بخشی از مقاله
هوشهای هشت گانه گاردنر
گاردنر هوش های دو گانه :
گاردنر (1983,1993b,1999 ) تئوری ،از هوشهای دوگانه که در آن هوش به عنوان ساختاری مستقل و دوگانه ، نه به عنوان یک ساختار جزئی بلکه به عنوان یک ساختار کامل طرح کرده است . به هر حال به جای صحبت کردن درباره توانایی های دوگانه که با هم تشکیل دهنده هوش هستند . ( مثل : Thurston 1938 ) این تئوری 8 هوش مجزا را که هر یک به طریقی به هم
وابسته اند تشکیل می دهد . هر کدام که یک سیستم عملکرد جداگانه است . اگر چه این سیستم ها می تواند فاصله ای باشد یرای فراهم کردن آنچه که به ما به عنوان اجرای هوشمندانه می بینیم .
هوشهای هشت گانه گاردنر : (فهرست 3/13 ) 13.3 Table
در کدام یک از هوشهای هشت گانه گاردنر شما می توانید بزرگترین توانایی را نشان دهید ؟
در چه زمینه هایی شما می توانید از هوشهای خود به طور موثر استفاده کنید ؟
انواع هوشها : منعکس کردن وظائف این نوع از هوش
هوش زبان شناسی : استفاده می شود در خواندن یک کتاب ، نوشتن یک کاغذ ، یک داستان ، یا یک شهر و فهمیدن لغات بیان شده .
هوش ریاضی ، منطقی : استفاده می شود در حل ریاضی ، در سنجیدن یک کتاب تست ، در حل قضیه های ریاضی و در دلیل آوردن منطقی .
هوش فاصله ای : استفاده می شود در گرفتن از یک مکان به مکان دیگر ، در خواندن یک نقشه ، در بسته بندی کردن یک چمدان در مخزن ماشین چنانکه ، به صورت فشرده و جاسازی شوند .
هوش موسیقی : استفاده می شود در خواندن یک آواز ، ساختن یک آهنگ ، نواختن یک ترومپت ، یا قمی قدردانی کردن از ساختار قطعه ای از موسیقی
هوش بدنی_ Kinesthetic : استفاده می شود در رقص ، بسکتبال بازی کردن ، 1 مایل دویدن ، یا پرتاب کردن یک نیزه .
هوش باطنی :
استفاده می شود در روابط با دیگر مردم ، مثل وقتی که ما سعی می کنیم رفتار یک شخص دیگر ، محرک ها ، هیجان ها را بفهمیم .
هوش بیرونی :
استفاده می شود در فهمیدن داشته های خودمان ، ابتدا برای فهمیدن اینکه ما که هستیم ، چه چیزی به ما اعتبار می دهد ، ما چطور می توانیم خودمان را تغییر دهیم ،دادن اجبارهای کنونی خودمان ، بر علاقه مندیهایمان و تواناییهایمان .
هوش طبیعی :
استفاده می شوددر فهمیدن موضوعات در طبیعت .
با نگاه کردن در لیست هوش گارنر ، شما ممکن است هوش خود را ارزیابی کنید و ممکن است بخواهید قدرتتان را در هر کدام طبقه بندی کنید . از بعضی جهات تئوری گاردنر شبیه به یک تئوری عملی است .
این تئوری معین کننده تواناییهای متعددی است که انعکاس هوش را در بعضی جهات تفسیر می کند .
به هر حال ، گارنر هر توانایی را به عنوان یک هوش مجزا و نه به عنوان قسمتی از یک کل مورد نظر قرار می دهد . علاوه بر آن یک تفاوت فاحش بین تئوری گاردنر و تئوری عملی در کنابع مشاهداتی که گاردنربرای مجزا سازی هر یک ازاین هوشهای 8 گانه مورد استفاده قرار می دهد . گاردنر برای جمع آوری کردن شواهد از منابع چند گانه و انواع اطلاعات از عملیات تمرکز یافته استفاده می کند .
1) چدا سازی نهانی به وسیله خسارت مغزی و تخریب یافته ان یک ناحیه مغزی ( مثل قسمتی که به لکنت زبان ربط دارد ) ممکن ایت باعث خرابی یا از بین رفتن یک نوع خاص در رفتارهای هوش باشد .
2) وجود افراداستثنایی ( مثل نابغه های موسیقی و ریاضی ) . آنها نشان دهنده یک توانایی مافوق طبیعی در یک نوع خاص از رفتار هوش هستند .
3) 3) یک عملیات هسته ای خاص یا یک گروه از عملیاتها ( مثل بررسی ارتباط بین تنهای موسیقی ) . این عملیات برای اجرای نوع خاصی از رفتار هوش لازم است .
4) یک تاریخ گسترش یافته مجزا با حرکت از نوآموزی تا مهارت .
این تاریخ سطوح مختلفی از اجرای حرفه ای را شامل می شود ( مثل درجات مختلف بیان این نوع هوش )
5) یک تاریخ تکامل مجزا بالا رفتن هوش ممکن است به طور موجهی با سازگاری پیشرفته با محیط ارتباط داشته باشد .
6) شواهد تکمیلی یا حمایتی از تحقیق تجربی – تئوری . یک مثال ممکن است اجرای خاص وظیفه ایی باشد که در انواع مجزای هوش با هم تفاوت دارد . ( مثل وظایف دیداری ، بر عکس وظایف گفتاری ) و لازمه آن است که بوسیله شباهتهای اجرایی وظیفه تقاطعی در میان انواع شباهتها همراهی شود . ( مثل رشد فکری ، تصور دیداری و حافظه یادگیری ، تصورات دیداری )
7) مدارک تکمیلی از تستهای روانشناسی که نشان دهنده هوش های خاص هستند ( مثل اجراهای متفاوت بر تستهایی تز تواناییهای زبان شناسی هستند ) .
8) قابلیت کد بندی کردن در یک سیستم نشانه ای ( مثل : زبان ، ریاضی ، نت نویسی موسیقی ) یا در عرصه تقسیم بندی شده فرهنگی ( مثل : رقص ، ورزش ، تاتر ، مهندسی یا جراحی همان گومه که به عنوان اصطلاحات فرهنگی از هوش بدنی kinesthetic تقسیم بندی می شوند .
گرد نر به طور کامل استفاده از تستهای روانشناسی دارد نمی کند اما اساس مشاهدات استفاده شده به وسیله گاردنر تنها به تجزیه فاکتور های مختلف تستهای روانشناسی تکیه نمی کند . با فکر کردن درباره هوشهای خودتان چقدر به اتصال کامل آنها به هم اعتقاد دارید ؟
دریافت شما از هر نوع از این هوشها با در نظر گرفتن وابستگی آنها به یکدیکر چقدر است ؟
نظریه گاردنر از فکر مدل سازی شده است . تئوری دان های طرفدار مدل سازی معتقدند که
توانایی های گوناگون مثل هوشهای گاردنر می تواند هنگامی که از مقیاس های خاص یا مقیاس های مغزی سرچشمه می گیرند ، مجزا و تجزیه می شوند . بنابراین یک وظیفه مهم برای تبلیغات بر روی هوش در زمان حال و آینده این است که قسمتهایی از مغز را که مسئول هر یک از این هوشها هستند را مجزا و تجزیه کنند . گاردنر حداقل تعدادی از این مکان ها را مورد بررسی دقیق قرار داده اما مشاهدات سختی برای وجود این هوشهای مجزا هنوز به وجود می آید . علاوه بر این تعدادی از دانشمندان مدل سازی ، تئوری گاردنر را زیر سوال می برند (Nettelbeck , young )
. پدیده عملکرد تئوری خاص محفوظ شده در دانشمندان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید ؟ ساوانت (دانشمندان ) : افرادی با کمبودهای اجتماعی خشن هستند ، اما دارای توانایی بالای تطابقی در یک ناحیه باریک می باشند . آنها معتقدند نه که چنین چیزی به عنوان مدرکی برای هوشهای مدل سازی شده مورد تایید قرار نمی گیرد .
حافظه طولانی مدت و استعداد خاص دانشمندان ممکن است واقعا به هوش آنها ربط نداشته باشد . بنابراین ممکن است منطقی باشد که هوش مدل های غیر قابل ارتجاع را زیر سوال ببریم .