری از هر دو گروه اخذ گردید

. یافته ها : نتایج تحلیل اندازه های ، نشان داد که بین میانگین نمره پرخاشگری دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود دارد .

نتیجه گیری : گروه درمانی شناختی به روش مایکل فری در کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دوره ابتدایی مؤثر است.

-1مقدمه

همه روزه در مدارس نوجوانانی مشاهده میشوند که به علت زد و خورد ، دعوا و رفتارهای پرخاشگرانه تنبیه میشوند و با عکسالعمل اولیای آن مدارس مواجه میگردند. نوجوانان پرخاشگر معمولاً قدرت کنترل خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعهای که در آن زندگی میکنند را زیر پا میگذارند و در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا میکنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث آزار و اذیت اطرافیان میشود که به اخراج آنها از مدرسه میانجامد .

پرخاشگری معطوف به یک سن و دوره خاص نیست ، همانطور که در تحقیقات مختلف مشخص شده است ، پرخاشگری و خشونت از سنین خردسالی وجود داشته و در طول زمان تداوم یافته و در نوجوانی و بزرگسالی ادامه مییابد 

بیشترین بروز و ظهور پرخاشگری در سنین نوجوانی است . در یک زمینه یابی در دانش آموزان دبیرستانی آمریکا معلوم شد که 28 درصد پسرها و 7 درصد از دخترها در طول یک ماه مطالعه در نزاع فیزیکی درگیر بودهاند - سادوک ، سادوک ، رویز و کاپلان2، . - 2009 در ایران نیز، یک مطالعه نشان میدهد که 40 درصد از نوجوانان در حد متوسط و 33/5 درصد در حد کم تمایل به پرخاشگری دارند

رفتار پرخاشگرانه و پرخاشگری سالهاست که ذهن روانشناسان و جامعهشناسان را به خود مشغول کرده است و در بیان ماهیت ، علت و شیوه های کنترل آن تحقیقات مختلفی صورت گرفته است و مکاتب مختلف روانشناسی نظرات مختلفی در مورد ماهیت و درمان آن ارائه نمودهاند یکی از این مکاتب که طرفداران زیادی نیز دارد شناختی است.

شاختر و سینگر - 1962 - 1 بر نقش شناخت در بروز حالتهای هیجانی تاکید میورزند و معتقدند که شناخت و تحریک با هم و به صورت وحدت یافته منجر به بروز رفتارهای هیجانی میگردند ، هر چند هر یک از آنها میتواند به صورت مستقل وجود داشته باشد . این محققان بر این باورند که

الف - شناخت موجب تغییرات جسمانی و رفتاری میشود ؛

ب - هیجانات در چارچوب شناختی مطرح میگردد

و ج - به تمام عوامل بیرونی و درونی که به ما امکان میدهد به شناخت هیجانات نایل آییم ، باید توجه داشت . شاختر بر این باور است که در هر هیجانی ، یک تخلیه سمپاتیکی در کار است و این تخلیه طی موقعیتی که شخص آن را تجربه میکند مشخص میشود. به عبارت دیگر ، شناخت راهنمای برپایی فیزیولوژیکی میگردد. بنابراین ، در شرایط عادی و روزمره ، شناختها و برپاییها به شدت با هم ارتباط متقابل دارند.

هم زمان با مباحث شاختر، محققان دیگر مانند لازاروس2 و آرنولد3 ، سازه " ارزیابی" را به عنوان شناختهایی که بین محرک و پاسخ مداخله میکنند ، مطرح کردند. »ارزیابی« به این معناست که ما برای موقعیتهای محیطی اطراف خویش، معنایی قایل میشویم ، خواه این معنا برای ما خوب یا بد ، با ارزش یا بیارزش باشد. آرنولد و لازاروس معتقدند که ارزیابی محرک برای پدیدایی هیجانی ضروری است.

به عقیده آرنولد ، کلیه محرکهای هیجانی پیش از این که منجر به پاسخهای هیجانی شوند، در مراکز عالی مغز مورد ارزیابی قرار میگیرند و پس از آن که برای محرک هیجانی، پاسخ مناسب تشخیص داده شد ، از طریق تالاموس و هیپوتالاموس به تحریک هیجانی، پاسخ هیجانی لازم داده میشود. پس از ظهور پاسخ هیجانی، مراکز عالی مغز مجدداً به ارزیابی میپردازد. لازاروس معتقد است که تصور هیجان بدون شناخت ، کار بسیار دشواری است و هیجانها بدون شناخت قبلی و تعبیر و تفسیر محرکها امکان پذیر نیستند

آنچه که باعث توجه محققان به رفتار پرخاشگرانه شده است اثرات نامطلوب آن بر رفتار بین فردی و همچنین اثر ناخوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است. عدم کنترل رفتارهای پرخاشگرانه علاوه بر اینکه میتواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی ، جرم ، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شود ، میتواند درون ریزی شده و باعث انواع مشکلات جسمانی و روانی از جمله زخم معده ، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد 

در طی بیست سال گذشته ، تمرکز و تاکید پژوهشهای تجربی بر گسترش و انتقال شناخت درمانی فردی به شناخت درمانی گروهی بوده است. ارائه درمان در گروه راهبرد اساسی برای مؤثرتر کردن آن می باشد . مقرون به صرفه بودن اقتصادی و زمانی آن یکی دیگر از نقاط قوت گروه درمانی است ، مخصوصاً درمانهای گروهی که دارای محدودیت زمانی باشد شناخت درمانی گروهی مایکل فری6 مبتنی بر شناخت درمانی افسردگی بک - CT - 7 ، رفتار درمانی عقلانی عاطفی الیس - REBT - 8 و درمان بازسازی شناختی مک مالین - CRT - 9 می باشد.

علت انتخاب این روش آموزش روانی این است که به مراجع قدرت کنش بالایی می دهد و دارای گرایش شناختی بسیار قدرتمندی است و از سویی با توان و مهارت اغلب درمانگران نزدیک تر و سازگار تر است . از شناخت درمانی گروهی برای حیطه وسیعی از مشکلات بهداشت روانی از الکلیسم تا اختلالات اضطرابی و خلقی استفاده شده و نتایج نشان نشان داده است که شناخت درمانی گروهی به اندازه درمان فردی موثر است

پیشینه تحقیقات مختلف حاکی از این است که مداخلات شناختی در مشکلات رفتاری جوانان - فلانگان، آلن و هنری1، 2010 ؛ پیت ، هوگارد، هکشر و رسنبرگ2، 2010 ؛ گته3، 2009 ؛ همپل و پیترمن4، 2008 ؛ الیس و مکلارن 1385 ؛ کاپلان و سادوک ، 2003 ؛ رافضی ، 1383 ؛ شکیبایی ، - 1383 در بیماران روانی - حس و کلینگبرگ5، - 2011 در مورد مشکلات دانشجویان - هامدان – منصور ، پوسکر و بندک6، 2009 ؛ لیم و همکاران7، - 2010 و در مورد معتادان وابسته به کوکایین - المستید، استرو، و کارل8، 2010 ؛ ودل ، املکمپ و سچیپرس9، - 2008 در مورد مشکلات زندانیان - مالتزکای و استینهاوزر ، 2002 ؛ جلالی تهرانی ، 1996 ؛ نعمتی ، 1388 ؛ کهریزی ، 1388 ؛ امیدیان ، - 1390 میتواند به تغییرات معناداری منجر شود.

همانگونه که پیشینه تحقیقات مختلف حاکی از این است که مداخلات رفتاری شناختی بالاخص شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری میتواند به تغییرات معناداری در افراد مختلف منجر شود و از آنجا که این شیوه در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، لذا پژوهش حاضر اثربخشی این شیوه درمانی را در دانش آموزان مورد پژوهش قرار میدهد و به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی موثر است؟

-2-1روش

در این پژوهش از روش تحقیق تجربی و از نوع پیش آزمون ، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل و با پیگیری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره ی ابتدایی شهر گندمان استان چهارمحال و بختیاری در سال تحصیلی 1394-95 میباشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده چند مرحله ای میباشد ، به این طریق که از بین دبستانهای پسرانه شهر گندمان یک آموزشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید و سپس بین شش کلاس موجود ، آزمون پرخاشگری اجرا شد .

از بین کسانی که در آزمون پرخاشگری نمره بالاتر از میانگین کسب کرده بودند - 42/5 - به صورت تصادفی 20 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی 10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل انتخاب گردیدند. در مورد متغیرهای جمعیت شناختی گروه نمونه میتوان گفت : 27/5 درصد شغل پدرانشان دولتی و 72/5 درصد آزاد می باشد ، 60 درصد پدرانشان دارای سطح تحصیلی دبستان ، 20 درصد راهنمایی ، 15 درصد متوسطه و 5 درصد دارای مدرک دانشگاهی ، 77 درصد مادرانشان دارای سطح تحصیلی دبستان ، 15 درصد راهنمایی ، 5 درصد متوسطه و 3 درصد دارای مدرک دانشگاهی بوده اند . میانگین سن آزمودنیها 15/20 و انحراف معیار 2/33 و بالاترین و پایین ترین سن در بین آزمودنیها به ترتیب 16 و 14 سال میباشد. میانگین تعداد افراد خانواده 8/7 و انحراف معیار 9/61 و بالاترین و پایین ترین 12 و 3 بوده است.

در این پژوهش برای اندازه گیری میزان پرخاشگری شرکت کنندگان در پیش و پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه عمومی پرخاشگری - 10AGQ - استفاده شده است. این آزمون در سال 1379 توسط زاهدی فر، نجاریان و شکرکن در دانشگاه شهید چمران اهواز ساخته و اعتبار یابی گردیده است - زاهدی فر ، نجاریان و شکرکن ، . - 1379 این پرسشنامه شامل 30 ماده است، چهارده سؤال آن »خشم« هشت سؤال »تهاجم« و هشت سؤال عامل »کینهتوزی« را میسنجد. نتایج در مورد پایایی آن نشان داد که از پایایی خوبی برخوردار است ، ضریب آلفای آن بین 0/ 74 تا 0/86 گزارش شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید