بخشی از مقاله

چکیده

با اعمال هوش های چندگانه در کتاب های درسی, می توان علاوه برایجاد فرصت هایی یادگیری متناسب با هوش های غالب هر فرد, به تقویت سایر هوش ها پرداخت و فرایند یادگیری را بهبود بخشید.

پژوهش حاضر به بررسی محتوای پنج کتاب زبان عمومی دانشگاهی از لحاظ هوش های چندگانه گاردنر پرداخته است. این کتاب ها که عبارتند از: کتاب زبان عمومی پیام نور - , - General English کتاب زبان عمومی از طریق خواندن - General English Through , - Reading کتاب متون انتخابی , - Select Readings - کتاب خواندن انگلیسی عمومی - General English for - Reading و کتاب افکار و عقاید , - Thoughts and Notions - با استفاده از چک لیست بوتلهو - - Botellho,2003 مورد بررسی قرار گرفتند.

نتایج این بررسی نشان داد که درتمام این کتاب ها, سه نوع هوش زبانی/کلامی, درون فردی و منطقی/ریاضی غالب می باشند وسایر هوش ها یا به میزان کمی وجود دارند - بین فردی, فضایی/تصویری و طبیعت گرا - و یا اصلا در محتوای کتاب ها گنجانده نشده اند - موسیقایی و بدنی/ جنبشی - . این نتیجه نشان دهنده عدم توجه کافی مؤلفین به سایرهوش های چندگانه و تمرکز زیاد آنها بر این سه نوع هوش می باشد. از نتایج این پژوهش می توان در بازنگری کتاب های زبان عمومی و گنجاندن هوش های چندگانه در محتوای آنها استفاده کرد.

.1 مقدمه

از نظر کانینگ ورث Cunningsworth, 1995 - - کتاب های درسی تأثیر گزارترین عامل بر روی محتوا و ماهیت آموزش و یادگیری میباشند و میتوانند نقش های متفاوتی در فرآیند آموزش و یادگیری ایفا کنند و میزان اتکا مدرس به کتاب درسی مهمترین عامل تعیین کننده نقش و اهمیت کتاب درسی است . بنا براین در مواردی که محتوای کتاب به دقت و ترتیب دنبال میشود، کتاب اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. این گفته با شرایط بسیاری از مدارس و دانشگاه های ایران که کتاب درسی تنها مرجع اساتید و دانشجویان می باشد مطابقت دارد.

هاچینسون و تورسHutchinson & Torres, 1994 - -  نیز به نقش مهم و جهانی کتاب در تدریس و یادگیری زبان اشاره می کنند و بر این باورند که این دو فرآیند بدون وجود کتاب مناسب ناقص می باشد. همچنین، شلدون - [Sheldon,1988 -   با اشاره بر نقش کتاب ها در آموزش زبان انگلیسی، بر ارزیابی آنها برای انتخاب مناسبترین کتاب تاکید میکند. بنابراین، با توجه به اهمیت کتاب درسی، محققان روش های مختلفی برای ارزیابی آنها از جهات مختلف تدوین کرده اند.

از نظرکانینگ ورث [Cunningsworth[1 - ,1995 - ارزیابی کتاب به دلایلی از جمله انتخاب کتاب جدید، بررسی نقاط ضعف و قوت آنها و مقایسه کتاب های موجود که با یکدیگر رقابت میکنند، انجام میشود. یکی از این روش ها، بررسی کتاب ها از نظر هوش های چندگانه و توجه مؤلفین به تفاوت های فردی فراگیران از این لحاظ میباشد.

گاردنر, [Gardner - [4 - 1983 با معرفی نظریه هوش های چندگانه، هوش را از یک مفهوم تک بعدی و ثابت به یک مفهوم چندبعدی و قابل رشد تغییر داد. بر اساس این نظریه 8 نوع هوش وجود دارد. طبق تعاریف  گاردنر - [Gardner,1999 -  این هوش ها عبارتند از:

هوش فضایی / تصویری: - /spatial - visual توانایی تشخیص حالت، فضا، رنگ، شکل و ارائه کردن مفاهیم به صورت تصویر

هوش کلامی/ زبانی: - - Verbal/Linguistic توانایی استفاده مؤثر از زبان به صورت شفاهی و نوشتاری

هوش منظقی/ ریاضی : - Logical/Mathematical - توانایی به کار گیری اعداد و استدلال منطقی

هوش بدنی/جنبشی : - Body/Kinesthetic - توانایی استفاده از بدن برای بیان کردن نظرات, احساسات و حل مسائل

هوش موسیقیای/ریتمی : - Musical/Rhythmic - توانایی تشخیص ریتم, طنین صدا, آهنگ

هوش بین فردی : - Interpersonal - توانایی درک احساسات, انگیزه ها و مقاصد دیگران و واکنش مؤثر نسبت به آنها

هوش درون فردی - : - Intrapersonal توانایی درک و شناخت خود و تشخیص شباهت ها و و تفاوت های خود از دیگران

هوش طبیعت گرا - : - Naturalistic توانایی تشخیص دادن و طبقه بندی کردن گیاهان, حیوانات و عناصر طبیعی دیگر

آرمسترانگ [Armstrong,1999 - [6 - بر این باور است که افراد از نظر میزان هوش های چندگانه تفاوت دارند و بعضی از هوش ها در فرد قوی ترمی باشند. هر چند، از طریق تجارب جدید و فراهم شدن فرصت های یاد گیری سایر هوش ها نیز میتوانند فعال و یا تقویت شوند .بنابراین، مؤلفین کتاب های درسی با گنجاندن هوش های مختلف در فعالیت ها و محتوای آنها میتوانند هم به تفاوت های فردی فراگیران توجه کنند و هم به فعالتر شدن سایر هوش ها که ضعیف تر می باشند کمک کنند. همچنین، این امر به شخص این امکان را می دهد تا از تمام قابلیت های خود بهره گرفته و در یادگیری به استقلال برسد

گاردنر[Gardner ,2011 - - [8 در کتاب چهارچوب ذهن، پیامد های آموزش بر اساس تئوری هوش های چندگانه را فردی سازی و جمعی سازی میداند. فردی سازی شامل آگاهی از هوش های هر دانش آموز می باشد و جمعی سازی، ارائه مطالب درسی به چند روش مختلف است که به دلیل فعال کردن مجموعه ای از شبکه های عصبی مختلف و اتصال آنها به یکدیگر، به یادگیری عمیق تر منتهی خواهد شد.

از نظر گاردنر همانطور که آسیب های مغزی میتوانند به از دست دادن توانایی ها و استعدادهای خاصی بدون درگیر کردن سایر استعدادها منجر شوند, هوش های چندگانه نیز مستقل از یکدیگر میباشند. عدم وابستگی هوش های چندگانه به یکدیگر حاکی از این است که قابلیت بالا در یک هوش مستلزم قابلیت بالا در سایر هوش ها نمیباشد. این دیدگاه کاملا مغایر با دیدگاه قدیمی از هوش میباشد که آن را به عنوان یک هوش واحد و قابل اندازه گیری با تست ضریب هوشی میدانستند. بر اساس این تئوری دانش آموزان باهوش یا کم هوش تلقی نمیشوند بلکه از نظر میزان و انواع آنها متفاوت خواهند بود.

همچنین، آرمسترانگ [Armstrong,2009 - [9 - اشاره میکند که استفاده از هوش های چندگانه در کلاس باعث تقویت رفتار مثبت دانش آموزان شده وبرموفقیت تحصیلی آنها تاثیر مثبت دارد. از نظر او استفاده از هوش های چندگانه، راه های مختلفی برای یادگیری فراهم میکند. این عقیده مطابق با نظر ریچاردز و راجرز [Richards & Rodgers, 2001 - - [10 میباشد که هوش های چندگانه را فرصتی برای رویکردهای مختلف آموزش و تقویت یادگیری میداند. از نظر آرنولد و فونسکا

Arnold and Fonseca, 2004 - - نیز به کارگیری انواع مختلف هوش در ارائه مطلب نه تنها میتواند فرایند یادگیری زبان را تقویت نماید، بلکه این روش به دانش آموزان اجازه میدهد که مطالب را آنگونه که با هوش های آنها سازگار است یاد بگیرند واین تنوع، دلزدگی و کسالت آنها را کاهش خواهد داد.

- سلیمانی، معین زاده، کساییان و کتابی، [12] - 2012 در پژوهشی دریافتند که فراگیران درس زبان انگلیسی عمومی که مطالب را بر اساس تئوری هوش های چندگانه فرا گرفته بودند علاوه بر اینکه نتیجه بهتری را در این درس کسب کردند, نگرش بهتری نیز به یادگیری این درس پیدا کردند . طبق گفته نولن [Nolen,2003 - - [13 تمام هوش های چندگانه به طور بالقوه در فراگیران وجود دارند و به همین دلیل ارائه مطالب درسی باید در بردارنده تمام و یا اغلب هوش های چندگانه باشد.

سنیدر - [Snider,2001 - [14 بر این باور است که مطالب درسی مرتبط با تئوری هوش های چندگانه , به دلیل به کارگیری توانایی های ذاتی فراگیران تا حد زیادی تدریس زبان خارجی را بهبود می بخشد. بنا براین، مولفین کتاب های زبان انگلیسی با به کار گرفتن هوش های چند گانه در محتوای کتاب ها می توانند فرایند یادگیری دانش آموزان را ارتقاء دهند. اگر چه گاردنر [Gardner,2011 [8 - - اظهار میکند که در مورد مفید بودن این تئوری برای یادگیری زبان خارجی تردید داشته است، اما ادعای معلمان درباره موفقیت استفاده از آن در کلاس ها مانند ژو [Zhu, 2011 - - [15 گاردنر را تحت تاثیر قرار داده است.

در حال حاضر کتاب های متعددی برای تدریس زبان عمومی در دانشگاه های ایران مورد استفاده قرار می گیرد که برخی از آنها مانند زبان عمومی دانشگاه پیام نور دارای یک کتاب ثابت بوده و در سراسر ایران تدریس می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید