بخشی از مقاله
چکیده
خودبسندگی در معماری به معنای تلقی معماری به عنوان یک ارگانیسم زنده به صورتیکه طراحی آن بر اساس سایت و موقعیت قرارگیری آن باشد و طرح هوشمندانه به ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اقتصادی پیرامونش پاسخ دهد،موضوع آشنایی است، اما فرآیند رسیدن به آن یا چگونگی شکل گیری آن به سادگی قابل فهم نیست.سایت و موقعیت قرار گیری بنا،اقلیم، فناوری، آسایش و موارد بسیار دیگری می تواند در خودبسندگی معماری تعیین کننده باشد و درک آن را پیچیده کند.
از طرفی ضرورت توجه به بهینگی و استفاده هوشمندانه از منابع محدود موجود مسئله ای است که همواره برای طراحان چالش برانگیز بوده است چرا که ارتباطی غریزی بین انسان و سایر سیستم های زنده وجود دارد که این فرضیه مبنای طراحی زیست محیطی است که متعاقب آن مفاهیمی چون اکو دیزاین ، معماری پایدار، و... مطرح شد. امروزه نیز انسان با چالشی مواجه است که شکل تازهای از زیستن را طلب کرده و به باز تعریف فضاهای قابل سکونت میانجامد؛ در واقع مسکنهایی هرچه پایدارتر که در مدلی ایدهآل به سکونتگاههای خودبسنده ختم می شوند.بنابراین هدف این مقاله درکنار ارائه تعریف صحیحی از خودبسندگی که در آن حفظ و مدیریت منابع و استفاده هوشمند از آن مدنظر است، دستیابی به الگوهایی پایدار و خودبسنده است که این امر با ارائه هفت نوع دسته بندی در مورد خودبسندگی که منجر به دستیابی به شهرها و به طور کلی جوامع انسانی خودبسنده می شود،حاصل می شود .
مقدمه
خودبسندگی چیست و جایگاه آن در معماری چگونه قابل جستجو است؟برای پاسخ به این پرسش ابتدا معنای "خودبسندگی" جستجو شد. این واژه در فرهنگ لغت فارسی معادل بی نیازی، استغنا، خودکفایی، خودبسایی - vajehyab.com - آمده است. در فرهنگ لغت انگلیسی کمبریج - - dictionary.cambridge.org ،توانایی تامین تمامی احتیاجات بدون کمک گرفتن از دیگران تعریف شده است.در واقع در این نگاه، معماری به عنوان یک ارگانیسم زنده تلقی می شود به این معنی که طراحی آن بر اساس سایت و موقعیت قرارگیری آن صورت گرفته و طرح هوشمندانه به ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اقتصادی پیرامونش پاسخ می دهد.
در این بین پرسش هایی به ذهن متبادر می شود نظیر: آیا می توان به تعریف جامعی از سکونت گاه های خودبسنده رسید؟ معماری در این سیستم به چه صورت خواهد بود؟آیا در چنین سیستمی خود معمار ها تولید کننده اطلاعات خواهند بود؟یا شهروند ها نیز به جای مصرف معماری، می توانند ایجاد کننده اطلاعات آن باشند؟برای پاسخ به پرسش هایی از این دست ابتدا به آغاز تفکر خودبسندگی می پردازیم.
آغاز
رشد جوامع بشری را می توان آغازی بر تفکر اجتماعات خودبسنده دانست چرا که محیط پیرامون به علت فعالیت های صنعتی و انسانی در معرض آسیب و تهدید قرار گرفته بود. در یک تعریف کلی میتوان این گونه بیان داشت که زیست بوم های خود بسنده 1 ، اکوسیستمهایی هستند که غذا و پناهگاه را بدون استفاده ازمنابع بیرونی، برای انسان و سایر ارگانیسم ها ایجاد می کنند. حال این زیست بومها میتوانند به طور طبیعی و یا تحت هوش انسانی و با الهام از طبیعت ایجاد شوند.در اوایل قرن بیستم مفهوم مسکن بعنوان " ماشینی برای زندگی" رویکرد جدیدی را نسبت به فضای قابل سکونت ایجاد کرد که زمینهساز شکل نوینی از زندگی در عصر ماشین شد.
امروزه نیز در قرن 21ام انسان با چالش جدیدی مواجه است، چالشی که شکل تازهای از زیستن را طلب کرده و به باز تعریف فضاهای قابل سکونت میانجامد؛ مسکنهایی هرچه پایدارتر که در مدلی ایدهآل به سکونتگاههای2 خودبسنده ختم می شوند؛ سکونتگاه در این نوشتار به عنوان شبکهای از تکواحدهای مسکونی یا بهعبارتی مجموعهای از بلوکها است که با توجه به شرایط اقلیمی و منطقهای محدودیتهایی را برای هر بلوک منفرد به همراه دارد، حال این واحدهای منفرد تنها در صورتی میتوانند به خودبسندگی دست یابند که ایزوله نباشند، بلکه تابعی از ویژگیهای اجتماعی - تعامل کاربر با محیط، تعامل کاربر با کاربر - ، فرهنگی - تطبیق 2 1Self-Sufficient واژه "سکونتگاه" به دلیل عدم محدودیت در مقیاس در مقابل واژه "خانه" قرار گرفته است.
شبکه طراحی شده با زمینههای فرهنگی محیط و بهره ور - ، فنی - تعبیه سیستمهای تامین چرخههای زیستی و فیزیولوژیکی - و اقتصادی - قابلیت تعیین قیمت بلوک بر مبنای میزان خودبسندگی و سودمندی اقتصادی - ، در شبکه مذکور باشند تا بدین ترتیب بتوانند پاسخگوی چهارچوب اولیهای از شرایط زیستی کاربر توسط چرخههای تامین انرژی، آب،غذا و همچنین نیازهای اجتماعی و روانی ساکنین خود باشند.
پیشینه طراحی سبز3
معماری پایدار یکی از رویکردهای نوین معماری است که در سالهای اخیر مورد توجه عده زیادی از طراحان و معماران معاصر جهان قرار گرفته است. این معماری که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار می باشد در پی سازگاری و هماهنگی با محیط زیست یکی از نیازهای اساسی بشر در جهان کنونی است.هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بهبود یافتن آب و هوا ، جلوگیری از اتلاف انرژی مصرف شده جهت سرمایش و گرمایش و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است. در این مورد مفاهیمی در ارتباط با بحث این نوشتار وجود دارد نظیر طراحی سازگار با محیط زیست، طراحی پایدار وساختمان های با صرفه جویی در مصرف انرژی .برای ورود به بحث ابتدا گذری بر تئوری های خودبسندگی خواهیم داشت.
فرضیه زیست گرایی4 که بر مبنای آن ارتباطی غریزی بین انسان و سایر سیستمهای زنده وجود دارد که این جهتگیری روانشناختی بیانگر ارتباطیست که انسان را در سطح ناخودآگاه وابسته سایر پدیدههای زنده میکند. طراحی زیست محیطی 5 که آغاز دوران اوج آن از دهه 1940میلادی بوده ، پروسهای است که شامل استفاده از پارامترهای محیطی در هر نوع از خلق، سیاست گذاری و تصمیمگیری می باشد.
به بیان دیگر این نوع طراحی در کنار قابلیت میانرشتهای بودن، شاخههایی از طراحی را در زمینههای معماری، جغرافیا، شهرسازی، معماری منظر و طراحی داخلی شامل میشود .شایان ذکر است که این تفکر در حیطه صنعت تولیدات منحصر به فرد خود نظیر: نسل جدیدی از اتومبیلها، ژنراتورهای بادی، ژنراتورهای خورشیدی و ... را داراست.که خود شامل طراحی زیست محیطی اولیه و مدرن است که در ادامه به شرح آن می پردازیم.
الف - طراحی زیست محیطی اولیه
اولین طراحیهای محیط محور به یونان باستان - حدود 500سال قبل از میلاد - باز میگردد. که این طراحی عمدتاً شامل گرمایش خورشیدی بود.برای حصول این امر جهتگیری ساختمان - شمالی جنوبی برای خانه ها و جهتگیری شرقی غربی برای خیابانها - اصلیترین ابزار این طراحی محسوب می شده است. به این ترتیب به تدریج الگوی شبکهای کلیت شهر را شکل می داد.
ب - طراحی زیست محیطی مدرن
اولین ریشههای طراحی محیط محور در غالب تفکری مدرن، در اواخر قرن 19ام آغاز شد که افرادی نظیر ویلیام موریس 6 وجان راسکین 7با مطرح کردن خطری که روند صنعتزدگی برای بشر ایجاد میکرد سعی در برداشتن گامهایی در راستای رفع آن داشتند. از اواسط قرن بیستم میلادی متفکرینی همچون باکمینستر فولر 8در فرایند شناساندن و عمیقتر کردن دغدغههای طراحی محور، نقش تأثیرگذار و محرکی داشتند.به دنبال این تفکرات، امروزه با مفاهیمی نظیر بهینهسازی مصرف انرژی، تکنولوژیهای مناسب این بهینگی، کشاورزی ارگانیک، احیای زمینها، شهرسازی نوین، سیستمهای انرژی پایدار از منظر زیستمحیطی و ... مواجهیم.
از جمله طراحی زیست محیطی مدرن می توان به طراحی سازگار با محیط زیست9، طراحی پایدار10 ، طراحی خودبسنده و...اشاره کرد. طراحی سازگار با محیط زیست یا اکو دیزاین اکو دیزاین رویکرد جدیدی به طراحی محصولات است به گونهای که در تمام مراحل چرخه زیستی محصول تأثیرات محیطی آن مد نظر قرار داده شود. چرخه زیستی یک محصول به طور کل به چهار دسته خرید، ساخت، استفاده و دورریز تقسیم میشود. طراحی سازگار با محیط زیست در راستای ارتقای حس مسئولیتپذیری نسبت به تاثیرات زیستمحیطیای خواهد بود که انسان در کره زمین از خود به جا میگذارد.
آگاهی از شرایط محیطی، افزایش بیرویه جمعیت، صنعتی شدن و افزایش آلودگی محیطی منجر به زیرسوال رفتن ارزشهای مصرف در جامع امروزی و به فراخور آن، پروسه طراحی خواهد شد.در این رویکرد طراحی ملزم به تحلیل مواردی مانند: میزان مصرف منابع - انرژی، ماده، آب، زمین - ، تولید گازهای گلخانه ای به هوا، آب و زمین و میزان دورریز در هر مرحله از چرخه زیستی محصول خواهد بود. طراحی پایدار یکی از گرایشهای نوین معماری است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این معماری که برخاسته از مفاهیم توسعه پایدار می باشد در پی سازگاری و هماهنگی با محیط زیست که یکی از نیازهای اساسی بشر است،می پردازد.هدف از ایجاد ساختمانهای سبز بهبود یافتن آب و هوا ، جلوگیری از اتلاف انرژی مصرف شده جهت سرمایش، گرمایش و جلوگیری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محیط زیست است.