بخشی از مقاله

چکیده

ساخت هجایی زبانهای ترکی از جمله آذری CVCC است. در واقع تنها خوشههای همخوانی پایانی با رسایی افتان در یک هجا مجازند. به دلیل این محدودیت خوشههای همخوانی با رسایی خیزان باید شکسته شوند تا ساخت هجای مناسب زبان مورد نظر حاصل گردد. اما در این پژوهش قصد داریم به موارد نادری از رعایت اصل رسایی در زبان آذری بپردازیم که پیش از این مورد بررسی واقع نشده است. دادههای بدست آمده از متون نوشتاری و گفتاری زبان آذری حاکی از آن هستند که توالیهای غلت/روان- خیشومی و غلت-روان با وجود داشتن رسایی افتان در این زبان غیرممکن هستند. اگر بر این باور باشیم که توالی همخوانهای رسا به دلیل نقض از محدودیت اصل مرز اجباری شکسته میشوند در آن صورت توجیهی برای غیرممکن بودن توالی خیشومی/روان-گرفته نخواهیم داشت.

از طرفی دیگر در اولی - توالیهای غلت/روان- خیشومی و غلت-روان - درج واکه و در دومی - خیشومی/روان-گرفته - فرایند حذف همخوان دوم خوشه رخ میدهد. به نظر میرسد توفق رسایی همخوانهای روان و غلت نسبت به خیشومی برای غلبه به درج - Dep-Io - کفایت نمیکند. از طرفی دیگر به کمک محدودیتهای نشانداری ادراکی نشان خواهیم داد همخوانهای همجایگاه - خیشومی/روان-گرفته - با وجود داشتن رسایی افتان در پایانه از نظر ادراکی نشاندارترند، از این رو متحمل فرایند حذف میشوند. در پایان به این نتیجه کلی دست مییابیم کهزبان آذری همانند دیگر زبانهای دنیا برای انتخاب جایگاه درج واکه - در میان دو همخوان و یا در پایان خوشه - تابع محدودیتهای همگانی است.

کلیدواژه: خوشههای همخوانی، رسایی، ادراکی، زبان ترکی گونه آذری، نظریه بهینگی.

.1 مقدمه

اِشکال بررسی قاعدهبنیاد فرایندهای واجی مثلاً درج - Ø V/C C - این است که آن قاعده واکه را بین هر خوشه همخوانی درج میکند. از طرفی دیگر دو یا سه قاعده واجی نیاز داریم تا بتواند همه دادهها را دربربگیرد. یعنی آن فاقد هر نوع سازوکار اقتصادی تضمینکننده اعمال فرایندهای واجی به صورت یکجا در مواقع لزوم است. در حالی بررسی محدودیتبنیاد فرایندها الف - دارای کفایت تبیینی1 است و دلیل درج واکه در خوشههای پایانی واژه را تبیین میکند. به عنوان مثال هدف از اعمال فرایندهای درج، حذف یا قلب بدستآوردن ساخت هجایی بینشان و تولید و درک راحتر آواهای گفتار است. ب - امکان توجیه همزمان دو فرایند واجی - مانند درج واکه و هماهنگی واکهای یا حذف همخوان اول و سایشیشدگی همخوان دوم - را فراهم میکند.

در واقع رفتار دسیسهای2 محدودیتها موجب ترکیب فرایندها میشود. در این پژوهش تحلیل دادههای برگرفته از متون نوشتاری و گفتاری زبان آذری همچون فرهنگ لغت، گفتگوهای ضبطشده از رسانههای جمعی، در چهارچوب نظریه بهینگی، رفتار متفاوت خوشههای همخوانی پایانی با رسایی افتان را نشان میدهد. باید گفت این که دقیقاً میزان افت رسایی چقدر باید باشد از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. مطابق یافته گوسکوا - 1:2004 - 3 در زبان قزاق4 کافی است که رسایی افتان باشد در حالی که در سیدامو1 رسایی به میزان درجه خاصی باید افتان باشد ولی در قرقیز2 افت رسایی باید بیشترین شیب را داشته باشد. از طرفی ایسلندی و فاروس3 نیازی به افت رسایی ندارد اما نمیتوانند تا میزان خاصی رسایی را افزایش دهند. به طور کلی هیچ زبانی افزایش رسایی را ترجیح نمیدهد و یا مانع کاهش رسایی در پایانه نمیشود.

.2 درج واکه در خوشههای همخوانی با رسایی خیزان

در آذری به عنوان عضوی از خانواده زبانهای ترکی هیچ خوشه همخوانی پایان کلمه نمیتواند بیش از دو عنصر باشد. از طرفی دیگر عنصر اول خوشه که به قله هجا نزدیکتر است باید رساتر از عنصر دوم خوشه باشد. خوشههایی که اصل توالی رسایی را رعایت میکنند مستقیماً در روساخت ظاهر میشوند مانند »شوخی./m rt/ [m rt]4 « نکته دیگر اینکه زبانهای ترکی زبانهای پسوندی است بنابراین هنگامی که واکه پسوندی به همخوان پایانی تکواژ اضافه میشود، همخوان پایانی به عنوان آغازه تکواژ بعدی تقطیع میشود مانند  .m  rt-     m  r.t همین وضعیت برای وامواژهها نیز صادق است مانند  n.sاما در مورد خوشههایی که دارای رسایی خیزان و یا هموار هستند به منظور حفظ اصل توالی رسایی دو راهبرد به کار برده میشود: الف - واکه در بافت پیش از همخوان افزوده میشود و موجب شکستن خوشه در واژه تک هجایی میشود. در این صورت ما با صورتهای متناوب در زبان روبهرو خواهیم شد مانند


 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید