بخشی از مقاله

چکیده

شیخ بهاءالدین محمد عاملی بی تردید یکی از درخشانترین چهرههاي فرهنگی عصر صفوي به شمار میس آید که در شاخه مختلف علوم و معارف - ریاضیات ،نجوم ،معماري، حکمت ،عرفان، ... - دستی داشته است و با طبقات مختلف اجتماعی در آمیخته است، و از این رهگذر ذوق تهذیب یافته و خلاقش در قالب اشعار و حکایات نظم و نثر، به نقد اجتماعی پرداخته است تا شاید از این رهگذر راهی را روشن کند .

شخصیتی که به سبب وسعت مشرب ودور بودنش از تعصبات ناروا هم بسیاري ازظن خویش با او یار شدهاند و هم گروهی با وي به خصومت پرداخته و بدو اعتماد نورزیدهاند.به سبب همین موجبات، بررسی موضوعات و مباحث آثار این حکیم در زمینهي نقد اجتماعی میتواند،تصویري از تنشهاي فرهنگی و اخلاقی و سیاسی روزگار وي را بنمایاند .بدین منظور در این پژو هش کلیات دیوان شیخ بهایی مورد بررسی قرار گرفته است تا جدالهاي شایع بین طبقات مختلف اجتماعی و نگرش خاص شیخ بدان مباحث و رویکرد عملی وي در تضادهاي فرهنگی و سیاسی روزگارش که خط میانه بوده است مورد تحلیل قرار گیرد.

مقدمه

شیخ الاسلام بهاء الدین ، محمدبن حسیبن عبد الّصمد عاملی معروف به شیخ بهایی فیلسوف و فقیه دانشمندو بنام دوره صفویه است. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزّالدین حسین عاملی از بزرگان علماي شام - جبل عامل - بود که در عهد شاه تهماسب صفوي به سوي ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، هفت سال در آنجا سکنی گزیدند.سپس به مشهد و هرات رفت و با منصب شیخ الاسلامی1 اقامت هشت ساله در هرات دوباره به قزوین بازگشت.

مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجري در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند و پیکرش را به مشهد انتقال دادند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان در خانهاي که داشت به خاك سپردند. - صفا:1371 ، - 1041 شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، از نوادر روزگار و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجري قمري بوده است.

شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدراي شیرازي ،عز الدین حسین حیدر کرکی عاملی،شاه محمود حسنی شیرازي،شیخ محمد تقی مجلسی،ملامحسن فیض کاشانی،محمد صالح مازندرانی،وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند.

اودر زمینه هاي مختلف علوم صاحب تالیفات بسیار است ؛خلاصه الحساب ،تشریح الافلاك،اسطرلاب کبیر،فوائد الصمدیه در نحو، جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و تهذیب البیان و بسیاري دیگر ...وي به تازي و عربی نیز شعر میسرود ،کلیات او علاوه بر غزلیات و رباعیات و مخمس و کتاب موش و گربه به نثر، داراي سه مثنوي بوده که یکی به نام مثنوي لنان و حلوال و دیگري لشیر و شکرل،»نان و پنیر« می باشد.

شیخ بدون تردید به سه زبان مهم و رایج عصر خویش، مسلط بوده و عربی و فارسی و ترکی را به خوبی می فهمیده و بدان گفتگو می کرده و در مورد عربی و فارسی آثار فراوان دارد. در زمینه زبان ترکی، سفرهاي طولانی او به آذربایجان شوروي و ایران - در لباس درویشی در مناطق تحت نفوذ دولت عثمانی- این موضوع را ثابت می کند، به علاوه شعرهایی به زبان ترکی در لکشکولل آورده است که این مهارت وي را آشکار می سازد.

با آن که وي از صاحب منصبان بنام عصر صفویه وعصر شاه عباس به حساب میآید حقیقت آن است که در شاعري، شاعر درباري نیست و شعر را ابزار کسب نام و نان قرار نداده است، » بهایی اگر موجبی پیدا میشد شعر میگفت... او اهل علمی است که اوقاتش را به تربیت شاگردان صرف میکرد، شهرتی که در شاعري کسب کرده از مقام علمی وي ناشی شده است. - «سبحانی:1388 ، - 404 وگرنه در روزگاري که ادوارد براون در توصیفش میگوید که »در عهدي به آن باشکوهی و قدرتی به آن دوام هیچ شاعر بزرگی در ایران ظهور نکرده است.« و میرزا محمد خان قزوینی در تایید سخن براون آنرا خراب آباد فرهنگیاي میداند که طی آن دانش و شعر و عرفان و حتی فلسفه مجال حیات نیافت ، - سیوري،1372، 203،202 - ظهور شیخ بهایی با آن همه مشغلههاي دنیاوي و درباري نشان ذوق شاعرانگی وي و خصوصا بیانگر شوق وافر هدایت و ارشاد خلایق از طریق شعر-علاوه بر راههاي دیگري که در آن میکوشید- بوده است .

عصرصفویه در عین حال که بیانگر وحدت ملیت ایرانی تحت لواي سیاسی و دینی واحد است و از بسیاري جهات از جمله حکومتهاي مقتدر به حساب میآید، ولی از حیث ساختار فرهنگی پیوسته گرفتار دو تضاد برونی و درونی آشکاربوده است،یکی تضاد شیعه و سنّی است که در گذر ایام با تدابیر نظامی و امنیتی و فرهنگی شاهان صفو ي بر آن غلبه کردند و توانستند به مدد علماي جبل عامل حکومت شیعی قدرتمندي را در تاریخ ایران بنیاد نهند و تضاد دیگر از سویی حضور قدرتمند صوفیان و سپاهیان قزلباش بود که داعیه ي بنیانگذاري حکومت را داشتند و از سویی دیگر علمایی که با تکیه بر شریعت با صوفیگري و تصوف بازاري به مخالفت برخاستندو شیخ بهایی در چنین فضاي فرهنگی که دستجات مختلف حکیم و فقیه و رند و زاهد و حیدري و نعمتی و مشائی و اشراقی در ذیل تعصبات بیهوده به جان هم میافتادهاند ،ا با پیوند بین شریعت و طریقت خود را مینمایاند.

وي بیش از دیگران از مفاسد دربار با خبر است ؛ شاهانی که علی رغم ادعاي مسلمانی و شیعی بودن ،علاوه بر شرب خمر و داشتن حرمسرا از ارتباط با زنان روسپی ابایی نداشتند. - جمالی،1385، - 535 و در این خصوص شاه اسماعیل اول و شاه عباس دوم سرآمد بودندو شاه تهماسب و شاه سلطان حسین یک استثنا. - رك همان، - 431 بهایی هوشمندانه رسالت خویش را میشناسد و نه تنها مدحی نمیگوید بلکه همگان را از نزدیکی و قرب پادشاهان بر حذر میدارد.

استاد ذبیح االله صفا در این باره میگوید:»یکی از علتهاي روا ج اشعار بهایی چاشنی تند عرفانی آنهاست.این ذوق عرفانی که در سخن او مییابیم اصلاتازگی ندارد و تنها وجه اهمیتش در این است که یک عالم شرعی متنفذ انها را آزادانه در عهد غلبهي ملایان متعصب قشري از سر گرفته و باز گفته و از این راه شعر خود را محل توجه و مراجعهي اهل ذوق قرار داده است. - .«رك ،صفا،1371، ص1043 - از سوي دیگر صراحت و سادگی بیان که در کلام وي - بنابر مقتضاي تاریخی و شاید غیر ایرانی بودنش - ،حضور دارد بر ي جاذبه آن افزوده است و مخاطبِ عام ِجویاي درك وفهم بیشتر را در این کشاکش فرهنگی به سوي خود کشانده است؛ به عبارت دیگر بسیاري از مباحث عرفانی که شاعران پیشین در لفافهي واژگان و تعابیر و تمثیلهاي خاص بر اهل ذوق عرضه داشته اند وي مباحثی را که در زندگی یک مسلمان کار برد عملگرایانهي بیشتري دارد با صراحت آمیخته به طنزبیان میدارد. شعر شیخ بهایی شعري است که حاوي ایدئولوژي توامان عرفان و شریعت است .

دکتر فتوحی براین اعتقاد است که:»سبک شخصی معمولا در هنر بیش از دیگر قلمرو ها محسوس است؛ زیرا هنر شدیدا متمایل به»شخصی شدن« است،حال آن که ایدئولوژي به اجتماعی شدن میگراید...به هر نسبت که سبک شخصیتر شود دخالت ایدئولوژي درآن کاهش مییابد....ایدئولوژي ،قلمرو رمزگان اجتماعی است که در سبک عمومی بیشتر نمودار میشود ودر سبکهاي فردي چندان مجالی براي ظهور نمییابند. - تلخیص،فتوحی1390 ،370 - و »شعر عرفانی قرن نهم ادامهي یک گفتمان ایدئولوژیک مسلط بود که به متصوفان آن زمان چندان مجال ابراز فردیت خویشتن را نداد - «همان، - 371 ولی سبک فردي شیخ بهایی را میتوان در تلفیق و ترکیب گزارههاي عرفانی مولانایی واندیشه هاي فقهی شیعه و سادگی و صراحت بیان جستجو کرد، همان ویژگی که اورا از هم عصرانش متمایز ساخته است.

شعر عصر صفویه هر چند که در بررسی کلّی جریانی است که درتقابل با شعر سبک عراقی قرار دارد ولی حقیقت آن است که شعر شیخ بهایی از جهت معیار هاي سبک شناسانه لفظی - آرایه ها - و محتوایی همچنان در ردهي سبک عراقی قرار میگیردهمان که میتوان آن را »سبک متعادل اصفهان«، - رك،فتوحی،1390 ، - 161نامید.در بررسی لایههاي واژگانی نیز شعر شیخ بهایی، رمزگان نهاد شریعت،سیاست،تصوف و رمزگان خراباتی بودن را به هم در آمیخته است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید