بخشی از مقاله

چکیده

براساس دیدگاه قرآن، آدمی دارای نوعی آفرینش و فطرت روانی خاص به خود است که او را از دیگر مخلوقات متمایز میسازد . این تفاوت در تواناییها، نیازها، اهداف و ویژگی های روانی است و در تمام افراد انسانی، به صورت مشترک وجود دارد و زمینه را برای رشد و تکامل آنها فراهم میکند. این زمینهسازی، به میزان شناخت آدمیاز خود بستگی دارد. اگر خودشناسی به صورت همهجانبه تحقق نیابد، تکامل و نیل به اهداف تربیتی نیز به صورت کامل میسر نخواهد بود. هدف این مقاله، بررسی بازتابهای تربیتی خودشناسیای است که در قرآن کریم بدان تأکید شده است.

در این مقاله، با شیوه توصیفی، تحلیلی، آیات قرآن در زمینه ابعاد روانی آدمی، توصیف، و نقش مؤثر آن در تعلیم و تربیت بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی، بیانگر آن است که در بینش قرآنی، انسان توانمندیهایی دارد که زمینههای مساعدی برای تربیت است. خودشناسی نیز راهی برای تقویت این توانمندیهاست. آسیبهایی نیز دارد که با شناخت از خود، فرد میتواند بر آنها فائق آید. از دیگر آثار تربیتی شناخت خویشتن - توانمندیها و آسیبپذیریها - ، البته شناخت هدف زندگی و انتخاب صحیح، خداشناسی، شکلگیری صحیح نظام فکری، ارتقای روابط همهجانبه، تسهیل حرکت به سوی کمال، ایجاد تحول درونی در فرد و ارائه جهتدهی عملکردی فرد بهمنظور رشد فطری است.

مقدمه

»خود« از دیدگاه قرآن ساختاری فطری دارد که در اصل آفرینش، قابلیتها، توانمندیها، زمینههای تحول و کسب ویژگیهای شناختی، عاطفی و رفتاری گوناگون در آن سرشته شده است و باید با شناخت توانمندیها و ضعفهای خویش، استعدادها را پرورش دهد و برای نیل به اهداف عالی تربیتی کوشش کند. توانمندیهای » خود« ابعاد گوناگون شناختی، عاطفی، فردی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی دارد. شناخت، پرورش و بارور کردن همه آنها در جهت هدف آفرینش است. انسان در رشد و ارتقای خود نقش اساسی و محوری دارد و چنین نیست که محکوم شرایط اجتماعی باشد.

»خود« به صورت طبیعی خیر است و به سوی امور خیر گام برمی دارد؛ میتواند بر عوامل عارضی و تحمیلی که او را به انحراف میکشاند فائق آید و در جهت اهداف تربیتی فعال عمل کند و به خوشبختی جاوید برسد.1 مهمترین چیز را در امر تربیت خویشتنشناسی می داند و معتقد است2 حس باطن و تمرکز در خود، بهترین راه برای خویشتنشناسی است. در نگرش انسانشناختی قرآن، خودشناسی و توجه همهجانبه به وجود طبیعی و ویژگیهای فطری، امکانپذیر است و هر فرد نسبت به خودشناسی مسئول است و از این جهت قابل احتجاج برای همه افراد میباشد.

از چند راه خودشناسی میسر است: یکی از راه توجه و مطالعه درون که با دو نوع آگاهی و شناخت حضوری فطری و آگاهی و شناخت حصولی عقلی تحقق مییابد. در شناخت فطری، خودشناسی خلقتی است؛ یعنی شناخت توانمندیها و استعدادهای بهکاررفته در آفرینش انسان که فرد بدون هیچ تردیدی در خود می یابد. در این نوع شناخت، یافتن حقایق هستی خویش مستقیم و بدون بهکارگیری هرگونه مفهوم و تصویر ذهنی است؛ زیرا واقعیتهای وجود خود را مییابد، نه اینکه تصویری از آنها را ادراک کند؛ اما در شناخت حصولی، عقل با به کارگیری مفاهیم و استدلال به همان صورت که به اشیای دیگر آگاهی پیدا می کند ویژگیها و توانمندیهای خودش را میشناسد.

راه دیگر این است که با مطالعه عقلی در آفاق و گستره گیتی و مقایسه آفرینش موجودات با انسان و ملاحظه رابطه مخلوقات دیگر با آدمی، جایگاه انسان در بین موجودات جهان هستی به دست میآید. همچنین از توانمندیهای او درباره تصرف در مخلوقات دیگر و جانشین خدا بودن در زمین و توانمندیهای گسترده دیگر آدمی که موجب برتری و کرامت او نسبت به مخلوقات دیگر است، آگاه میشود. - اسراء: - 70 در این مطالعه نیز آدمیبا مفاهیم و استدلال عقلی سروکار دارد و به شناخت حصولی و مفهومیاز توانمندیها، تمایلات، نیازها و خواستههای آدمی - به عنوان مورد شناسایی - آگاه میشود؛ اما چهبسا واقعیت آنها در خویش احساس نمیشود.

همه این راهها برای این است که انسان خود را بهطور جامع بشناسد و مقام و جایگاه واقعی خویش را در عالم وجود درک کند 3 و زمینه پرورش استعدادها برای رسیدن به اهداف هدایتی و تربیتی او فراهم شود. یکی دیگر از راههای خودشناسی، مطالعه کلام خداوند به صورت تکوینی در زمینه انسان و نیز داستان های قرآنی است که فرد میتواند از طریق آن به شناخت عمقی نوع انسان و در نتیجه خود، دست پیدا کند. در این مقاله، منظور از خودشناسی، مطالعه آدمیاز درون خویش - فصلت: - 53 و شناخت همه جانبه فطرت خود است و شامل شناخت همه جنبههای گوناگون خویشتن آدمیاست؛ آنطور که هست و آنطور که میتواند بشود. با این وصف، خودشناسی شامل امور ذیل است:

.1 شناخت سرمایههای وجودی خویشتن که سرشت طبیعی، فطری و هستی اصیل انسان بدانهاست. این سرمایهها دو دستهاند:  یک دسته ویژگی های فطری چون کمالخواهی، خداجویی، خداشناسی، خداپرستی و حقیقتجویی که بالفعل در فرد وجود دارند، و دسته دیگر توانمندیها و استعدادهایی مانند رشد نامحدود و نیل به سعادت و لذت جاوید که از توان بالقوه شخص حکایت دارند.

2.    شناخت اموری مانند معرفت نسبت به منشأ وجودی خود، شناخت هدف و سرنوشت خویشتن و آگاهی از مسیر کمالی خویش که به نحوی خارج از وجود او و در عین حال مرتبط با او است.

3.    شناخت نقاط قوت و ضعف خویشتن و ادراک اینکه از چه توانمندیهایی در رسیدن به اهداف عالی تربیتی میتواند بهرهمند شود و زمینههای انحراف از طبیعت و گمراهی از مسیر حقیقت را نیز در وجود خویش تشخیص دهد. با توجه به آنچه بیان شد، این مقاله در پی آن است که با بیان ابعاد روانی انسان - توانمندیها و آسیبپذیریها - در بینش قرآنی، بازتابهای تربیتی شناخت این ابعاد از سوی انسان را تبیین کند. توانمندیها و ویژگیهای روانی انسان انسان توانمندیهای روانی فراوانی دارد. در بینش قرآنی، برای انسان توانمندیها و ویژگی های روانی ذیل مطرح شده است:

1.    توانایی شناخت خویشتن قرآن با اشاره به این توانمندیالْإِنْسانُمیفرمایدعَلی:» نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ؛ انسان بر خودش آگاه است - .«قیامت: - 14 بصیرت در اصطلاح قرآن به مفهوم بینش صحیح است. آیه در مقام این است که آدمیاستعداد و توانمندیای دارد که میتواند به صورت مستقیم یا با راهنمایی پیامبران الاهی شناخت جامعی از خویشتن داشته باشد. از این روی، در تفسیر آیه گفته شده است بصیرت بینش صحیح درونی و ادراک قلبی است و آیه حاکی از آن است که انسان دارای بصیرت و شناخت جامعی نسبت به خودش میباشد.

2. توان شناسایی فضیلت و رذیلت قرآن تصریح دارد که توانمندی درک خوبیها و بدیها - بدیهیات اخلاقی - به آدمیداده شده است: » خدا فجور و تقوا را به انسان تفهیم کرده است - «شمس: - 8یعنی انسان را طوری آفریده که ذاتاً خوب و بد و صلاح و فساد را میفهمد.5 .3 قدرت یادگیری نا محدود انسان میتواند چیزی را که نمیداند یاد بگیرد و جهل خود را کم کند و دامنه علم او هم محدود نیست؛ بلکه مرتب میتواند از جهالت و نادانیهای خود بکاهد و به حل مسائلی که پیشرو دارد، بپردازد و به رشد و کمال علمیبالاتری برسد. قرآن در اینباره می گوید: » خدا زمینه آموختن آنچه را که انسان نمیداند فراهم کرده است.

« - علق: - 5 بعضی از مفسران تصریح کردهاند که مراد از تعلیم خدا، آمادهسازی نفس آدمیبرای آموختن و درک معانی است.6 .4 توانمندی تبیین خداوند زمینههای جسمیو روانی توانمندی و مهارت بیان را فراهم ساخته است و او را از توانمندی تبیین پدیدههای مورد مشاهده و آنچه میاندیشد و احساس می کند، برخوردار کرده است. قرآن میفرماید: »خدا به انسان بیان را آموزش داد - «رحمن: . - 4 در تفسیر این توانمندی گفتهاند : منظور کشف است و اعم از سخن گفتن است.7 بنابراین، علاوه بر سخن گفتن، توانمندیهای خواندن، نوشتن، فهمیدن و فهماندن را نیز دربرمیگیرد؛ بهگونهای که آنچه را میگوید و آنچه برای او گفته میشود، بتواند بشناسد و برای دیگران تبیین کند.

.5 توانایی اندیشیدن از جمله توانمندیهای روانی انسان توانایی اندیشیدن و خردمندی است. انسان بهگونهای آفریده شده است که میتواند بیندیشد. قرآن انسان را خردمند و متفکر معرفی کرده است و دامنه تفکر او را تمام جهان آفرینش و از جمله خودش دانسته است و درباره کسانی که این توانمندی را بارور ساختهاند - اولیالالباب - میفرماید: »آنان در خلقت آسمانها و زمین می اندیشند - «آلعمران: . - 191 یا به منظور شکوفایی این توانمندی و کشف هدفمندی نظام آفرینش و آگاهی از تدبیر خداوند در خلقت، آدمیان را به تفکر درونی خویش درباره آسمانها و زمین و همه آنچه وجود دارد، دعوت کرده است: »آیا در درون خود نمیاندیشید که خدا آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست، بدون هدف نیافریده است - «روم: . - 8

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید