بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوشهای چندگانه گاردنر با کیفیت زندگی در مدرسه انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه 6393 - نفر - در سال تحصیلی 1394-95 بود. تعداد 365 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادههای پژوهش با پرسشنامههای هوشهای چندگانه گاردنر و کیفیت زندگی در مدرسه گردآوری شدند.
نتایج نشان داد که بین هوشهای هشتگانه گاردنر بهجز هوش موسیقایی با کیفیت زندگی در مدرسه رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون گامبهگام نشان داد که هوش بین فردی، هوش طبیعتگرا، هوش بدنی-جنبشی و هوش منطقی - ریاضی، 38/2 درصد کیفیت زندگی دانش آموزان را در مدارس دوره اول متوسطه پیشبینی میکند، بنابراین هوشهای چندگانه گاردنر میتواند کیفیت زندگی دانش آموزان در مدرسه را پیشبینی میکند.
مقدمه
کیفیت زندگی سازهای است که در دهه اخیر توسط سازمان بهداشت جهانی، جایگزین سازه سلامتی شده و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف زندگی انسان، به بهداشت و سلامت جسمی و روانی او به رویکرد جامعتری اشاره میکند. در همین راستا کیفیت زندگی در مدرسه1 مؤلفهای است که در دهه اخیر به دلیل نقش اثربخشی آن در زندگی دانش آموزان اهمیت بسزایی یافته است، و بهعنوان سطح کیفیت ابعاد مختلف مرتبط با زندگی در مدرسه تعریف میگردد.
کیفیت زندگی در مدرسه2 دربرگیرنده هفتبُعد میباشد که عبارتاند از: رضایت عمومی3، عواطف منفی4، رابطه با معلم5، فرصت6، پیشرفت7، ماجراجویی8 و انسجام اجتماعی - 9سلطانی شال، آقا محمدیان شعرباف، کارشکی و بافنده، . - 1391 با توجه به اینکه دانش آموزان بخش مهمی از دوران کودکی و نوجوانی خود را در مدارس سپری می کنند، شناسایی عوامل موثر بر کیفیت زندگی در مدرسه از اهمیت بسزایی برخوردار است. از بین عوامل مطرح در سازگاری، موفقیت و سلامت روانی دانش آموزان، نقش هوش همواره مورد توجه روانشناسان بوده است.
گاردنر - 1983 - با این اعتقاد که استدلال، هوش، منطق و دانش معنای یکسان ندارند، دیدگاهی نو از هوش ارائه کرد که بهسرعت مورد پذیرش بسیاری از برنامه ریزان آموزشی قرار گرفت. او مفهوم هوش را گذشته از توانایی کلامی و ریاضی به استعداد موسیقی، روابط فضایی، دانش درون فردی و ... گسترش داد. از نظر گاردنر هوش عبارت است: استعداد حل کردن مسائل یا تولید محصولاتی که در یک یا چند فرهنگ باارزش شمرده میشوند.
او پس از انجام دادن پژوهشهای گستردهای درباره مسائل بیولوژیکی و فرهنگی مرتبط با فرآیندهای ذهنی، هفت نوع هوش را پیشنهاد کرد که با دیدگاه سنتی هوش که بیشتر بر تواناییهای زبانی و ریاضی استوار است، تفاوت دارد - به نقل از شالی عراقی، . - 1393 نظریه هوشهای چندگانه گاردنر در عرصه تعلیم و تربیت و حوزههای برنامهریزی درسی، فرآیندهای یاددهی-یادگیری و تدریس موجب تحقیقات مختلفی شده است. تئوری گاردنر - 1983 - اشاره میکند که انسانها حداقل دارای هفت نوع هوش: .1 هوش بدنی- جنبشی.2 10 هوش میان فردی.3 11 هوش کلامی – زبانی.4 12 هوش منطقی - ریاضی.5 13 هوش درون فردی.6 14 هوش دیداری - فضایی.7 15 هوش موسیقایی16؛ میباشند که همگی به یک اندازه مهم میباشند.
آنها زبانهایی هستند که اغلب مردم بهواسطهی آنها با هم ارتباط برقرار میکنند و بهواسطهی تفاوت در تواناییهای افراد، همچنین تفاوتهای فرهنگی و آموزشی از هم متمایز و فاصله میگیرند. البته گاردنر در مطالعات بعدی علاوه بر هفت نوع هوش قبلی دو هوش دیگر تحت عنوان هوش طبیعتگرایی1 و هوش وجودشناسی2 را نیز به لیست خویش اضافه نمود - ایرانمدار، . - 1390 هاوارد گاردنر - 1983 - ادعا میکند که همه ابناء بشر هوشهای چندگانه دارند، این هوشهای چندگانه میتوانند پرورش یافته و تقویت شوند، یا نادیده گرفته، تضعیف شوند.
شناسایی و پرورش تمام هوشهای بشری و کلیه ترکیبات آن، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است همه انسانها با یکدیگر تفاوت دارند به این علت که همگی از ترکیب هوشی متفاوتی برخوردارند. به اعتقاد من، تشخیص این امر موجب میشود تا با مشکلات زندگی برخورد مناسبتری داشته باشیم - به نقل از رنجبری، ملک پور و فرامرزی، . - 1392 یکی از کاربرهای مهم مطالعهی هوش، تشخیص ضرورت توجه به تفاوتهای فردی در برنامهی درسی در و ردههای درس توسط معلمان میباشد.
معلمان باید از سطوح شناختی دانش آموزان خود مطلع و بر اساس آن تدریس نمایند. معلمان خوب، به دانش آموزان خود کمک میکنند تا تجارب خود را در شکلهای هرچه پیچیدهتر و راههای مناسبتر سازماندهی یا تجدید سازمان کنند آنان باید به این نکته واقف باشند که ساختارهای ذهنی خود دانش آموزان، کلید رشد آنها در تمام زمینه هاست - بدیعی، . - 1392 به دلیل اهمیت کیفیت زندگی مدرسه ای در رشد، تعالی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، شناسایی عوامل موثر در کیفیت زندگی مدرسه ای مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است؛ لذا تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین هوشهای چندگانه گاردنر با کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه اول رابطه وجود دارد؟
روش
این پژوهش از نوع توصیفی و از لحاظ روش پژوهش بر مبنای مفروضات همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1394-95 بود، که طبق آمار آموزشوپرورش استان، تعداد این دانش آموزان برابر با 6393 نفر بود. بر طبق جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان - 1970 - 3 تعداد 365 نفر از دانش آموزان شهر ارومیه به روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. پژوهشگران پس از دریافت معرفینامه از دانشگاه و دریافت مجوز از اداره کل آموزشوپرورش استان به نواحی 1 و 2 آموزشوپرورش ارومیه مراجعه کردند و پس از انتخاب تصادفی مدارس از هر ناحیه، در نهایت کلاسها در هر مدرسه بهطور تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامههای تحقیق برای تکمیل در اختیار دانش آموزان انتخابشده قرار گرفت.