بخشی از مقاله

اثر الكترونيك عمومي

منبع تغذبه دوبل: منبع تغذيه 3 و لوحه دارد كه يكي از آن ها براي تنظيم مقدار ولتاژ است كه مي توانيم ولتاژ را از 3 الي 30 ولت تنظيم كنيم.
Fin= براي تنظيمات دقيق ولتاژ است. كه براي تنظيم به صورت 1/0 است.
ولوم جريان: كه براي تعيين جريان دهي است براي بدست آوردن جريان 5/0 آمپر بايد ابتدا مدار را وصل كنيم بعد با ولوم كنترل جريان خروجي جريان را تنظيم كرد.
دكمه هاي قسمت پايين منبع تغذيه:


Stand by: براي نيمه روشن ساختن دستگاه. براي قطع كردن لحظه هاي دستگاه از دكمه stand by استفاده مي كنيم.
Flot: (شناور): هر منبع تغذيه به صورت مجزا از هر منبع عمل مي كند.
SER: دو منبع ولتاژ را با هم سراي مي كند براي اينكه هر دو منبع سري شود از اين دكمه استفاده مي شود. معمولا دو پايه كنار زمين و دو پايه + و – وسظ به عنوان پايه هاي + و – استفاده مي كنيم و ممكن است در برخي از دستگاه ها برعكس شود.
PAR: به محض اينكه دكمه PAR را بزنيم هر دو منبع يك ولتاژ دارند يعني داراي ولتاژ مساوي مي شوندو موازي مي شوند.


Track: ولتاژ منبع اول را به ولتاژ منبع دوم وابسته مي كند. فقط تنظيم ولتاژ به هم وابسته و در خروجي جدا هستند از هم ولي در PAR هر دو منبع يكي مي شود.
دستگاه سيگنال ژنراتور: فرق فانكشن ژنرتور با سيگنال ژنراتور در اين است كه در فانكشن ژنراتور انواع شكل موج ها و سيگنال هاي مختلف را به ما مي دهد ولي در سيگنال ژنراتور فقط موج sin به ما مي دهد
مفانكشن ژنراتور: براي تنظيم فركانس مثلا فركانس 100 هرتز مي خواهيم مي گذاريم روي 100 و بعد با ولوم تنظيم مي كنيم.


ولوم Level: با استفاده از Level مي توانيم دامنه سيگنال خروجي را كم و زياد كنيم.
عدد Tim/Div * تعداد خانه هاي اشغال شده توسط سيگنال= T= زمنا تناوب
volt Div * عدد تعداد خانه هاي عمودي = Vmax
f= 1/T
آزمايش شماره 1 «كارگاه الكترونيك عمومي»
منبع تغذيه:
در جهت عمودي به دو قسمت تقسيم شده است كه دو قسمت اول دو تا تغذيه جداگانه هر كدام به اندازه 30 ولت مي باشد كه هر كدام 3 ولوم دارند كه ولوم اول از سمت چپ براي تغذيه A كه مقدار ولتاژ از 0 تا 30 تنظيم مي كند تا در خروجي داشته باشيم ولوم دوم به نام Fine كه براي تنظيم دقيق و كسري دستگاه به كار مي رود و ولوم سوم براي تنظيم جريان دهي خروجي به كار مي رود. و سه ولومم ديگر همانند 3 لوم بالا براي تغريه دومي است. دو قسمت پايين ما فيش هاي خروجي و كليد روشن و خاموش كردن دستگاه به علاوه شش دكمه ديگر داريم كه به اختصار توضيح داده مي شوند.
آخرين ولوم هاي سمت راست و چپ به نام stand by (A,B) براي غير فعال كردن دستگاه براي چند لحظه به كار مي رود كه اگر، مي خواهيم كاري روي دستگاه انجام دهيم نياز به قطع كلي دستگاه نباشد.
ولوم Flot: حالت عادي يا شناور در دستگاه كه پايين بودن يا نبودن آن زياد مهم نيست.
ولوم SER: براي آنكه با ولتاژ خروجي را افزايش دهيم لازم است كه دو منبع با هم به صورت سري قرار بگيرند كه حالت سري كردن دستگاه را اين كليد بر عهده دارد.


PAR ولوم: اگر بخواهيم جريان خروجي را افزايش دهيم بايد دو منبع را با هم موازي كنيم كه اين را با اين دكمه مي توان انجام داد كه در اين حالت چون ولتاژ بايد ثابت باشد يك از منابع وابسته به منبع ديگر مي شود.
Track: وابسته كردن يكي از دو دستگاه بر هم البته در اين حالت جريان خروجي تغيير نمي كند (برخلاف PAR)


نكته: دستگاه سيگنال ژنراتور فقط موج سينوسي توليد مي كند ولي پاتشني ژنراتور موج هاي مختلفي را به وجود مي آورد.
آزمايش:
الف) براي تغيير شدت نور جمجعه از ولوم INTEN استفاده مي كنيم.
ب) براي تبديل كردن خط روي حسنه به نقطه بايد ولوم TiMDiv در بيشترين مقدار خود از سمت راست قرار دهيم چون هرچه زمان تناوب كمتر شود فركانس بيشتر مي شود كه باعث مي شود ما خط وسط را به صورت نقطه ببينيم البته اين كار را با كليد x-y هم مي توان انجام داد.
ج) براي تنظيم شدت نور از ولوم Focus استفاده مي كنيم.
د) براي تنظيم كردن يم روي صفحه آن را روي حالت GND گذاشته و يا ولوم PAVER آن را انجام مي دهيم
هـ) با چرخاندن و لوحه VOLT/DIV از بيشتر به كمتر مشاهده مي شود كه ضخامت بيم افزايش يافته پر رنگ تر مي شود. و با تغيير دادن V/cimيم در حالت عمودي اندكي جا به جا مي شود.
د) هرچه لوحه Tim/Div را از بيشتر به كمتر انتقل دهيم باعث مي شود كه بني خط فاصله بيفتد كه اين فاصله هاي t ثاني بر اثر f=1/t صورت مي گيرد يعني هرچه T را كاهش دهيم F افزايش پيدا مي كند و در انتها نيزها مي توانيم خط را به صورت يك نقطه در صحنه مشاهده مي كنيم.
ز) Ext.triy به معناي روشن كردن از خارج مي باشد و بر اي اينكه ما بتوانيم از بيرون يك سيگنال به ورودي مدار مقايسه كننده اسيلوسكوپ اعمال كنيم نياز به يك ترمينال ورودي داريم اين ترمينال Ext Tring نام دارد.
2- يك موج سينوسي با دامنه يك ولت Umax=1u و فركانس Hz50 توسط منبع تغذيه اسيلوسكوپ اعمال نموده و شكل موج را رسم كنيم فركانس و ولتاژ p-p آن را از روي اسيد سكوپ خوانده و با مقدار داده شده مقايسه كنيد؟
v1=1*2*5/0= ضريب سلكتور * تعداد خانه هاي عددي صحنه * v/Div= دامنه موج
(s) 2/0 = 1*4*05/0 = ضريب تضعيف*تعداد خانه هاي افقي*Tim/Div= زمان تناوب
Hz50=2/0*1= T/1=F
كه با داده هاي مسئله تفاوتي ندارد.
3- مرحله دوم را توسط يك سينگنال ژنراتوربهاي منبع تغذيه تكرار نماييد و تفاوتها را ثبت كنيد.
سيگنال ژنراتور هم مانند منبع تغذيه همان عمل بالا را انجام داد و اختلاف قابل مقايسه بود وجود نيايد و خيلي ميل اختلاف كم بود.
4- فركانس سيگنال ژنراتور روي KHz10 قرار داده ي دامنه موج را mV500 انتخاب كرده و آزمايش دوم را تكرار كنيد.
V5/0=1*1*5/0=ضريب تضعيف*تعداد خانه هاي عمودي صحنه * V/Div=دامنه موج
(ms)1=1*5*3-10*2/0=ضريب تضعيف*تعداد خانه هاي افقي*Tim/Div=زمان تناوب
KHz1= 5-10*1/1=T/1=F


در اين حالت چون فركانس بيشتر شده اسيلوسكوپ ما از نصف بيشتر برخوردار است.
11- با انتخاب CH1 و با استفاده از x-y نقطه را در وسط صحنه تنظيم كنيد تا تغيير حالت x-y به AVTO چه تغير در مركز بين نقطه و خط ايجاد مي شود. چرا؟
نقطه هيچ تغيير نمي مند و در همان وسط مي ماند و به خط تبديل مي شود در حالت افقي وسط دستگاه است.
12- با انتخاب 2CH مورد 11 را تكرار كنيد.


مانند آزمايش يازده همان اتفاق تكرار مي شود.
13- تفاوت AVTO-NORM چيست؟ NORM براي فركانس هاي Hz50 و كمتر به كار مي رود. و AVTO براي فركانس هاي بالاتر از Hz50 به كار مي رود .
14- كليد حالت كليد SOURSE را شرح دهيد؟ براي موج هاي راديويي و تلويزيوني و تنظيم اشعه كاتدي آنها به كار مي رود.
5- يك موج توسط منبع تغذيه به مشخصات HZ50=f و V5/0=max V و يك موج ديگر توسط سيگنال ژنراتور به مشخصات Hz50= f و V5= Vp-p تهيه و دو موج را به دو كانال اسكپ اعمال نمايد كاربرد دكمه هاي زير را مشروحا توضيح دهيد:
CH1: براي اينكه ماموجي را كه به كانال يك داده ايم بتوانيم مشاهده كنيم بايد دكمه را در حالت CH2 قرار دهيم ناسيگنال ورودي به آن كانال را روي صحنه نمايش براي ما نشان دهيد ما بتوانيم كاري كه مي خواهيم روي آن آنها انجام مي دهيم (كانال دوم قطع است)
CH2: ما براي اينكه بتوانيم موجي را كه به كانال دومي (ورودي دومي) داده ايم روي صحنه نمايش مشاهده كنيم بايد دكمه داده ايCH2 تنظيم كنيم تا آن موج را بتوانيم روي صحنه ببينيم و عملياتي كه مي خواهيم روي آن موج انجام دهيم. (كانال اول قطع است)
ADO: با قرار دادن كليد در اين حالت دو سيگنال كانال اول كه روي صحنه حساس نقش بسته اند با يكديگر جمع حفله اي مي شوند.
OLT: چنانچه فركانس سيگنال هاي دو كانال بيشتر از KHZ1 باشد با استفاده از اين كليد مي توانيم دو شكل موج را به طور همزمان ببينيم كه به صورت تناوبي مي باشد (با پديده ديده)
CHOD: اگر كليد در حالت CHOD باشد سيگنال كانال يك و سيگنال كانال دو به طور همزمان و به صورت شكل موج هاي قطعه قطعه شده يا Choping روي صحنه حسا

س ظاهر مي شود و براي فركانس هاي كمتر از يك كيلوهرتز بيشتر به كار مي روند.
x-y: براي مشاهده كردن منحني ليساژ و در منحني از اين حالت استفاده مي كنند كه يكي از كانال هاي كنترل محور عمود (y) و كانال ديگر منترل محور افقي (x ) را به عهد دارد.
EXTTRiy: براي اعمال موج از خارج و مقايسه كننده از اين ورودي استفاده مي كنيم.


6- منجني ليساژ را براي دو موج فوق در صورتي كه دامنه يك ثابت و دامنه ديگري و 5/0 برابر شود روي اسكوپ مشاهده كرد و نتيجه داودي كاغذ ميليمتري رسم كنيد. با تغير ولوم كانال 1 منحني ليساژو به طور عمودي شروع به كاهش و افزايش مي يابد (كاال 2 ثابت) و با تغير ولوم كانال 2 منحني ليساژو به طور افقي شروع به كاهش و افزيش مي يابد (كانال 1 ثابت)


7- منحني ليساژو را براي دو موج فوق در صورتيكه فركانس يكي ثابت و فركانس ديگر 2 و 5/1 V برابر شود مشاهده كرده و نتيجه را روي كاغذ ميليمتري رسم كنيد. با ثابت بودن كانال 2 و با افزايش يا كاهش ولوم كانال 1 به صورت عمودي افزايش و كاهش پيدا مي كند و در صورت ثابت بودن كانال 1 و با افزايش يا كاهش ولحه كانال 2 به صورت افقي افزايش و كاهش مي يابد.
8- نحوه محاسبه فركانس ديده شده روي صحنه اسكپ را شرح دهيد و عملا فركانس را كه يكي از كانال هاي اعمال كرده ايد اندازه بگيريد: براي اندازه گيري فركانس موج اعمالي ما بايد ابندا زمان تناوب آن موج را محاسبه كنيم سپس با استفاده از فرمول f=1/T فركانس را بدست آوريد و به دست آوردن زمان تناوب به اين صورت است كه تعداد خانه هاي افقي يك سيكل كامل را نموده و در مقدار ولوم Tim/Div ضريب مي كنيم كه اگر ضريب تخمين هم داشته باشيم در آن نيز ضريب مي كنيم و زمان تناوب بدست مي آيد.
1/f=T ضريب تضعيف * تعداد خانه هاي افقي يك سيكل * Tim/Div= زمان تناوب


KHZ1 = 3-10/1=‍‍‍T/1=s (s)3-10*1=1*5/0*3-10*2/0=‍T
9- نحوه محاسبه فركانس نامعلوم يك موج را از روي فركانس موج مبنا شرح دهيد: ابتدا تعداد خانه هاي 2f و 1f در حالت افقي و يك سيكل مي شماريم و با معلوم بودن f1 مي توانيم زمان تناوب آن را بدست آوريم و با داشتن زمان تناوب و تعداد خانه ها مي توانيم مقدار Tim/Div را به دست آوريم و با معلوم بودن Tim/Div و تعداد خانه هاي f2 مي توانيم مقدار آن را بدست آوريم.
Tim/Div 2/0 = 50/1=1f/1=1T 8= تعداد خانه هاي افقي Hz50=1t
1= تعداد خانه هاي افقي f2=?
250/0=1*1*025/= تعداد خانه هاي افقي * T2=Tim/Div


Hz40= 4-10*25/1=1/‍T= 2t
10- دو موج با دامنه و فركانس مساوي به دو كانال اعمال كنيد و اختلاف فاز آن ها را اندازه بگيريد. چون ما تمام دامنه و فركانس يكي است و حالت هاي خازني نيز وجود ندارد در نتيجه ما اختلاف فازي بين سيگنال اول «دوم»و همفاز هستند.
تست ديود با اهتر عقربه اي: سالم بودن يك ديود را به راحتي نمي توان با يك اهم متر عقربه اي مشخص كرد. بدين صورت كه ديود را به ترمينال هاي اهم متر عقربه اي وصل مي كنيم (سلكتور اهم متر روي اندازه گيري مقاومت مي باشد) يعني مقاومت رايانه در اين حالت اندازه بگيريم.
اگر عقربه حركت كرد و اهم كسي را نشان داد انتال دبود را معكوس مي كنيم اين بار عقربه نبايد حركت كند. يعني مقاومت بي نهايت را نشان مي دهد و برعكس. پس هدايت ديود از يك جهت و هدايت نكردن آن در جهت ديگر دليل بر سالم بودن آن است. حال، براي شناسايي پايه هاي آن حالتي كه اهم متر اهم كم را نشان مي دهد در نظر مي گيريم. پايه اي كه به قطب مثبت اهم متر قطبي وصل شده است آندو پايه ديگر كاغذ خواهد بود در صورتي كه مقاومت ديود از هر دو طرف كم باشد. ديود از داخل اتصال كوتاه شده است و اگر از هر دو طرف بي نهايت باشد يعني ديود از داخل قطع شده است.


تست ديود توسط اهم متر ديجيتالي:
در اين نوع اهم مترها تست ديود وجود دارد و براي سالم بودن ديود اگر از يك طرف ولتاژ شكست ديود و از طرف ديگر ولتاژ داخلي تغذيه را نشان مي دهد. سالم ست و اگر از هر دو طرف صفر را نشان بدهد اتصال كوتاه و از طرف ولتاژ داخلي اهم متر را نشان مي دهد ديود قطع است.

مشاهده و اندازه گيري منحني هاي مشخصه ولتاژ آمپر عناصر نيمه هادي:
الف) ديود معمولي: براي مشاهده و اندازه گيري مشخصه ولت- آمپر ديود مي توان آن را به دو صورت شكل زير و سپس آنرا به اسيلوسكوپ وصل كنيم و در صورت نياز با پارامترهاي لازم را روي اسيلوسكوپ اندازه گرفت.

با توجه به اين كه اساسا اسيلوسكوپ ولت متر است (جريان را نمي توان اندازه بگيرد) و از طرفي مشخصه ديود در حقيقت «جريان بر حسب ولتاژ دو سر آن« است لذا با عبور دادن جريان ديود از يك مقاومت 1k-2 جريان را تبديل به ولتاژ نموده است. حال با مشاهده كردن دو شكل موج ولتاژ و جريان مي توان با فشار دادن، دكمه x-y ما مي توانيم منحي ليساژو يا منحني مشخصه ديود را در باياس موافق و مخالف ديد و آن را اندازه گيري كرد و اگر از اختلاف فاز داشت مي توان با دكمه CHz1NV آن را به حالت اول باز گرداند و منحني آن را در شكل زير مشاهده كنيم.

 

ب) ديود زند:
براي مشاهده منحني مشخصه ولت آمپر يك ديود زند روي صحنه حساس و انجام اندازه گيري هاي لازم بر روي آن مي توان از مدار زير استفاده كرد.
بعد از انتقال مدار به اسيلو سكوپ و قرار دادن آن در حالت x-y و تنظيم سلكتور VOLT/DIV منحني روي صفحه حساس ظاهر مي شود و با مجهز بودن اسكوپ به CH2INV باشد با فشار دادن اين دكمه منحني واقعي ديود زند با پاس موافق و مخالف ديد. و شكل موج ديود زند به صورت زير مي باشد و ولتاژ شكست اندازه گيري شده در آزمايشگاه حدود V5/6 مي باشد.

گزارش آزمايش شماره 3:
موضوع: يكسو سازها
1- يكسوساز نيم موج
2- يكسوساز تمام موج (با ترانس سروسط)
3- يكسو ساز تمام موج پل
1: ابتدا يكسو ساز نيم موج را مورد بررسي قرار مي دهيم:

1- مدار را مطابق شكل رو به رو مي نويسيم:
FO=50HZ
يكسو سازي را در حالت هاي زير مورد آزمايش قرار مي دهيم:
1- كانون و با خازن- با خازن و بدون بار: شكل موج را در حالتي كه خازن در مدار وجود دارد و باز به خروجي وصل نيست مورد بررسي قرار مي دهيم كه شكل موج آن به صورت زير مي باشد:
vp15=10*5/1=vp


5/7=5/5/1=vpc
براي بدست آوردن vpp به اين صورت عمل مي كنيم: خانه هاي عمودي* VDV= vpp=vm
براي بدست آوردن VDC در هريك از يكسوسازها به صورت زير عمل مي كنيم:
п/vm2=VDC براي ترانس در وسط پل
п/vm2=VDC براي يكسو ساز نيم پوچ
VRpp- ولتاژ پيك تا پيك رپيل، از اين رابطه بدست مي آيد:
VDV * تعداد خانه هاي pp يكسر شده=VRpp عبارت است vpp يكسو شده = VRpp

حالت دوم: بدون خازن يا بار ورودي:
در حالتي كه خازن در مدار وجود ندارد اما با را وصل مي كنيم شكل موج به حالت اول تغيير مي كند كه اين تغير را در رو به رو مي بينيم
5/7=5=5/1=vpp

حالت سوم: با خازن و باز:
در اين حالت هم خازن وجود دارد و هم باز كه شكل موج و رواي به صورت صاف تري نسبت به جالت بدون خازن است كه اين شكل را به روي اسيلوسكوپ مي بينم:
در اين حالت مقاومت داراي مقدار 1100 هم و خازن
داراي ظرفيت mf470 مي باشد.
V5/7=5*5/1=vpp


V12=05/0*5/20=VRpp
=14/3÷2*VM8/1=VAC
حالت چهارم:بدون بار با خازن:
اين حالت شكل موج را تقريبا به صورت يكسو شده كامل نشان مي دهد:
V5/7=5*5/1=V
V0=5*0=VRpp
V17=5*4/3= vpp
V6=2/ 5/8 5/8=2÷17=Vm=Vn

 


آزمايش 2: ترانسفورمارتور سر وسط با بار بدون خازن خروجي:
V6/7=2*8/3=V
14/3÷2*6/7 تعداد DC= Ave

ب) با خازن بدون خازن ورودي:
25/16=2÷5/32=5*5/6=vpp

مدار آزمايش 2:
در حالت اول يا در حالت وسط 6 و در حالت انتها 12 ولت دارد
HZ100= FO
VM636/0= п /vm2 = VDC=VO
3) با بار با خازن خروجي:
V6/7=2*8/3=V
14/3 / 6/7*2=VDC
1/0=05/0*5/2=VRPR
4) بدون بار با خازن خروجي:
vp=9=2*5/4=vp
9=2*5/4=vp
18=9*2=vp


مدار سوم: تمام موج پل با خازن:

HZ100=f
ON=2D off=4D
Off=1D ON=1D
ON=4D ON=2D
Off=3D off=3D
Vm636/0=п/KA2=vo=vpc
حالت اول: شكل موج خروجي با بارور بدون خازن:
VP15= 5*3 =V
= = VDC

 

حالت دوم: شكل موج ورودي با بار و بدون خازن:
5/32=5*5/6=v
k12=п÷v25/16=VA


حالت سوم: شكل موج يكسر شده با بار خازن:
vp15=5*3=v


14/3/ 2*15=VAC

شكل موج خروجي بدون بار با خازن:
20=5*4=vp
v6=2/0=3=VRpp
V 12= = VDC
ولتاژ ورودي در حالت بدون بار مقداري بيشتر از مقدار باردار است. 5/6=v

تمام موج پل با خازن:
8/53=14/3 / 2*6*2= =vodc ولتاژ در حالت تئوري
V8/0=1*8/0= ولتاژ ريپل
76/0= =vodc
ولت 5/9=vodc عملي
نكته: در حالت عمل با حالت تئوري اختلاف ولتاژي حدود 2/1 ولت است كار اين اختلاف به خاطر افت ولتاژ در لوس دو ديود است كه هر ديود حدود 6/0 كه با وجود 2ديود 6/0 مي شود همان 12.
نكته2: v15=5*3=vodc با خازن
در حالتي كه خازن وجود دارد ولتاژ افزايش مي يابد به خاطر ذخيره سازي ولتاژ در خازن است كه ولتاژ را افزايش مي دهد.
نكته 3:
براي اين شكل موج Vapp دكمه AC و DC اسكوپ را در حالت AC قرار داده.
نكته 4:
هرچه خازن ظرفيتش بالاتر رود ريپل كمتر مي شود هرچه مقاومت برود بالاتر ريپل حفر مي شود.
آزمايشگاه الكترونيك عمومي گزارش شماره 4
موضوع:
1- مدار تثبيت كننده زنري.
2- مدار تثبيت كننده با آي ي رگولاتور.
آزمايش 1:

1- ابتدا مداد را مطابق شكل رو به رو مي بنديم.
2- آزمايش را پس از اين كه مدار ورودي برد سيستم شروع مي كنيم.
3- ابتدا به ورودي به مدار ولتاژ 0 وصل مي كنيم و خروجي آن را يعني vo را با استفاده از ولت متر اندازه مي گيريم در اين حالت vo=1/0 است 0 در حالت بعدي در vin 1 ولت را وصل مي كنيم و اين كار را آنقدر ادامه مي دهيم تا به ولتاژ شكت ديودزند كه در اين جا 12 ولت است پرسيم وقتي ولتاژ

شكست ديود رسيديم از اين به بعد با افزايش ولتاژ ورودي ديگر تا حد متغير ولتاژ در vn نيستيم اين اتفاق به خاطر تثبيت شدگي ولتاژ توسط ديود زند رخ مي دهد. با اين آزمايش تثبيت كنندگي ولتاژ را عينا مشاهده مي كنيم.


جدولي كه در آزمايشگاه تهيه شد را مي بينيم:
15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1 0 Vin
7 11 66/11 56/11 95/10 10 07/9 95/7 97/6 96/5 9/4 98/3 02/3 2/1 0/1 1/0 vo

منحني ديود زنر:
اگر ولتاژ ورودي به مدار قبل را بالات از 12 ولت كه ولتاژ شكست ديود يا همان ولتاژ تثبيت است بالاتر تثبيت مي شود.
2- مدار تثبيت كننده با آي سي رگو لاتور:
1- مدار را مطابق شكل مي بنديم.
2- به وردي ولتاژ 0 تا 15 ولت را مي دهيم و vo را اندازه مي گيريم. اين آي سي رگوستور به جاي مدار قبلي در مدار است.
اين تثبيت كننده طبق آزمايشي كه انجام شد تثبيت به مواد قبلي داراي دقت بيشتري است.
جدول آزمايش را مشاهده مي كنيم.
15 14 13 12 11 10 5 1 0 Vin
9/4 9/4 9/4 9/4 9/4 9/4 6/3 03/0 03/0 vo

اين آزمايش را در مقاومت مختلف از جمله Ω 47 و Ω 100 و Ω k 1 انجام داديم و نتايج زير بدست آمده
1000 100 47 RL
V 9/4 97/4 97/4 vo
از اين جدول نتيجه مي گيريم كه با تعويض بار هيچ تغييري در vo نداريم و اين به خاطر تثبيت ولتاژ توسط زنر است.
مدار تثبيت كننده با آي سي ركود ستعد با خروجي متغير:

317Lm+ = اين IC داراي ولتاژي بين 2/1 تا 37 است اگر 317Lm+ باشد يعني خروجي ولتاژ + اگر – باشد يعني خروجي ولتاژ – است.
317Lm- : اين IC داراي ولتاژ منفي بين v2/1 تا v3 ولت است.
سري IC هاي Lm داراي ولتاژ متغير مي باشند و دو نوع بارز آن ها 317 Lm و 237 Lm است.
شكل IC ها به اين شكل است.


توضيح مدار: در اين مدار هرچه تعداد پتاسيومتر بالاتر روي در نتيجه افت ولتاژ بالاتر مي رود. اگر مقاومت بالا رود طبق رابطه R * I = 18 افت ولتاژ بالا مي رود و افت ولتاژ پتانسيومتر با افت ولتاژ مقاومت مجمع شده و ولتاژ خروجي را بالا مي برد.
مقاومت K Ω 10 (ب مقاومت Ω K 1 (الف
V 29 = vomax 9/29 = vomax
V 17= vomin 5/17 = vomin
آزمايش شماره 5:
موضوع: برش دهنده ها (clip per)
در بسيار از موارد جمله دو ديجيتال و كامپيوتر لازم است كه دامنه سيگنال ها از قسمت مثبت يا منفي و يا هر دو به اندازه معيني محدود گرديده مدارات برش دهنده چند عملي را براي ما انجام مي دهند.
1- مدار برش دهنده مثبت:
مدار برش دهنده مثبت قادر است كه قسمت مثبت سيگنها را به هر مقدار لازم باشد مورد باشد كه براي سادگي كار ديو در ايده آل در نظر مي گيريم:




نكته: اگر سينال ورودي كوچكتر از VB باشد ديود در باياس معكوس قرار گرفته و قطع است لذا ولتاژ خروجي مانندولتاژ ورودي مي ماند. اگر ولتاژ در مداري از VB بيشتر باشد ديود هادي شده و ولتاژ خروجي به اندازه ولتاژ باطري ثابت مي ماند و در حدت نيم سيكل منفي ديود قطع بوده ولتاژ خروجي همان ولتاژ ورودي باشد.
2- برش دهنده منفي: مدار برش و منحده منفي قادر است كه قسمت منفي ديسكها را به هر مقدار كه لازم باشد عدد كمتر و براي سادگي كار ديودها را ايده آل در نظر گيريم. در زير برش دهنده منحني آمده است.




مدار برش دهنده دو طرفه: اگر يك مدار برش دهنده مثبت و يك مدار برش دهنده منفي را به طور موازي با يكديگر ببنديم مي توانيم سينگال را از دو طرف برش دهيم.

مدار كلپر: در مواقعي كه بخواهيم وقتي از سيگنال را حذف كنيم از اين مدار استفاده مي كنيم.
انواع برش دهنده:
1- مثبت: سري موازي
2- منفي: سري موازي
گزارش شماره 6:
موضوع: مدارات مهار كننده و 2 برابر كننده:
1- مدارات مهار كننده (كلپمر يا جا به جا كننده):
مداراتي هستند كه يك سطح DC به سيگنال ورودي اضافه مي كنند و به آنها مدارات جا به جا كننده نيز مي گويند كه جا به جايي به صورت عمودي انجام مي شود و منفي يا مثبت هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید