بخشی از مقاله
دو شكل عمدهي سرمازدگي وجود دارد:
سرمازدگي تشعشعي:
اين سرمازدگي اغلب با آسمان صاف تشخيص داده ميشود، )رطوبت پايين و باد كم.( سرما از سطح زمين به بالا حركت ميكند.
سرمازدگي Advection :
اين زماني اتفاق ميافتد كه يك توده هواي سرد و وسيع از قطب جنوب روي منطقه حركت ميكند. اين نوع سرمازدگي زياد رايج نيست. سرما پايين ميآيد و سرما اغلب روي قسمتهاي هوايي گياه ديده ميشود. زماني كه سرمازدگي تشعشعي روي ميدهد، به دو فرم ديده ميشود:
• سرمازدگي سفيد: زماني كه شبنم قبل از صفر درجه تشكيل ميشود و زماني كه دما به صفر درجه ميرسد، كريستالهاي يخ تشكيل ميشود. از اين رو سرمازدگي سفيد نام دارد. فرم ديگر سرمازدگي:
• سرمازدگي سياه: گسترش مييابد زماني كه دماي تشكيل شبنم زير صفر درجه است. سرمازدگي بدون هيچ يك از علائم قابل رويت يخ سفيد روي ميدهد.
اعلام سرمازدگي:
يك ابزار مفيد براي آگاهي از احتمال سرمازدگي، اندازهگيري نقطه شبنم است. نقطه شبنم به وسيله كاستن دماي حباب تر (هواي اشباع) از حباب خشك (هواي خشك) محاسبه ميشود. عدد بدست آمده با يك چارت مخصوص نظير ميشود و نقطه شبنم محاسبه ميشود. تجربيات نشان دادهاند كه اگر نقطه شبنم از 5/5 سانتي گراد در 4 بعدازظهر تجاوز كند، سپس احتمال سرمازدگي پايين است. اگر نقطه شبنم زير 2/2 سانتي گراد در عصر باشد و موقعيت باد آرام و آسمان صاف باشد. پس احتمال سرمازدگي بالاست. نقطه شبنم اغلب در تلويزيون و راديو بيان ميشود.
دماهاي بحراني براي آسيب سرما در جدول زير نمايش داده شده است.
دمايي كه آسيب در آن روي ميدهد بر حسب درجه سلسيوس گونه ها
پرتقالها
4/1- تا 9/1- ميوه نارس
7/1- تا 8/2- ميوه نيمه رسيده
7/1- تا 9/3 - ميوه بالغ (رسيده)
آمادگي براي محافظت در مقابل آسيب سرمازدگي
روشهاي مجهول:
• شناسايي مناطق مستعد سرمازدگي روي زمين
• تصميم گرفتن براي برداشت محصول اين قطعه زمينها در اولين فرصت
• اصلاح كردن عادات تربيتي و پرورشي؛ مثلاً به كار بردن ديرموقع اسيد ژيبرلين چرا كه موجب تاخير در رسيدن ميوه ميشود. تصميم در به كار بردن (GA) اسيد ژيبرلين ديرموقع فقط در ژانويه (دي ماه)
به هم زدن و جابهجا كردن سطح خاك
بيشتر باغات ميوه يك رديف چمن يا پوشش گياهي در خاك دارند، شامل پوشش محصول يا تركيبي از علفهاي هرز. استفاده از اين سيستم براي بهبود ساختار خاك در كشت مكرر تر
جيح داده ميشود. بنابراين اگر پوشش گياهي وجود دارد، خاك را در طول روز عايق ميكند و به خورشيد اجازه نميدهد كه خاك را گرم كند. يك عمل بارز در كشت كه باعث آسيب ساختمان خاك ميشود، ايجاد شيار بسيار باريك در زمين يا اسپري كردن زمين با علف كشهاي قوي است. يك خاك عاري از علف هرز، متراكم و مرطوب ميتواند مقدار گرمايي كه در خاك ذخيره ميشود در طول روز افزايش دهد.
دماهاي متفاوت در باغهاي ميوه با تكنيكهاي متفاوت مديريت خاك آزمايش شده است در جدول زير آمده است:
تفاوت دمايي ( )
آمادگي خاك
گرمترين خاك برهنه، سفت و مرطوب
سلسيوس خنك تر
خاك مرطوب با پوشش كوتاه شده محصول
تا سلسيوس خنكتر خاك مرطوب با پوشش گياهي با رشد كم
سلسيوس خنكتر
خاك خشك و سفت
تا خنكتر
خاك تازه شخمخرده و بادكرده (هوا دار)
تا خنك تر
خاك با پوشش زياد محصول
تا خنكتر
خاك با پوشش زياد محصول و محدوديت ذخيره هوايي
سبك آبياري كنيد:
رطوبت مقدار قابل ملاحظهاي از گرما را ذخيره ميكند و خاك مرطوب گرما را راحتتر ا
ز خاك خشك هدايت و انتقال ميدهد. با آبياري سنگين محافظت بيشتري را نسبت به آبياري سبك در مقابل سرما نميدهد، بلكه با افزايش خطر آسيب بر روي ريشههاي غذا دهنده همراه است. تصميم بگيريد كه فقط سطح 30 تا 40 سانتيمتري خاك را مرطوب نگه داريد. اين مسئله با به كار بردن تقريباً 15 – 10 ميليمتر آبياري در هفته امكانپذير است.
پوشش كامل آبياري دماي خاك را تا سلسيوس بالاتر از آبياري قطرهاي ناشي از مناطق
كنترل مكانيكي سرمازدگي
روشهاي مكانيكي كنترل سرمازدگي عموماً براي اجرا شدن گران قيمتاند و شامل استفاده از آب پاشهايي كه در بالاي سر گياه قرار ميگيرند، گرم كنندهها با سوخت روغن (نفت) يا محفظههاي گرم كننده سرما و ماشينهاي باد ميباشد.
قبل از عهدهدار شدن اندازهگيريهاي مكانيكي براي محافظت در مقابل سرما هر نوع تلاش ممكن بايد براي كاهش خطر سرمازدگي در حين عمليات كشت و يا پيرامون آن زودتر صورت گيرد.
سيستمهاي آبياري بالايي:
رايجترين روش محافظت فعال در مقابل سرمازدگي استفاده از آبياري به روش قطرهاي از بالاست در زماني كه ريسك سرمازدگي وجود دارد زماني كه آب در شرايط دمايي صفر و يا زير صفر درجه براي محصول به كار ميرود، يخ ميزند. در حالت يخ زدگي آب گرما را انتشار ميدهد، در حالي كه گرماي از دست رفته بوسيله محصول را با محيط خنكتر اطرافش متعادل ميكند. براي دستيابي به كنترل موفق سرما يك حلقهي دائمي آب يخ زده روي سطح يخ شكل گرفته باقي بماند. زماني كه يخ شروع به ذوب شدن ميكند، معمولاً بعد از طلوع خورشيد (سپيده دم) زماني كه دماي هوا شروع به افزايش ميكند، گرما بايد براي يخ به كار رود يا اين گرما از محصول (گياه) به بيرون كشيده ميشود. اين گرما توسط آب كاربردي براي محصول از طريق سيستم آبياري فراهم ميشود. عموماً كاربرد سرعت 3.5 ميلي متر در ساعت براي پايين آوردن سرما تا سلسيوس كافي است. آبياري قطرهاي زير درخت به عنوان محافظ سرمازدگي در حين سرمازدگي حفاظتهايي را ايجاد ميكند اما نه مانند سيستم آبياري بالاي درخت در سطح يكسان. آبياري قطرهاي از بالاي درخت ميتواند دو زيان عمده داشته باشد.
اول، اينكه در طي سرمازدگي شديد و طولاني، يخ ميتواند روي شاخههاي درخت تشكيل شود و در نهايت شاخهها ميشكند.
دوم، در طي يك سرمازدگي طولاني و زماني كه سرمازدگي زود در شب شروع ميشود، قطرات (آبپاش) بايد براي ساعات زياد به كار شود. خاك ميتواند با آب پوشيده شود ( آب با حركت كند) و به توسعه پوسيدگي ريشه مانند ((ف ايتوفتورا)) كمك كند.
گرمكنندههاي باغ:
گرمكنندهها يا سيستمهاي گرمكننده فقط در شرايط سرمازدگي تشعشعي موثر است. سوختن روغن در ظروف گرم كننده سرما باعث گرم شدن هواي اطراف شده كه منجر به مخلوط شدن لايه هوا كه از زمين بلند ميشود با لايه اينوژن كه لايه هاي گرمتر را در بالاي محصول نگه ميدارد، ميگردد. ظروف گرم كننده سرما تقريباً به تعداد 120 تا 170 در هر هكتار لازماند. ظروف گرم كننده سرما به راحتي قابل فراهم كردن نبوده و براي اجرا و خريداري گران هستند. بنابراين شايد آنه
ا براي گياهان ارزشمند از نظر مالي كه در مناطق مستعد سرمازدگي قرار دارند، در خور توجه باشند.
براي گياهان در گذشته سعي در سوزاندن تايرهاي قديمي و علفهاي خشك براي حفاظت از سرمازدگي بوده است. بخشي از گرما بوسيله اين نوع آتش به محصول افزوده ميشود. اما اين تصور غلط وجود داشته كه دود مانند ابر عمل ميكند. دود اثر گلخانهاي بخار آب را ايجاد نميكند زيرا ذرات دود بسيار ريزتر از آنند كه اتلاف تشعشع را بلوكه كنند. در حقيقت دود نه تنها تاثيري بر تشعشع خروجي نداشته، بلكه از گرم شدن در صبح جلوگيري ميكند. زيرا ذرات دود دقيقاً در
سايزي هستند كه طول موجهاي كوتاه انرژي خورشيدي را مسدود ميكند.
ماشينهاي باد
ماشينهاي باد زماني كه مستقر ميشوند و در شرايط هوايي صحيح قرار ميگيرند ميتوانند تا دماي اضافي را براي حفاظت باغ فراهم كنند. ماشينهاي باد براي پديدهاي كه لايه اينورژن ناميده ميشود استفاده ميشود.
گرماي در خاك ذخيره شده در طي شب بوسيله تشعشع خارج ميشود. در ارتفاع 5 تا 50 متر بالاي سطح زمين دماي هوا ميتواند تا بيشتر از سطح زمين گردد. ماشينهاي باد حفاظت سرمايي را بوسيله دريافت هواي پاييني از لايه اينورژن گرمتر و مخلوط كردن آن با هواي سرد اطراف خاك و درختان فراهم ميكند. ماشينهاي باد بيشتر زماني كه لايه اينورژن 5/1 تا 15 متر بالاي درختان است و تفاوت دمايي تا سلسيوس ميباشد موثرند. در استراليا موقعيت قدري متفاوت است، حداكثر لايه اينورژن 5 تا 50 متر و حداقل تفاوت دمايي در لايه اينورژن تا سلسيوس است.
آيا يك ماشين باد از محصول محافظت ميكند؟
قبل از نهادن يك ماشين باد بهتر است تحقيقات تمريني مثل اينكه آيا اين ماشين براي محل مناسب است بررسي شود براي انجام اين، لازم است شما جايي كه لايه اينورژن وجود دارد و تفاوت دمايي لايه را اندازه بگيريد. دماي هوا را در 1 تا 11 متري سطح زمين ثبت كنيد، كه ارتفاع برج ماشين باد است. (براي يك فصل زراعي)
13 متر لوله كلاس 6 PVC ، 100 ميليمتري فراهم كنيد. لوله را با دفن كردن آن در زمين تا
عمق حداقل 2m ايمن كنيد و ترجيحاً لوله را با يك ساختمان سخت مثل يك درخت ايمن كنيد. در بستن لولهها دو دما مهم است يكي در 1 متري و ديگري در 11 متري. لازم است شما به طور ثابت تفاوت دمايي تا بين دو دما را براي يك ماشين باد ثبت كنيد كه در محل شما موثر باشد. ثبت دما براي يك فصل، يك گزينه ارزان براي اطمينان از هزينه اين آيتم بزرگ ميتواند مفيد باشد.
پيشنهادات River Sun
به طور خلاصه پيشنهاد River Sun به شرح زير است:
گياهان اطلاعات دمايي را ميگيرند كه مستقر در 2/1 متري سطح زمين در پايين ترين نقطه زمين جايي كه مركبات توليد ميشوند، سرما تمايل بيشتري به ماندن دارد. براي اطمينان از پوشش كافي ممكن است مينيمم ثبت شده براي هر 10 هكتار مركبات لازم باشد. توصيه ميوشد كه زمان دما در تا 4 ساعت تنظيم شود. بايد اين موقعيتها رخ دهد سپس برداشت گياهان در مناطق تحت تاثير تا تاييد بازرسي و معاينه باغ متوقف شود. موقعيت دمايي براي 5 ساعت ثبت ميشود كه در وقفه برداشت در گياهان تحت تاثير قرار گرفته مهم است. اگر اين موقعيت پيش آيد بايد معاينه ميوهها در سريعترين زمان ممكن در صبح انجام شود.
معاينه ديداري و برش ميوهها و بازرسي شاخ و برگ درختان براي معلوم كردن هر گونه نشانه آسيب.
هر آسيب كه خبر از اين موقعيت دمايي ميدهد در توقف برداشت تا 10 روز موثر بوده و به آسيب اجازه ميدهد تا خود را نشان دهد.
گياهاني كه براي ثبت اطلاعات انتخاب نميشوند ممكن است هدف وقفه برداشت و نمونهگيري قرار بگيرند. بستهها ممكن است براي جمعآوري وزن نمونهها از ميوهها انتخاب شوند (برخلاف گياهاني كه در بالا ذكر شدند) در اينجا فايدههاي ديگر هم براي گياهان وجود دارد كه از اطلاعات دمايي بدست ميآيد:
• ميتوانيد محك بزنيد كه شما به دماي بحراني نرسيدهايد و مسئله با برداشت ادامه پيدا ميكند.
• بايد ميوههاي سرما زده در يك محموله مشترك مشخص شود شما يك اثر قابل بازگشت ثبت شده داريد كه نشان ميدهد ميوهها متعلق به شما نبوده است.
• اگر يك سرمازدگي شديد رخ دهد ميتواند شما را از يك آسيب نهفته مطلع كند، اين مسئله به شما زمان ميدهد تا ميوهها را به بازارهاي ديگر منتقل كنيد قبل از اينكه آسيب خود را نمايان كند.
ســرمازدگي
آسيب:
زماني كه بافتهاي گياهي يخ ميزند، كريستالهاي يخي داخلي كه ديوارههاي سلولي را سوراخ ميكنند و باعث مرگ و آسيب دائمي سلولها ميشود شكل ميگيرد. زماني كه شيره پرورده در بافتهاي آسيب ديده آب ميشود ( از حالت يخ زدگي) به بيرون تراوش كرده و علائم مشخص سوختگي حاصل از آسيب سرمازدگي را نشان ميدهد.
اصول:
رايجترين شكل سرمازدگي، سرمازدگي تابشي (تشعشعي) است. اين نوع سرمازدگيها در سطح زمين شروع ميشود و به آهستگي بالا ميرود. به اين دليل است كه معمولاً سرمازدگي روي قسمتهاي پاييني گياه شديدتر است. زماني كه سرمازدگي قرار ات اتفاق بيفتد شديداً به فاكتورهاي زير بستگي دارد:
مقدار گرمايي كه در خاك ذخيره شده است:
ذخيره گرما تحت تاثير موقعيت خاك، سرعت باد و مقدار تابش خورشيدي است.
مقدار گرمايي كه از طريق تشعشع در شب از دست ميرود:
اين مسئله به سرعت از دست دادن گرما (مخصوصاً در شبهاي آرام و صاف) و طول شب بستگي دارد.
ظرفيت رطوبتي هوا:
بخش اعظم رطوبت در هوا در بالاتر از نقطه شبنم اتفاق ميافتد و خطر سرمازدگي را كاهش ميدهد. در هر روز كه دماي هوا به صورت روزانه نوسان ميكند. دماي خاك تاثير اصلي بر دمايي كه هوا در شب ريزش ميكند، دارد. در طول روز خاك انرژي را از خورشيد جذب ميكند و گرمتر ميشود. در شب اين انرژي گرمايي در خاك بازگردانده ميشود و باعث حفظ دماي قطرات آب در هوا ميگردد. بديهي است كه هر چه گرماي بيشتري در خاك ذخيره شود احتمال سرما زدگي كاهش مييابد. بنابراين جلوگيري از سرمازدگي بر پايه افزايش گرماي ذخيره شده در خاك است.
تشخيص خطر:
سرمازدگي يك مشكل بالقوه در تمام شرايط باغ ميوه نيست. از اين رو سطح مديريت كارهاي انجام شده كه براي پيشگيري لازم است، متفاوت ميباشد. محل جغرافيايي و دير رس بودن گونهها دو عامل اصلي تاثير گذار هستند كه براي كنترل سرما مورد نيازند.
محل:
برخي نواحي به عنوان نواحي مستعد براي سرمازدگي شناخته شدهاند. در مناطقي كه سابقه آسيب سرمازدگي دارند، راه كارهاي كنترل بايد هر ساله اجرا گردد. در ديگر مناطق سرمازدگي فقط در آب گذرها (منافذ) و حفرهها، در جايي كه هواي سرد به دام ميافتد به وقوع ميپيوندد، اينها پاكتهاي سرما هستند. اين پاكتهاي سرما همچنين نياز به اندازهگيريهاي كنترلي براي جلوگيري از آسيب دارند.
تنوع:
گونههايي كه زود شكوفه ميدهند مثل زردآلو از لحاظ آسيب به شكوفهها بيشتر مستعدند و رشد زودرس ميوه زماني اتفاق ميافتد كه هنوز احتمال سرمازدگي بالاست. ميوههاي جوان (نارس) بيشتر از جوانهها، شكوفهها و برگها به سرمازدگي حساساند.
كنترل:
مديريت خاك: افزايش مقدار گرمايي كه بوسيله خاك ذخيره ميشود در طي روز براي انتشار در شب لازم است. براي انجام اين عمل خاك بايد به صورتهاي زير نگه داشته شود:
1 ) عاري از علف هرز 2) متراكم (فشرده) 3) مرطوب
يك خاك مرطوب متراكم عاري از علف هرز گرماي بيشتري از يك خاك تازه كشت شده يا خاكي با پوشش دائمي محصول يا خاكي پوشيده شده از علف هرز دارد. خاك بايد از قبل به وسيلهي مراحل زير براي گلكاري (شكوفه دادن) آماده شود:
1) در مناطق با خطر بالاي سرمازدگي برگرداندن پوشش محصول يا علفهاي هرز موجود با خرد كردن و پخش كردن علفها يا با كمك ديسك. در مناطق با ريسك پايين بستن شيارهاي باريك يك راه است. كشت و شخم بايد به خوبي در پيشرفت شكفتن جوانه انجام شود تا به خاك اجازه ته نشين شدن بدهد.
2) خاك را با يك غلتك سبك متراكم كنيد.
3) به كار بردن يك آبياري سبك؛ يعني آب كافي براي خيس كردن 30 – 20 سانتيمتري سطح خاك. باقي ماندن يك رطوبت سطحي خاك در سراسر دوره خطر سرمازدگي.
زماني كه اين عمل انجام شود، به خاك تا آخر ماه اكتبر (آبان ماه) يعني زماني كه دوره ريسك سرمازدگي تمام ميشود، آسيب نميزند. اگر رويش مجدد علفهاي هرز قبل از اين رخ دهد، علف كشها را اسپري كنيد يا شيارهاي باريك در خاك ايجاد كنيد. اگر ممكن بود اصلاً كشت انجام ندهيد.
آبياري:
آبياري ميتواند در برخي مواقع در كاهش خطر سرمازدگي كمك كند. به عنوان مثال، آب بايد زماني كه سرما قرار است اتفاق بيفتد در دسترس باشد و سيستم پاشش آب بايد روشي باشد كه برگ درختان را تر ميكند. در زير درخت، قطرات آب اثرات سرمازدگي را كاهش داده است. اين قطرات ممكن است دما را سانتيگراد يا بيشتر افزايش دهند.
مقدار 5 ليتر در هر دو ثانيه در هر هكتار ميتواند محافظت خوبي انجام دهد. يك هشدار دهنده سرما و ترمومتر دقيق براي تشخيص زمان شروع آبياري براي كنترل سرما، مهم است.
زماني كه آب آبياري روي شكوفهها، ميوه و برگها يخ ميزند، گرماي پنهان رها ميشود. دماي يخ تر روي درخت به زير صفر درجه نميرسد تا زماني كه تر باقي بماند، مشكلي در مورد دما وجود ندارد. آبياري مداوم براي باقي ماندن لايه نازك آب آزاد روي يخ لازم است. اگر ارائه آب متوقف شود
(پمپ خيلي سريع خاموش شود) ، دماي يخ به زير صفر درجه سقوط ميكند و خطر سرمازدگي رخ ميدهد. اين استرس وارد خواهد كرد، زماني كه ضخامت يخ روي درخت درجه محافظت سرما را نشان ندهد؛ بايد به طور مداوم مرطوب نگه داشته شود. ارائه آب بايد تا زماني كه دماي هوا دقيقاً بالاي سطوح خطر برسد ادامه پيدا كند، ممكن است حتي تا 10 صبح در موارد شديد سرمازدگي زماني كه تمام يخ ذوب شود باقي ميماند.
زماني كه خاكهاي خيس سنگين وجود دارد يا زمان بندي آب يك مشكل است، مزاياي مرتبط با استفاده از آبياري براي كنترل سرما بايد در مقابل اثرات جانبي زيان آور آن سنجيده شود.
گلهاي مرطوب / ميوه و برگ كه از كنترل سرما متاثر ميشوند، ميتوانند فشار بيماريها و نياز اسپريهاي محافظتي را افزايش دهند.
حفاظت سرمايي درختان ميوه:
انتخاب محل مناسب
گرمادهي
آبياري باراني (بصورت پاشش)
دماهاي بحراني براي ميوههاي گوناگون
سرمازدگي هرساله باعث از دست رفتن درصد قابل توجهي از محصول ميوه درختان ميشود. حساسيت به آسيب سرما بستگي به مراحل توسعه، رقم گياه و محل دارد. هدف تمام روشهاي حفاظت سرمايي نگه داشتن دماي شكوفهها بالاي دماي بحراني است. روشهاي حفاظتي به طرز قابل ملاحظهاي در هزينه، مديريت زمان و تاثير متفاوتاند.
انتخاب محل مناسب
زماني كه هواي نزديك زمين خنك ميشود، فشردهتر ميگردد. اگر زمين شيب دار باشد هواي سردتر به سمت پايين تپه و روي سطح صاف زمين ميوزد. بنابراين كاشت باغستان روي تپه اولين قدم در حفاظت سرمايي است زيرا چيزي وجود ندارد كه هواي سرد را در حين گذر به دام بيندازد. در برخي موارد، به دام افتادن هواي سرد ممكن است در حفاظت سرمايي بهتر از روشهاي ديگر عمل كند. بنابراين، اگر يك محل شيبدار مناسب در دسترس نباشد يا يك محل قبلاً تحت تاثير آسيب سرمازدگي قرار بگيرد، اندازهگيريهاي ديگر حفاظتي مورد نياز است.
گرما دهي
سوزاندن مواد قابل احتراق هزاران سال پيش محصولات را از آسيب سرما محافظت ميكند. اين موثرترين روش براي نگه داشتن دما بالاتر از سطح بحراني است. اما بسي
ار گران و آلوده كننده محيط است. (سوزاندن روغنهاي فسيلي كه در گرمكنندهها ذخيره ميشود يا از طريق نازلها بوسيله خط سوخت تزريق ميشود) گرم كنندهها اغلب يك انتشار دهنده در بالا دارند كه از طريق مجرا منتشر ميشود گرما به طور مستقيم از گرم كننده يا از هوايي كه بوسيله آن گرم شده منتقل ميشود.
آبياري باراني
استفاده از آب براي حفاظت شكوفهها در دو دهه اخير متداول شده است. در مقايسه با گرم كردن، آبياري براي حفاظت هزينه ها را كاهش داده و آسيب محيطي را كم ميكند. خطوط آبياري همچنين ميتوانند براي باقي ماندن رطوبت در خاك، تزريقهاي شيميايي و فرونشاني گرما استفاده شوند. آبياري ريسكهاي بيشتري را نسبت به گرم كردن شامل ميشود. استفاده بيش از حد آب ميتواند خاك را اشباع كند و نسبت صدمات، تشكيل يخ كه به درختان آسيب وارد ميكنند افزايش دهد. محدوده كاربرد آب به دماي مورد نياز جوانهها (جوانهها در مراحل اوليه رشد مقاومترند، بنابراين دماي بحراني پايينتري دارند) ، دماي هوا، رطوبت و سرعت باد بستگي دارد.
1 ) بالاي درخت: كاربرد آب مستقيماً به روي گل و جوانهها به گرما اجازه ميدهد تا از آب يخ زده منتشر شود و دماي جوانه را نزديك يخ زدگي باقي گذارد. كه درجات كمي بيشتر از سطح آسيبهاي بحراني است. تا زماني كه محدوده آب به كاربرده شود و محدوده يخ زدگي بالانس شود، دماي جوانهها نزديك نقطه انجماد باقي ميماند. كاربردهاي نامناسب ميتواند آسيبهاي بيشتري نسبت به حالتي كه حفاظتي انجام نشود ايجاد كند. زيرا تبخير ممكن است دماي جوانه گلها را تا پايين تراز دماي هوا سقوط دهد. مشكل آبياري بالاي درخت عدم اطلاع از ميزان آب بكار رفته است. مدلهاي مربوط به محدودههاي كاربردي از طريق بالانس انرژي بين گرماي از دست رفته توسط جوانهها طي موقعيتهاي محيطي و گرماي بدست آمده از يخ زدن آب به دست ميآيد. محدوده براي موقعيتهاي مختلف از طريق مدل كاربردي FROST PRO سنجيده ميشود. رطوبتهاي پايين محدوده كاربرد را افزايش ميهد.
2) گردشي : در اين سيستم آبياري، سرعت آبي كه به باغ ميرسد ميتواند با قطع و وصل كردن آب در سيكلهاي كوتاه متفاوت باشد. (2 دقيقه آبياري، 2 دقيقه عدم آبياري يا قطع آبياري) . شما ميتوانيد سدهاي سوراخ داري را در باغ قرار داده و 1 ساعت آبياري كنيد. مثلاً اگر سرعت ثابت 2/0 اينچ در ساعت باشد و سرعت پيشنهادي 1/0 اينچ در ساعت، چرخه بايد به صورت 2 دقيقه وصل آب و 2 دقيقه قطع آب باشد.
3) زير درخت: تكنيك آبياري مورد قبول، استفاده از آبياري در زيردرخت است. با اينكه اين روش به درستي شناخته نشده است اما عقيده بر اين است كه گرما مانند بخار آب منت
شر شده و روي برگها و جوانه متراكم ميشود و دما را بالاي نقطه بحراني نگه ميدارد. آب كمتري مصرف ميشود و كمترين مقدار آسيب حاصل از تشكيل يخ ايجاد ميشود. اما جوانههايي كه در بالا هستند و در معرض آسمانند، محافظت كمتري دريافت ميكنند.
ماشينهاي باد:
ماشين باد هواي گرم مقاطع بالايي لايه انيورژن را با هواي سرد سطح زمين مخلوط ميكند و دماي هواي اطراف درخت را افزايش ميدهد. ماشينهاي باد از طريق موتور هدايت ميشوند. و در زماني كه سرمازدگي عميق نيست كاري ميكنند. اين ماشينها در موقعيت بادي و سرد كار نميكنند چون باد معمولاً اتمسفر را به اندازه كافي مخلوط ميكند تا از توسعه لايه انيورژن جلوگيري كند. مهم است كه ماشينها زماني كه دما در باغ هنوز بالاي دماي بحراني است روشن بماند.
دماهاي بحراني براي ميوههاي مختلف:
دمايي كه جوانهها در آن صدمه ميبينند به مراحل رشد آنها بستگي دارد. تمام جوانههاي روي يك درخت حساس نيستند. جوانههايي كه به كندي رشد ميكنند گرايش به مقاومت بيشتري دارند. بنابراين بعضي جوانهها در دماهاي بالا از بين ميروند ولي بقيه در دماهاي پايينتر مقاومت ميكنند. طولاني شدن هواي خنك باعث افزايش مقاومت جوانهها در طي مراحل اوليه رشد ميشود.
مركز فناوري آبياري
استفاده از ميكرواسپري براي حفاظت از سرمازدگي در تاكستان
خسارت و آفت ناشي از دماي پايين يك مشكل مهم و برجسته در بسياري از مناطق رشد انگور ميباشد. خسارت ناشي از سرما در تاكستان نتيجه دماي پايين در زمستان است. دماي زير ( ) در بهار ممكن است به جوانه و شكوفههاي در حال رشد صدمه بزند. و يا افت دما زير ( ) ممكن است به ساقه و ميوه انگور در حال رسيدن صدمه بزند. اين مقاله، به عوامل و فاكتورهايي كه باعث شيوع و شدت آسيب سرمازدگي بهاره در تاكستانهاي كاليفرنياست ميپردازد.
تلاش براي كاهش خسارت ناشي از وقوع سرمازدگي بهاره ميتواند به 2 روش فعال و غيرفعال تقسيم ميشود. روش غيرفعال، انتخاب مكان و گونه و فعاليتهاي زراعتي را در بر ميگيرد. در حالي كه متد فعال شامل تغيير و تحول آب و هواي تاكستان ميباشد. تاثيرهاي متد حفاظت از سرمازدگي بستگي به ويژگيهاي وقوع يخبندان دارد.
انواع وقوع يخبندان (يا سرمازدگي)
انواع وقوع يخبندان (سرمازدگي) كه در تاكستانهاي كاليفرنيا با آن مواجه است. يخبندانهاي تشعشعي، پهنرفتي ميباشد. انواع اينگونه سرمازدگي به طور زيادي براساس كثرت وقوع، شرايط هواشناسي مرتبط با آن متفاوت هستند. سرماي شايع به خاطر حركت افقي توده هواي سرد به داخل يك منطقه و يا در اثر تغيير درجه حرارت ناشي از شعاع تابش خورشيد اتفاق ميافتد. يك سرمازدگي پهنرفتي زماني رخ ميدهد كه سرماي حاصله از حركت افقي توده هواي سرد افزايش يابد و سرمازدگي تشعشعي زماني روي ميدهد كه سرما بر اثر كاهش حرارت ناشي از شعاع تابي خورشيد بر همه جا غالب شود.
سرمازدگي تشعشعي، بعد از آنكه هواي سرد به سمت منطقه حركت كرده است اغلب روشهاي آرام و صاف اتفاق ميافتد. مكانيسم اوليه، فقدان حرارت و گرما در فضا در طول شب ميباشد. درجه فقدان گرما و حرارت تشعشعي در فضا توسط مقدار رطوبت موجود در جو تعيين ميشود. اگر هوا خشك باشد (درجه رطوبت پايين) فقدان گرما و حرارت بيشتر از زماني است كه هوا مرطوب است. در طول اينكه شعاع تابشي به سردي ميگرايد، لايههاي هواي سرد، سردترين هوا را تشكيل ميدهند كه بطور طبيعي در نزديك و اطراف سط
ح شعاعي پيدا ميشدند. بطور نرمال و طبيعي، وقتي كه ارتفاع جوي افزايش يابد دما كاهش مييابد. بنابراين اين شرايط جوي به عنوان دماي معكوس شناخته ميشود. (لايههاي هواي گرم بر روي لايههاي هواي سرد قرار دارد. )
سرمازدگي پهنرفتي زماني اتفاق ميافتد كه توده وسيعي از هواي قطبي هجوم آورده و منطقه را پوشش دهد. كه باعث كاهش دماي شب و روز ميشود. وضعيتي كه پيش ميآيد ميتواند صاف يا ابري و يا همراه با بادهاي شديد باشد كه تا شب نيز ادامه مييابد. علت وضعيت بادهاي
شديد بدين خاطر است كه سطوح پاييني جو با هم تركيب ميشوند.
تقريباً تمامي سرمازدگيهاي بهاره در تاكستانهاي كاليفرنيا از نوع سرمازدگي تشعشعي است. خوشبختانه، طيف وسيعي از متدهاي حفاظت از سرمازدگي عليه سرمازدگي تشعشعي مورد استفاده قرار ميگيرد. سرمازدگي پهنرفتي نسبتاً ناياب است و به طور طبيعي فقطدر فصول راكد رخ ميدهد. سرمازدگي دسامبر 1990 نمونهاي از سرمازدگي پهنرفتي است. براي محافظت تاكستان از خسارت ناشي از سرمازدگي شديد پهنرفتي كارهاي اندكي ميتواند انجام گيرد. بنابراين تعبير مقاله به متدهاي حفاظت از سرمازدگي تشعشع ميپردازد.
متدهاي حفاظتي غيرفعال
از اين متد براي جلوگيري و كاهش خسارت ناشي از سرمازدگي بهاره استفاده ميشود. اين متد انتخاب مكان, گونه و فعاليتهاي زراعي را در بر ميگيرد و چندين مراحل حفاظتي را فراهم ميآورد. اما بطور كلي مانند متدهاي فعال كارسازي نيست. گرچه، دماي حفاظتي اغلب به مفهوم تفاوت بين داشتن و نداشتن محصول است. همچنين متدهاي حفاظتي غيرفعال باعث افزايش عمده هزينه احداث اغلب تاكستانها نميشود.
متدهاي حفاظتي غيرفعال ميتواند به دو دسته تقسيم شود. كه دستهاي از اين متدها قبل از احداث تاكستان انجام ميگيرد و دستهاي كه بعد از احداث تاكستان انجام ميشود. فعاليتهاي پيش از كاشت، انتخاب مكان و گونه است، و بعد از كاشت، تلاشهاي حفاظتي از سرمازدگي است كه فعاليتهاي زراعي از قبيل مديريت خاك و مديريت طبقات مياني خاك و هرس كردن را شامل ميشود. انتخاب مكان و گونه براي كاهش خسارت ناشي از سرمازدگي بهاره در تاكستان از اهميت قابل توجهي برخوردار است. ويژگيهاي مكاني كه بر روي دماي هوا اثرگذار است شامل شيب زمين، در معرض تابش نور خورشيد و مرتفع بودن زمين است. زمين شيبدار و مرتفع از اهميت خاصي برخوردار است چون زه كشي هوا خوب و مطلوب را تامين ميسازد. هواي سرد بيش از هواي گرم به شكل توده است و مانند خصوصيت آب به سمت سرازيري و شيب جريان پيدا ميكند. انگورهايي كه در زمينهاي پستي رشد ميكنند كه توده هواي سرد در آن تجمع ميكند بيشتر احتمال آن وجود دارد تا بخاطر سرمازدگي دچار آفت شوند. علاوه بر آن، بايد از مكانهايي كه در برا
بر عبور هواي سرد ؟؟؟؟؟ و مانع دارند جلوگيري به عمل آيد (بستههاي مرتفع جادهاي، ساختمانها، نموگياهي) ، مكانهاي تپهاي كه رو به تابش نور خورشيد هستند گرمتر از دامنه كوههايي هستند كه رو به تابش نور نيستند. در فصل بهار، دماي گرم باعث رشد اولين جوانهها م
يشود. كشت و زراعت بر روي يك شيب شمالي به جاي شيب جنوبي شكفتن جوانه را به تاخي
ر مياندازد و احتمال آفت سرمازدگي را كاهش ميدهد. ديگر ويژگي مكاني كه در محدودههاي تاكستانهاي معيني در خارج از كاليفرنيا حائز اهميت است دور بودن از بستههاي وسيع آب است. بستههاي وسيع آب از قبيل رودخانههاي بزرگ اساساً آب و هواي مناطق را در سمت باد پناه اين بستهها را تعديل ميكنند. اين تاخير متغيير است در يك زمان باعث سرد شدن هوا ميشود وارد. در اوايل فصل بهار، هوا گرم كه برفراز رودخانه حركت ميكند سرد ميشود و ميتواند شكوفه دادن جوانه را در دوره زماني كه احتمال آفت سرمازدگي بيشتر است به تاخير اندازد. بعد از آنكه، رشد جوانه آغاز شود. تودههاي هواي سرد به سمت منطقهاي كه به واسطه رودخانهها گرم شده است حركت ميكنند و از آفت سرمازدگي اواخر بهار جلوگيري به عمل ميآيد. اين تاثير سودمند ناشي از بسترهاي وسيع آبي براي مكانهاي نزديك سمت بادپناه بستر آب بيشتر است. هر چه اين فاصله افزايش يابد تغيير و تحول دمايي ناشي از بسترهاي وسيع آبي كاهش مييابد.
انتخاب گونه ميتواند بر وقوع و شدت آفت سرمازدگي بهاره تاثير گذارد. تفاوت در قابليت و استعداد سرمازدگي در ميان گونهها اغلب مربوط به پديده شناساي جوانههاست. بطور كلي، وقتي رشد جوانه در بهار اتفاق ميافتد. دماي بحراني (دمايي كه جوانه تا مدت 30 دقيقه آن را تحمل ميكند و كمتر از آن دما صدمهاي نميبيند) افزايش مييابد و گرمتر ميشود. بنابراين گونههايي كه در اوايل فصل جوانههاي آنها ميشكفد و رشد ميكند معمولاً بيش از گونههايي كه شكوفههاي آنها در اواخر فصل ميشكفد مستعد آفت سرمازدگي بهاره هستند. به عنوان مثال، جوانه در انگور
Chardomay اغلب در هفته زودتر از جوانه درخت انگور Cabernet seavignon ميشكفد (وقتي كه اين دو درخت در بلوكهاي مجاوز رشد ميكنند) كاشت Chardomay در مكانهاي مستعد سرمازدگي بدون استفاده از متد فعال حفاظت از سرمازدگي باعث خسارت فراواني ميشود. از طرف ديگر Cabernet sea ممكن است در اين مكان كاشته شود و با موفقيت هم رشد كند.