بخشی از مقاله
مباحث نوین کشاورزی
بارانهای اسیدی، نهشت مرطوب و علت افزایش بارندگی در مناطق کوهستان- دکتر موسوی بایگی
تعريف آلودگي هوا:
ترکيب هواي خشک متشکل از ازت، اکسيژن، هليوم؛ آرگون؛ نئون و.... که 79% آن را ازت،8/19% اکسيژن و تنها حدود 1% را بقيه گازها تشکيل ميدهند. هر يک از گازهاي جو اگر از نسبتي که بايد در سهم خود داشته باشند زيادتر يا کم تر داشته باشند، هوا آلوده است. سوختهاي فسيلي، انواع گازهاي گلخانه اي و يا خوشه هاي يوني از قبيل يونهاي سولفور و بنتريت و نيترات و آمونياک و ... هستند ؟ آيا همه آلايندههاي جوي مضرند خير بعضي آلايندهها مفيدند، زيرا بسياري از آلايندههاي جوي در فرآيند تشکيل بارندگي از اهميت ويژه اي برخوردار هستند. ذرات جامد و ريز گردو غبار و نمک با قطر بين راه تا اميکرون جزء اين دسته هستند. ذرات خيلي بزرگ و غول پيکر و ذرات خيلي ريز نمي توانند نقشي در تشکيل هستکهاي باران را داشته باشند. ذرات جامد با قطر اره تا تا اميکرون ميتوانند به ارتفاعات بالاتر بروند و رطوبت جوي آنها متراکم ميشوند و ميتوانند به صورت قطرات باران برگردند.غلظت آلايندههايي که در جو وارد ميشوند به طور مستقيم
(آلايندههاي اوليه) و موادي که از آنها شکل ميگيرند (آلايندههاي ثانويه) تابعي از شرايط جوي و فرآيندهايي است که در هنگام عبور سيستمهاي جوي اتفاق ميافتد مهم ترين آلايندهها عبارتاند از NH4,NO2,SO2
دي اکسيد سولفور SO2: منشا اصلي آن در جو فعاليتهاي انساني، فعاليت آتشفشاني و سوخت فسيلي است.
اکسيدهاي نيتروژن NO2: چشمه اصلي آنها سوختهاي فسيلي، زغال سنگ، فعال
يت باکتريها، رعد و برق، آتش سوزي جنگلها، فعاليتهاي خورشيدي است گازها به دو طريق به زمين بر ميگردند:
1- نهشت خشک= که در اثر نيروي وزن خود به زمين ميرسند
2- نهشت مرطوب wet deposition= که در اثر بارش باران و ... به زمين ميرسند يا مشخص ميکند که چه مقدار اسيد در اثر بارندگي به جو زمين وارد ميشود
DM(gMm2)=[M] (mgl-1)*Rainfall(mm)*10-3
DM= يون مورد نظر که رسوب ميکند
g=جرم
M=غلظت يون
Rainfall =مقدار بارندگي برحسب mm
آلايندهها در اثر کمترين وزش باد به بالا ميروند و در قله کوهها جمع ميشوند که اين نشاندهنده آن است که آلوده ترين بارندگي در قله کوهها صورت ميگيرد.
بارندگيهاي اسيدي در خاک توليد H+ so4-2, H+ ميکنند و بعد وارد درياها ميشوند و با عناصر درون دريا ترکيب ميشوند.
در بسياري کشورها حد بحراني مقدار اسيد خاک را محاسبه کردند و اختلاف باران و خاک را پيدا کردند و راه حلي براي آن در نظر گرفتند. از مدلي استفاده کردند که ميزان نهشت آن را در محيط بدست آوردند. براي اين کار منطقه اي 25*25km در نظر گرفتند. اين منطقه را به 46*46 قسمت درجه بندي و ميزان باران اسيدي را که به اين منطقه وارد ميشود را برآورد کردند ميزان اسيد اين منطقه را با ساحل اقيانوس اطلس مقايسه شد. بارندگي در ارتفاعات به مراتب بيشتر از مناطق دشت است آب استحصالي از ابر و مه 3 برابر بيشتر از اولين بارندگي است. ما ا
ز اين اطلاعات نتيجه ميگيريم که در قله کوه بارندگي 3 برابر بيشتر از دشت بود.
در قله کوهها، ابرهاي قله اي وجود دارند که قدرت بارش ندارند ولي باعث بارندگي ابرهاي بالايي ميشوند لذا به آنها seeder-feeder ميگوييم. ابرهاي قله اي در هر ساعتي متر مربع 300-250 قطره آب دارند. افزايش تعداد قطرات آب در ابر موجب کاهش قطر قطرات آب در ا بر شده و لذا از مقدار بارندگي ماکزيمم ميکاهد. همچنين افزايش قطر قطرات موجب شکافتن هواي اطراف آن شده و لذا خطوط جريان در اطراف آن شکل ميگيرند. ما در جو شرايط invertion داريم. لايه نزديک زمين سرد و بالا گرم ميشود و برعکس شرايط معمول است و هوا به سمت بالا نمي تواند حرکت کند و يک علت آلودگي ميباشد.
آلودگي خاک Soil pollution - دکتر فتوت
آلودگي خاک
به آلودگي آبهاي سطحي و آلودگي آبهاي زير زميني تقسيم ميشوند. البته آلودگي هوا وجود دارد که مورد بحث ما نيست .اثر آلودگي بر روي رفتار گياه استinteraction with plant و اينکه اين آلايندهها چگونه از چرخههاي مختلف وارد زنجيره غذايي شده و به بدن انسان ميرسند تعريف آلودگي (از ديدگاه خاک): تجمع بيش از حد يک عنصر و ساده را که منجر به ضرر در انسان ميشود. طبيعت هيچ جا را به عنوان آلودگي نمي شناسد مثلا معدن مس به نظر طبيعت آلودگي نيست.
در اتمسفر حرکت Diffution دارد. و طبيعت تلاش ميکند که توضيح يکنواخت و همگن ايجاد ميکند سپس co2 در يک جامع نمي شود و محکوم به حرکت است که ترموديناميک نيز آن را اثبات ميکند. وجود يک معدن به اين صورت است که مثلا 10000 سال گذشته عناصر در مکانهاي مختلف Difution ميکند و اين حرکت امکان دارد در چندين مرتبه به يک جا ختم شود و توليد معدن کند.آلودگي به اين صورت است که ما طول عمرمان کم بود. و اگر عمرمان را ميتوانستيم با زمان مطابق کنيم ديگر موضوع آلودگي را نداشتيم.
آلودگي Pollution=1-soft pollution 2-Hard pollution
Soft pollution= يعني وقتي آلاينده وارد بدن انسان ميشود، اين اثر سمي ميتواند به نوعي دفاع تبديل شود مثلا فاضلاب بيمارستاني اگر وارد کاهو شود، اين پاتوژن وارد بدن انسان ميشود و با عمل پوشاندن، شستن، خرد کردن و پوست کردن ميتوان آلودگي را کم کردن و يا با داروهايي درمان شود. اگر سموم زياد علفکش وارد گياه و بعد وارد بدن انسان شود، اميدواريم که اين آلاينده بشکند (degree) و تجزيه سوزي شود و اثر سوء خودش را از دست بدهد .
Hard pullotion=يک اتم جيوه يا يون سرب و فلزات سنگين وقتي وارد خاک شود قابل تغيير نسبت و شکستن و پختن فرقي نمي کند و وارد گياه ميشود و بعد وارد بدن و اثر خودش را
ميگذارد در بافتهاي چربي عناصر تجمع مييابد، فلز سنگين که وارد بافت چربي ميشود با استرس و بيماري وارد جريان خون ميشود
Bioaccumulation بسته به شغل، استرس، سن فرق ميکند.
فلزات سنگين در تمام زندگي ما است، در شامپو، دستمال کاغذي، با طراحي ساعت.
EDTA يک کمپلکس کننده است chelate اغلب فلزات سنگين کمپلکس ميکند. اگر ما جسمي داشته باشيم که در آن فلز سنگين باشد ميتواند به راحتي آن را حل کند و بکشد. هر عنصري که بخواهد توسط گياه جذب شود بايد به صورت قابل حل در بيايد مثلا ZnCO3 که بسيار نامحلول است و چيزي عايد گياه نمي شود و EDTA ميتواندآن را به راحتي کمپلکس کند و وارد گياه شود.
EDTA يکي از ترکيبات تشکيل دهنده مواد بهداشتي است. اين EDTA وارد فاضلاب شده. هر ماده آلي که وارد خاک ميشود از اين فاضلاب براي آبياري زمين استفاده ميشود و باعث کاهش pH خاک و در يک کلمه باعث افزايش حلاليت فلزات سنگين ميشود عکاسيها، آبکاري، بازار طلا، بسياري از صنايع جزء آلاينده مطرح ميشود.
تنها منشاء کود فسفاته، سنگهاي فسفاته است کاملا معدني است هر کشوري سنگ فسفات بيشتري داشته باشد، کود فسفات زيادي دارد مثلا مراکش ما وارد کننده سنگ فسفات و کود فسفات هستيم.
هر فلزي که چگالي آن از 5-6gr/cm3 يا بيشتر باشد جزء فلزات سنگين مطرح ميشود خاکهاي ما خاک آهکي است و حلاليت فلزات سنگين کاهش مييابد. نکته مهم ديگر کربنات کلسيم در خاک ما زياد است که باعث رسوب يکسري عناصر سنگين و نامحلول کردن آن ميشود اين دو نکته براي خاکهاي ما اهميت زيادي دارد و ما به شدت کشورهاي ديگر مشکل نداريم.
به علت رشد جمعيت در کره خاکي به انبوهي از سطح مصرف مواجه هستيم که رابطه خطي با افزايش جمعيت دارد. اگر جمعيت 5/1 برابر ميشود مصرف بيشتر توليد و ضايعات بيشتري را به همراه خواهد داشت. با افزايش جمعيت ميزان مصرف به مراتب بيشتر از نظرات کمي به جامعه اضافه خواهد شد نمونه آن برق، تلفن اما در جهان سوم مصرف بيشتر به صورت صعودي قيمت و هزينه زيادي ميشود
انواع آلايندهها
1-organic = آلي
2-inorganic= غير آلي - معدني
با بررسي اجمالي در آلايندهاي آلي organic چندين گروه مطرح ميشوند انواع آنيونها: نيترات No3 فسفاتها H2po4، سولفاتها so4، کلراتها cl- وفلورايت F- اگر غلظت نيترات بيش از 45pmm در آب آشاميدني باشد. منجر به ناراحتي گوارش خواهد شد. در پستانداران باعث (MJethemogloglpbinemia) خواهد شد.
در اثر افزايش No3 در سيستم گردش خون تبديل به نيتريت ميشود و براي تامين اکسيژن خود به سراغ گلوبول قرمز ميرود و اکسيژن هموگلوبين را ميگيرد و گلبولهاي قرمز قادر به انتقال اکسيژن نخواهد بود و اگر غلظت اين نوع گلوبولها بيشتر از 70% شود، فرد خواهد مرد.
فسفاتها
افزايش بيش از حد غلظت فسفردر آبهاي سطحي را اوترو فيکاسيون گويند که سبب افزايش جلبکهاي و کاهش اکسيژن ميشود. و در اثر مرگ جلبکها باعث تجمع مواد آلي در آبهاي سطحي ميشود که بايد لاشه جلبکها تجزيه شود. و براي تجزيه مواد آلي نياز به اکسيژن است که سيستم آبزي از شرايط اکسيد به شرايط احيا تبديل خواهد شد
فلورايد: فلورين يا گاز فلوئور F2 يا گاز کلر cl2 تصفيه کننده هستند فلئور باعث اس
تحکام استخوان و دندانها ميشود و در خمير دندان فلورايد وجود دارد و حتي فلوئور را در حد مجاز در آب آشاميدني وارد ميکنند. و دامهاي که از علوفه اي که فلورايد زيادي دارد تغذيه ميکنند دچار بيماري فلورسيس ميشوند که باعث نرمي استخوان دام ميشود. در خاکهاي شور، سديم کلرايد و منيزيم کلرايد که افزايش بيش از حد کلر باعث شوري ميشود که نوعي آلودگي است.
2-کاتيونها: مثل سديم، منيزيم، کلسيم، فلزات سنگين که بيش از 90 درصد آنها کاتيون دو ظرفيتي هستند مثل نيکل، سرب، جيوه، و روي و مس، کادميم. اين دسته از فل
زات به علت اهميت زيادي که دارند جزء يک گروه جداگانه از آلايندهها تقسيم ميشوند.
3-مواد راديو اکتيو= اين گروه در حال زوال و فرسوده شدن هستند و جرم آنها در حال کاهش است. عنصر راديواکتيوي که نيمه عمر کمي دارد را به نوعي ميتوان کنترل کرد ولي اگر نيمه عمر بالايي داشته باشد يعني هميشه و به مدت طولاني تشعشع ساطع خواهد کرد. براي اصلاح خاکهاي آلوده به ايزوتوپهاي راديواکتيو هيچ راهي وجود ندارد تنها راه اين است که بين اين مواد و قربانيها فاصله اي بگذاريم
4-مواد جامد معلق= اين نوع آلاينده گاهي توسط بعضي گياهان جذب ميشودد مثل ذرات سرب و هم در سطح برگ مايع تبادل اکسيژن و CO2 ميشوند. همه اين آلايندهها توسط گياه جذب ميشوند و جزء hard pollutant
آلايندههاي آلي
اين گروه ترکيبي هستند اغلب از ملکولهاي درشت و بر اساس فرمول شيميايي و يا کاربرد تقسيم بنديهاي مختلفي دارند. سمومي که در کشاورزي مصرف ميشود شامل pesticide، herbicide, Nematocide ,Fungicide ,insecticide ميباشد از مهمترين ترين اين گروه ميتوان حشره کش ددت را نام برد که در جنگ جهاني دوم استفاده شد و در بدن ماهيهاي اقيانوس
اطلس جنوبي ديده شد PAH ,PCBها ترکيبات آلي هستند که مقاومت بسيار بالايي در برابر حرارت دارند و حلالهاي بسيار خوبي هم هستند وقتي روي گياه اسپري ميکنيم. 50% به هوا متصاعد ميشود. 30-25ّ% وارد خاک ميشود و 10 درصد صرف هدف ميشود سپس 99% سم وارد محيط زيست ميشود نيمه عمر ددت 20 سال است.
هر چه PH خاک پايين تر باشد جذب علف کشها توسط کلوئيدهاي خاک بيشتر صورت ميگيرد.
منابع آلوده کننده محيط
1-فعاليتهاي معدني
2-سوختهاي فسيلي از جمله نفت و بنزين و گازوئيل که در آنها سرب وجود دارد.
3-فعاليتهاي کشاورزي
4- فاضلابها: استفاده مجدد از فاضلابها ما را به چندين هدف ميرساند.
الف)فاضلابها داراي مقدار زيادي نيتروژن و فسفر هستند و نيز داراي مواد آلي خوبي هستند و مقدار اصلي زيادي آب صرفه جويي ميشود و از تجمع فاضلاب جلوگيري ميکند اما گين هستند. خاک يک فيلتر فيزيکي، شيميايي و بيولوژيکي بسيار خوب است و عمل تصفيه را به خوبي انجام ميدهد.
گياهان و فلزات سنگين
عنصري که توسط گياه جذب نشود عملکرد به شدت تحت تاثير آن قرار گيرد و کاهش يابد را عنصر ضروري گويند
دامنه اي که عنصر خاصي توکسيک ميشود براي بدن ما قبل از رنج سميت براي گياه است و اين از مشکلات فلزات سنگين است.
گياهان عنصرها را به صورت يکسان درخود ذخيره نمي کنند.، بيشترين در ريشهها و بعد ساقه برگ و از همه کمتر در ميوه و دانههاست و گياهاني همانند گندم و جو که از بذر آنها استفاده ميکنند کمترين نسبت را دارند.
با دستگاه Atomic adsorption نمي توانيم در حدppb آناليز کنيم.
روشهاي اصلاح آلودگي فلزات سنگين
1-انتقال يا جابه جايي خاک آلوده
2-0تثبيت فلزات
3-شستن خاک با انواع ترکيبات شيميايي مثل اسيدها
همه اين روشها يک ويژگي مشترک دارند. بسيار گران، وقت گير و در يک کلام غير عملي در سطوح گسترده هستند .
بسياري از ميکروارگانيزمها به ويژه باکتريهاي آلايندههاي خاک را Biodegrade ميکنند گياهاني شناسايي شدهاند تحت عنوان Hyperaccumulatq که ميتوانند بيش از حد يک عنصر را دريافتهاي خود تجمع دهند مثل گياه Ihlaspi از خانواده چليپائيان که اين گياهان را ميتوان در فلزات سنگين خاک را استخراج کند و بعد گياه را برداشت کنيم و فلزات سنگين آن را مثل يک معدن استخراج کنيم. بايد بانک ژني اين گياهان در چرخه توليد وارد شوند ميتوان ژني را شناسايي کرد که در گياه hy peraccumultor باعث مقاومت به فلزات سنگين ميشود و بعد اين ژن را به گياهان حساس منتقل کرد از ريشه اين گياهان موادي ترشح ميشود که فلزات سنگين را رسوب ميدهد و تثبيت ميکند.
مطالعه ژنتيکي کيفيت نانوايي در گندم – دکتر شهریاری
پروتين در گندم به عنوان عامل مهمي در کيفيت نانوايي مطرح است و سعي بر اين است که مقدار آن را بالا ببرند. اما در افزايش پروتين محدوديتهايي وجود دارد که بررسي خواهد شد. يکي از محدوديتها اين است که يک رابطه منفي بين پروتين و عملکرد وجود دارد. يکي ديگر اين که اگر پروتين زياد شود، پروتينهاي ذخيره اي گندم که شامل آللومين، گلولبين، گلو تامين و گيادين است به مقدار مساوي زياد نمي شوند و به نفع گليادين تمام ميشود و مقدار زياد گليادين باعث ضعيف شدن خمير ميشود.
ارقامي از گندم را که از لحاظ پروتئين در يک سطح بودند از نظر کيفي نانوايي بررسي کردند و ديدند که دو رقم با پروتئين يکسان از کيفيت نانوايي متفاوتي برخوردارند. با استفاده از آزمون رسوب پذيري يا sedlimentation test اين کار را انجام دادند و نتيجه اين که هميشه افزايش پروتئين منجر به بهبود کيفيت نانوايي نمي شود.
کيفيت پروتئين در گندم: به طور کلي در گندم منظور پروتيئنهاي ذخيره اي
يا seed storage proteins است که از چند بخش تشکيل شده شامل آلبومين و گلوتنين و گليادين که گلوتنين و گليادين گلوتن را ميسازند. آن چيزي که در نانوايي بيشتر مورد توجه است بخش گوتن آن است و امروزه ثابت شده که داراي خاصيت ويسکوالاستيسته است . با استفاده از تکنيکي به نام الکتروفورز ارقام مختلف گندم را مورد آناليز قرار ميدهند. الکتروفورز به معني حرکت ذرات باردار (ماکرومولکولهاي داخلي سلول) در يک ميدان الکتريکي و بررسي يک بستر مناسب است. ماکرومولکولها ممکن است بر اساس بار، شکل و اندازه در وزن مولکولي ا
ز هم جدا شوند. با انتخاب يک بستر مناسب که عمدتا ژل است ويک پروتوکل مناسب براي استخراج نمونه ميتوان تصميم گرفت که ماکرومولکول را بر اساس شکل، بار يا اندازه جدا کرد. اين بستر يک شبکه ژلي است که ميتوان سوراخهايي روي آن تعبيه کرد وذرات ميتوانند از اين
سوراخ عبور کنند ميخواهيم استخراج قرار دهيم. بخشي که غير قابل حل در اتانول 70% است گلوتنين است و بخشي که قابل حل در اتانول 70% است گايادين است. نمونهها دربستر مناسبي تحت عنوان سيستم الکتروفورز SDS-PAGE تزريق ميشوند. گلوتن پلي مراست يعني از زير واحدهاي مختلفي تشکيل شده که توسط پيوند دي سولفيدي به هم متصل هستند که توس
ط دترجنت SDS اين اجزا از هم ميشکنند. اگر SDS را به محلول استخراجي اضافه کنيم کل مولکول، بار منفي پيدا ميکند و ميتوان آن را بر اساس وزن مولوکول استخراج کرد. در اين سيستم SDS پيوندهاي سولفيدي شکسته ميشوند. با انجام الکتروفورز دو سري subunit روي ژل قابل تشخيص است شامل HMW يا High molecular weight glutenin subunit که داراي وزن ملوکولي بالا هستند و گروه دوم LMW ((low molecular weight glutenin subunit )که وزن مولوکولي پايين دارند.
مراحل الکتروفورز: استخراج نمونه با کمک اتانون-دستگاه تهيه ژل- تزريق نمونه به درون ژل
انجام الکتروفورز: از طريق جريان الکتريکي، نمونهها درون بستر ژل حرکت ميکنند تا اجزاء آن از طريق اختلاف دروزن مولکولي جدا شوند – رنگ آميزي: باندها در اثر ترکيب رنگ ميگيرند – رنگ زدايي: زمينه ژل را بي رنگ ميکنند تا باندها نمايان شوند- تفسير باندها.
به طور کلي با بررسيهايي که از لحاظ ژنتيکي انجام شده يک نقشه ژنتيکي براي گندم ايجاد شده گندم 3 ژنوم D,B.,A دارد و در هر ژنوم 7 کروموزوم وجود دارد. براي اجزاء باوزن مولکول بالا سه تا مکان ژني هستند که روي بازوي بلند گروه 1D 1B 1A وجود دارد که زير واحدها روي آنها واقع شده اين مکانهاي ژني دستخوش موتاسيون ميشوند. در هر مکان تنوعات آلي وجود دارد که صرفا در اثر موتاسيون حاصل ميشود. معمولا بالاترين باند توسط مکان ژني ژن GLU-1A GLU-1B GLU-1D کنترل ميشود. در مجموع براي هر رقم 5 تابانده به عنوان حاصل وجود دارد. ميخواهيم ارتباط اين فرمهاي مختلف آلي را با کيفيت نانوايي بسنجيم
ارتباط بين ترکبيات آلي با کيفيت نانوايي: در سيستم اکتروفورز از يک بذر استفاده ميکنيم که حاوي جنين است. در الکتروفورز بذر نصف ميشود نيمه اي که حاوي جنين است حفظ ميشود و الکتروفورز روي نيمه ديگر انجام ميشود. نيمه اي که حاوي جنين است را ميکاريم که منجر به يک گياه خواهد شد و مقداري بذر خواهد داد. ما با کمي بذر ميتوانيم از طريق يکسري آزمونهايي کيفيت نانوايي را بررسي کنيم.
حالا به عنوان يک اصلاح کننده نباتات چگونه ميتوان ارقام را بهبود بخشيد يک آزمون بسيار دقيقي به وسيله دستگاه اکتنسو گراف- فارينوگراف، در اين دستگاه قرار ميگيرد. نيرويي خمير را ميکشد تا زماني که نقطه پارگي آن ثبت شود در همين اثناء گراف هم رسم ميشود که دو پارامتر دارد يکي نقطه اوج منحني که اصطلاحا MAXIMUM RESISTANCE است که بيانگر قدرت خمير است
(واحد BU ) و ديگري طول منحني که نشان دهنده ميزان کشش خمير يا Extensiblity آن است اين آزمون اين دو پارامتر را خواهد داد. مثلا براي بيسکويت يا خمير مسطح، متخصصين صنايع غذايي طول و قدرت خمير را پيشنهاد ميکنند و اصلاح کننده بر اساس گندم را اصلاح ميکند قدرت خمير دقيقا با دست ورزي در HMW امکان پذير است
استراتژي براي تغيير قدرت خمير: 1- قدرت خمير بالا 2- قدرت خمير متوسط 3- قدرت خمير پايين
امتیاز کلی از جمع زدن کل امتیازات هر مکان ژنی به دست می آید. معمولا حداکثر اسکوری که مولکولی بالا دارد، آلل هایی از گلوتنین باید انتخاب شوند که قدرت خمیر مناسب را برای نوع فرآورده مورد نیاز بدهد. از طریق روش بک کراس می توان تلاقی داد و ارقام با قدرت خمیرهای متفاوت را سلکسیون کرد.
استراتژی برای تغییر کشش پذیری خمیر:
با دست ورزی در اجزا با وزن مولکولی پایین می توان کشش پذیری خمیر را کنترل کرد. تعداد باند
بیشتر معادل کشش پذیری بیشتر. هر چه در یک رقم تعداد باندهای با وزن مولکولی پایین بیشتر باشد، کشش پذیر بیشتری به ما خواهد داد. پس اگر بخواهند رقمی از گندم دارای خمیر با کشش پذیری بالا داشته باشند از طریق افزایش تعداد باندهای با وزن مولکولی پایین امکان پذیر است.
اثرات محیطی موثر بر کیفیت نانوایی گندم:
افزایش مقدار پروتئین: تعادل بین مقدار گلیادین نسبت به بخشهای گلوتنین و آلبومین و گلبولین را بر هم خواهد زد و این تعادل به نفع گلیادین تمام می شود، اختلاط خمیر پذیری ضعیف (mixing dough) لاین های با پروتئین بالا از خمیر پذیری ضعیفی برخوردارند. مقدار پروتئین به طور منفی با ویسکوالاستیسیته گلوتن در رابطه است. در يك تحقيق تامين گوگرد را در رابطه ازت بررسي كردند. براي ساختن اسيدهاي آمينه گوگرد و ازت لازم است كمبود گوگرد باعث ميشود كه باندهاي مربوط به اسيدهاي آمينه گوگردي (سيستئين. سيستين و ميتومنين) تغيير يابند. تغيير در مقدار ازت كشش پذيري خمير را تغيير ميدهد كمبود گوگرد كه توام با افزايش بيش از حد ازت باشد باعث تغيير در تركيب گلوتن ميشود كه باعث نسبت بالاتري از گليادين ميشود افزايش توام ازت و گوگرد. کاهش در مقاومت خمير را به دنبال دارد.
اثر متقابل ازت و آب در دوره پر شدن دانه: رطوبت بالا در ميحط به نفع سنتز بيشتر ن
شاسته تمام ميشود اگر ميزان بالايي كود از ته به كار ببريم هر پروتيئن و هم عملكرد زياد ميشود. هر چه مقدار نشاسته دانه بالا رود, مقدار پروتئين موجود به صورت درصد كل وزن دانه كاهش مييابد.
اثر تنش گرما بر خواص رئولوژيكي خمير: اگر در دوره پر شدن دانه با دماي 40 برخورد کنيم، اين شرايط سنتز گليادين ادامه مييابد. و زير واحدهاي با وزن ملوكول پايين زياد ميشو
ند اما سنتز اجزا با وزن مولكولي بالا (HMW) متوقف ميشود.نسبت HMW/HLW نشانه اي از خواص رئولوژيكي خمير است كه هر چه بالاتر باشد خواص رئولوژيكي بالاتر ميشود تحت تنتش گرما اين نسبت كم ميشود و خواص رئولوژيكي بهم ميخوردو خميري ايجاد ميشود كه مدت زمان زيادي براي اختلاط يا mixing نياز دارد. معيار ديگر نسبت گلوتينين (پلي مر)/گليادين (
منومر) است نقش بيشتر را در خصوصيت الاستيسيته, گلوتنين دارد. تحت شرايط تنش, سنتز گليادين ادامه مييابد و اين نسبت بهم ميخورد خمير پذيري ضعيف خواهد شد . رطوبت بيش از حد در زمان برداشت محصول هم عواقب دارد. اگر محصول رسيده باشد و بارندگي بيايد
بهينه سازي و مديريت مصرف آب در كشاورزي : (دکتر عليزاده)
در دنيا در حال حاضر حدود 1346 كيلو متر مكعب آب مصرف ميشود. تنها چيزي كه نم
ي شود آن را زياد كرده آب است و فناپذير است در حال حاضر 1162 كيلومتر مكعب آب در كشاورزي مصرف ميشود ولي در سال 1400 شمسي به 1314 كيلومتر مكعب ميرسد. در ايران 98% توليدات ما از آبياري تامين ميشود. توان توليد گندم تقريبا 15 تن در هكتار است كه 60% كاهش عملكرد آن به دليل خشكي و كمبود آب است. دنيا با آب سبز كشاورزي ميكند فقط 15% كشاورزي بر اساس آب آبياري است و 85% كشاورزي دنيا انجام نمي شود. در ايران 75% آب سطحي كشور فقط در خوزستان است ولي 70% كشاورزي خارج از خوزستان ميباشد
آب قهوه اي= آبي است كه نه ديم است و نه فارياب و در خاك ذخيره ميشود و براي توليد مصرف ميشود.
ديدگاه ما نسبت به كشاورزي بايد Agronomic يا مهندس Engineering باشد؟
كارايي مصرف آب wateruse efficiency: كارايي هيچ ربطي به كشاورزي ندارد چون كارايي يا است. سيستم زراعت به سه بخش تقسيم ميشود.
1-Hydroulic system
2-crop-soilsystem
3-crop-physiology syst
در سيستم هيدروليكي بحث راندمان آب و كارايي بارندگي داريم, كارايي انتقال آب و كارايي توزيع آب, كارايي مصرف آب وكارايي بارندگي. حاصل كل ضرب اين كارهاي راندمان آبياري است. در ايران بارانهايي كه كم تر از 24mm باشند براي كشاورزي مفيد نيستند. سيستم دوم crop-water use efficiency است. گياه تعريق ميكند. سيستم آب گياه هم سيستم بيولوژيكي است و ربطي به گياه ندارد. 90% آبي است كه در سيستم آب – گياه وارد ميشود تبخير ميشود. س
يستم سوم crop-water productivity كه عبارت است از بهره وري آب توسط گياه
در بهره وري تبديل در كاراست ولي در كارايي تبديلي در كار نيست.
Cwp=psp*ye*Hi
بهره وري آب يا water productivity حاصلضرب wue*cwp است.
راهکارهاي بالا بردن water productivity: 1- راهکارهاي اگرونوميکي مثل بذر خوب، دفع آفات، شخم خوب 2- راهکارهاي تشکيلاتي يعني بايد اين کار متولي داشته باشد 3- راهکارهاي فني مثلا تغيير سيستم آبياري.
بررسي طرح افزايش توليد گندم در ايران- دکتر زارع
مقدمه: غلات از دير باز با زندگي انسان عجين شده اند. گندم يکي از قديمي ترين و پر ارزش ترين غله است. 16% سطح زير کشت جهان يعني بين 217 تا 231 ميليون هکتار سطح زير کشت گندم است و توليد آن 500 تا 610 هزار تن است. چين 29 ميليون هکتار يعني 5/13% سطح زير کشت گندم جهان را دارد با توليد 114 ميليون تن. کل نياز گندم در سال 2020 حدود 770 ميليون تن است و در سال 2020 با 100 ميلون تن کمبود مواجه هستيم. گندم در 20 درجه سانتيگراد بهترين رشد را دارد و از 35 درجه به بالا فتوسنتز آن صرف تنفس نگهداري ميشود. حدو
د 90% انرژي ما به فرآوردههاي گياهي وابسته است که 60 % آن مربوط به غلات و 45% مربوط به گندم است. طرح خودکفايي گندم 2 ميليارد و 600 ميليون دلار صرفه جويي ارزي داشته .
عوامل موثر بر افزايش توليد گندم
سه عامل مهم اقليمي، ژنتيکي و مديريتي.