بخشی از مقاله
چکیده:
چنانچه که تاریخ گویای آن است، بی شک تمدن اسلامی فصل نویی در میان تمدن های پیش از خود ایجاد نموده است؛ آنچه در میان اقوام و ملل پیش اسلام مرسوم و معمول تلقی می شد نگاه فرودست انگارانه آنان به زنان بود؛ اما نگرش توحیدی و معنوی اسلام در ر زنان که نیمی از جامعه می باشند را فراهم آورد. اسلام زن را مانند مردان مخاطب خطابات خود قرار داده است. زن و مرد را در انسانیت، در تلاش برای کسب علم و دانش و رسیدن به کمال در مقابل جامعه مسئول دانسته است.
مقدمه:
این که اسلام دینی تمدن ساز و مکتبی همراه و همگام با فرازو نشیبهای تاریخی بوده است جای بحث و گفت و گو نیست؛ مشخص و مبرهن است که این مکتب وحیانی بدون شیوه و روش کاربردی تا کنون دوامی نمی داشت. نگاه این دین آسمانی در کشاکش نزاع های تاریخی و فرهنگی به مسئله زنان در اجتماع بسیار حائز اهمیت است چرا که زنان نیز بخش عظیمی از پیروان این دین را تشکیل می دهد. در این مقاله سعی بر کشف این نگاه اسلامی در خصوص زنان می باشد و اینکه چگونه می توان دریافت که این دین آسمانی با گذشت سالهای بسیار در خصوص زنان جهت تحقق جهان شهر معنوی دارای ایده و نظر می باشد. لذا در ابتدا به بررسی تمدن اسلامی پرداخته و درادامه به ویژگی های این تمدن و جایگاه زن در آن نگاهی اجمالی افکنده ایم.
-1 تمدن اسلامی:
از جهت گستردگی و وسعت در ابتدا تمدن اسلام شامل اعراب، سپس پارس و ترکها بودند سپس هند و آفریقا جزو مهمترین مراکز تمدن اسلامی شدند و به مرور مراکز اسلامی به چین و مالزیا گسترش پیدا کرد. - Qadar Bakhsh Baloch,. Pakistan - لذا از مجموع تحقیقات مرتبط به شرق که در غرب انجام شده است، حجم زیادی به مطالعات اسلامی اختصاص دارد، به عنوان مثال از سده 18 تا 20 از کل آثاری که در مورد شرق نوشته شده، بخش اعظمی از آنها - حدود شصت هزار جلد کتاب - راجع به اسلام و تمدن اسلامی بوده است؛ که به این مجموعه باید مطالب مجلات و نشریه های شرق شناسی نیز افزوده شود. همچنین از لحاظ این که اسباب توجه عالمانه اروپائیان به شرق ، که از حدود اواخر سده های میانه و به برکت عنایت آنان به مطالعه در باب اسلام فراهم آمده؛ در سده های اخیر به ویژه از قرن 19 شرق شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی پر طرفدار در غرب رخ نمود، مطالعه اسلام در مرکز این رشته جای گرفته است.
شناسی، ترجمه : عسگری خانقاه، دکتر حامد فولادوند ، ص - 15
البته این شهرت و گسترش تمدن اسلامی متأثر از علوم جدیدی که از سده هفده میلادی آغاز گردیده، و پیشرفتهای عمده ای در برخی پژوهش های علمی، نگرش های فلسفی، علوم طبیعی و... است. هر چند درآغاز سده نوزده میلادی که دیگر جهان اسلام بر خلاف گذشته که نبوغ خلاق و شور مسلمانان به آنان توان داده بود که همه جنبه های مثبت تمدن های دیگر را در خود جذب کند این بار به سبب ضعف درونی و قدرت مادی آن پویایی و توان لازم را جهت رویارویی صد در صدی با تمدن غرب را نداشت.
- بکار؛ عثمان، تاریخ و فلسفه علوم اجتماعی . ترجمه مصباحی، محمد رضا، ص - 23 در نتیجه قلمرو اسلامی شاهد نفوذ افکار و اندیشه های نویی بود که وارد قلمرو اسلامی می شد. هر چند که این امر خود باعث رشد دو دیدگاه موافق و مخالف در میان مسلمانان شد. سید جمال الدین اسد آبادی از جمله کسانی است که از بسیاری از مسلمانان به جهت مخالفت با علم و تمدن جدید انتقاد کرد به طوری که از او می خوانیم: » علمای ما امروز علم را به دو بخش تقسیم کرده اند.