بخشی از مقاله
تاريخچه وزارت راه و ترابري
وزارت راه و ترابري يکي از وزاتخانهها در بيشتر کشورهاست. اين وزارت مسئول اداره امور حمل و نقل زميني، دريايي و هوايي در محدوده داخلي کشور مربوطه و ازتباطات ترابري ميان آن کشور و ديگر کشورهاي جهان است.
تا قبل از جنگ جهاني اول كشور پهناور ايران فاقد راه شوسه بود و از راههاي كاروان رو استفاده مي شد. سال 1299 را مي توان زمان شروع احداث راههاي شوسه دانست. در 11 فروردين 1301 اداره كل طرق و شوارع در وزارت فوائد عامه جهت ساخت و نگهداري راهها تشكيل شد. در 27 اسفند 1308 به موجب قانون مصوب اداره كل طرق و شوارع، بصورت وزارت خانه مستقل بنام
وزارت طرق و شوارع و سپس در سال 1315 با عنوان وزارت راه مأمور احداث و نگهداري راهها گرديد و در سال 1353 به وزارت راه و ترابري تغيير نام يافت. در سال 1362 به لحاظ پهناور بودن استان خراسان اداره كل راه و ترابري جنوب خراسان با هدف نگهداري و توسعه راههاي منطقه جنوب خراسان تشكيل گرديد و در حال حاضر داراي 7 اداره راه و ترابري تابعه و 4535 كيلومتر راه همسنگ و بيش از 8300 كيلومتر راه روستايي مي باشد.
• با نظري گذرا به تاريخ راه در ايران در مي يابيم که از دير باز نقش راه در انتقال ثروت و اعمال حاکميت مورد توجه ايرانيان بوده است و از اين روي راههاي مهمي طي اعصار گذشته احداث شده است که از جمله آنها راه شاهي _ ابرايشم _ شاهراه بزرگ خراسان و راههاي شاه عباسي و راههاي شوسه و راههاي آسفالته قرن حاضر است .
راه شاهي
• يكي از راههاي عمده دوره هخامنشي راه شاهي بوده كه از شوش شروع و به پايتخت ليدي (سرزمين باستاني در آسياي صغير) ختم ميشد و قريب 2683كيلومتر طول داشته ضمن آنكه اين راه از شوش به پرسپوليس و هگمتانه شاخههاي انشعابي نيز داشته است.
راه ابريشم
يكي از مهمترين راههاي بازرگاني دنياي قديم راه ابريشم بوده است كه از مرزهاي شمالغرب چين شروع ميشد و پس از عبور از آسياي مركزي و فلات ايران به بينالنهرين و سوريه رفته و به بندر انطاكيه كنار درياي مغرب يا روم (مديترانه) ميرسيد .
راه ابريشم از راههاي دوره اشكانيان است .
ديوان بريد و دو وظيفه مهم آن
در دوران هخامنشي آنچه كه آشكار است اين است كه جهت نگهداري راهها و تامين ارتباط بين استانها و شهرها و رسانيدن فرامين بستههاي ديواني سازماني بنام ((ديوان بريد)) وجود داشته است كه حول دو وظيفه مهم فعاليت ميكرد.
نگهداري شاه راهها و كاروانسراها و چاپارخانهها در طول راهها و گماردن ماموران ويژه فرستادن كارآگاهان و يا كارشناسان به مناطق مختلف كشور و يا كشورهاي بيگانه براي بدست آوردن اطلاعات مختلف.
ساخت راهها و كاروانسراها
در دوره صفوي بالاخص در حكومت شاه اسماعيل اول و شاه عباس بزرگ دگرگونيهاي زيادي در كشور بوجود آمد.
شاهان صفوي براي استحكام پايههاي حكومت خود و غلبه بر دشمنان به راهها توجه خاصي مبذول داشتند و راهها و كاروانسراهاي بسياري در اين دوره ساخته و يا تغيير يا بازسازي شد.
كاروانسراها يادگاري از تاريخ چند هزار ساله راهسازي ايران
گروه اجتماعي _ هزاران سال است كه انسان ها در
اين سرزمين زندگي مي كنند. انسان ها در روزگاران دور نمي توانستند بي دغدغه در راهي
قدم گذارند كه سخت، ناامن و ناهموار بود.
آنها از كويرهاي سخت مي گذشتند و در
كوهستان هاي صعب العبور قدم برمي داشتند اما با اين همه براي گذران زندگي بر همه
اين مشكلات فائق مي آمدند. راه و راهسازي در ميان ايرانيان چه در دوران باستان و چه
دوره هاي پس از آن همواره يك ضرورت اجتناب ناپذير تلقي شده است. بر همين اساس بايد
علل گرايش ايرانيان را به راه سازي و به تبع آن توسعه و افزايش مهارت آنها در اين
بخش تا اندازه زيادي ناشي از شرايط و ويژگي هاي حاكم بر سرزمين ايران دانست.
ايران كشوري نيمه خشك است و بارندگي در آن بسيار اندك. آبادي ها و شهرها در
فلات ايران از يكديگر دورند. ايرانيان براي پيوند اين آبادي هاي دور از هم تلاش هاي
سازمان يافته بسياري را در حوزه راه سازي انجام دادند و بر همين اساس بود كه در
دوره هخامنشي به دليل اهميت راه سازي سازماني مستقل در اين زمينه مسئوليت داشته و
فعاليت مي كرده است.
ايرانيان در راه سازي از تجربه روميان بسيار سود بردند.
روميان براي نگهداري امپراتوري خود راه هاي خوبي ساختند كه هنوز نيز اين راه ها به
عنوان راه هاي باستاني پا برجا هستند.
روميان بستر راه را در حدود يك متر مي
كندند و از پايين به بالا يك لايه سي سانتي متري بالاشه سنگ و ملات و روي آن لايه
اي به ضخامت نزديك به 25 متر با پاره سنگ، قلوه سنگ مي ساختند روي لايه دوم نيز
لايه ديگري پايين و خرده سنگ به درستي خندق يا گرد و قرار مي گرفت و لايه نهايي راه
را لايه اي به ضخامت 20 سانتي متر شن و ماسه تشكيل مي داد. ايرانيان نيز از اين
شيوه براي راه سازي استفاده كردند اگر چه در دوره ساساني اغلب راه هاي احداث شده در
ايران با اهداف تجاري و درآمدزايي انجام مي شد، اما روند راه سازي پس از ورود اسلام
به ايران تغييرات بسياري به خود ديد.
در دين اسلام، هر فرد مسلمان مكلف در
صورتي كه مستطيع باشد، بايد به زيارت خانه خدا برود. به همين دليل لازم است راهي
براي عبور زائران خانه خدا ساخته شود. در زمان خلافت عباسيان بغداد به لحاظ پايتخت
بودن و مكه به لحاظ قداست و انجام مناسك حج در وضعي قرار داشتند كه مي بايستي راهي
براي ورود به آنها ساخته شود. زيارت خانه خدا در پرتو احداث راه ها آسان شد و
مسافرتي كه از سرزمين هاي شرق به حجاز مي رفتند، از دجله گذشته و از راه هايي كه
احداث آنها را اعراب از ايراني ها فرا گرفته بودند، عبور مي كردند. معروف ترين شاه
راه آن زمان راه بزرگ خراسان بود كه به شرق مي رفت و بغداد را به شهرهاي ماوراء
النهر تا حوالي چين، متصل مي كرد. اين راه از دروازه خراسان در خاور بغداد شروع مي
شد و از صحرا و پل هاي مستحكمي كه بر رودها ساخته بودند، عبور مي كرد تا به «حلوان»
و از آن جا به كوه هاي ايران مي رسيد. اين راه از شهرهاي بزرگ و كوچكي در جهان عبور
مي كرد و در حال حاضر نيز شاه راه بزرگ خراسان همچنان هم راه پستي و چاپاري ايران
است و امروز تهران، نزديك ري، نقطه مركزي اين شاه راه شده است.
پس از انقراض
خلافت عباسيان، چون شهر سلطانيه رونق يافت، مسير جاده ها تغيير كرد. اما اين
تغييرات در مسير راه هاي اساسي تاثير چنداني نداشت. در اين دوره راه هاي مهم بسياري
در سطح كشور ساخته شد. راه هاي ساخته شده در ايالت خوزستان از جمله راه هاي مشهور
اين زمان بودند.
از اهواز راهي بود كه به سمت مغرب به «نهر تيرا» و از آن جا به
«واسط» عراق مي رفت. راه شمالي اهواز به شوشتر مي رسيد و از آن جا از جندي شاپور و
شوش به سمت مغرب و كوه هاي لر و از آن جا به گپايگان و اصفهان مي رفت.
در همين
دوران راه هاي ايالت فارس همه از شيراز منشعب مي شدند و قسمت زيادي از آنها به
سيراف، جزيره كيش و هرمز كه در اين زمان هاي طولاني مهم ترين بنا در خليج فارس
بودند، منتهي مي شد.
راه هاي كرمان در دوره خلافت عباسيان نيز از راه هاي مهم
ايران محسوب مي شوند. در اين دوره از سيرجان تا بردسير كرمان دو روز راه بود و از
«بردسير» تا «زرند» نيز بايد مسافران دو روز زمان طي مي كردند.
در دوره اسلامي
نه تنها راه ها در سطح كشور ايران بسيار گسترش يافت و ايرانيان در روند راه سازي به
تجارب ارزنده اي دست يافته به گونه اي كه شمال به جنوب، شرق و غرب كشور با راه هاي
مختلف و شاهراه هاي بزرگ به هم متصل بود، ايجاد بناهايي با ويژگي هاي گوناگون در
شهر و روستاها و جاده هاي حاشيه كوير و معابر كوهستاني با نام هاي مختلف چون رباط
و
كاروانسرا رواج يافت. عملكردهاي گوناگون كاروانسرا در گذشته موجب شده كه اين مكان
داراي نام هاي متفاوتي چون «كاربات»، «رباط»، «ساباط» و «خان» باشد. اين بناها در
واقع مشابه كاروانسرا بودند اما به لحاظ معماري در برخي جزييات با آن تفاوت پيدا مي
كردند. پيدايش اين گونه بناها را بايد در نياز مبرم كاروان و كاروانيان به حمايت در
طول سفر جست و جو كرد.
اطلاعات موجود در مورد كاروانسراهاي اوايل اسلام اندك
است. سلسله هاي دوره هاي آغازين اسلامي مانند «ساماني»، «آل بويه»، «آل زيار» براي
ايجاد بناهاي عام المنفعه چون كاروان سرا و آب انبار اهميت زيادي قايل بودند و
«رباط چاهه» يا «ماهي» كنار جاده مشهد _ سرخس كه به صورتي بنايي با چهار ايوان بنا
شده، از جمله يادگارهاي آن زمان است. قرن پنجم قمري عصر شكوفايي هنرهاي اسلامي به
ويژه معماري است. ايجاد راه هاي تجاري متعدد و همچنين تامين امنيت جاده ها باعث
رونق روزافزون تجارت و اقتصاد شد و در نتيجه در مسير جاده ها و داخل شهرها براي
آسايش كاروان و كاروانيان، كاروانسراهاي متعدد ساخته شد. شيوه و سبك معماري اين
دوره در احداث بناهايي چون مساجد و كاروانسراها تقريبا يكسان شد.
زيباترين نمونه
كاروان سراهاي اين دوره رباط با كاروانسراي «شرف» در خراسان است كه اكنون به صورت
نيمه ويرانه اي بر جاي مانده است. اين كاروانسرا يادآور زماني است كه جاده خراسان
اهميت بسيار داشت.
افول عباسيان
طومار زندگي عباسيان با همت ايرانيان به
ويژه خواجه نصرالدين طوسي، رياضي دان و منجم ايراني در هم نورديده شد و ايرانيان
توانستند خود را از زير يوغ حكومت عباسيان و تركان نجات دهند، اما با اين همه ديري
نپائيد كه مغولان جاي آنها را گرفتند.
هنوز ملت ايران كمر از زير بار حمله
مغولان نكرده بود كه تيمور بار ديگر به ايران تاخت و پس از جهانگشايي و تسخير سراسر
آسياي مركزي و ايران به فكر نگهداري از راه ها و ايجاد ارتباط بين شهرها افتاد.
چنگيز و تيمور به هيچ وجه در فكر راه سازي نبودند. كار اصلي آن تسخير ممالك و
تاراج اموال مردم بود. به طوري كه «كلاويخو» سفير اسپانيا در دربار تيمور كه در
ايران سياحت هاي بسيار داشته است، نوشته، نسخي از راه سازي در اين دوره نبوده اما
تيموريان در نگهداري از راه ها نهايت كوشش خود را به كار مي بردند.
در هر حال
در دوران پس از خلافت عباسيان ايران همواره در معرض تاخت و تاز مغولان و تيموريان
بود. حكومت هاي بعدي نيز آن چنان درگير مشكلات خود بودند كه توجهي به احداث راه هاي
جديد نداشتند. در اين دوره اگر چه حكومت ها براي احداث راه هاي جديد تلاشي نكردند
اما به دليل اين كه همين حاكمان براي حفظ محدوده حاكميت خود به راه هايي امن و
هموار نياز داشتند، در نگهداري از راه هايي كه عمده آن ساخته حكومت هاي پيشين از
جمله عباسيان بود، همت فراوان به خرج مي دادند.
اولين راه شوسه مهندسيساز
در دوم رمضان 1291هجري قمري جاده تهران – دوشان تپه (كلاه فرنگي) بوسيله ناصرالدين شاه طي مراسمي خاص افتتاح گرديد. اين راه و راه شوسه شاه عبدالعظيم اولين راههايي بودند كه با رعايت مشخصات فني و اصول مهندسي ساخته و به اتمام رسيد.
تشكيل وزارت راه
در سال 1315 وزارت طرق و شوارع با تصويب مجلس شوراي ملي به وزارت راه تغيير نام يافت .
تغيير نام وزارت راه به وزارت راه و ترابري
در تاريخ 16/4/1353 بمنظور اعمال سياست جامع و هماهنگ براي ترابري كشور و توسعه – تجهيز – گسترش – نگاهداري و ايجاد تأسيسات زيربنائي آن با توجه به مقتضيات توسعه اجتماعي – اقتصادي و عمراني و دفاع ملي با قوانين مربوط نام وزارت راه به وزارت راه و ترابري تغيير يافت
تاريخچه وزارتخانه
ساختار و سازمان وزارت راه و ترابري در طول مدتي كه از فعاليت آن ميگذرد به دليل ضرورتهاي ملي به دفعات دچار تغيير و تحول گرديده است. روند اين تحول را ميتوان به دورههاي زير تقسيمبندي نمود:
وزارت فوائد عامه
در سال 1298 هجري قمري و در دوران سلطنت ناصرالدينشاه وزارت فوائد عامه تاسيس شد و امور مربوط بر احداث راه، پل و راهداري برعهده وزارتخانه مذكور گذاشته شد. اين وزارتخانه تدريجا در سالهاي پس از تاسيس به وظائف ديگري مانند تجارت و فلاحت پرداخته كه به همين دليل
بعدها به نام فوائد عامه و تجارت و فلاحت تغيير نام يافته است. هزينههاي راهسازي در اين دوران با اخذ "باج راه" كه در راهدارخانهها گرفته ميشده تامين ميگرديد و اين مبلغ ساليانه از سه ميليون ريال تجاوز نميكرد.
اداره كل طرق و شوارع
از سال 1301 ادارهاي به نام "اداره كل طرق و شوارع" در وزارت فلاحت و تجارت و فوائد عامه به منظور اقدام موثر براي ساختمان راهها، نگهداري و بهرهبرداري تشكيل گرديد.
اداره كل طرق و شوارع، راههاي كشور را به نواحي مختلف تقسيم و مسئوليتي براي اداره امور تعمير و نگهداري آنها معين كرد.
تشكيل وزارت طرق و شوارع
در سال 1308 به موجب قانوني كه از مجلس شوراي ملي گذشت، اداره كل طرق و شوارع به وزارت طرق و شوارع تبديل شد.
با تاسيس وزارت مذكور راهسازي در ايران گسترش يافت و با امكاناتي كه تدريجا فراهم شد برنامهها و پروژههاي راهسازي ادامه پيدا كرد.