بخشی از مقاله
ايمني و بهداشت محيط كار
تاريخچه:
بشر از زماني كه خود را شنا خته، در پي تلاش و فعاليت بوده و طبيعتاً در مسير زمان، تحولاتي را پشت سر گذاشته است.
در دورههايي كه زندگي بشر از شكار و صيد و يا كشاورزي تأمين ميشده، به سبب سادگي ابزار، عوارض وابسته به شغل (ايمني و بهداشت محيط كار) ناچيز بوده است و در اكثر موارد از چند خراش يا زخم ساده يا حدا كثر شكستگي اعضاء تجاوز نميكرده است، ولي بتدريج كه صنعت پيشرفت كرد و نيروي محركه مكانيكي و الكتريكي بوجود آمد، خطرا
ت نيز به همان نسبت افزايش يافت.
با وقوع انقلاب صنعتي در سالهاي بين 1760 تا 1830 در انگلستان و سرايت آن به ديگر كشورهاي اروپايي، نيروي محركه مكانيكي و الكتريكي وبوجود آمد با گسترش اختراعات و اكتشافات به تدريج كارهاي دستي، ماشيني شد.
استفاده از انرژيهاي ماهيچهاي، حيوانات، باد و جريان آب به حداقل رسيد و استفاده از انرژي جريان الكتريسيته، انرژي بخار (از طريق ماشين بخار و توربين بخار) و انرژي سوخت (گازهاي ناشي از سوخت بنزين و گازوئيل) افزايش يافت و جايگزين آنها شد.
انقلاب صنعتي با اختراع ماشين بخار (1782) توسط «جيمز وات» آغاز شد و جهشي در صنايع نساجي و به دنبال آن در صنايع ديگر در انگلستان ايجاد كرد. سپس با اختراع وسايل ماشيني متعدد (به منظور تغيير و تبديل انرژي) به سرعت در تمام اروپا و آمريك او بعد هم در نقاط ديگر جهان گسترش يافت.
در نتيجة انقلاب صنعتي و اختراع و تكامل ماشينهاي توليد جديد، محيط كار از خانهها و كارگاههاي كوچك به كارخانهها كشانده شد و صنعت چهره جديدي به خود گرفت.
هرچند انقلاب صنعتي براي انسان آسايش زيادي در زندگي به همراه آورد و باعث گسترش پيشرفت در كليه مظاهر و شؤون حيات شد، ليكن اين دگرگونيها جنبههاي منفي نيز به دنبال داشت كه مهمترين آنها حوادث صنعتي، سروصدا، آلودگي محيط زيست و آلودگي هواست.
دربارة پيشگيري از حوادث صنعتي بايستي اذعان داشت كه بشر با قيمتي گزاف و دردناك تجربه اندوزي كرده است. اوايل قرن نوزدهم با اوج انقلاب صنعتي و ورود ماشين در عرصه توليد، تغييرات شگرف، وسيع و همه جانبهاي در شيوه زندگي و اوضاع اقتصادي، صنعتي، اجتماعي و فرهنگي مردم جهان پديدار شد.
اولين قانون كار را فرانسه در خصوص كارخانهها و كارگاههايي كه ار انرژي مكانيكي استفاده مينمودند و يا كار بطور مداوم در آنها صورت ميگرفت، مدون ساخت و همين قانون يك نظام بازرسي را در كارخانههايي كه داراي 20 كارگر بودند پيشبيني نمود، معذالك قوانين لازم در خصوص حفاظت فني و واقعي كلمه تا سال 1839 تدوين نگرديد.
در بخشنامهاي به تاريخ 28 مه 1845 وزير كشور و دارايي پروس توصيه نمودند كه براي كارخانهها بازرسان طبي تعيين شود. در سال 1853 براي مراكز صنعتي دوسلدرف- اكس لاشاپل و آرنسبرگ، بازرساني از سوي دولت، انتخاب و موظف شدند كه به امور حفاظتي و نيز سلامت كارگران جوان رسيدگي كنند.
حمايت عمومي از كارگران، در مقابل حوادث و بيماريهاي ناشي از كار، با تدوين قوانيني بوسيله كنفدراسيون آلمان شرقي در سال 1869 تأمين شد و سپس در سال 1872 يك نظام بازرسي حفاظت و بهداشت كار بطور كلي، در پروس و تقريباً در همان دوره در ايالات صنعتي ساكس و باد بوجود آمد.
به موجب قانون امپراطوري مصوب 15 ژوئيه 1878، بازرسي كارخانهها در كليهايالات آلمان اجباري گرديد. قوانين مربوط به بيمة حوادث ناشي از كار - كه در چهارچوب آن نظام انجمنهاي و بيمه حوادث بوجود آمد- در سال 1884 تدوين گرديد.
انجمن ژاپني براي رفاه در صنايع كه در سال 1928 تأسيس شد، يكي از قديميترين سازمانهاي موجود در آسيا ميباشد و به دنبال آن انجمن هندي براي حفاظت كه در سال 1931 تأسيس شد. در كشور استراليا شوراي ملي براي حفاظت و انجمن گال جديد جنوبي، فعاليتهاي خود را از سال 1927 آغاز كردهاند.
شايد در صنعت معدن بيشتر از هر رشته ديگر در زمينه حفاظ
ت تحقيقات به عمل آمده باشد. انفجار گاز و غبار، موارد حريق، تأسيسات برقي از مسائلي هستند كه درباره آنها كارهاي زيادي صورت گرفته است. بطور كلي صنعت از تحقيقات مربوط به محصولات شيميايي و مصالح ساختماني، مواد استخراجي، ماسكهاي تنفسي و غيره استفاده شاياني نموده است. به عنوان نمونة مؤسسات تحقيقي ميتوان مؤسسات زير را نام برد:
1- انجمن صاحبان صنايع بلژيك
2- انستيتو «فدرال» براي آزمايش مواد و مصالح
3- انستيتوي «بوخوم» در خصوص تحقيقات راجع به سيليكوز در جمهوري فدرال آلمان
4- مركز مطالعات و تحقيقات در خصوص صنعت زغال در فرانسه (صنعت ملي شده)
5- استيتوي ملي ايتاليا براي پيشگيري از حوادث
6- انستيتو حفاظت در معادن شفليد انگلستان
7- دفتر معادن در ايالات متحده آمريكا
سازمان بينالمللي كار (I.L.O)
«International Labour Organisation»
سازمان بينالمللي كار در سال 1919 به موجب ماده 13 «قرارداد صلح ورساي» تأسيس شد و 42 كشور به عضويت آن درآمدند. هدف از تأسيس اين سازمان، استقرار عدالت اجتماعي، آزادي و امنيت اقتصادي و ايجاد فرصتهاي مساوي براي مردم همه كشورها بوده است.
سازمان بينالمللي كار در حقيقت يكي از قديميترين مؤسسات بينالمللي است كه گرچه پس از اولين جنگ جهاني ايجاد شد، بعد از جنگ جهانسوز و خانه خراب كن جهاني دوم نيز همچنان پابرجا باقي ماند و در سال 1946 بصورت يكي از سازمانهاي تخصصي وابسته به سازمان ملل متحد درآمد.
اين سازمان، تنها تشكيلات بينالمللي است كه در كار و فعاليت آن نه تنها نمايندگان دولتها، بلكه نمايندگان كارگران و كارفرمايان نيز از سراسر دنيا شركت ميكنند، و اين سه جانبه بودن باعث ميشود كه فعاليتهايش به واقعيتهاي روزمره دنياي امروز نزديك شود.
وظايف سازمان بينالمللي كار
وظايف سازمان بينالمللي كار در كنفرانسي كه در سال 1944 در فيلادلفيا تشكيل شد، به شرح زير مورد تأكيد قرار گرفت:
سازمان بينالمللي كار موظف است كه در كشورهاي مختلف جهان برنامههايي را به منظور تأمين هدفهاي زير تشويق نمايد:
1) اشتغال تام و بالا بردن سطح زندگي.
2) بكار گماردن كارگران در مشاغلي كه رضايت خاطر، كارداني و مهارت خويش را در آنها ابراز و تا سر حد امكان به تأمين رفاه و آسايش عمومي خدمت كنند.
3) ايجاد تضمينهاي لازم براي عموم كارگران ذينفع، از نظر امكانات آموزشي و ايجاد وسايل به منظور تسهيل نقل و انتقال كارگران و همچنين مهاجرت آنها.
4- تأمين امكاناتي براي عموم افراد، به ترتيبي كه از ترقيات حاصل در موارد مربوط به دستمزد و درآمد، مدت كار و ديگر شرايط كار بطور عادلانه بهرهمند شوند و همچنين تأمل حداقل دستمزد و معاش براي عموم اشخاصي كه شغلي دارند و نياز به حمايت دارند.
5- شناسايي واقعي حق مذاكره و انعقاد پيمانهاي دسته جمعي و همكاري كارفرمايان و كارگران در بهبود مداوم نحوه كار و توليد و همچنين همكاري كارگران و كارفرمايان در تنظيم و اجراي سياستهاي اجتماعي و اقتصادي.
6- توسعه مقررات تأمين اجتماعي، به منظور تأمين درآمدي حتمي براي عموم اشخاصي كه به اين حمايت احتياج دارند و همچنين تأمين معالجات پزشكي كامل.
7- حمايته كافي و كامل از زندگي و سلامت كارگران در كليه مشاغل.
8- حمايت از كودكان و مادران.
9- حمايت از تأمين غذا و مسكن مناسب و وسايل تفريحي و فرهنگي.
10- بوجود آوردن امكانات برابر در امور آموزشي و حرفهاي.
در زمينه محيط و شرايط كار و حفاظت در كار، سازمان بينالمللي كار وظايف زير را انجام ميدهد:
1- بهبود امور حفاظت و بهداشت در محيط كار، جلوگيري از امراض و حوادث ناشي از كار و كنترل خطرهاي محيط.
2- ايجاد و تقويت مؤسسات تخصصي، مانند: مؤسسههاي ملي كار، آزمايشگاههاي بهداشت صنعتي، مراكز بهداشت و حفاظت كار و بخشهاي آموزش حفاظت.
3- رسيدگي به مسائل مربوط به زمان كار (حداكثر كار قانوني، اضافه كار، كار نوبتي و شب كار) و مسائل پزشكي، اقتصادي و اجتماعي آنها.
4- تعيين محتواي مشاغل.
5- كمك به گزينش تكنولوژي مناسب، به عنوان وسيلهاي جهت بهبود و حفاظت شرا يط و محيط كار.
6- خدمات رفاهي براي كارگران (بويژه مسكن، تغذيه، بهداشت و آموزش).
7- تهيه متون مربوط به مطالعات فني.
8- كمك مستقيم به دول، از طريق اعزام كارشناسان، اعطاي بورس، تهيه تجهيزات، تنظيم و طرح آئيننامهها و ارسال اطلاعات و غيره.
9- كمك به سازمانهاي محلي حفاظتي و بهداشت كار و مراكز تحقيقات و انجمنهاي كارفرمايي و سنديكاهاي كشورهاي مختلف.
ساختار و نحوة كار سازمان بينالمللي كار
سازمان بينالمللي كار داراي سه ركن اصلي است:
1- كنفرانس بينالمللي كار
2- هيئت مديره
3- دفتر بينالمللي كار
كه فعاليتهاي اين سازمان از طريق اين
سه ركن انجام ميپذيرد.
كنفرانس بينالمللي كار كه هر سال تشكيل جلسه ميدهد، يكي از مجالس جهاني است كه در آن مسائل اجتماعي و مشكلات مربوط به بحث گذاشته ميشود و استانداردهاي بينالمللي كار و اهداف كلي سازمان بينالملي كار در اين اجلاس تعيين ميگردد. هر دو سال يك با ر،كنفرانس اقدام به تصويب برنامه كار سازمان بينالمللي كار در اين اجلاس تعيين ميگردد. هر دو سال يك بار، كنفرانس اقدام به تصويب برنامه كار سازمان بينالمللي كار و تعيين بودجه پرداختي كشورهاي عضو مينمايد. هر عضو (كشور) ميتواند با چهار نماينده در كنفرانس شركت كند. دو نماينده دولت يك نماينده كارفرما و يك نماينده كارگر. هر نماينده حداكثر ميتواند دو مشاور فني نيز همراه داشته باشد كه البته مشاورين حق راي نخواهند داشت.
در فاصله هر اجلاس، هدايت امور سازمان بينالمللي كار، به عهده هيئت مديره ميباشد. هيئت مديره از 28 نماينده دولت، 14 نماينده كارگري و 14 نماينده كارفرمائي تركيب مييابد و معمولاً هر سال سه دوره اجلاسيه تشكيل ميشود.
دفتر بينالمللي كار كه مقر آن در «ژنو» است، دبيرخانه سازمان محسوب ميشود. اين دفتر همچنين فعاليتهاي لازم براي همكاري فني را هماهنگ ميكند و مركزيت تحقيقات و انتشارات را بعهده دارد. بيش از سه هزار كارمند دفتر بينالمللي كار، داراي صدها مليت مختلف، در ژنو و در مناطق مختلف دنيا كار ميكنند.
عضويت در سازمان بينالمللي كار
هر كشوري كه عضو سازمان ملل متحد باشد، ميتواند با قبول اساسنامه سازمان بينالمللي كار به عضويت آن سازمان درآيد. براي كشورهايي كه عضو سازمان ملل نيستند، عضويت در سازمان بينالمللي كار منوط به تصويب كنفرانس بينالمللي كار، با اكثريت دو سوم آراي نمايندگان دولتهاست.
كشور ما از بد ون تأسيس سازمان بينالمللي كار، يعني از سال 1919 ميلادي، عضو سازمان مزبور شد و تاكنون مقاوله نامههاي زيادي را كه همة آنها ارتباط با موازين اساسي حقوق بشر دارد، مورد تصويب قرار داده و الحاق خود را به آنها اعلام داشته است. در سال 1945 براي نخستين بار هيئت نمايندگي كاملي از جانب ايران در كنفرانس بينالمللي كار شركت كرد و با تأسيس وزارت كار، روابط بين سازمان بينالمللي كار و ايران به نحو گستردهتر و فعالتري ادامه يافت.
كمكهاي اوليه به هنگام برقگرفتگي
هنگامي كه شخص قسمت برق دار را لمس كرد اگر ولتاژ از حد معيني بالاتر باشد ممكن است حادثه جدي و مرگآوري روي دهد. عواملي كه تعيينكننده شدت برقزدگي ميباشند عبارتند از: مقاومت الكتريكي بدن، مقدار، مدت، نوع (متناوب يا دائم) و فركانس جريان و همچنين مسيري كه جريان در بدن طي ميكند.
در بيشترين حوادث ناشي از برقگرفتگي جريان از ناحية سينه شخص عبور ميكند و اگر مقدار جريان 20 تا 40 ميلي آمپر باشد ماهيچه سينه در حالت انقباض باقي ميماند و تنفس متوقف ميگردد. قطع نفس ميتواند باعث خفگي و مرگ در مدت چند دقيقه گردد. اگر جريان برق در مدت زمان 2 يا 3 دقيقه قطع شود تنفس خود به خود آغاز و مصدوم به سرعت بهبود مييابد.
اختلال در ضربان و ايستايي قلب يكي ديگر از عوارض عبور جريان (به مقدار
100 ميلي آمپر يا بيشتر) از ناحيه سينه ميباشد. در چنين حالتي ضربان قلب و جريان خون متوقف ميگردد.
هر قدر مصدوم زمان بيشتري با قسمت
هاي برقدار در تماس باشد عواقب حادثه وخيمتر است. بنابراين قطع سريع برق بسيار اساسي است.
نشانههاي مرگ باليني بر اثر شوك الكتريكي عبارتند از:
الف: قطع گردش خون بر اثر اختلال يا ايستايي قلب.
ب: خفگي بر اثر انقباض ماهيچههاي سينه.
ج: قطع مزمن نفس به سبب عبور جريان.
قطع نفس ممكن است قطع گردش خون را بغرنجتر كند. بنابراين در تمام حا
لات بيدرنگ تنفس مصنوعي مؤثر آغاز و تا تنفس مجدد مصدوم ادامه مييابد.
اگر گردش خون متوقف شده باشد ماساژ خارجي قلب ميتواند خون را مجدداً به جريان اندازد.
هنگام انجام ماساژ خارجي قلب، هر بار پس از فشار، دستهاي خود را از روي سينه مصدوم برداريد تا قلب از خون پر شود. براي اين كه خون از رگها آسانتر به قلب جريان يابد، پاهاي مصدوم را 5/0 متر بالاتر از سر او قرار دهيم.
بايد توجه داشت كه ماساژ خارجي قلب سبب بازگشت ضربان قلب نميگردد، بلكه باعث گردش خون در بدن ميشود. به همين دليل ماساژ قلب تا زماني كه كمكهاي پزشكي فراهم شود ادامه مييابد.
در هر قسمت يا بخش يا كارگاه بايد يك جعبه دارو و وسايل كمكهاي اوليه وجود داشته باشد و در هر شيفت شخص مسئول وضعيت و تكميل بودن جعبه دارو و كمكهاي اوليه را زير نظر داشته باشد.
عوامل فيزيكي زيانآور محيط كار:
عوامل و شرايط فيزيكي محيط كار عبارت از مجموعه عوامل و شرايط قابل درك بوسيله حواس پنجگانه است كه جزئي از محيط فيزيكي كار را تشكيل ميدهند علاوه بر جا و مكان و وسايل و ابزار كار مورد نياز كاركنان عواملي نظير روشنايي گرما، سرما، رطوبت، صدا و غيره نيز بطور مستقيم يا غيرمستقيم در بازدهي كار مؤثر ميباشند.
1) جا و مكان وسايل و تجهيزات
محيط كار در مسأله حفاظت، عامل رواني مهمي است. استقرار كاركنان در مكان و فضاي مناسب و دسترسي آنان به لوازم مورد نياز يكي از ضروريات محيط كار است.
تنگي و كوچكي فضاي محيط كار و فشردگي افراد در يك محل كوچك، علاوه بر آنكه شوق و علاقه و روحيه كارگران را از ميان ميبرد آنها را معذب ميكند و در بسياري از موارد ممكن است سوانح ناگواري در محيط كار بوجود آورد با توجه به نوع كار وظايف و مسئوليتهاي محوله و انواع مشاغل، فضاي كار تفاوت خواهد داشت. استفاده از وسائل و تجهيزات از قبيل ميز، صندلي، مبل، تلفن و غيره در محيط كار با توان مالي و فضاي مورد استفاده و شكل ساختمانهاي مورد بهرهبرداري واحدهاي سازمان ارتباط پيدا ميكند. لذا در انتخاب و تخصيص وسايل و تجهيزات بايد نكات زير مورد توجه قرار گيرد:
الف: لازم است از وسايل موجود حداكثر استفاده به عمل آيد و حتيالمقدور از ايجاد و صرف هزينه براي خريد وسايل و اثاثيه خودداري شود. در عين حال بايد به كيفيت وسايل و تجهيزات نيز توجه كافي مبذول شود و در صورت فرسودگي و از كارافتادگي فوراً از رده خارج ميشود.
ب: ابزاري كه در دسترس هر فرد در هر شغلي قرار داده ميشود بايد دقيقاً با احتياجات شغلي او تطبيق داده شود تا به اين وسيله امكان استفاده از انواع ابزار و وسايل مورد نياز محقق شود.
ج: براي استقرار وسايل و تجهيزات اداري همواره
بايد فضاي كافي در نظر گرفته شود تا آنكه دسترسي به آنها بياشكال و حركت و تردد افراد بدون ايجاد ناراحتي صورت پذيرد.
د: به كاركناني كه انجام وظايف و مسئوليتهاي آنها مستلزم استفاده دائم و مكرر از تلفن است يك شماره تلفن مستقل اختصاص داده شود.
ه: تجهيزات سنگين و وزندار در طبقات پايينتر و در
كنار ديوارهها يا ستونها مستقر شوند.
و: از طريق بررسيهاي مداوم سعي شود وسايل و تجهيزات اضافي و بلااستفاده از محيط كار دور و به انبار تحويل داده شود.
ز: در محيط كار به تعداد كافي سرويسهاي عمومي از قبيل دستشويي، صابون، حوله، آب سردكن و غيره پيشبيني شود.
ح: براي تقويت حس وقتشناسي و توجه به ارزش زمان لازم است ساعت ديواري به ميزان مورد نياز تهيه و در معرض ديد كاركنان در محل كار نصب شود.
2) روشنايي
روشنايي به عنوان يك عامل حفاظتي در محيط داراي اهميت بسزائي ميباشد نور نه تنها براي ديدن اشياء و استفاده از آنها و انجام كارها ضروري است بلكه عاملي مهم براي ايجاد يك محيط كار مطبوع و دلپذير است.
نور كافي و مناسب در محيط كار داراي محاسن زير است:
1) جلوگيري از احساس خستگي كاركنان
2) كاهش اشتباهات
3) كاهش تعداد حوادث و سوانح در محيطهاي كارگاهي
4) بهبود روحيه كاركنان
5) بهبود كيفيت كار و افزايش بازدهي
3) آثار تهويه در محيط كار
منظور از تهويه در ادارات و محيطهاي كار عبارت است از كنترل كيفي هواي داخل اينگونه محلها، از نظر درجه حرارت ميزان رطوبت جريان هوا و احياناً تصفيه مواد مضره موجود در هوا (به ويژه در كارگاههاي صنعتي).
هدف از تهويه در محيط كار آن است كه افراد از تغييرات درجه حرارت هوا دچار ناراحتي نشوند و درجه حرارت و رطوبت هوا همواره متناسب با نيازهاي فصل بوده، جريان هواي سالم در محيط كار تضمين شود.
درجه حرارت مناسب بستگي به نوع كار در محيط مورد نظر دارد وقتي كه گرماي اتاق بيش از حد طبيعي باشد براي حفظ سلامت مناسب نيست و اصولاً درجه حرارت بيش از 21 درجه سانتيگراد براي ادارات اضافي است.
براي جلوگيري از آلودگي هوا بايد در محيط كار جريان هوا داشته باشد بدون تصفيه و تعويض هوا در فواصل زماني لازم بوهاي نامطبوع بويژه بوي ناخوشايند دود سيگار، تراكم گاز كربنيك ناشي از تنفس افراد و تغيير درجه حرارت و حرارت هوا در جهت نامساعد، باعث ناراحتي افراد ميشود. در برخي از محيطهاي كار با تعبيه يك هواكش ساده ميتوان جريان هوا را برقرار كرد بديهي است كه اندازه و قدرت هواكشها با توجه به فضاي محيط كار انتخاب ميشود. اين كار يك روش علمي و صحيح براي تصفيه هوا به شمار ميرود.
4) صدا
اشخاصي كه در كارگاههاي مختلف صنعتي مانند كارخانههاي صنايع سنگين كارگاههاي موتور جت و غيره كار ميكنند كارگراني كه با چكشهاي پنوماتيك (چكشهاي بادي) متههاي برقي پرسروصدا و ماشينهاي برش سروكار دارند و سرانجام كارگران صاف كار، آهنگر، فلزكار، نجار، ميخ پرچكن و غيره بيش از همه در معرض خطر ضايعات جبرانناپذير گوش قرار دارند.
كمشنوايي موجب عوارضي از قبيل: ايجاد سوء تفاهم، پرخاشگري، عصبيت، گوشهگيري و حتي بيماريهاي قلبي پيدا ميشود.
بطور كلي صدا در محيط كار از دو عامل نشأت ميگ
يرد:
1) صداهايي كه در داخل ساختمان ايجاد ميشود مثل سروصداهاي ناشي از كار دستگاهها، ماشينها، زنگ تلفن و غيره.
2) صداهايي كه منشأ آن خارج از محيط كار است، مانند صدا و بوق اتومبيلها همهمه عابران كه به دليل مجاورت محيط كار با خيابان يا با محيطهاي شلوغ ايجاد ميشود.
صوت به صورت امواج به گوش وارد ميشود و پرده گوش را تحريك ميكند و توسط مراكز شنوائي درك ميشود، سپس اين امواج در گوش داخلي به امواج الكتريكي تبديل ميشوند و به مراكز مغزي ميروند.
آثار سروصدا
1) عوارض رواني و عصبي: اثر رواني سروصدا بستگي به مشخصات فيزيكي آن (شدت صدا) دارد و بطور كلي سروصدا زياد باعث كاهش تمركز اعصاب و فعاليتهاي مغزي شده، بر روي سلسله اعصاب اثر ميگذارد و به صورت علائمي مانند سردرد، سرگيجه، ضعف عمومي، بيخوابي و عصبيت ظاهر ميگردد تداوم كار در معرض چنين سروصدائي ممكن است فرد را به امراض رواني نيز مبتلا كند.
2) تداخل در ارتباطات: در محيط پر سروصدا، امكان صحبت كردن و گاهي از اوقات به علت نوع كار، انجام دادن درست آن مقدور نميباشد. در چنين حالتي افراد مجبورند كه با صداي بلند صحبت كنند كه ادامه اين كار عوارض مختلفي را ايجاد مينمايد.
3) خستگي و كاهش راندمان كار: اثر ديگر سروصدا بر روي انسان، كاهش كارايي و راندمان كار از نظر كيفي و كمي ميباشد كه اين موضوع از نظر اقتصادي بسيار مهم است.
4) اثر فيزيولوژيكي: سروصداي شديد بر روي دستگاههاي مختلف بدن عوارض گوناگوني را ايجاد مينمايد، از جمله كاهش ميزان شنوايي است كه ممكن است منجر به كري موقت يا دائمي گردد. از آثار ديگر فيزيولوژيك صدا بيماريزايي آن، نظير درد گوش بالا رفتن فشار خون زخم معده و غيره ميباشند.
كاهش و كنترل سروصدا:
براي كاهش و كنترل سروصدا در كارگاههاي صنعتي، تمهيدات و شيوههاي مختلفي از قديم به كار گرفته است، مانند: تعويض ادوات و وسايل كار، استفاده از ماشينهاي بدون سروصدا، استفاده از روشهاي سنتي، از قبيل روغنكاري ماشينها و تعويض قطعات كهنه و فرسوده آن، استفاده از قطعات لاستيكي و پلاستيكي و غيره. چنانچه اين روشها مؤثر نباشند بايد از گوشيها و كلاههاي مخصوص جهت حفاظت كارگران استفاده ن
مود.
الف) جذب صدا: در اين روش شدت سروصدا در محيط كار با تقليل ميزان انعكاس امواج صوتي به وسيله نصب وسايلي براي گرفتن و تخفيف ارتعاشات صوتي تقليل داده ميشود. به اين معني كه با استقرار وسايل جذب صدا در سقفها در ديوارها، به جاي اينكه امواج صوتي توليد شده منعكس شود، جذب ديوارها و سقفها شده، بدين صورت مقدار زيادي از شدت صداي توليد شده كاسته ميشود.
ب) عايق كردن صدا: در اين روش كانونها و عمليات مولد صدا، نظير محل كار ماشينها از ساير قسمتهاي محيط كار مجزا (توسط كشيدن
ديوار يا نصب آنها در محلهاي جداگانه) و از انتقال آن به جاهاي ديگر جلوگيري ميشود.
عوامل شيميايي زيانآور محيط كار
الف) بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه تنفسي ميباشند. ذرات گردوغبار، گازها و دود از اين طريق جذب ميگردند.
ب) بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق دستگاه گوارشي ميباشند. از موادي كه از اين طريق ممكن است وارد بدن شوند و ايجاد ناراحتي نمايند ارسينك و فسفر و سيانورها قابل ذكرند.
ج) بيماريها و مسموميتهايي كه ناشي از جذب مواد از طريق پوست ميباشند، مانند جذب تترا اتيل سرب، آنيلين، تي ان تي و فنول.
گرد و غبار
گرد و غبار بر اثر تجزيه مواد مختلف جامد به ذرات بسيار كوچك، تشكيل ميشود كه اين ذرات معمولاً مدتي در هوا شناور ميمانند.
راههاي پيشگيري و كنترل ذرات در محيط كار:
جهت آلودگي در يك محيط كار سه عامل وجود دارد:
الف) عامل توليدكننده آلودگي
ب) عامل انتقال دهنده آلودگي
ج) كارگر گيرنده آلودگي
الف) عامل توليد آلودگي به چند روش قابل كنترل است:
1) جايگزيني
2) تغيير در روش كار
3) جدا كردن
4) روشهاي مرطوب
5) تعميرات و نگهداري
6) نظافت عمومي
ب) عاملهاي انتقال دهنده آلودگي با اين روشها قابل كنترل است:
1) ايجاد هواكشهاي طبيعي يا مصنوعي جهت خارج كردن گردوغبار و ورود هواي سالم به محل
2) ايجاد هواكشهاي موضعي در مح
ل بروز گردوغبار (روي دستگاهها)
3) جلوگيري از ريخت و پاش
4) ايجاد فاصله
5) تعميرات و سرويسها
ج) شيوه موجود كنترل كارگران بدين گونه است:
1) ماسكهاي حفاظتي فيلتردار
2) چرخش كارگري
3) تنظيم ساعت كار
گازها
گاز به مادهاي گفته ميشود كه بالاتر از حرارت بحراني خود قرار گيرد. گازها تعدادشان بسيرا زياد و برخي از آنها در بعضي از توليدات صنعتي به مقدار قابل ملاحظهاي به مصرف ميرسند برخي از آنها نيز بر اثر فعل و انفعالات شيميايي در موقع تهيه بعضي از مواد، توليد ميشوند. اغلب گازها داراي بوي نافذ و مدت كوتاهي پس از انتشار قابل تشخيص ميباشند. بعضي از آنها داراي رنگهاي خاصي هستند كه در غلظتهاي معين، اين رنگ را ميتوان تشخيص داد. بعضي از گازها بيرنگ و بويند و بدين ترتيب وجود آنها به آساني حس نميشود. اين گازها در صورتي كه خاصيت سمي داشته با شند، بسيار خطرناكند، مانند گازكربنيك.
علاوه بر داشتن خواص سمي، برخي از گازها داراي قابليت اشتعال ميباشند، مانند استيلن، اكسيد دوكربن، گاز ذغال، اتيلن، هيدروژن، متان، بوتان و غيره.
دستگاههاي كنترل مواد آلاينده هوا در صنايع:
با كاربرد دستگاههايي ميتوان ميزان آلودگي منتشر از يك منبع و نهايتاً محيط را تا حد قابل قبول كاهش داد.
الف- دستگاههاي كنترل گازهاي آلودهكننده هوا:
جدا كردن گازهاي مضر و جلوگيري از انتشار آنها در هواي اطراف، معمولاً به روشهاي زير انجام ميگيرد:
1- جذب در مايعات:
جذب گازها در مايعات، با استفاده از حلالي كه خاصيت انتخابي نسبت به گاز بخصوصي را داراست، صورت ميگيرد.
2- جذب سطحي جامدات:
جذب سطحي موقعي صورت ميگيرد كه گازي از يك سطح جامد صاف و يا متخلخل عبور داده شود. عمل جذب ممكن است منحصراً يك كشش مولكولي باشد و يا آنكه اين كشش با فعل و انفعالات شيميايي توأم باشد. كربن فعال، اكسيد آلومينيوم و ژل سيليس از جمله موادي هستند كه در جذب گازها مورد مصرف دارند.
3- تقطير:
با آنكه عمل تقطير، هم به وسيل
ه كم كردن درجه حرارت و هم از طريق بالا بردن فشار امكانپذير است، ولي در عمل معمولاً از روش كاهش درجه حرارت استفاده ميشود. دو نوع دستگاه تقطير از نظر اصول و كليات طرح مورد استفاده است. دستگاه تقطير تماسي، كه در آن ماده سردكننده بخار و ماده تقطير شده با هم مخلوط ميشوند و تقطير سطحي، كه در آن اختلاط بين ماده سردكننده و بخار وجود ندارد و هر كدام جداگانه در جوارهاي داخلي دستگاه تقطير حركت ميكند.
ب- روشهاي كنترل و جدا كردن ذرات:
از انواع مختلف دستگاههاي كنترل ذرات كه در صنايع نصب ميگردند، چند نوع آن كه بيشتر مورد استفاده هستند، عبارتند از:
1- اتاقكهاي تهنشيني:
اصول كار اين نوع دستگاه چنين است كه ذرات گرد بر اثر وزن خود، در اتاق عبور گاز به پائين ميريزد. سرعت عبور گاز در اتاق تهنشيني تا حد امكان بايد پائين و زمان توقف گاز هر چه ممكن است بيشتر گردد، تا ميزان ريزش ذرات افزايش يابد. اين دستگاه معمولاً براي غبارگيري مقدماتي و جدا كردن خردههاي درشت بكار ميرود.
2- فيلتر يا صافي:
فيلترها عبارت از بستر متخلخلي هستند كه قادرند وقتي هواي داراي ذرات معلق از آنها عبرو ميكند، ذرات را در سطح خود نگهدارند. جنس فيلترها از مواد مختلف است ليكن فيلترهاي پارچهاي بيشتر مورد استفادهاند. مناسبترين پارچه صافي نوعي است كه مقاومت شيميايي داشته، درجات حرارت شديدي را تحمل كند، در برابر كشيدگي و انقباض مقاوم باشد و هوا بخوبي از آن بگذرد.
3- غبارگيرهاي هيدروليك (جمعآوري ذرات به طريقه شستشو):
در اين دسته از غبارگيرها، يك مايع كه معمولاً آب، يا آب و يك جسم خيسكننده است، بكار ميرود و غبار به صورت گل و لاي جمعآوري ميشود. نوعي از آنها دستگاه شويندهاي است كه گلولههاي شناور دارد. در اين دستگاه گازي كه از قسمت پائين وارد ميشود، به طرف بالاي دستگاه جريان مييابد و از بين گلولههائي كه بر اثر عبور گاز و جريان آب متحرك ميشوند، عبور ميكند و در نتيجه با قشر نازكي از آب مجاور ميشود. بر اثر اين كار ذرات از آن جدا گشته، در ته دستگاه بصورت گل و لاي جمعآوري و سپس تخليه ميشوند.
آموزش ايمني
با آموزشهاي ايمني ميتوان سطح آگاهي، مهارت و تخصص كاركنان را در امور ايمني بالا برد و در نتيجه از ايجاد بسياري از حوادث پيشگيري كرد.
تعريف و اهداف آموزش ايمني:
آموزش ايمني تلاش گستردهاي است براي آشنا ساختن افراد با نوع كار، دانش لازم و مهارتهاي فرد جهت انجام كار ايمن و بدون حادثه. بدين معني كه آموزش ايمني بايد در سه زمينه نوع كار پرسنل، علم و دانش پرسن
ل، و سطح مهارت پرسنل در انجام كار اطلاع كافي بدهد.
در آموزشهاي ايمني به سه موضوع كلي بايد توجه داشت و دورههاي آموزشي بايد دربرگيرنده اين سه موضوع باشند:
الف- بالا بردن سطح آگاهي افراد در زمينه اهميت ايمني و بهداشت در صنعت (هزينههاي حوادث و فوايد ايمني و رعايت اصول ايمني).
ب- ارتقاي سطح آگاهي افراد در زمينه جلوگيري از حوادث در صنعت (بدين معني كه افراد در زمينه شغلي خود به راههاي علمي و عملي جلوگيري از حوادثي كه در انتظار آنهاست، آگاهي كامل داشته باشند. يعني اول ايمني،
بعد كار).
پ- افزايش مهارت افراد در بكارگيري سيستمهاي ايمني و ابزارآلات ايمني به هنگام كار در ردههاي مختلف صنعت.
با شرحي كه داده شد، مشخص ميشود كه آموزش ايمني نيز ميبايد همراه با آموزشهاي تخصصي و فني صورت بپذيرد.
عوامل رواني و فيزيولوژيكي محيط كار:
انسان از مهمترين عوامل ايجاد و پيشگيري از حوادث به شمار ميآيد. در اين مورد روح و جسم را بايد مجموعههاي واحد به حساب آورد و نبايد بين عوامل فيزيولوژيكي و روانشناسي جدايي قائل شد. انسان را موجودي مركب از دو عامل روح و جسم دانست.
محيط و شرايط كار:
محيط كار در مسأله حفاظت عامل رواني مهمي است. در بسياري از كارگاهها ديده شده است كه كثرت حوادث، ناشي از تأثيرات محيط عمومي است. اگر روابط بين كارگر و كارفرما بد باشد يا كارگران از مزد و ساعت كار و يا ساير شرايط كار ناراضي باشند، ميزان حوادث افزايش مييابد، حال آنكه در موقعي كه مناسبات و روابط صنعتي خوب است، عكس اين قضيه صادق ميباشد. تدابيري كه به منظور راحتي كارگر اتخاذ ميگردد، محيط كار را بيخطر ميسازد. عدم تأمين شغلي و وضع استخدامي نامناسب يكي از عوامل مسلم وقوع حوادث است. اگر كارگران نگران اخراج خود باشند از تعادل روحي لازم برخوردار نيستند و در معرض سوانح قرار خواهند گرفت.
رفتار كارگراني كه در محيطهاي كار تميز و منظم كار ميكنند، با رفتار كارگراني كه در كارگاههاي كثيف نامنظم و انباشته از ادوات و آشغال كار ميكنند، فرق كلي دارد و اين امر در بروز حوادث كار بخوبي نمايان ميشود. احترام به احساسات و شخصيت كارگر به او آرامش خاطر ميبخشد و اين امر در مورد ايمني او از مهمترين عوامل روحي است. در نتيجه موقعي كه كارفرما در مناسبات خود با كارگر دقت بيشتر به خرج ميدهد و با او انساني رفتار ميكند، كارگر بيشتر از گزند سوانح مصون ميماند.
خستگي جسمي و رواني:
خستگي سبب كاهش كارايي كارگر و وقوع حوادث ميشود و هر چه ميزان خستگي بيشتر باشد، امكان ايجاد خطر نيز بيشتر ميشود، زيرا خستگي سبب ميشود كه حواس كارگر به اندازه كافي متمركز نباشد و فكرش خوب كار نكند و همچنين جوانب كار را در نظر نداشته باشد و احتياط نكند و در مجموع خطاپذيري خاص مختلف او افزايش يابد.
همچنين وقوع حوادث بيش از آنكه به خستگي جسمي مربوط باشد، به وضع رواني كارگر مربوط است. بنابراين ميزان رضايت خاطر ت. شيوه رفتار سرپرست و نحوه مديريت سازمان و كلاً روابط صنعتي نيز (روابط بين كارگر و كارفرما و مجموع مقررات و ضوابط حاكم در محيط كار) در اين امر بسيار مؤثر ميباشد.
استعداد حادثه:
آمار نشان داده كه بعضي از كارگران در مدت زمان معيني، دچار حادثه نشدهاند و برخي ديگر در همين مدت به چند حادثه مبتلا گرديدهاند. از اين امر ميتوان نتيجه گرفت كه برخي از كارگران، استعداد دچار شدن به حوادث را پيش از ديگران دارند و آنها را معمولاً مستعد حوادث مينامند.
حادثه ممكن است به سبب تأثير يك حاثه قبلي روي دهد. اگر كارگري يك بار به حادثهاي دچار شود، چنانچه خود را دوباره در وضعي شبيه به وضع قبل از حادثه بيابد و يا مجبور باشد با همان نوع ماشين كار كند، ممكن است با نوع احساس عدم اطمينان، ترس يا تنفر مشغول به كار شود كه اين نوع احساسات ممكن است خود به حادثهاي منجر شود.
البته استعداد حادثه درجات مختلفي دارد. در حالي كه يك عامل بد رواني مانند خودپسندي ممكن است زياد خطرناك نباشد، ولي تركيب چند علت، مثلاً خودپسندي بيقيدي و عصي بودن يك نفر احتمالاً خطرناك است.
البته بعضي از افراد هم از نقاط ضعف خود آگاهند و بسته به تشخيصي كه دارند ميتوانند خود را كم و بيش اصلاح كنند و نقاط ضعفشان را برطرف سازند.
شرايط فيزيولوژيكي:
منظور از شرايط جسماني يا فيزيولوژيكي، مجموعه آمادگيها، مهارتها، و توانائيهاي جسمي لازم در فرد، براي انجام وظايف و مسئوليتهاي محوله ميباشد. هميشه فرد توانائيها و قابليهاي لازم را براي انجام كار محوله داشته باشد.
ايجاد برخي حوادث در محيط كار، ناشي از شرايط بدني و نارساييها و معايب فيزيولوژيكي است، نظير نارسايي در بينايي و شنوايي و نداشتن قدرت بدني كافي، داشتن حساسيت نسبت به برخي بوها، احساس سرگيجه در ار
تفاعات و امثال آن كه ممكن است در وقوع سوانح در محيط كار تأثير داشته باشد. لذا پس از معاينات طبي و تشخيص پزشك و تلاش در رفع اين معايب، افراد به مشاغلي گمارده شوند كه داراي تواناييها جسمي لازم براي انجام وظايف مزبور باشند.
البته نبايد تصور شود افرادي را كه داراي توانائيها و آمادگيهاي جسمي لازم نيستند، كاملاً كنار گذارده و اصولاً به كار گرفته نشوند، بلكه لازم است عليرغم عيوب بدني و نقاط ضعفشان، آنها را به كارهاي مفيد و منطبق با توانائيهاي جسمانيشان منصوب و تشويق كرد.
روانشناسان در بهبود اوضاع و پيشرفت محيط كار نيز سهم بسزائي دارند چون آنان هستند كه با پيشبينيهاي لازم شايستگي افراد را براي كار صحيح در نظر بگيرند.
نقش روانشناسي در كار و صنعت:
رواشناسان صنعتي بيش از آنچه كه تصور ميرود ميتوانند در محيطهاي كار ثمربخش باشند و در زمينههاي مختلفي چون بهبود روابط كارگر و كارفرما، شناخت روحيه و طرز فكر افراد، عادات و شخصيت كارگران، جلوگيري از غيبتها، كندي كار، تلف شدن نيروي كارگر ناراحتيها، اعتصابات، كاهش حوادث شغلي و سرانجام آنچه كه منجر به بهبود و پيشرفت كار ميشود فعاليت نمايند.
خستگي
يكي از دشواريهايي كه بشر هميشه با آن روبرو شوده و هست مسأله خستگي است. خستگي حالتي است كه موجب كم شدن قدرت كارايي و مقاومت بدن ميگردد و شخص رغبت خود را نسبت به كار و فعاليت و انجام كارهاي روزانه از دست ميدهد. به بيان ديگر بر اثر مداومت در فعاليتهاي مختلف از قدرت عملي اعضاء كاسته ميشود و نوعي ناراحتي به شخص دست ميدهد كه به آن خستگي ميگويند كه در عين حال بازتاب طبيعي جانداران متحرك است.
هرگاه فعاليت در حدود توانايي شخص باشد و كار در شرايط مناسب انجام شود، خستگي حاصله عادي است و معمولاً با خواب و استراحت در زماني نسبتاً كوتاه رفع ميشود.
عوامل متعددي در ايجاد و افزايش خستگي تأثير دارند كه مهمترينشان عبارتند از:
1- بيعلاقه بودن به كار يا يكنواخت بودن كار
2- كم بودن يا زياد بودن كار
3- نداشتن علاقه به محيط كار، همكاران و كارفرما و همچنين سرپرستي نادرست (همكاران ناهماهنگ و شرايط كاري نامناسب وجود همكاران بيمار و معتاد يا با رفتار و سلوك نامناسب)
4- مسائل خانوادگي و مادي
5- مسائل اجتماعي و سياسي
6- عوارض و بيماريهاي جسماني و رواني
7- مسائل رفاهي و مرخصي و تعطيلات نامناسب
8- مطابق نبودن كار با توانائيهاي جسماني و ذهني فرد و نيز انجام كار به طرز ناصحيح
9- شرايط فيزيكي (حرارت، رطوبت، نور، تهويه، فشار، سروصدا وغيره) نامناسب در محيط كار.
اين عوامل ميتواند باعث خستگي شخص
شوند و عوارض زير را به دنبال بياورند.
- احساس كسالت و سستي و ملالت و اشكال در ادامه كار
- تقليل در ظرفيت و قابليت انجام كار
- اختلال در كار طبيعي دستگاههاي جريان خون، تنفس، ترشحي، عصبي و غيره
- تقليل كمي و كيفي كار به علت كاهش قدرت و دقت
- افزايش ساعات غيبت به علت احساس كسالت و ناراحتي
- افزايش تصادفات و حوادث ناشي از كار به علت نقصان قدرت تمركز قواي دماغي
- تشديد و ازدياد اختلافها و برخوردها در محيط كار و زندگي
- افزايش بيماريهاي جسمي به علت افزايش استعداد ابتلا به بيماري
- بروز عوارض عصبي و رواني
- تقليل در توانايي انجام كارهاي روزمره زندگي در خارج از محيط كار
- عدم توجه به وظايف اجتماعي و عدم تمايل به معاشرات با ديگران
- پيري زودرس و كوتاهي عمر به علت كار بيش از حد قدرت
پنج حس خود را ايمن سازيد
وسايل حفاظت انفرادي عبارتند از:
لباس كار، پيشبند، كلاه فلزي (كاسك)، ماسك جوشكاري و عينك و ساير انواع ماسكها، حفاظ گوش، كمربند حافظ، انواع دستكشها، كفشها و چكمه و گتر.
1- لباس كار: لباس كار بايستي با توجه به خطراتي كه در حين كار براي كارگر مربوطه پيش ميآيد انتخاب شود و به ترتيبي باشد كه از بروز خطرات تا حد ممكن جلوگيري نمايد.
لباس كار بايد مناسب با بدن كارگر استفاده كننده بوده و هيچ قسمت از آن آزاد نباشد، كمر آن هميشه بسته و جيبهاي آن كوچك بوده و حتيالامكان تعداد جيبها كم باشد.
كارگراني كه با ماشين كار ميكنند و يا در جوار ماشينآلات مشغول كار هستند لباس كاري دربرداشته باشند كه هيچ قسمت آن باز و يا پاره نباشد.
2- پيشبند: در مقابل قطعات دوار و متحرك م
اشينها و همچنين در جوار آنها نبايد از پيشبند استفاده شود. پيشبندهاي مخصوص كارگراني كه در مقابل شعله و با آتشهاي بدون حفاظ و يا در مقابل فلزات مذاب كار ميكنند بايد تمام سينه را پوشانيده و از جنسي تهيه شود كه در برابر آتش كاملاً مقاومت داشته باشد.
پيشبند كارگراني كه با مايعات خورنده مثل اسيدها و مواد قليايي سوزاننده كار ميكنند بايد از كائوچوي طبيعي و يا از مواد ديگر تهيه گرد
د.
پيشبندهاي سربي براي حفاظت در مقابل اشعه ايكس بايد قفسه سينه را پوشانده و 30 تا 40 سانتيمتر پائينتر از كمر را نيز محفوظ نگهدارد.
3)كلاه ايمني: با استفاده از كلاه ايمني حساسترين عضو بدن را از سقوط و پرتاب اجسام حفاظت كنيم. مطابق شكل زير در داخل كلاه اجزا و نوارهاي مختلفي وجود دارد:
1- نوارهاي نگاه دارنده
2- نوارهاي تنظيم
3- نوار عرقگير
4- ضربهگير داخلي
الف- كلاه ايمني از مواد پلاستيكي، پارچه، چرم و مواد ضد آتش تهيه ميشود و حداكثر زمان استفاده از آن نبايد بيش از 3 سال باشد بنابراين زمان شروع استفاده بايد روي اتيكت ويژهاي در درون كلاه قيد شود.
ب- كلاه ايمني به نحوي بر سر گذارده شود كه نوار تنظيم آن در پشت سر قرار گيرد، بدون آنكه بر سر فشار وارد آورد. نوارهاي نگاه دارنده كه در درون كلاه روي سر قرار ميگيرد در عمقي قرار دارند كه فاصلهاي بين سطح فوقاني سر و ديوار داخلي سقف كلاه بوجود ميآورند كه اين فضا به نام فضاي حافظ ناميده و با ابر فشرده و در زمستانها با پوشش زمستاني پر ميشود.
ج- معمولاً كلاه در 3 اندازه استاندارد تهيه ميشود.
1- براي دور سر با اندازه 55 سانتيمتر
2- براي دور سر با اندازه 55 تا 95 سانتيمتر
3- براي دور سر بزرگتر از 95 سانتيمتر
د- معمولاً دو سوم اندازههاي ساخته شده كلاه ايمني مطابق سايز متوسط هستند.
ه- وزن كلاه ايمني نبايستي از 400 گرم بيشتر باشد.
و- كلاه ايمني از مواد غيرقابل احتراق ساخته ميشوند و در مواردي كه خطر برق گرفتگي وجود دارد جنس كلاه عايق باشد.
4- گوشيهاي حفاظتي: گوشها بايد در مقابل جرقه و تكههاي مذاب و يا ديگر ذراتي كه در هوا پرتاب ميگردند و همچنين سروصدا محافظت شوند.
سروصداي زياد در كارگاهها به تدريج ايجاد يك نوع كريميكند كه به آن كري حرفهاي گويند. صداهايي كه بيش از حد مجاز در كارگاههاي بافندگي، ديگهاي بخار، ارههاي دوار و غيره ايجاد ميشود. براي محافظت گوش از گوشيهاي حفاظ
تي استفاده شود.
انواع گوشيهاي حفاظتي:
الف- گوشيهاي چوب پنبهاي: اين نوع گوشيهاي حفاظتي از الياف مخصوص مخلوط با موم ساخته شده است كه ايجاد حساسيت در گوش ميكند و در نتيجه در مقابل سر و صدا بيش از حد مجاز گوشها را از آسيب حفظ ميكند.
ب) گوشيهاي پلاستيكي: اين نوع گوشيها حفاظتي از لاستيكهاي نرم تهيه شده است كه در اندازههاي مختلف در داخل گوش قرار ميگيرند. عيب اين نوع گوشها اين است كه مانع رسيدن صداي دستورات داده شده از طرف سرپرست به كارگر ميگردد.
ج) گوشيهاي جفتي: گوشيهاي حفاظتي كه بر روي سر قرار ميگيرد قابل تنظيم بوي پشت گردن ميباشد اين گوشيها از لاستيك تهيه شده و در مقابل سروصدا در مقايسه با ساير وسايل حفاظتي براي گوشيها مناسبتر است.
نكات قابل توجه:
1- در محيطهايي كه ميزان شدت صدا از حدود 90 دسيبل بيشتر باشد بايستي از گوشيهاي حفاظتي استفاده نمود.
2- گوشيهاي حفاظتي هميشه قبل از استفاده ضدعفوني شوند.
3- براي اينكه به گوشي فشار زيادي وارد نشود گوشيهاي جفتي نبايد وزن زيادي داشته باشند.
4- گوشيها بايد به آساني قابل تميز كردن و ضدعفوني شده باشند.
5- از گوشيها بتوان به راحتي استفاده كرد همچنين گوشيها نبايد براي استفاده كننده ايجاد حساسيت و يا سوزش در گوش نمايند.
5- كفشهاي حفاظت ايمني: براي حفاظت پاها و انگشتان در مواردي كه جسم سنگيني روي آنها سقوط ميكند و يا مواقعي كه از روي ميخ عبور ميكنيم و همچنين به منظور جلوگيري از آسيب بواسطه ريختن اسيد و يا قطرات مذاب بايد از كفش ايمني استفاده شود.
انواع خطرهايي كه باعث آسيب
به پاها ميگردد بر سه نوعاند:
الف- خطرهاي مكانيكي: سقوط اشياء روي پاها بخصوص انگشتان پان و يا فرو رفتن اشياء نوك تيز به ناخنها و يا انگشتان پا از خطرهاي مكانيكي محسوب ميشود.
ب- خطرهاي شيميايي: در هنگام كار با اسيدها، بازها، روغن و چربيهاي حيواني و نباتي و همچنين حلالها، روغنهايي كه از نفت مشتق شدهاند مانند گريس، وازلين و… انواع مواد سوختي نفتي.
ج- خطرهاي گرمايي و سرمايي: در هنگام كار در محيطهاي گرم تماس تهكفشها با زمينهاي گرم و نيز در محيطهاي سرد (سردخانه
) اي نوع خطرها بوجود ميآيد.
6- كمربندهاي ايمني:
1- كمربندهاي ايمني و تسمههايي كه روي شانه ميافتد و ساير تسمههاي مربوط به آن از چرم محكم (يا برزنتي) يا كنفي يا ساير مواد مقاوم مشابه ساخته شود.
حداقل پهناي كمربند ايمني 12 سانتيمتر و حداقل ضخامت آن 6 ميليمتر بوده و استقامت آن در برابر نيروي كششي نبايد كمتر از 1150 كيلوگرم باشد.
2- طنابهاي مهار بايد از كنف بسيار مرغوب و يا از جنس مشابه ساخته شود و مقاومت كششي آن كمتر از 1150 كيلوگرم نباشد.
3- كمربندهاي ايمني و ضمائم آن مرتباً بازديد و قطعات فرسوده آن تعويض شود.
4- پرچهاي كمربند مرتباً بازديد شوند.
5- كليه ضمائم گيرههاي كمربند داراي مقاومتي براي خود كمربند باشد.
7- وسائل حفاظتي دستها و بازوها:
1- دستكشها نبايد براي حركت راحت انگشتان مانع بوجود آورند.
2- كارگراني كه با دستگاههاي مته، ماشينهاي تراش و ساير ماشينهايي كه داراي قطعات متحركاند كار ميكند نبايد از دستكش استفاده كنند.
3- كارگراني كه اشياء لبه تيز و برنده يا اجسام خاردار يا آجدار حمل ميكنند از دستكش مقاوم يا مسلح به سيمهاي فلزي استفاده كنند.
4- كارگراني كه گوشت را قطعه قطعه ميكنند از دستكشهاي با زره فولادي استفاده كنند.
5- دستكش كارگراني كه فلزات داغ حمل ميكنند از پنبه نسوز يا جنسهاي مشابه و مقاوم در برابر گرما و عايق حرارت ساخته شده باشد.
6- كارگراني كه با برق سروكار دارند از دستكشهاي عايق با جنسهاي مشابه استفاده كنند كه عايق الكتريسيته بوده و مقاومت الكتريكي آنها مناسب ولتاژ مورد نظر باشد و مورد آزمون قرار گيرد.
7- در كار با مواد خورنده مانند اسيدها و قلياييها از دستشكهايي از جنس پلاستيك طبيعي يا مصنوعي يا پلاستيك نرم استفاده كنند.
8- در كار با مواد سمي يا محرك
دستكشها:
الف- به قدري بلند باشند كه بازوها را بپوشانند.
ب- كوچكترين سوراخ يا پارگي نداشته باشند.
ج- در صورت پارگي فوراً تعويض شوند.
9- دستكشهاي سربي براي حفاظت در برابر اشعه يونيزه كننده به طور كامل دستها را بپوشانند و لااقل تا نصف بازوها را محفوظ داشته و قدرت حفاظتي آنها اقلاً برابر با قدرت حفاظتي ورق سربي به ضخامت 55/0 ميليمتر باشد.
10- دستكشهاي سربي حتيالامكان سبك و نرم باشند.
8- حفاظت پاها (گتر، كفش و چكمه)
گترها:
1- گترهاي حفاظتي طوري ساخته شده باشند تا در مواقع ضروري بتوان آنها را فوراً از پا درآورد. كارگراني كه از درخت، تير و ستونها بالا ميروند، از گتر مخصوص استفاده كنند.
2- در مورد كار با مواد مذاب، گتر بايستي از پنبه كوهي يا مواد مشابه مقاوم در برابر حرارت ساخته شود و تا زانو را پاشوانده، كاملاً به پا بچسبد، بطوريكه مانع داخل شدن مواد مذاب شود.
3- كارگراني كه در معرض ترشحات جزئي يا جرقههاي شديد يا اشياء برنده قرار دارند گتر آنها بايستي از چرم دباغي شده يا جنس مقاوم ديگر درست شده باشد.
4- كارگراني كه با تبر يا پتك و ابزارهاي مشابه كار ميكنند بايستي از ساق بند يا مچ پيچهاي با مقاومت كافي استفاده كنند.
كفشها و چكمهها:
5- كارگراني كه كارشان حمل قطعات چدني، قطعات بزرگ چوبي يا جابجا كردن بارهاي فلزي سنگين است بايستي از كفشهاي پنجه فولادي استفاده كنند.
6- كارگراني كه با مواد اسيدي و قليايي و خورنده كار ميكنند، كفش آنها بايستي از لاستيك يا چرم مخصوص اينگونه كارها يا از ساير مواد مقاوم درباره مواد خورنده ساخته شده باشد.
7- در كار در مجاورت مواد داغ يا خورنده، كفشها بايستي كاملاً به قوزك پا چسبيده باشند تا مواد در داخل كفش نفوذ نكنند. ضمناً اين كفشها بايستي فاقد سوراخ مخصوص بند كفش باشند تا از نفوذ مواد جلوگيري كنند.
8- در مورد كار با برق نبايد در كفشها فلز بكار رفته باشد.
9- در كارگاههايي كه ممكن است جرقه ايجاد خطركند بايستي كفش فاقد ميخ باشد.
انواع كفشهاي ايمني:
1- كفش ايمني (چكمه) مخصوص كار با مواد شيميايي مانند اسيدها، چربيها و بازها.
2- كفش ايمني مخصوص كار در معادن و كارخانهها.
3- كفش ايمني مخصوص كورههاي مذاب.
4- كفش ايمني مخصوص برق كارها.
نكات مهم:
1- كفشهاي ايمني داراي پنجه فولاد باشد.
2- كفشهاي ايمني متناسب با نوع كار باشد.
3- كفشهاي ايمني به اندازه پاها باشد.
وسايل حفاظتي جهاز تنفسي:
1- ماسكهاي حفاظتي بايد به خوبي بر روي صورت بنشيند و درز و منفذي به خارج نداشته باشند.
2- براي حفاظت در برابر بخارهاي خورنده و حلالها، گازهاي مضر و هواي اكسيژن، استعمال ماسكهاي فيلتردار با عمل مكانيكي ممنوع است.
3- به محض احساس ناراحتي در تنفس فيلتر را تعويض كرد.
4- استفاده از ماسكهاي تنفسي مجهز به قاب يا محفظه فيلتردار در كار با مواد شيميايي در محوطههاي كوچك يا اماكني كه تهويه آنها ناقص است يا در فضائي كه اكسيژن آن كم است ممنوع ميباشد.
5- قابها و محفظههاي فيلتردار پس از هر بار استفاده تعويض شوند. اگر هم از آن استفاده نشده باشد پس از انقضاي مدتي كه سازنده تعيين كرده است تعويض شود.
6- به مجرد مشاهده علائم خروج مواد شيميايي از محفظة فيلتردار بايد فيلتر آن را عوض كرد.
7- از ماسكهاي تنفسي در صورتي ميتوان با هواي فشرده استفاده كرد كه:
- هواي مزبور قبلاً توسط صافيهايي كه در مجاري آنها قرار دادهاند تميز و خشك شد
ه باشند.
- ورود هواي فشرده بهتر است با دستگاه وانتيلاتور انجام پذيرد. استفاده از كمپرسور حتيالمقدور توصيه نميشود.
- نصب دهانه لوله مكنده هوا بايد در محلي باشد كه هواي تميز و پاك براي دستگاه تأمين شود.
9- فاصله نقطه اتصال دستگاههاي تنفسي كه با هواي فشرده كار ميكنند تا محل اصلي دهندة هوا نبايد بيش از 45 متر باشد.
10- قطر داخلي لولههاي خرطومي (يا قابل انعطاف) ماسكها نبايد از 5/2 سانتيمتر كمتر باشد و لوله بايد طوري باشد كه پاره نشود و در اثر پيچ خوردن يا تا شدن راه عبور هوا را مسدود نكند.
11- فاصله ماسكهايي كه داراي لوله خرطومي يا قابل انعطاف هستند تا محل اتصال به لوله اصلي نبايد بيش از 5/7 متر باشد.
12- در موارد زير دستگاههاي اكسيژن مورد استفاده قرار ميگيرند:
- در مواردي كه بر عليه حريق مبارزه ميكنند يا عمل نجات انجام ميدهند و يا در هواي غير قابل تنفس ناشي از تراكم گاز با نقصان اكسيژن كار ميكنند.
- در موردي كه محل كار بيش از 45 متر از نزديكترين منبع هواي سالم فاصله دارد و استفاده از ماسكهاي فيلتردار براي آنها مجاز نباشد.
آشنايي با اصول كلي بهسازي محيط كار
منظور از بهسازي محيط كار عبارت است از اقداماتي كه باعث جلوگيري از انتشار عفونتها و سرايت آن به كارگران ميشود. همچنين از ميان بردن عوامل زيانآوري كه مربوط به محيط كار خاصي نميشود، نيز جزء بهسازي محيط كار محسوب ميشود، براي تأمين سلامت كارگران بدون در نظر گرفتن نوع فعاليت مركز توليدي رعايت مسائل زير الزامي است:
1- تهيه آب آشاميدني پاك، سالم و كافي
2- جمعآوري و دفع مواد زايد مايع و جامد
3- تأمين غذاي سالم براي كليه كاركنان
4- كنترل و مبارزه با حشرات و جوندگان
5- ايجاد تسهيلات بهسازي كافي
6- تأمين نظافت عمومي محيط كار
در اينجا براي جلوگيري از افزايش حجم كتاب و براي در نظر گرفتن حوصلة خوانندگان محترم و اعتقاد كامل به اينكه موارد 1 و 2 و 3 و 4 از موارد بسيار ضروري براي تأمين سلامت و ايمني كارگران و محيط كار ميباشد به توضيح موردهاي 5 و 6 اكتفا كرده و براي مطالعه بيشتر به منابع ديگر موجود در اين زمينه توصيه ميشود.
ايجاد تسهيلات بهسازي محيط كار:
ايجاد تسهيلات بهسازي در هر واحد صنعتي ضروري است، داشتن اين تسهيلات به تعداد كافي و تميز نگهداشتن آنها از اشاعه بيماريهاي واگيردار به طور محسوسي ميكاهد. هر واحد توليدي با توجه به تعداد و جنسيت كاركنان خود بايد توالت، دستشويي، حمام، رختكن و اتاق استراحت مخصوص زنان داشته باشد.
سؤالات تشريحي فصل اول
1- كمكهاي اوليه به هنگام برق گرفتگي را توضيح دهيد.
2- عوامل فيزيكي زيانآور محيط كار را بيان كنيد.
3- عوامل مؤثر در بازدهي كار را شرح دهيد.
4- عوامل شيميايي زيانآور محيط كار را بيان كنيد.
5- راههاي پيشگيري و كنترل ذرات در محيط كار را بيان كنيد.
6- گازهاي زيانآور در محيط كار را نام ببريد.
7- دستگاههاي كنترل مواد آلايندة هوا در صنايع را نام ببريد.
8- آموزش ايمني در كارگاه را تعريف كنيد.
9- اهداف آموزش ايمني در كارگاه را بيان كنيد.
10- عوامل رواني و روحي محيط كار را بيان نمائيد.
11- استعداد حادثه را توضيح دهيد.
12- عوامل فيزيولوژيكي محيط كار را بيان كنيد.
13- نقش روانشناسي در كار و صنعت را شرح دهيد.
14- عوامل مؤثر در ايجاد و افزايش خستگي در محيط كار را
بيان نمائيد.
15- مشخصات هر يك از وسايل حفاظت انفرادي در كارگاه را بيان كنيد.
16- هر يك از علائم كالاهاي بستهبندي شده را نامگذاري كنيد.
17- جدول حوادث مختلف كارگاهي را ترسيم و تكميل نمائيد.
18- اصول كلي بهسازي محيط كار را بيان كنيد.
19- تسهيلات بهسازي (نظافت و بهداشت) محيط كار را بيان نمائيد.
20- اصول كلي فضاهاي بهداشتي محيط كار را بيان كنيد.
كمكهاي اوليه
معمولاً كمكهاي اوليه براي حفظ سلامت و حيات مصدوم يا بيمار قبل از رسيدن سرويس پزشكي و يا رسانيدن مصدوم به پزشك و مراكز درماني انجام ميگيرد.
تعريف كمكهاي اوليه: عبارت است از اقداماتي فوري كه بلافاصله پس از بروز حادثه صورت ميگيرد و سبب كاهش چشمگير مرگ و مير ميشود.
شخص كمك دهنده نيازي به داشتن اطلاعات پزشكي يا پرستاري ندارد و با آموختن اصول كمكهاي اوليه كه خيلي ساده است هركس ميتواند اين امر را به عهده بگيرد. لذا فرا گرفتن آن براي همة مردم ضروري، لازم و مفيد است.
اهداف:
1- نجات و زنده نگه داشتن شخص مصدوم يا بيمار
2- جلوگيري از شدت يافتن عارضه
3- كمك به بهبود حال بيمار تا رسيدن و يا انتقال او به مراكز درماني
صفات كمك دهنده:
1- سرعت عمل داشته باشد. در هر حادثه به سرعت از وضع بيمار، محيط اطراف او و حادثهاي كه اتفاق افتاده است اطلاعاتي كسب نموده و اقدام به نجات بيمار نمايد.
2- در هر حادثه خونسردي خود را حفظ نموده و با آرامش دست به كار شويد.
3- به روحية بيمار توجه نموده و سخنانش تسليبخش و محبتآميز بوده و رفتارش اطمينانبخش و توأم با دلسوزي باشد.
4- با اصول كمكهاي اوليه آشنا باشد و بداند كه در هر حادثه به چه نحو بايد عمل كند و چه اقداماتي را انجام دهد.
5- ابتكار عمل داشته و از حاقل وسايل، حداكثر استفاده را در بهبود حال مصدوم بنمايد.
حدود اختيارات و وظايف كمك دهنده:
1- وظايف كمك دهنده در سطح كمكهاي اوليه بوده و از حد معيني تجاوز ننمايد.
2- كمك دهنده به هيچوجه نبايد در امور پزشكي و درماني
كه صلاحيت آنرا ندارد دخالت نمايد.
3- دخالت كمك دهنده در امر درمان بيمار يا مصدوم باعث ايجاد عوارض بيشتر و ازدياد ناراحتي بيمار خواهد شد.
وظايف كمكدهنده به دو دسته تقسيم ميشوند:
الف) وظايف فرعي ب) وظايف اصلي
الف) وظايف فرعي كمكدهنده حياتي، (قبل و بعد از كمكهاي كمكدهنده) و نيز گزارش اقدامات انجام شده براي پزشك يا مراكز درماني و اورژانس.
2- آگاه نمودن مراكز درماني يا اورژانس (در هنگام كمك به مصدوم) جهت آمادگي هر چه بيشتر براي پذيرش بيمار.
3- اگر تنها هستيد و نميتوانيد مصدوم را حمل كنيد، پس از انجام كمكهاي اوليه و به هوش آمدن مصدوم براي او سرپناهي درست كرده و مقدار لازم آب و غذا در دسترس او گذاشته و به دنبال كمك برويد.
4- «مجروحين» را معمولاً به پشت ميخوابانند، ولي در مواقعي كه مجروح يا بيمار حالت تهوع داشته و استفراغ ميكند و يا بيهوش است (بدون داشتن صدمات ديگر بدني) او را به حالت ايمني درازكش و به پهلو ميخوابانند.
ب) وظايف اصلي كمكدهنده:
1- دور كردن شخص مجروح يا مصدوم از محيط خطر در صورت لزوم (مثل ريزش كوه، آوار، آتشسوزي، غرقشدگي و …)
2- بازرسي راههاي تنفسي كنترل علائم حياتي بدن (مثل نبض، فشار خون، تنفس)
3- جلوگيري از خونريزي
4- كنترل علائم مسموميت و اقدامات نجات مسموم
5- كنترل شكستگيها و انجام كمكهاي اوليه لازم
يكي از علائم خطر در مصدوم، غيرطبيعي بودن مردمك چشمهاست كه يكنواخت نبوده و يا هر دو بزرگ شده باشند.
زخمها
تعريف:
هرگاه در اثر عوامل مختلف قسمتي از پوست بدن تغيير شكل دهد و اين تغيير شكل همراه با ضايعات و خونريزي باشد، زخم ناميده ميشود.
انواع زخمها:
زخمها را برحسب شدت و ضايعات بوجود آمده و شكل ظاهري و شدت خونريزي و زمان التيام به انواع زير تقسيم مينمايند:
1- زخمهاي شكافدار يا بريدگيها: در اين نوع زخمها ديوارة زخم منظم، خونريزي زياد و التيام سريع ميباشد، اين نوع زخمها در نتيجة بريدگي ايجاد ميشوند و علت آنها بريده شدن پوست بوسيلة آلت برندهاي مانند كارد، تيغ، ليوان شكسته و نظاير آن ميباشد.
2- زخمهاي كوبنده: در اين نوع زخمها ديوارة زخم منظم و خونريزي كم و عموماً زير جلدي بوده و التيام به كندي صورت ميگيرد، مانند خوردن چكش بر روي ناخن.
3- زخمهاي له شده: در اين نوع زخمها خونريزي زياد، ديوارة زخم نامنظم و التيام به كندي صورت ميگيرد مانند زخمهاي ناشي از تصادفات.
4- زخمهاي سوراخ شده: در اين نوع زخمها ديواره منظم، خونريزي كم و التيام سريع ميباشد مانند فرو رفتن ميخ يا سوراخ و يا سرنيزه و گلوله و نظاير آن در بدن و احتمال عفونت اينگونه زخمها نيز به علت عدم دسترسي به عمق زخم زياد ميباشد.