بخشی از مقاله

چکیده

نیروی انسانی مهمترین عامل بهره وری است و یکی از مهمترین متغیرهای پیشبینی کننده بهره وری، رضایت شغلی است. پژوهش حاضر با هدف تبیین رضایت شغلی بر اساس جهت گیری مذهبی، هوش معنوی، خودشناسی و مهارت سیاسی در بین کارمندان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران و ادارات تابعه صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است.

بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از 18 خوشه/اداره، 170 نفر به عنوان نمونه از بین 261 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود و مقیاس های رضایت شغلی، جهت گیری مذهبی، هوش معنوی، خودشناسی و مهارت سیاسی مورد استفاده قرار گرفتند.

از نسخه 22 نرم افزار SPSS برای تحلیل دادهها استفادهشد. یافته ها نشان دادند که رضایت شغلی با جهت گیری مذهبی درونی همبستگی منفی دارد. همچنین این متغیر دارای همبستگی مثبت با دو متغیر مهارت سیاسی و هوش معنوی دارد که به ترتیب 0/43 و 0/22 تغییرات رضایت شغلی را پیش بینی می کنند. بین مهارت سیاسی، هوش معنوی و جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه مثبت بدست آمد.

مقدمه

عصرکنونی، دوره دگرگونیهای شتابنده و پیشبینیناپذیر است و وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگیهای روزافزون سازمان و عدم توانایی آنها در پیشبینی و مقابله با تهدیدها و پیچیدگیهاست. سازمانها برای اینکه بتوانند با تهدیدها مقابله و از فرصتها استفاده بهینه کنند، باید ظرفیتها و توانمندیهای درونی خود را بشناسند تا نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف خود را ترمیم کنند. شناخت عوامل موثر در بهرهوری، یکی از مهمترین راهکارها در این زمینه است.

بهرهوری در سازمان، نیاز به شرایط متعددی دارد که مهمترین آن، عامل انسانی است. نیروی انسانی دارای انگیزه، مهمترین عامل بهرهوری است - بحرالعلوم، امیرتاش، خیبری و تندنویس، . - 1387 به عبارت دیگر، امروزه منابع انسانی، مهمترین سرمایه هر سازمان میباشد و بیشترین تاثیر را در بهرهوری سازمان دارد
 
توسعهیافتگی، توسط منابع انسانی کارآمد، علاقهمند، و دارای پیوند روانی عمیق با شغل بوجودمیآید. یکی از مهمترین متغیرهای پیشبینی کننده این اثربخشی، توجه به رضایت شغلی است که از عوامل مهم افزایش و ارتقاء میزان کارایی و موفقیت شغلی است

زمانی که کارکنان به سازمان میپیوندند، مجموعهای از خواستهها، نیازها، آرزوها و تجربیات گذشته را که با هم انتظارات شغلی را ایجادمیکند، با خود به همراه دارند. عکسالعملها و پاسخهایی که سازمان درمقابل خواستههای کارکنان فراهم میآورد، احساس مثبت یا منفی افراد نسبت به شغل - رضایت یا نارضایتی شغلی - را شکل میدهد 

رضایت شغلی از جمله سازههایی است که فراوان در علوم کسبوکار و رفتارسازمانی مورد پژوهش قرارگرفته است. این موضوع به دلایلی همچون موارد ذیل است:

اولاً: رضایت شغلی، مرتبط با علاقه محققان در مورد ارزیابی ذهنی شرایط کار است

دوماً:. رضایت شغلی با علاقه مدیران و پژوهشگران در مورد نتایج سازمانی همچون تعهدسازمانی ، رفتار اضافه بار نقش ، غیبت، خرابکاری ، گردش مالی و قصد ترک شغل مرتبط است

سوماً:. رضایت شغلی، فرض شدهاست که دارای پیامدهای عمدهای باشد به این خاطر که یک سازه چندرشتهای و دائمی مرتبط و پوششدهنده تمام حرفهها، کارها، مشاغل و زمینههاست. مطالعات متعدد، رضایت شغلی را یک عامل کلیدی موثر بر بهره وری میدانند

رضایت شغلی، یک نگرش مرتبط با زندگی یا رضایت از زندگی است درواقع، رضایت شغلی نشاندهنده رابطه توقعات انسان با پاداشهایی است که کار فراهم میآورد

تیژنگ - 2002 - در پژوهش خود، از جمله زیرمقیاسهایی که برای رضایت شغلی قائل شدهاست را حمایت از مذهب میداند.

دین و اعتقاد مذهبی، دارای نیرویی روانشناختی است که با دامنهای از پیامدهای مربوط به سلامت، الگوی رفتاری و اجتماعی همراه است - حسین خانزاده، همتی، آقابابایی، مرادی و رضایی، . - 1390 آنچنان که از مطالعات باستانشناسی و انسان شناسی اعصار دور برمیآید، »مذهب« به عنوان جزءلاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بودهاست.

اسپیلکا1 و همکارانش » - 1985 - مذهب« را به عنوان یک نظام مرجع برای تفسیر وقایع زندگی مورد بحث و بررسی قراردادند. خداپناهی و خوانینزاده » - 1379 - مذهب« را به عنوان یک نظام با معنی تصورمیکنند که افراد از آن برای کمک به فهم مسائل همگانی و جهانی، پیشبینی، مهار وقایع و حفظ حرمت خود استفاده میکنند. مذهب با تاثیر بر سبک زندگی و چگونگی حل تعارضهای ارزشی، به دو سوال انسان درباره هدف زندگی و معنای فعالیتها و استعدادهای او پاسخ میدهد و بدین ترتیب به وحدتیافتگی سازمان روانشناختی و معنوی و خود نظمدهی انسان کمک میکند.

همین نتایج و پیامدها میتوانند به رضایت شغلی بیانجامد - جان بزرگی، . - 1386 بعلاوه، رابطه آدمی و دین و نسبتی که با آن پیدامیکند در مقوله هویتدینی قابل تبیین است. از پیامدهای تکوین هویت دینی، احساس تعهد و مسئولیت درقبال ارزشها و باورهای آن مکتب میباشد

کارکنان و کارمندانی که نسبت به اصول اعتقادیشان پایدار و پایبندند، نسبت به شغلشان نیز همین نگرش و رویکرد را دارند و این سبب افزایش رضایت شغلی خواهدشد. افراد دارای جهتگیری مذهبی درونی، مذهب را به مثابه هدف درنظر میگیرند و وجود یک نظام درونی ارزشی قوی و حفظ وتقویت آن، پشتوانه محکمی برای افزایش عملکرد شغلی و بهتبع آن رضایتشغلی خواهدبود.

بعلاوه، جهتگیری مذهبی درونی، احساس تعهد، وظیفهشناسی و کنترل درونی کارکنان را در محیط کار ارتقامیبخشد که سبب تلاش زیاد و درنهایت عملکرد شغلی و میزان بهرهوری سازمانی افزایش مییابد - موران، خداییاردکانی، یوسفی و احمدی، . - 1389 آلپورت، مذهب را به عنوان فلسفه وحدتبخش زندگی توصیف میکند

جهت گیری مذهبی، به نوعی، رابطه آدمی با دین و پایبندی به فرامین دینی را منعکس میکند

به عبارتی دیگر، به علل اعتقادات، باورها و رفتارهای مذهبی افراد، »انگیزه مذهبی« و گاهی »جهتگیری مذهبی« گفته میشود 

براساس نظریه آلپورت 1967 - ؛ به نقل از حسینینسب، هاشمی و فتوحیبناب، - 1388 جهت گیری مذهبی گرایش به انجام اعمال و تفکرات مذهبی است. به نظر وی - آلپورت - کوتاهترین راه برای تقسیمبندی مذهب از نظر موضوعی این است که بگوییم شخصی که از بیرون برانگیحتهشده، مذهبش را مورد استفاده قرارمیدهد و شخصی که از درون برانگیختهشده، با مذهبش زندگی میکند. الگوی درونی، مذهب را در چهارچوب خود مذهب مورد توجه قرارمیدهد، درحالی که در الگوی بیرونی، مذهب را عمدتاً به خاطر دستاوردهای مذهبیبودن مورد تاکید قرارمیدهند

درحالی که مذهب مبتنی بر اعتقاد فرد و یک تعهد نسبت به آموزهها و شیوههای یک سیستم اعتقادی است که افراد به صورتی محکم و پایدار به آن معتقدند و از سیستم منحصر به فرد ایدئولوژی و اجرای آن در میان اعضای سیستم اعتقادی تشکیل میشود، معنویت اغلب با سیستم اعتقادات فرد ارتباط پیدامیکند؛ به عبارت دیگر، معنویت، یک سیستم اعتقادی است که گویای شورونشاط و تزریقکننده معنا به حوادث و رویدادهای زندگی است

عدم شناخت معنای زندگی، یکی از مهمترین عواملی است که باعث بیهدفی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد شدهاست. دلیل اصلی اهمیت هدفمندی، آن است که افراد دارای معناداری در زندگی قادر به حل مسائل پیچیده، ارزشی و چالشی در زندگی فردی، گروهی و سازمانی هستند. عدمتعهد به سازمان، دیررسیدن به سرکار، عدم رفتار شهروندی و جوانمردی در محیط کار، نمونههایی از عدم شناخت معنای زندگی در محیط کاری است

هوشمعنوی شامل روشهای مختلف است که میتواند زندگی درونی و روحانی را با زندگی بیرونی هماهنگکند و ممکن است به شادکامی و بهبود کیفیت زندگی منجرشود

هوشمعنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها و ظرفیتها و منابع معنوی میباشد که کاربست آن در زندگی روزانه، موجب افزایش انطباقپذیری در فرد میشود

میتروف و دنتون1999 - 1؛ به نقل از چین، رامان، یئو و ایز، - 2012 استدلال میکنند که معنویت و کار به عنوان تمایلات برای دریافتن معنا و هدف زندگی هستند. زمانی که کار، مکالمه و حرفه میشود، شخص، معنا و هویت بیشتری خواهدیافت. پیادهسازی معنویت در محیطهای کاری و سازمانهای اجتماعی، سبب افزایش کارایی و بهرهوری در آنهاست.

 این واقعیت در مورد انسان و روابطانسانی وجوددارد که بایستی انسان به عنوان موجودی نگریسته شود نه به عنوان اشیایی برای رسیدن به هدف. بنابراین، این که چگونه افراد با هم یک رابطه خوب در درون سازمان داشته باشند، چگونه با یکدیگر، اجتماع را خلق کنند و به حل مسائل درون سازمان بپردازند و بهطورکلی، آگاهی از راهکارها و راهبردهای حل مسائل، جزیی ضروری از عملکرد هوشی آنهاست. پنگر1977 - 2؛ به نقل از ایمونز، - 1999 هوش را »مجموعهای از تواناییها میداند که به فرد اجازهمیدهد براساس یک محیط فرهنگی ویژه، مشکلات را حل کند و یا تولیدات مناسبی داشته باشد.

در دو دهه اخیر، هوش به حوزههای دیگری مانند هوشهیجانی، هوشطبیعی، هوشوجودی و هوش معنوی گسترش یافته است

هوش معنوی را »مجموعهای از تواناییها برای بهرهگیری از منابع دینی و معنوی میداند. هوش معنوی، سازههای هوش و معنویت را در یک سازه ترکیب نموده است. درحالی که معنویت، جستوجو برای یافتن عناصر مقدس، معنایابی، هشیاری بالا و تعالی است، هوش معنوی شامل استفاده از چنین موضوعاتی است که میتواند کارکرد و سازگاری فرد را پیشبینی کند و منجر به تولیدات و نتایج ارزشمند گردد.

دلیل اینکه چرا »معنویت« به عنوان هوش درنظر گرفتهمیشود براساس برخی مشاهدات علمی و یافتههایی است که مبتنی بر استفاده و کاربرد الگوهای خاص تفکر، هیجان و رفتار و بررسی آنان تحت مذهب و معنویت در زندگی روزمره است که میتواند منجر به سازگاری فردی و بهزیستی شود - آندراژه و هیت، 2001؛ کندی، 2002؛ وانز و کسل، 2003؛ دالمن، . - 2004 هوشمعنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتررفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی میگردد و همین مساله پاسخ به سوالاتی همچون »من کیستم؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید