بخشی از مقاله

تعريف اسلام

س: اسلام چيست؟

ج: اسلام عبارت است از يك سلسله عقايد و احكام كه پاسخگوي همه نيازهاي بشر، در كليه مراحل زندگي مي‏باشد.

س: بنيانگذار مكتب اسلام كيست؟

ج: اسلام، زاييده فكر بشر نيست. خداوند متعال، اسلام را كامل و بدون كم و كاست، براي جهانيان نازل فرموده است.

س: آيا اسلام مي‏تواند براي هميشه پايدار بماند؟ و در هر زمان و مكان قابل پياده شدن است؟ و بدرد هر ملتي مي‏خورد؟

ج: خداوند متعال، اسلام را طوري قرار داده است كه مي‏تواند در همه اعصار و قرون، در سرتاسر پهنه زمين، دين تمامي ملتهاي جهان باشد.

س: آورنده اسلام كيست؟

ج: خداوند، رسالت اسلام را بر عهده آخرين پيامبرش حضرت محمد (ص) قرار داده است.
س: پيغمبر اسلام در چه زماني مي‏زيسته است؟

ج: چهارده قرن پيش. شش قرن پس از ميلاد مسيح (ع) امسال كه سال١٣٩٩ هجري قمري مطابق با١٩٧٩ ميلادي است. يك هزارو چهارصد و دوازده سال از عمر اسلام مي‏گذرد.
س: دين اسلام با دين عيسي و دين موسي و ديگران چه فرقي دارد؟

ج: اديان آسماني بسيارند. هر ديني متناسب با زمان تشريع خودش بوده است، و هميشه با آمدن دين بعدي، دين قبلي منسوخ مي‏شده است، و اسلام آخرين دين آسماني و آخرين چراغ هدايت بشر است. فرق بين اديان، درست مانند فرق بين مدارج تحصيلي، ابتدائي، متوسطه و دانشگاهي است. جوامع بشري نيز همچنانكه در طي اعصار و قرون، مراحل ترقي و تكامل را مي‏پيموده‏اند، دين كاملتري براي هدايت آنان مي‏آمده است كه با سطح فكر و نوع زندگي آنان متناسب باشد، تا آنكه نوبت به اسلام رسيده است كه دين هميشگي بشر است.

به عبارت ديگر، اديان آسماني در اصل باهم اختلافي ندارند. آنچه اختلاف بين اديان به حساب مي‏آيد، چيزي جز تفاوت بعضي فروع يك دين با دين ديگرنمي تواند باشد كه آن هم مربوط به تغيير روش زندگي و تحول جوامع بشري است.

س: آيا در اسلام تحول و تكاملي وجود دارد؟

ج: اسلام دو جنبه دارد و شامل دو نوع قواعد و قوانين است: اول، قواعد ثابت اسلام، كه تحول در آنها راه ندارد، و اگر تغيير و تبديل پيدا كنند، هلاكت و فساد ببار خواهند آورد، مانند: خوب بودن، راستگوئي و امانت داري، زشت بودن ظلم و بخل، حرام بودن احتكار و قتل، واجب بودن نماز و روزه، لازم بودن، رضايت طرفين در معامله.

دوم، قوانين متحول اسلام، كه قابل تغيير و تبديل هستند، و مبناي تشخيص اين قوانين، يك سلسله قواعد كلي است كه اسلام وضع كرده است و در هر زمان با توجه به تحولات جوامع بشري و پيشرفتهاي علمي و تغيير روش زندگي افراد بشر، حكم اسلام را در باره هرچيز تعيين مي‏كنند.

مثلاً، وقتي وسيله نقليه از چارپا به ارابه، به اتومبيل، به قطار، به هواپيما و به غيره تبديل مي‏شود، يا وسيله روشنائي از شمع به پيه‏سوز، به برق، به انرژي اتمي و به غيره تكامل پيدا مي‏كند، اسلام نه تنها با اين تحول نظر مساعد نشان مي‏دهد، بلكه بشر را براي طي مراحل تكامل زندگي مادي، تشويق نيز مي‏كند.

س: آيا اسلام پاسخگوي همه نيازهاي بشر هست؟ چگونه؟

ج: البته! اسلام، كليه نيازهاي فرد و جامعه را مرتفع مي‏سازد اما، چگونه؟

قرآن كريم و سنت پيغمبر (ص)، دو نوع احكام و مقررات تشريع كرده‏اند:

اول، احكامي كه اختصاص به يك موضوع بخصوص دارد، مانند: حرام بودن شرابخواري.
دوم، احكامي كه عموميت دارد و كليه موارد را شامل مي‏شود، مانند: حرام بودن استعمال هرنوع ماده مست كننده.

س: از كجا مي‏گوئيد اسلام پاسخگوي همه نيازهاي بشري است؟ بسياري پديده‏ها نوظهور هستند كه در قرآن و سنت، حتي نامي از آنها به ميان نيامده است، مانند: بانك و بيمه كه در هنگام نزول قرآن و آغاز رسالت اسلام مردم نام آن را هم نشنيده بودند.
ج: اسلام دين خدا است و مشيت خداوند برآن قرار گرفته است كه تا ابد بشر را بوسيله اين دين هدايت فرمايد، و علم خداوند بر همه چيز احاطه دارد. بنا بر اين، ما معتقديم كه اسلام پاسخگوي همه نيازهاي بشر است، حتي در مورد پديده‏هاي به قول شما نوظهور!


همين دو مثال كه شما ذكر كرديد. اسلام ضمن قوانين كلي، حكم خود را در باره هردوي آنها صادر كرده است. مگر بانك غير از مجموعه خدماتي مانند وام، ضمانت، حواله و از اين قبيل است كه اسلام جزء به جزء، احكام مربوط به آنها را بيان كرده است. بيمه هم، يكي ازمصاديق آيه شريفه قرآن كريم: (الا ان تكون تجارة عن تراض منكم) است، كه هرگونه داد و ستد را با رضايت طرفين صحيح مي‏داند، و مشمول قاعده كلي: (اوفوا بالعقود) است. كه اجراي هرگونه قراردادي را با شرائط مذكور در فقه اسلام واجب مي‏گرداند.
س: انسان، چه احتياجي به اسلام دارد؟

ج: اسلام عبارت است از عقايد و احكام.

اصول عقايد اسلام، حقيقت‏اند، و هركس از حقيقت رو گردان باشد، خرافاتي است. از طرف ديگر، اعتقاد نداشتن به اصول عقايد اسلام، باعث محروميت آدمي از رستگاري آخرت مي‏باشد.

احكام اسلام را اگر كسي گردن ننهد، با دست خود، زندگي دنيايش را خراب‏كرده است، تكليف آخرتش هم كه معلوم است. شريعت اسلام بر همه نظام‏ها و قوانين‏ها برتري دارد قوانين اسلام، همه جا و همه وقت با مراحل مختلف زندگي انسانها قابل تطبيق است. به عبارت ديگر، بايد گفت: خوشبختي براي انسان جز در سايه تعاليم عاليه اسلام، مفهومي ندارد.


س: اولاً، از كجا بفهميم كه غير از اين جهان كه در آن زندگي مي‏كنيم، جهان ديگري هم هست كه آخرت نام دارد و لازمه سعادت انسان در آن جهان، اعتقاد و عمل به اسلام است؟ ثانيا، به چه دليل شريعت اسلام از ديگر نظام‏ها و قوانين بشري بهتر است و با اوضاع و احوال زندگي انسانها سازگارتر است؟

ج: در مورد اينكه، از پس اين جهان كه در آن بسر مي‏بريم جهان ديگري هم هست، دلايل بسياري وجود دارد، و بحث و استدلال پيرامون آن يك رشته از علوم اسلامي بنام علم كلام را تشكيل مي‏دهد. از نظر علوم روز هم تحقيقات روانشناسي در زمينه‏هاي تنويم مغناطيسي و احضار ارواح و غيره، جاودانگي روح را پس از مرگ به اثبات رسانيده است.


اما، اينكه شريعت اسلام از همه نظامهاي حقوقي و قوانين بشري بهتر است، با مقايسه احكام و قوانين اسلام با ديگر سيستم‏هاي حقوقي و قضائي و قوانين ساخته انديشه بشر كه براي رفع نيازهاي گوناگون انسانها تدوين شده‏اند روشن مي‏شود.

بد نيست بدانيد كه دانشمندان غربي، با آنكه مسلمان نبوده‏اند، هركدام با زبان علمي خودشان و با تعبير مخصوص خودشان عظمت اسلام را ستوده‏اند و به برتري آن بر ساير اديان، اعتراف كرده‏اند، از جمله:

برناردشاو مي‏گويد:

(اي كاش اروپا زمامداري مانند محمد مي‏داشت، تا همه دردهاي آن را يكجا درمان كند. محمد را بايد منجي بشريت دانست من معتقدم دين محمد تنها ديني است كه همه شرايط لازم را دارا است، و با همه مراحل گوناگون زندگي سازگار است من پيش بيني مي‏كنم كه اروپاي فردا دين محمد را خواهد پذيرفت. اروپاي امروز هم كم و بيش اسلام را پذيرفته است وه كه دنياي امروز تا چه حد به وجود مردي همانند محمد نيازمند است، كه همه مشكلاتي جهان را حل كند!)

دكتر گرينه فرانسوي مي‏گويد:

(من همه آيات قرآن را كه با علوم طبيعي و بهداشتي و پزشكي كه از آغاز دوران تحصيل خوانده بودم، بررسي كردم و دريافتم كه با شناخت‏هاي علمي جديد، كاملاً انطباق دارد و در ارتباط هستند، من وقتي دريافتم كه محمد بدون آنكه نزد كسي تعليم گرفته يا درس خوانده باشد، بيش از هزاران سال پيش اين سخنان را فرموده است مسلمان شدم. من اطمينان دارم هركس كه در هر رشته‏اي از علوم تخصص دارد، اگر كاري را كه من كردم بكند، يعني آيات قرآن را كه به تخصص وي مربوط مي‏شوند. مورد مطالعه و مقايسه قرار دهد، بي‏ترديد اسلام خواهد آورد. البته اگر خردمندانه و بي‏غرض، در ميدان تحقيق گام گذارد.
ماركس دكتر در فلسفه مي‏گويد:

(محمد نخستين پيامبري است كه همه سخنانش ثبت و ضبط شده است. از اينجا، مي‏توان به موقعيت ممتازي كه محمد دارد پي برد و راستي و درستي و بي‏كم و كاستي احاديث وي را دريافت. اين يك حقيقت مسلم است كه رسالت محمد اين بوده است كه جهانيان را با چكيده معارف اديان گذشته آشنا سازد، و اديان آسماني را جلوه‏اي نوين بخشد. رسالت محمد، تنها قانون تغييرناپذير جهان است و تمامي دستاوردهاي دين محمد با افكار جديد سازگار مي‏آيد).

شيريل رئيس دانشكده حقوق دانشگاه وين مي‏گويد:

(جهان بشريت به خاطر آنكه مردي بزرگ همانند محمد به آن منسوب است، افتخار مي‏كند. وي با آنكه درس نخوانده بود. توانست بيش از چهارده قرن پيش، شريعتي را بنيان نهد كه ما اروپايي‏ها اگر طي دو هزار سال بتوانيم به اوج معارفش راه يابيم خشنود خواهيم شد.

 

دكتر ريسين مورخ مي‏گويد:

(دين محمد از همان نخستين ساعتي كه در زمان پيغمبر ظهور كرد، بر اين نكته تأكيد داشت كه يك دين جهاني است. دين اسلام براي همه نژادهاي بشري آمده است، و با هر سطح فكري سازگار است، و در همه جوامع بشري در هر مرحله‏اي از تمدن كه باشند، قابل پياده شدن است).

فيلسوف كرللس اول مي‏گويد:

(در شرق، قانوني وجود دارد كه محمد فيلسوف عرب، آن را تدوين كرده و پايه‏گذاري كرده است. اگر همه مردم جهان از اين فيلسوف عرب پيروي مي‏كردند، و به قانون وي گردن مي‏نهادند. در سراسر جهان بيش از يك حكومت وجود نمي‏داشت، و حتي دو نفر باهم اختلاف پيدا نمي‏كردند، و كسي بركسي نيازمند نمي‏شد).

س: آمار مسلمانان جهان در حال حاضر چقدر است؟

ج: دقيقا معلوم نيست. آمارهايي كه برخي كتابها و مجلات بدست داده‏اند، رقمي نزديك به هشتصد ميليون (٨٠٠،٠٠٠،٠٠٠) نفر را نشان مي‏دهد.

س: مسلمانان در كجا ساكنند؟

ج: مسلمانان، تقريبا، در همه كشورهاي جهان، پراكنده‏اند و بيشترشان در آسيا و آفريقا بسر مي‏برند.

س: آيا مسلمانان عقيده دارند كه دينشان دين جهاني خواهد گرديد؟

ج: آري، مسلمانان معتقدند كه دينشان دين همه جهانيان خواهد شد و يك نفر غير مسلمان برجاي نخواهد ماند. قرآن كريم وعده فرموده است كه: دين اسلام را بر همه اديان غلبه خواهد داد: (ليظهره علي الدين كله).

در احاديث متواتر از پيغمبر (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است كه در آخرالزمان مردي از دودمان پيغمبر اسلام به نام مهدي ظهور مي‏كند و اسلام را در پهنه زمين، عالمگير مي‏گرداند.
س: نظر اسلام راجع به زندگي دنيا چيست؟ آيا اسلام به جسم توجه دارد يا به روح نظر دارد، يا به هردو؟

ج: نظريه اسلام در باره زندگي و جسم و جان و ماده و روح، در اين آيه شريفه قرآن كريم خلاصه مي‏شود: (و منهم من يقول ربنا آتنا في‏الدنيا حسنة و في‏الآخرة حسنه و قنا عذاب النار اولئك لهم نصيب مما كسبوا) يعني: و بعضي از مردمان سخنشان اين است كه پروردگارا در دنيا به ما نيكي عطا كن، و در آخرت به ما نيكي عطا كن، و ما را از آتش دوزخ نگاهدار. هم اينانند كه بهره كاملي از تلاش خويش مي‏گيرند.

در حديث شريف آمده است: (ليس منا من ترك دنياه لاخرته، و ليس منا من ترك آخرته لدنياه) يعني: از ما نيست كسي كه دنيايش را به خاطر آخرتش ترك گويد، و از ما نيست كسي آخرتش را به خاطر دنيايش ترك گويد!

در حديث ديگر آمده است: (اعمل لدنياك كأنك تعيش ابدا، و اعمل لآخرتك كأنك تموت غدا) يعني: براي دنيايت چنان بكوش و تلاش كن كه گويي تا ابد زنده خواهي ماند، و براي آخرتت چنان بكوش و تلاش كن كه گويي فردا خواهي مرد!

حكومت اسلامي

ج: البته اسلام هم دين است و هم برنامه زندگي. بنا بر اين تمام مسائلي را كه انسان با آن سر و كار دارد، بيان كرده و راه درست هركاري را نشان داده است.

س: حكومت در اسلام چه شكلي دارد؟

ج: بيان كيفيت حكومت اسلامي، نياز به تأليفي جداگانه دارد. ما در اينجا فقط به سه سؤال اصلي در اين زمينه پاسخ مي‏گوييم:

١ ـ بالاترين مرجع حكومت اسلامي كيست؟

٢ ـ حكومت در اسلام چه كيفيتي دارد؟

٣ ـ نظام حكومت اسلامي چه ضوابطي دارد؟

س: عالي‏ترين مرجع حكومتهاي اسلامي كيست؟

ج: عالي‏ترين مقام حكومت اسلامي بايد واجد شرايط زير باشد:

ـ بالغ و عاقل باشد.ـ آزاد باشد.ـ مرد باشد.ـ حلالزاده باشد.ـ مؤمن به اسلام باشد.ـ در امور دين و دنيا مطلع و صاحب نظر باشد.ـ عادل باشد.

بعضي از فقهاي اسلام اين شرط را هم افزوده‏اند كه بايد از همه معاصرانش اعلم باشد.


س: حكومت در اسلام چه كيفيتي دارد؟

ج: حكومت در اسلام يك حكومت ديني و دنيوي باهم است. به اين معني كه در حكومت اسلامي، حاكم بنام خدا حكومت مي‏كند نه بعنوان شخص خودش، نه بنام ملت، نه بنام اشراف و اعيان مملكت.

چنين حكومتي داراي اين امتيازات است:

١ ـ از نظر اطاعت از دولت، مردم به هيچ وجه دچار ترديد و سرگرداني نيستند. رهبري ديني، سياسي، اجتماعي و... همه در يك نقطه متمركز شده‏اند، و شخص حاكم شاخص دنيا و دين هردو مي‏باشد.

٢ ـ براي حاكم امكان كج روي وجود ندارد. به مجرد آنكه دست از پاي خطا كند فوراً رسوا مي‏شود. زيرا قوانين ديني تغيير و تبديل و تعديل و تفسير بر نمي‏دارند و حاكم هم ناچار است عيناً مطابق احكام شرع عمل كند.

٣ ـ روابط صميمانه مردم با حكومت، سبب مي‏شود كه مردم از هر حيث با دولت همكاري كنند. مردم فطرتاً به تدين تمايل دارند. حتي كساني كه متدين هم نيستند به مظاهر دين ابراز علاقه مي‏كنند. درست است كه ايمان ندارند اما گوهر اصلي دين بالاخره در وجودشان هست. دين اصولاً عبارت است از روش زندگي. اگر دين و دنيا يك جا جمع شوند، كيست كه به آن اظهار علاقه نكند.

٤ ـ حكومت اسلامي بقا و دوام دارد زيرا، قدرت روحاني و معنوي دوامش به مراتب بيشتر از قدرت اجتماعي است.

س: نظام حكومت اسلامي چه ضوابطي دارد؟

ج: در پاسخ اين سئوال با توجه به لزوم اختصار، فقط به بيان بعضي ضوابط و پايه‏هاي حكومت اسلامي مي‏پردازيم به اين ترتيب:

١ ـ قضاوت در اسلام.

٢ ـ ارتش در اسلام.٣ ـ ماليات در اسلام.

٤ ـ آزادي در اسلام.

٥ ـ مشكلات اجتماعي در اسلام.

٦ ـ ترقي و تكامل جامعه در اسلام.

سه اصل اول، پايه‏هاي موجوديت هر ملت و دولتي است. قضاوت ستون عدالت، ارتش قوه قاهره براي دفع دشمنان و ماليات براي تأمين هزينه تشكيلات دادگستري و ارتش و ديگر نيازمنديهاي مملكت.

اصول٤ و٥ و٦ با يكديگر موجبات ترقي و تعالي جامعه و رفاه مردم را فراهم مي‏سازد.
س: قضاوت در اسلام چگونه است؟

ج: ساده و سريع و رايگان. يك نفر قاضي يا حاكم شرع، به تمام مسائل حقوقي و قضائي و كيفري يك شهر بزرگ رسيدگي مي‏كند خيلي ساده و بي‏تكلف و بدون درخواست پول و عوارض و غيره.

به مجرد آنكه طرفين دعوا در حضور قاضي روبروي يك ديگر مي‏ايستند، قاضي ازمدعي مي‏پرسد: آيا دليل و مدركي داري؟ اگر داشته باشد حكم به نفع او صادر مي‏شود، اما اگر دليل نداشته باشد حكم به نفع طرف مقابلش داده مي‏شود.

و به مجرد صدور حكم قاضي، همه چيز تمام مي‏شود.

به همين جهت است كه در تاريخ صدر اسلام مي‏بينيم، كليه امور حقوقي و قضائي و كيفري شهر بسيار بزرگي مانند كوفه را در حدود نيم قرن فقط يك قاضي اداره مي‏كند.
س: ارتش در اسلام چگونه است؟

ج: ارتش اسلامي چنانكه از ادله مختلف استنباط مي‏شود همگاني است و اختياري، و هيچگونه تشكيلات اضافي ندارد.

براي آموزش نظامي، حاكم ميدانهايي را خارج از شهر معين مي‏كند، آلات و ادوات جنگي را فراهم مي‏آورد و مردم را به آموزش و تمرين فنون جنگي تشويق مي‏كند. ناگفته پيدا است كه مردم به چنين تمريني رغبت نشان مي‏دهند زيرا اولاً، عموميت دارد. ثانيا، هيچكس را به سربازي اجباري نمي‏برند. داوطلبان هم فقط چند ساعت در شبانه روز به فراگيري فنون جنگي مي‏پردازند و بقيه وقتشان را به زندگي شان مي‏رسند.

بودجه سازماندهي و بسيج تداركات ارتش بر دوش دولت نيست، دولت فقط وسائل اوليه و ادوات جنگي را فراهم مي‏كند، و بقيه تجهيزات بعهده خود مسلمانان است. ارتش در اسلام بيش از هرچيز شبيه يك تيم ورزشي است.

س: ماليات در اسلام چگونه است؟

ج: ماليات اسلامي منحصر است به خمس و زكات و جزيه و خراج. و دولت اسلامي كليه تشكيلات خود را با همين وجوهي كه بيت‏المال مي‏رسد، به بهترين وجه اداره مي‏كند. تشكيلات دولتي در اسلام بي‏اندازه ساده است از اين رو، دولت اسلامي مانند دولتهاي غير اسلامي و طاغوتي نياز آنچناني به پول ندارد، و به همين خاطر است كه هم مردم در سايه حكومت اسلامي خوشبختند و ماليات هنگفتي نمي‏پردازند، و هم دولت وضع مرتبي دارد و هميشه سبكبار است.

س: آزادي در اسلام چگونه است؟

ج: وقتي تشكيلات دولتي در اسلام بي‏نهايت ساده باشد، طبعاً، همه‏گونه آزادي براي مردم تضمين مي‏شود. كشاورزي، بازرگاني، حرفه و صنعت، مسافرت، ساختمان، اقامت، تصرف زمينهاي مباح و غيره هيچ قيد و شرطي ندارد. ماليات و عوارض وجود ندارد، كار اجباري و بيگاري ـ مانند نظام وظيفه ـ وجود ندارد، نيازمنديهاي مردم به ساده‏ترين شكل مرتفع مي‏شود،

قضاوت فوق‏العاده ساده انجام مي‏گيرد، خريد و فروش و قرارداد رهن و اجاره و امثال آن به سرعت صورت مي‏پذيرد، همه مراسم و تشريفات خريد و فروش‏هاي مهم در همين خلاصه مي‏شود كه فروشنده مي‏گويد: فروختم و خريدار مي‏گويد: خريدم و يك كاغذ عادي نوشته مي‏شود و دو شاهد آن را امضاء مي‏كنند.

س: اسلام مشكلات اجتماعي را چگونه حل مي‏كند؟

ج: اولاً، اسلام فقط مشكلات اساسي را بعنوان مشكل مي‏شناسد.

ثانياً، اسلام هيچگونه مالياتي بر كالا و كار وضع نمي‏كند.

ثالثاً، تشكيلات دولتي بسيار ساده و محدود است. از اين رو به مجرد آنكه حكومت اسلامي در منطقه‏اي برقرار شود بسياري از مشكلات موجود در جوامع بشري امروزي، خودبخود مرتفع مي‏گردد و تنها مشكلات اساسي و اوليه باقي مي‏ماند. گرفتاريهاي روزمره دولت هم عبارت است از تعدادي مرافعات از قبيل درگيري بر سر مالكيت يك خانه، معدودي جنايات از قبيل دزدي و گاهي قتل و چند فقره خلاف قانون مانند شرابخواري. اين مشكلات را هم اسلام به سرعت هرچه تمامتر حل مي‏كند

و نمي‏گذارد بصورت مسئله در آيند. مرافعه‏ها بسرعت پايان مي‏پذيرند. يك نفر قاضي براي يك شهر بزرگ كفايت مي‏كند. قاضي شخصاً دعواها را فيصله مي‏دهد، امور ايتام و اوقاف و غيره را رأساً سرپرستي مي‏كند، برخريد و فروش‏ها و كليه معاملات ديگر نظارت مي‏كند و فقط يك نفر مجري حدود اسلامي دارد كه حدود اسلام را اجرا مي‏كند. زندان در دولت اسلامي بسيار محدود است. بي‏مبالغه، مي‏توان گفت دولت اسلامي مشكلي ندارد. و پرواضح است كه وقتي مشكلات اجتماعي از جامعه‏اي رخت بربندد، مردم با خيال راحت به كارهاي روزمره و گرفتاريهاي زندگي خودشان مي‏پردازند.

س: اسلام، چگونه يك جامعه مترقي مي‏سازد؟

ج: نظام حكومتي اسلام با استفاده از سه رمز، ترقي و تكامل ملت مسلمان را به اوج پيشرفتهاي مادي و معنوي مي‏رساند:

١ ـ سادگي تشكيلات.

٢ ـ تشويق.

٣ ـ تعاون.

١ ـ سادگي تشكيلات: تاريخ نويسان آمار كارمندان را در دولت‏هاي اسلامي به دست داده‏اند. بر اساس اين آمارها، نسبت تعداد كارمندان دولت به جمعيت كشورهاي اسلامي٥٠ نفر در يك ميليون نفر است (يعني: نيم درصد)! اسلام بسياري از تشكيلات و تجهيزات دولتهاي امروزي را قبول ندارد. تشكيلات دولتي اسلام گرفتاريهاي مردم را با كمال سادگي و در اسرع وقت فيصله مي‏دهند

. در مديريت اسلامي، سازمانهاي گوناگون و طول و تفصيل وجود ندارد كه كارمندان بسياري بخواهد، بيشتر كارها به خود مردم واگذار مي‏شود. حكومت اسلامي چون از استبداد بدور است، تشكيلات و تجهيزات فراوان هم لازم ندارد. حكومت اسلامي نيازي به اين ندارد كه هم بار دولت را سنگين كند و هم در كارهاي مردم دخالت بيجا بكند.

٢ ـ تشويق: اسلام بصورت بي‏نظيري مردم را به علم و عمل تشويق مي‏كند، و دانش جويي را بر هر فرد مسلمان فيض مي‏گرداند، و ثواب اخروي عالم با عمل را بي‏حساب مي‏داند. مسلمانان از دو نيروي پيش برنده برخوردارند: يكي نيروي دنيوي و مادي كه ديگران هم كم و بيش دارند، دوم، نيروي ديني و معنوي كه ديگران از آن محرومند، خداوند سبحان مي‏فرمايد: (و ترجون من الله مالا يرجون).

٣ ـ تعاون: دولت اسلامي با مردم همكاري مستقيم دارد. دولت اسلامي و ملت مسلمان دست در دست يكديگر جامعه را به پيش مي‏برند. يكي از سفارش‏هاي مولاي متقيان امير مؤمنان (ع) به مالك اشتر در فرمان معروف آن حضرت به مناسبت تفويض فرمانداري مصر به مالك در همين زمينه است.

بديهي است، وقتي جامعه‏اي در پرتو اسلام، اين چنين زمينه براي ترقي و تعالي داشته باشد، جامعه اسلامي بصورتي باور نكردني مراحل پيشرفت مادي و معنوي را مي‏پيمايد.
اين بود، مختصري در باره اسلام و سياست و ما در كتاب جداگانه‏اي به تفصيل در اين باب، به بحث و بررسي پرداخته‏ايم.

س: عبادات يعني چه؟

ج: عبادات اعمالي است كه اسلام بر مردم واجب گردانيده است كه با قصد قربت بايد انجام بدهند.

س: قصد قربت يعني چه؟

ج: قصد قربت به اين معناست كه نيت انسان بايد اين باشد كه عمل را براي خداوند سبحان انجام مي‏دهد، و فرق بين عبادات با ديگر واجبات همين است، عبادت بدون قصد قربت صحيح نيست و قبول نمي‏شود. اما، واجبات ديگر بدون قصد قربت نيز انجام مي‏پذيرد و شخص وظيفه‏اش را انجام داده است.

س: مثالي بزنيد.

ج: مثلاً، نماز عبادت است و بدون قصد قربت مفهومي ندارد و صحيح نيست. اما پاك كردن لباس عبادت نيست و بدون قصد قربت هم انجام مي‏گيرد.

س: چرا در صحت و قبولي عبادت قصد قربت شرط است؟

ج: اولاً تا عمل براي خدا انجام نگيرد، اطاعت خداوند محسوب نمي‏شود و مفهوم عبادت، جز اطاعت خدا چيز ديگري نيست ثانيا، وقتي انسان در حال عبادت دائما بياد خداوند باشد و متوجه باشد كه در پيشگاه خداوند بزرگ و شنوا و بينا قرار دارد، كم كم به ياد خدا بودن و توجه به عظمت پروردگار جهانيان جزو طبيعت او مي‏شود و صفات و اخلاق پسنديده را يك به يك دارا مي‏شود، و رفته رفته اگر اخلاق زشت و صفت ناپسندي هم دارد، كنار مي‏گذارد.

س: عبادات اسلام كدامند؟

ج: در اينجا، در باره شش فقره از عبادات اسلام صحبت مي‏كنيم و بطور اختصار راجع به هريك توضيحي مي‏دهم، و از آنجا كه مبناي اين كتاب فقط معرفي اسلام است، به ذكر فلسفه و علت تشريع عبادات نمي‏پردازيم. اين موضوعات را در كتاب (عبادات الاسلام) به تفصيل مورد بررسي قرار داده‏ايم.

س: نماز چند نوع است؟

ج: دونوع: نماز واجب و نماز مستحب.

س: نمازهاي واجب كدامند؟

ج: نمازهاي واجب كه در مدت شبانه روز بر هر مسلماني واجب است كه بخواند، عبارتند از:
ـ نماز صبح: دو ركعت كه وقت آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب.

ـ نماز ظهر: چهار ركعت وقت آن از لحظه‏اي كه خورشيد از وسط آسمان هر منطقه‏اي عبور مي‏كند، تا نزديك غروب آفتاب.

ـ نماز عصر: چهار ركعت وقت آن بعد از نماز ظهر، تا غروب آفتاب.

ـ نماز مغرب: سه ركعت وقت آن از مغرب ـ تقريبا يك ربع ساعت بعد از غروب آفتاب، كه سرخي نور آفتاب از وسط آسمان كنار مي‏رود ـ تا نزديك نيمه شب.

ـ نماز عشاء: چهار ركعت. وقت: بعد از نماز مغرب تا نيمه شب.

س: آيا نماز مسافر با نماز غير مسافر فرق دارد؟

ج: آري. نماز در سفر شكسته مي‏شود، به اين معني كه نمازهاي ظهر و عصر و عشاء كه چهار ركعتي هستند، مانند نماز صبح دو ركعتي مي‏شوند.

س: ترتيب خواندن نماز چگونه است؟

ج: ترتيب خواندن نماز دو ركعتي از اين قرار است.

ـ اول، نيت مي‏كنيم به اين معني كه توجه داريم چه نمازي مي‏خواهيم بخوانيم و متوجه هستيم كه نماز را محض اطاعت فرمان پروردگار و بقصد قربت مي‏خوانيم.
ـ تكبيرةالاحرام مي‏گوييم، يعني با دقت و بطور صحيح مي‏گوييم: ( الله اكبر).
ـ در حاليكه كاملاً ايستاده‏ايم و بدنمان بي‏حركت و آرام است، حمد و سوره را مي‏خوانيم.
ـ بعد به ركوع مي‏رويم و ذكر ركوع را مي‏گوييم.

ـ بعد از ركوع بر مي‏خيزيم و دوباره مي‏ايستيم.

ـ به سجده مي‏رويم و ذكر سجده را مي‏گوييم و بعد، مي‏نشينيم.

ـ دوباره به همين ترتيب به سجده مي‏رويم و ذكر سجده را مي‏گوييم و بار ديگر مي‏نشينيم.
تا اينجا ركعت اول نماز بپايان رسيده است.

ـ براي شروع ركعت دوم دوباره بر مي‏خيزيم و مي‏ايستيم، حمد و سوره را مي‏خوانيم و اگر بخواهيم دو دست را پيش روي مي‏گيريم و دعائي مي‏خوانيم كه اين كار قنوت ناميده مي‏شود و مستحب است.

ـ بعد بركوع مي‏رويم و دو سجده بجا مي‏آوريم و مي‏نشينيم.

ـ تشهد مي‏خوانيم.

اگر نماز دو ركعتي باشد تا همين جا تمام مي‏شود و فقط بايد سلام نماز را بگوييم، اما اگر نماز سه ركعتي يا چهار ركعتي باشد، بايد براي ركعت بعدي برخيزيم و تسبيحات اربعه بخوانيم، تفاوت ركعتهاي سوم و چهارم با دو ركعت اول و دوم، در اين است كه بجاي حمد و سوره بايد تسبيحات اربعه خوانده شود. البته مي‏توانيم بجاي تسبيحات اربعه فقط يك سوره حمد بخوانيم.

س: شرائط صحت نماز چيست؟

ج: شرائط درست بودن نماز عبارتند از:

ـ رو به قبله ايستادن.

ـ پاك بودن لباس و بدن و محل سجده.

ـ طهارت داشتن يعني با وضو يا غسل يا تيمم بودن.

ـ حرام و غصبي نبودن لباس نمازگزار و مكان نماز.

ـ در حال نماز كاري كه نماز را باطل نمي‏كند انجام ندهد، مانند: خنديدن و روي از قبله برگردانيدن.
س: غير از نمازهاي يوميه، آيا در اسلام نماز واجب ديگري هم داريم؟

ج: آري، نمازهاي واجب ديگر عبارتند از:

ـ نماز ميت.

ـ نماز آيات.

ـ نماز طواف.

ـ نماز قضاي ميت، اگر بركسي واجب شود.

ـ نمازي كه با نذر واجب شده باشد.

هريك از اين نمازهاي واجب، كيفيت و خصوصيت و آداب ويژه‏اي دارد كه در فقه اسلام به تفصيل مورد بررسي قرار گرفته است.

س: نمازهاي مستحبي كدامند؟

ج: نمازهاي مستحبي بسيار زيادند. از جمله:

ـ نمازهاي نافله شبانه روز.

ـ نمازهاي مستحبي ماه رمضان.

ـ نمازهاي مستحبي اعياد ديني و روزهاي مهم مذهبي.

ـ نمازهائي كه از پيغمبر اكرم (ص) و امامان (ع) وارد شده كه اين نمازهاي مستحب را مي‏خوانده‏اند، و هر نمازي بنام يكي از آنان ناميده شده است.

ـ نماز زيارت، نماز استسقاء و نماز خوف.

س: روزه چيست؟

ج: روزه داشتن يك روز عبارت است از خود داري از مفطرات از طلوع فجر تا مغرب.
س: روزه چند نوع است:

ج: چهار نوع:

١ ـ روزه واجب، مانند روزه ماه رمضان.

٢ ـ روزه مستحب، مانند روزه ماه رجب.

٣ ـ روزه مكروه، مانند روزه روز عاشورا.

٤ ـ روزه حرام، مانند روزه عيد فطر و عيد قربان.

س: در ماه رمضان چند روز بايد روزه گرفت؟

ج: تمام ماه رمضان را كه ماه نهم سال قمري است، بايد روزه گرفت.

س: مفطرات روزه كه گفتيد روزه دار بايد از آنها خودداري كند كدامند؟
ج: مفطرات روزه ده چيز است:

١ و ٢ ـ خوردن و آشاميدن.

٣ و ٤ ـ جماع و استمناء

٥ ـ تا طلوع فجر به حالت جنابت (و حيض و نفاس) باقي ماندن.

٦ ـ اماله با مايعات.

٧ ـ غبار غليط به حلق رسانيد.

٨ ـ سرزير آب فرو كردن.

٩ ـ قي كردن.

١٠ ـ عمداً، به خدا و رسول و امامان دروغ بستن.

س: اگر كسي عمداً يك روز از ماه رمضان را روزه نگيرد. چه بايد بكند؟

ج: اولاً، يك روز، روزه قضا بجاي آن بايد بگيرد.

ثانياً، يكي از سه كفاره زير را بدهد.

ـ يا دو ماه پي در پي روزه بگيرد.

ـ يا شصت نفر مسكين را خوراك دهد.

ـ و يا يك برده مؤمن را آزاد كند.

ثالثاً، حاكم شرع به خاطر جرمي كه مرتكب شده است او را تاديب مي‏كند.

س: خمس چيست؟

ج: خمس عبارت است از اينكه انسان يك پنجم يعني صدي بيست از در آمدش را در راه خدا بدهد.

س: خمس به چه درآمدها و دارائي‏هائي تعلق مي‏گيرد؟

ج: به هفت چيز:

١ ـ غنيمت‏هاي جنگي.

٢ ـ آنچه از غواصي در دريا بدست مي‏آيد.

٣ ـ معادن

٤ ـ سود سرمايه و در آمد مستغلات و منفعت كسب.

٥ ـ زميني كه كافر ذمي از مسلمان مي‏خرد.

٦ ـ مال حلال مخلوط به حرام.

٧ ـ گنج.

س: خمس به چه كسي بايد پرداخت شود؟

ج: به حاكم شرع بايد پرداخت شود، تا هر طور صلاح ببيند براي مصارف مورد نياز مسلمانان هزينه كند، و به يتيمان و فقيران و در راه ماندگان از سادات و ذريّه پيغمبر اكرم (ص) داده شود.

س: زكات از چه مالي بايد داده شود؟

ج: از٩ چيز:

١ و ٢ و ٣ ـ گاو، گوسفند و شتر.

٤ و ٥ و ٦ و ٧ ـ خرما و كشمش و گندم و جو.

٨ و ٩ ـ طلا و نقره.

پرداختن زكات از اموالي كه ذكر شد واجب است. دادن زكات از اموال ديگر نيز مانند مستغلات و املاك و سرمايه تجارت مستحب است.

س: زكات به چه كساني داده مي‏شود؟

ج: به هشت طبقه:

١ و ٢ ـ فقرا و مساكين (مسكين كسي را گويند كه وضعش از فقير بدتر باشد).

٣ ـ عاملان وصول زكاة.

٤ ـ تامين منافع و مصالح ديني و دنيوي مسلمانان (في سبيل‏ الله).

٥ ـ بدهكاراني كه نمي‏توانند بدهي خود را بپردازند.

٦ ـ مسافران در راه مانده كه از عهده هزينه بازگشت به وطن بر نمي‏آيند.
٧ ـ كافران كه به خاطر دلجويي و جلب محبت آنان بخشي از زكات به آنان تعلق مي‏گيرد و سبب مي‏شود كه از منافع مسلمانان دفاع كنند.

٨ ـ بردگان زرخريدي كه در سختي بسر مي‏برند، از محل زكات خريداري و آزاد مي‏شود.
س: جهاد چيست؟

ج: جهاد عبارت است از جنگ و كارزار در راه خدا.

س: هدف از جهاد چيست؟

ج: دو چيز:

١ ـ رهايي بخشيدن مردم از دام خرافات در عقيده و عمل.

٢ ـ رهايي دادن ستمديدگان از چنگال ستمكاران.

س: آيا اسلام، بدون مقدمه به جنگ كفار مي‏رود؟

ج: نه، اهل كتاب را نخست ميان اسلام آوردن و جزيه دادن و جنگ مخيرشان مي‏گرداند و اگر اسلام يا جزيه را نپذيرفتند، آن وقت مي‏جنگد، غير اهل كتاب را هم ابتدا به آنان پيشنهاد مي‏كنند كه اسلام بياورند و اگر نپذيرفتند، آنگاه با آنان كارزار مي‏كند.
س: اهل كتاب چه كساني هستند؟

ج: يهود و نصاري و مجوس كه داراي كتاب آسماني بوده‏اند.

س: غير اهل كتاب چه كساني هستند؟

ج: ديگر فرقه‏هاي كفار، مانند بت‏پرستان و غيره.

س: جزيه چيست؟

ج: جزيه، مقدار كمي از دارايي افراد است كه از اهل كتاب در برابر حمايت مسلمانان از آنان به دولت اسلامي پرداخت مي‏شود.

اهل كتاب وقتي جزيه مقرر را بپردازند در برگزاري مراسم ديني شان آزاد هستند، واز دادن زكات و خمس نيز معاف اند.

س: بهتر نبود كه با اهل كتاب عيناً مانند مسلمانان رفتار شود؟ اين تبعيض بخاطر چيست؟
ج: درست بعكس، هيچ نوع تبعيضي در كار نيست. در حكومت اسلامي حقوق اهل كتاب بيش از هر نظام ديگري محفوظ است. شما به موازين حقوقي اسلام كه به حقوق اهل كتاب مربوط مي‏شود بنگريد:

١ ـ اهل كتاب، يك تبعه دولت اسلامي است و با مسلمانان هيچ فرقي ندارد.

٢ ـ خون و مال و حيثيت اهل كتاب محترم است، عيناً مانند مسلمانان.

٣ ـ اهل كتاب مانند مسلمانان حق دارند مراسم مذهبي خودشان را اجرا كنند.

٤ ـ در مورد گرفتاريهاي حقوقي و قضائي، اهل كتاب اگر بخواهند مي‏توانند به دادگاههاي اسلامي مراجعه كنند وگرنه به قضات خودشان.

٥ ـ اهل كتاب جزيه مي‏دهند و ماليات نمي‏دهند مسلمانان ماليات (خمس و زكات) مي‏دهند و جزيه نمي‏دهند.

بنا براين، در حكومت اسلامي چه فشاري به اهل كتاب وارد مي‏آيد؟

س: اگر اينطور است پس چرا مسلمانان بااهل كتاب مي‏جنگند؟

ج: اگر جنگي بوده است با حكومتهاي ستمگر و سفاك آنان بوده است نه با خود اهل كتاب. از اين رو مي‏بينيم مردم اين مناطقي كه مورد حمله اسلام قرار مي‏گرفته‏اند، با آغوش باز به استقبال مسلمانان ‏آمده، و آنان را نجات دهنده. خودشان از يوغ ستم و ظلم فرمانروايانشان ‏دانسته‏اند. تاريخ بهترين گواه براين مدعا است. در مورد غير اهل كتاب هم همينطور بوده است. هدف اصلي جنگ مسلمانان با غير مسلمانان به اهتزاز در آوردن پرچم اسلام و ريشه كن كردن نفوذ استعمارگران و ساقط كردن زورگويان و فرمانرواياني

كه بازور و تهديد بر مردم حكومت مي‏كنند.

س: حج چيست؟

ج: حج، عبارت است از رفتن به شهر مكه واقع در عربستان به منظور انجام مناسك زيارت خانه خدا.

س: حج برچه كسي واجب است؟

ج: برهركس كه مستطيع باشد. يعني بتواند مخارج سفر حج را از دارايي خود بدهد و پس از انجام سفر حج به تهيدستي و سختي معيشت دچار نگردد.

س: حج چند بار در عمر انسان واجب مي‏شود؟

ج: فقط يك بار.

س: حج مستحب هم داريم؟

ج: حج بيت‏ الله براي كسي كه مستطيع نيست، در صورتي كه بخواهد به زحمت به حج برود مستحب است. همچنين براي كسي كه سفر حج واجبش را رفته است براي بار دوم به بعد مستحب است.

س: اعمال حج را شرح دهيد.

ج: حج به دو قسم تقسيم مي‏شود: عمره و حج.

عمره عبارت است از:

١ ـ احرام بستن از محل ميقات.

٢ ـ هفت شوط طواف دور خانه خدا، كعبه معظمه.

٣ ـ دو ركعت نماز طواف در مقام ابراهيم (ع).

٤ ـ هفت مرتبه سعي بين صفا و مروه.

٥ ـ تقصير، يعني قسمتي از موي سر يا ناخن را چيدن.

اعمال و مناسك حج عبارتند از:

١ ـ احرام در مكه.

٢ ـ وقوف در عرفات، روز نهم ذي‏الحجه.

٣ ـ وقوف در مشعرالحرام، شب دهم ذي‏الحجه.

٤ ـ رفتن از مشعرالحرام به طرف صحراي مني روز دهم ذي‏الحجه (عيد قربان).

٥ ـ رمي جمره عقبه با هفت سنگريزه روز عيد قربان.

٦ ـ قرباني كردن شتر يا گاو يا گوسفند.

٧ ـ تراشيدن سر يا تقصير.

٨ ـ هفت شوط طواف كعبه به عنوان زيارت خانه خدا.

٩ ـ دو ركعت طواف، در مقام ابراهيم (ع).

١٠ ـ هفت مرتبه سعي بين صفا و مروه.

١١ ـ هفت دور طواف نساء.

١٢ ـ دو ركعت نماز طواف نساء، در مقام ابراهيم (ع).

١٣ ـ ماندن شب يازدهم و شب دوازدهم و شب سيزدهم ذي‏الحجه در مني.

١٤ ـ رمي جمرات سه گانه در مني، هريك را با هفت سنگريزه، در روزهاي يازدهم و دوازدهم و در صورتي كه شب سيزدهم را بماند سيزدهم ذي‏الحجه.

س: حج را چه وقت بايد بجاي آورد؟

ج: در ماههاي حج كه عبارتند از: شوال، ذي‏القعده و ذي‏الحجه كه مناسك حج فقط در ماه ذي‏الحجه انجام مي‏گيرد.

س: عمره مفرده چيست؟

ج: عمره مفرده را در تمام اوقات سال مي‏توان بجاي آورد. اين عمره با عمره‏اي كه بعنوان قسمتي از مناسك حج ذكر كرديم تفاوتي ندارد جز اينكه در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء هم جزو مراسم آنست.

س: فايده حج چيست؟

ج: حج فوايد بسياري دارد، از جمله:

١ ـ فوايد سياسي: حج موجب وحدت مسلمانان و نشان داده شدن قدرتشان به جهانيان و واهمه كردن دشمنان اسلام از شوكت و اتحاد مسلمانان مي‏شود.

٢ ـ فوايد اقتصادي: حج باعث مي‏شود ثروتها در اطراف و اكناف جهان اسلام انباشته نشود و از اين سوي جهان به آن سوي جهان برده شود و تجارت رونق گيرد.

٣ ـ فوايد معنوي: سفر حج بهتر از هر سفر ديگري غم و اندوه را از دل مي‏زدايد، و افسردگي را از بين مي‏برد، و آرامش و اطمينان خاطر براي انسان به ارمغان مي‏آورد.
٤ ـ فوايد اجتماعي: حج موجب مي‏شود كه مسلمانان يك ديگر را بشناسند و چند روزي ملتهاي مختلف مسلمان از نژادهاي گوناگون در كنار يكديگر بسر برند و از نزديك با اوضاع و احوال و مشكلات يكديگر آگاه شوند.

٥ ـ فوايد عبادتي: طواف كعبه، سعي صفا و مروه، نماز وقوف در عرفات و مشعرالحرام و مني و غيره، همه عبادت است و انسان را به خداي جهانيان و كردگار عالميان نزديك مي‏كند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید