بخشی از مقاله
سيستم قيمت تمام شده (حسابداري صنعتي)
دير زماني نيست كه با ايجاد و توسعه بي سابقه سازمانهاي صنعتي و ازدياد روزافزون كارخانجات و گردش سريع چرخهاي اقتصادي كشور و بالا رفتن ميزان عرضه و تقاضا ، مسئولين امور و صاحبان كارخانجات ، با توجه به مشكلات موجود در زمينه قيمت تمام شده واحد محصول و محاسبه قيمت تمام شده واحد محصول و محاسبه سود و زيان دانستند كه منحصراً با استفاده از روشهاي نوين حسابداري صنعتي كه در كشورهاي مترقي متداول است و همچنين با استفاده از روشهاي نوين
حسابداري صنعتي كه در كشورهاي مترقي متداول است و همچنين با استفاده از روشهاي آماري صحيح و تهيه و تنظيم گزارشهاي مالي ميتوان هزينه توليد را تقليل و درنتيجه درآمد بيشتري تحصيل نمود .
اصولاً حسابداري صنعتي به راهها و روشهاي مقابل اطلاق مي شود : جمع آوري و تخصيص هزينه هاي تاريخي به واحد كالا و دواير به منظور ارزشيابي موجوديها و تعيين درآمدهاي حاصله . معمولاً ، امروزه بدان خاطر حسابداري صنعتي از حسابداري مديريت قابل تفكيك است كه مي تواند هدفهاي متعددي را تامين نمايد . اينك حسابداري صنعتي ، به مسئله جمع آوري و ارائه اطلاعات ، به منظ
ور اتخاذ انواع تصميماتي اطلاق مي گردد كه دامنه شان از ادارهء انجام عمليات روزمره تا اتخاذ تصميمات استراتژيك غير جاري و تعيين خط مشي هاي اصلي سازمان ادامه يابد . حسابداري صنعتي همچون گذشته در امر رعايت جنبه هاي حقوقي تهيه گزارشها براي سهامداران ، بستانكاران ، نهاد هاي دولتي و ساير گروههاي خارجي كمكهاي شاياني خواهد كرد .
متاسفانه چندي قبل بواسطه عدم توجه به اصول و تئوريهاي حسابداري صنعتي و نتايج گرانبهاي حاصله از اجراي آن ، مسئولين و صاحبان كارخانجات و سازمانهاي صنعتي همواره با مشكلات و معضلات عديده اي در زمينه امور مالي مواجه مي گرديدند و چه بسا ضررهاي هنگفت و جبران ناپذيري متحمل شده كه احتمالاً به اضمحلال و انحلال سازمان منتهي مي گشت .
نكته اصلي كه در حسابداري صنعتي مورد توجه خاص قرار مي گيرد ، اين است كه به مديران كمك شود تا بتوانند به حال و آينده نسبتاً دور ، دست پيدا كنند . توجه به گذشته تا آنجا قابل توجيه است كه در امر پيش بيني كمك نموده و پيش نيازهاي تهيه گزارشهاي خارجي را تامين نمايد .
اخيراً در نتيجه تحولات و پيشرفتهاي عظيم اقتصادي در كشور ، استفاده از روشهاي حسابداري قيمت تمام شده ، مورد توجه تمام دستگاهها و سازمانهاي صنعتي كشور قرار گرفته است . از همين رو ضرورت وجود سيستم مكانيزه حسابداري صنعتي كاملاً به چشم مي خورد .
منظور از حسابداری صنعتی (بهای تمام شده)چیست؟
حسابداری صنعتی شاخه ای از علم و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته و باتجزیهو تحلیل گزارشهاو بررسی راههای تولید روشهای تقلیل بهای تمام شده تولیدات را بیان می کند.
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیارمهم در اختیار میریت میباشد تا مدیران را در برنامه ریزی ، کنترل ونظارت وبررسی نتایج فعالیتها، یاری نماید. مدیریت با استفاده از حسابداری صنعتی ،بهای تمام شده تولیدات را محاسبه می کند و کنترل خود را برروی هزینه های مواد ،دستمزد و و سایر هزینه های تولید اعمال می کند. مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشنددر تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایرتصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهندشد .
به عنوان مثال فرض کنید در صورتی که هدف تغییر نوع محصول تولید شده یا افزایش تولید باشد باید اطلاعات دقیقی از هزینه تولید وجود داشته باشد تا بتوان تصمیم گرفت که اگر ماشین آلات جدید خریداری شوند مقرون به صرفه است و یا ماشین آلات تعویض شوندو یا اینکه ماشین آلات اجاره گرفته شوند و یا بهتر است حقوق پرسنل افزایش داده شود ویا باید مقدار پرسنل افزایش
داده شودو بسیاری از انواع تصمیمات مدیریت درموارد مشابه فوق الذکر مشروط بر اطلاعات حسابداری بهای تمام شده می باشد . گاهی تصور می شود کابرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی می باشد هرچند شاید مشهورترین کاربردآن در این جهت باشدولی سایر موسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روشهای حسابداری بهی تمام شده در بانکها ، شرکتهای بیمه ، عمده فروشیها، شرکتهای حمل ونقل
،شرکتهای هواپیمایی ،دانشگاههاو بیمارستانها در جهت کارایی بیشتر استفا ده می گردد.
بعنوان مثال در یک بیمارستان کنترل هزینه ها و تعیین بهای تمام شده هزینه های بستری شدن و درمان یک بیمار ، با استفاده از حسابداری بهای تمام شده صورت می پذیرد و موادمصرفی ، دستمزد پزشک وسایر هزینه های مرتبط شناسایی و ثبت کنترل می گردندتا بهای تمام شده مشخص شود . یا شرکتهای حمل و نقل سعی در محاسبه و تعیین هزینه حمل بهای تمام شده حمل یک کیلوکالا و یکنفر مسافر را دارند .
مقایسه جایگاه حسابداری مالی و حسابداری بهای تمام شده در موسسات تولیدی
حسابداری مالی در موسسات وظیفه تهیه گزارش وضعیت مالی و در واقع صورت سود و زیان ، ترازنامه و صورت گردش وجوه نقد را به عهده دارد و بیان می کند که در طول دوره مالی چه نتایجی حاصل شده است اما حسابداری بهای تمام شده در کنار حسابداری مالی گزارشاتی ازجزئیات تولید و مراکز ایجاد هزینه ارائه می دهد و به صورت دقیق تر مقدار مصرف مواد ، میزان تولید،
ساعات کار انجام شده وهزینه های سایر عوامل تولید را در اختیار مدیریت قرارمیدهد تا بر اساس این اطلاعات و گزارشات مدیریت تصمیم گیری ،کنترلو برنامه ریزی کند.باید بدانید واحد حسابداری مالی و واحد حسابداری بهای تمام شده تحت نظر مدیر مالی می باشند و در واقع واحد حسابداری مالی و واحد حسابداری بهای تمام شده بازوان مدیریت مالی می باشند.
اشاره شد که حسابداری بهای تمام شده گزارشاتی از جزئیات تولید و مراکز هزینه و عوامل ایجاد کننده هزینه در اختیار مدیریت قرار می دهد و با توجه به اینکه سعی در تعیین بهای تمام شده تولید یک واحد کالا در هر یک از مراحل ساخت را دارد به آن حسابداری بهای تمام شده می گوین
د و به نظر می رسد اولین گزارشی را که یک حسابدار صنعتی باید تهیه کند جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته باشد.
جدول بهای تمام شده کالای فروش در واقع همان چرخه یا شکل کلی حسابداری صنعتی میباشد که به صورت گزارش ارائه می شود .این جدول از 5 بخش تشکیل شده است :
1- بخش مواد مستقیم که اطلاعاتی در ارتباط با مواد مصرف شده ارائه می دهد . 2- بخش دستمزد مستقیم که اطلاعاتی را در ارتباط هزینه حقوق کارگران خط تولید ارائه می دهد. 3-بخش هزینه های سربار تولید که اطلاعاتی را درارتباط با سایر هزینه های تولید ارائه می دهد. 4- بخش کالای در جریان ساخت. 5- بخش کالای ساخته شده.
ملاحظه می کنید برای تهیه اولین گزارش حسابداری صنعتی با مفاهیم و اصطلاحات جدیدی همچون مواد مستقیم ،دستمزد مستقیم ،سر بارو سایر موارد مواجه خواهید شدهر چند اصول حسابداری صنعتی با حسابداری مقدماتی وتکمیلی که فرا گرفتید یکسان می باشد ولیکن برای فراگیری حسابداری صنعتی لازم است ابتدا با مفاهیم حسابداری صنعتی و طبقه بندی هزینه ها در حسابداری صنعتی آشنا شوید که در ادامه آنها را بررسی خواهیم نمود و سپس مباحث حسابداری صنعتی را به صورت تخصصی تر مطرح خواهیم کرد.
طبقه بندی هزینه ها چگونه است
هرینه ها در حسابداری صنعتی از دیدگاههای متفاوتی طبقه بندی شده اند.به شکل زیر که خلاصه طبقه بندی هزینه ها را نشان میدهد توجه کنید تا در ادامه آنها را به صورت کلی تر بررسی نمائیم .
هزینه ها به 3 طبقه تقسیم می شوندو هر طبقه بندی خود به گروههایی تقسیم خواهد شد.
1- طبقه بندی طبیعی هزینه ها 2- طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول 3- طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط با حجم وتعداد تولید
منظور از طبقه بندی طبیعی هزینه ها چیست؟
در این طبقه بندی ابتدا هزینه ها به الف) هزینه ها ی ساخت (تولید )و ب ) هزینه های تجاری تفکیک خواهد شد
الف-1) هزینه های ساخت
هزینه هایی می باشند که در کارخانه ها جهت تولید کالا و محصول مصرف و ایجاد میشوند مانند مواد اولیه مصرفی ، هزینه دستمزد و سایر هزینه های تولید .
ب -1) هزینه های تجاری
هزینه هایی می باشند که برای ساخت محصول و در قسمت ساخت نشده بلکه در سایر
بخشهامانند بخش اداری ، بخش توزیع و فروش ، سایر قسمتها ایجاد می شوند به طور معمول به هزینه های تجاری هزینه های تجاری هزینه های عملیاتی نیز گفته می شود .
2- منظور از طبقه بندی هزینه ها بر اساس ارتباط آنها با تولید محصول چیست؟
در حسابداری صنعتی ، هزینه ها بر اساس ارتباط با تولید به 2 گروه الف) مستقیم ب) غیر
مستقیم تقسیم می شوند.
الف -2) هزینه های مستقیم
همچنانکه مشخص می باشند که ارتباط مستقیم با تولید دارند و می توان آنها را در کالاهای تولید شده مشخص نمود یا به مرحله ای از ساخت یا سفارش تولید ارتباط داد. مشخص ترین این هزینه ها مواد اولیه و دستمزد مستقیم تولید می باشد . موادی که مستقیمادر تولید یک کالا نقش دارند مواد مستقیم تولید می باشند به عنوان مثال چوبی که در ساخت میز و صندلی ، چرمی که در ساخت کفش و یا شیری که در ساخت بستنی به کار می رود مواد مستقیم تولید می باشند و یا دستمزد کارگرانی که در خط تولید کار می کنند و در تولید کالا نقش دارند دستمزد مستقیم تولید محسوب می شود.
ب – 2) هزینه های غیر مستقیم
هزینه های غیر مستقیم هزینه هایی می باشند که در تولید محصول نقش اصلی رانداشته هر چند برای تولید محصول لازم اند و برای ساخت محصول ایجاد می شوند لیکن ارتباط مستقیمی با محصول ندارند این هزینه ها را به سادگی نمی توان به یک مرحله از ساخت و یا سفارش معین و مشخص ارتباط داد هر چند این هزینه ها در طی تولید صورت پذیرفته اند مانند هزینه های سوخت و برق مصرفی سالن و کارگاه تولید ، روغن مصرفی جهت ماشین آلات تولیدی و سایر موارد مشابه و یا حقوق و دستمزد غیر مستقیم پرداختی در جهت تولید مانند حقوق سر کارگران و یا نگهبانان که به عنوان هزینه های غیر مستقیم شناسایی می شوند و یا هزینه ی استهلاک ساختمان کارخانه ه نمی توان آن را به یک تولید مشخص مرتبط کرد نمونه های غیر مستقیم می باشند مواد غیر مستقیمی که در جهت تولید مصرف می شوند نیز می توانند به عنوان هزینه های غیر مستقیم تلقی می شوند موادی مانند چسب مصرفی در ساخت کفش و یا در ساخت میز و صندلی مواد غیر مستقیم تولید محسوب می شوند البته همچنانکه اشاره شد وجود این هزینه ها الزامی است ولی به دلیل نا چیز بودن و یا غیر الرامی بودن به یک محصول آنها را به عنوان غیر مستقیم شناسایی می کنند به هزینه ها ی غیر مسنقیم سربار ساخت یا سر بار تولید نیز گفته می شود .
3- منظور از طبقه بندي هزينه ها بر اساس ارتباط آنها با تغيير حجم و تعداد توليد چيست؟
در اين طبقه بندي که خود به سه گروه تقسيم مي شود ارتباط تغيير هزينه با تغيير در حجم توليد بررسي مي گردد بايد بدانيم برخي از هزينه ها تغيير مقدار و توليد اثري بر آنها نخواهد داشت و برخي ديگر با تغيير در حجم توليد تغيير کرد که با توجه به اين شرايط هزينه ها به سه گروه :
الف) هزينه هاي ثابت ب ) هزينه هاي متغيير ج ) هزينه هاي نيمه متغيير تقسيم مي شوند .
الف- 3)هزينه هاي ثابت
هزينه هاي ثابت هزينه هايي مي باشند که با تغيير حجم توليد تا سطح مشخصي از توليد تغيير نخواهد کرد .بايد بدانيد به طور کلي هزينه هاي ثابت داراي مشخصاتي مي باشند که هر اين خصوصيات در هزينه مشاهده شد مي توان آن را به عنوان اين گروه از هزينه ها طبقه بندي ک
دوم آنکه : سهم هزينه ثابت يک واحد کالا با افزايش تعداد توليد کاهش مي يابد و بر عکس .
سوم آنکه : کنترل وقوع اين هزينه ها از طريق مديران اجرايي صورت مي پذيرد .
نمونه بارز و مشخص اين هزينه ها : حقوق مديران توليد، استهلاک ساختمان و ماشين آلات ،بيمه ساختمان و ماشين آلات ، اجاره محل کارخانه و ساير موارد مشابه مي باشد.
گزارشهای حسابداری صنعتی و روش تهیه آنها
در حسابداری مقدماتی اشاره کردیم استفاده کنندگان از گزارشهای حسابداری دو دسته می باشند .
الف ) استفاده کنندگان درون سازمانی ب )استفاده کنندگان برون سازمانی
و اشاره شد گزارشهای حسابداری تهیه می شوند تا 2 هدف زیر تحقق پیدا کند.
1- امکان بررسی توانایی و نکات ضعف موسسات با توجه به تجزیه و تحلیل عملکرد و فعالیتهای موسسات و شرکتها2- برنامه ریزی و کنترل فعالیتها با توجه به اطلاعات کسب شده از گزارشات مالی گذشته بنابراین موسسات تولیدی نیز دو گروه گزارش تهیه می کنند.
1- گزارشهای درون سازمانی 2- گزارشهای برون سازمانی
1- گزارشهای درون سازمانی
گزارشهای درون سازمانی که بطور کلی مورد استفاده مدیران جهت برنامه ریزی ،کنترل و نظارتو تصمیم گیری تهیه می شوند .
2- گزارشهای برون سازمانی
گزارشهای برون سازمانی که مورد استفاده کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از سازمان می باشد نمونه بارز این استفاده کنندگان سرمایه گذاران ، بورس اوراق بهادار ، دولت ، بانکها ، حسابرسان و غیره می تواند باشد .
انواع گزارشهای درون سازمانی و برون سازمانی کدامند و توسط چه واحد هایی تهیه می شوند
گزارشهای درون سازمانی در موسسات تولیدی توسط واحدهای حسابداری بهای تمام شده تهیه می گردد و معمولاً هر ماه این گزارشها بر اساس نیاز مدیران تهیه می شوند تا در اختیار آنها قرار گیرد.
گزارشهای برون سازمانی در موسسات تولیدی توسط دایره حسابداری تهیه می شود . این گزارشها با توجه به اینکه مورد استفاده اشخاص حقیقی و حقوقی همچون دولت ، بانکها ، سرمایه داران و ........... که قبلاً توضیح داده شدند می باشند باید بر اساس استانداردهای حسابداری و اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه گردند تا قابلت مقایسه داشته و قابل اتکا باشند . عمدترین این گزارشها به صورت زیر می باشند.
1- گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته 2- گزارش سود و زیان 3- ترازنامه 4- گردش جریانا
ت نقدی 5- گزارش تقسیم سود
گزارش برون سازمانی در موسسات تولیدی
1- گزارش (جدول ) بهای تمام شده کالای فروش رفته چیست
برای آنکه گزارشهای درون سازمانی را بهتر بشناسید ابتدا گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته را که یک گزارش برونی می باشد بررسی می نمائیم چرا که در مبحث حسابداری موسسات بارزگانی نیز نیز تا حدودی و به شکل دیگر با آن آشنا شدیده اید .
در فصل قبل اشاره شد بهای تمام شده کالای فروش رفته از 5 بخش تشکیل شده است
1- بخش مواد مستقیم 2- دستمزد مستقیم 3- سر بار 4-بخش کالای در جریان ساخت 5- بخش کالا ساخته شده
2- گزارش خلاصه سود و زیان چیست؟
دومین گزارش برون سازمانی در موسسات تولیدی گزارش خلاصه سود و زیان می باشد که خود به طور معمول از 4 بخش تشکیل می گردد به گزارش سود و زیان موسسه نمونه توجه کنید.
3- ترازنامه در موسسات تولیدی
ترازنامه یکی دیگر از گزارشهای برون سازمانی می باشد که با سایر مو سسات یعنی خدماتی و بازرگانی تفاوتی نخواهد داشت تنها تفاوت اساسی آن بخش موجودی کالا می تواند باشد که در ترازنامه موسسات تولیدی موجودی کالا متشکت از مواد خام ، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده می باشد با نحوه تهیه ترازنامه نیز در حسابداری مقدماتی و تکمیلی به شکل کامل آشنا شده اید.
گزارشهای درون سازمانی در موسسات تولیدی
اشاره شد که جدول بهای تمام شده کالای فروش رفته از 5 بخش تشکیل شده است باید توجه داشته باشید که هر یک از این پنج بخش در واقع یکی از گزارشهای درون سازمانی می باشد.
1- گزارش مصرف مواد
به طور معمول موسسات تولیدی هر ماهه گزارشی را از مقدار و یا مبلغ مواد مصرف شده تهیه می کنند که به آن گزارش مصرف کننده مواد گویند.البته همچنانکه اشاره شد این گزارش می تواند مبلغی یا مقدار مصرف مواد اولیه ویا مبلغ مصرف مواد اولیه باشد .باید توجه داشت که بخش اول گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته در واقع یک گزارش مبلغی مصرف می باشد .
روشهای هزینه یابی موسسات تولیدی
در فصول اشاره کردیم هدف حسابداری بهای تمام شده که مورد استفاده موسسات تولیدی می باشد تعیین قیمت تمام شده تولیدات است .
نقش حسابرسي در شفافیت وپاسخگوئی
حسابرسي اعتباربخشي به اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي است. حسابرسي فرآيند نظام پاسخگويي است و پاسخگويي ضرورت برقراري نظام رفاه اجتماعي است. با چنين تعابيري نقش و جايگاه حسابرسي در كشور از ويژگي و برجستگي خاص برخوردار ميباشد. وزارت امور اقتصادي و دارايي نيز در مقام راهبرد سياستهاي اقتصادي و مالي كشور به منظور اعمال مديريت اقتصادي و نظارت بر تخصيص بهينه منابع نيازمند اعتبار آمار و ارقام ارائه شده توسط بنگاههاي اقتصادي از يك سو و حساب كشي و حسابدهي مديران از سوي ديگر ميباشد. حوادثي نظير سقوط شرك
ت آنرون و پيامد آن براي بزرگترين موسسه حسابرسي جهان (آرتور آندرسن) و فساد مالي اخير در شركت پارمالات كه پاي حسابرسان آن نيز به ميان كشيده شده نشان ميدهد كه نقش نوين حسابرسان و حسابداران رسمي نسبت به نقش سنتي آنان به شدت افزايش يافته و مسئوليت اجتماعي حسابداران رسمي در جوامع رفاه اجتماعي همچنان مورد تأكيد ميباشد.
ساختار جديد مالكيت و مديريت شركتها، دامنه مسئوليت و وظايف حسابداري را گسترش داد و ارائه گزارشهاي مالي جديدتر و مناسبتر بر اساس نياز استفادهكنندگان را ضروري ساخت. سرمايهگذاران، بانكها و موسسات اعتباري براي اعطاي وام و اعتبار دولتها براي مقاصد سياسي، اخذ ماليات و...، نيازمند گزارشهاي جديد و معتبر بودند. افزايش موارد استفاده و شمار استفادهكنندگان از اطلاعات گزارشهاي مالي و رونق بازار سرمايه و پول، هدف حسابداري و حسابرسي را از رفع نيازهاي تعداد معدودي صاحب سرمايه به پاسخگويي به نيازهاي اطلاعاتي جامعه ارتقاء داد. در اين راستا، پژوهشگران با توجه به نقش بااهميت اجتماعي حسابداري و حسابرسي و به مدد تئوريهاي دستوري و اثباتي و در راه تلاش براي تدوين تئوريهايي براي شرح و پيشبيني پديدههاي حسابداري و حسابرسي، تئوريهاي متعددي را مطرح كردند كه «تئوري حقوق مالكانه» يكي از بااهميتترين آنها ميباشد. بر اساس اين تئوري، شركت به عنوان مجموعهاي از قراردادها اعم از منعقد شده و يا نانوشته، رسمي و غيررسمي، بين اشخاص ذينفع و حلقه ارتباطي بين آنها است و همواره فرض ميشود كه اشخاص به دنبال منافع شخصي خود هستند و بين آنها تضاد منافع وجود دارد اطلاعات و ارقام گزارشهاي مالي در فرآيند انعقاد قراردادها بين شركت و اشخاص مورد استفاده قرار ميگيرد. استفاده از نسبتهايي مانند نسبت بدهي به حقوق صاحبان سهام، در هنگام انعقاد قرارداد استقراض، انتقال ثروت از اعتباردهندگان به سهامداران توسط مديران را محدود ميكند. بهكارگيري سود حسابداري در طرحهاي پاداش مديران با هدف كاهش تضاد منافع سهامداران و مديران و نيز جلوگيري از فرار مديران از انجام درست مسئوليتهاي آنان است. از سوي ديگر، استفاده از اطلاعات و ارقام حسابداري در فرآيند سياسي مثل تعيين ماليات، قيمتگذاري محصولات، تصميمگيريهاي اقتصادي، بحرانها و... نمونههايي از استفاده از اطلاعات و ارقام حسابداري در فرآيند انعقاد قراردادهاي حقوق و مزاياي مديران، استقراض و فرآيند سياسي است. بنابراين، ثروت اشخاص طرف قرارداد تحت تأثير روشهاي حسابداري قرار ميگيرد
كه توسط مديران انتخاب و به كمك آنها رويدادهاي مالي شناسايي، پردازش و گزارش ميشوند. بهكارگيري اطلاعات و ارقام حسابداري در فرآيند سياسي، مستلزم نظارت بر نحوه انتخاب روشهاي حسابداري و روشهاي شناسايي، پردازش و گزا رش آنها به منظور كنترل و جلوگيري از تخلف از مفاد قراردادها و اعتباردادن به اطلاعات و معاملات بين سازمانهاي تجاري و شركتهاي بزرگ، شكل گرفته و سيستمهاي اطلاعاتي پيشرفته و شبكههاي ارتباطي اطلاعاتي و تجارت الكترونيك موجوديت يافتهاند. بنابراين، بهمين علت سازوكارهاي فعلي پاسخگوي كاركردها و روابط تجاري
موجود نميباشد. به نظر ميرسد با توجه به تحولات و تغييرات ايجاد شده در ساختار و مناسبات و ارتباطات تجاري و تغيير شكل و محتواي حقوقي آن لازم است قوانين و مقررات مرتبط با مسائل مالي – محاسباتي كشور به طور بنيادي مورد اصلاح قرار گيرد. در اين ارتباط به ويژه قانون تجارت،ه قانون محاسبات عمومي نيازمند اصلاحات و تجديد نظر جدي است.