بخشی از مقاله
کارآفرینی شرکت فناوری اطلاعات
مقدمه :
فناوری اطلاعات بسیار از علم رایانه وسیعتر (و مبهم تر) است. این اصطلاح در دهه ۱۹۹۰ جایگزین اصطلاحات پردازش دادهها و سیستمهای اطلاعات مدیریت شد که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹60 بسیار رایج بودند. فناوری اطلاعات معمولاً به تولید و پردازش و نگهداری و توزیع اطلاعات در موسسات بزرگ اشاره دارد.
دانش فناوری اطلاعات و رایانه با هم فرق میکنند، البته در موارد زیادی با هم اشتراک دارند. اگر علم رایانه را مشابه مهندسی مکانیک بگیریم، فناوری اطلاعات مشابه صنعت حمل و نقل است. در صنعت حمل و نقل، خودرو و راهآهن و هواپیما و کشتی داریم. همه اینها را مهندسان مکانیک طرح میکنند. در عین حال در صنعت حمل و نقل مسائل مربوط به مدیریت ناوگان و مدیریت ترافیک و تعیین استراتژی حمل و نقل در سطح شرکت و شهر و کشور مطرح است که ربط مستقیمی به مهندسی مکانیک ندارد اما بی شک فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مهمترین مقوله در این ضمینه است.
فناوری اطلاعات متشكل از چهار عنصر اصلی «اساس» (انسان، سازوكار، ابزار، ساختار) است، به طوری كه در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی كه از بهم پیوستن این عناصر ایجاد میشود جریان یافته و پیوسته تعالی و تكامل سازمان را فراراه خود قرار میدهد:
• انسان: منابع انسانی، مفاهیم و اندیشه، نوآوری
• سازو كار: قوانین، مقررات و روشها، سازوكارهای بهبود و رشد، سازوكارهای ارزش گذاری و مالی
• ابزار: نرمافزار، سختافزار، شبكه و ارتباطات
• ساختار: سازمانی، فراسازمانی مرتبط، جهانی
امروزه معنای اصطلاح «فناوری اطلاعات» بسیار وسیع شدهاست و بسیاری از جنبههای محاسباتی و فناوری را دربر میگیرد و نسبت به قبل شناخت این اصطلاح آسانتر شده است. چتر فناوری اطلاعات تقریباً بزرگ است و بسیاری از زمینهها را پوشش میدهد. متخصصین فناوری اطلاعات وظایف متنوعی دارد، از نصب برنامههای کاربردی تا طراحی شبکههای پیچیده رایانهای و پایگاه دادههای اطلاعاتی. چندی از زمینههای فعالیت متخصصین فناوری اطلاعات میتواند موارد زیر باشند: [۲]
• مدیریت اطلاعات
• پیادهسازی شبکههای رایانهای
• مهندسی رایانه
• طراحی سیستمهای پایگاه داده
• مدیریت سیستمهای اطلاعاتی
• سیستمهای اطلاعاتی مدیریت
• مدیریت سیستمها
نام کامل طرح و محل اجرای آن :
شرکت فناوری اطلاعات کاسپین
نشانی :
مشخصات متقاضی :
نام : نام خانوادگی : ش.ش :
دلایل انتخاب طرح :
امروزه فناوری اطلاعات بخشی وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد به نحوی که تمامی مشاغل وابسته به فناوری اطلاعات شده اند. پیشرفت علم و گسترش زمینه فناوری اطلاعات باعث شده است که یکی از مهمترین و پرکاربردترین زمینه های فعالیت را در بر بگیرد .
میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
ارزیابی فناوری اطلاعات
زمانی برنامه ریزی و طراحیهای انجام شده مثمرثمر خواهد بود که بر مبنای یک نظام ارزیابی سنجیده شده و نواقص آن رفع شود. امروزه یکی از بیماریهای جدی مدیریت بخصوص در کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما که به سمت صنعتی شدن حرکت می کند. ارزیابی برنامه ها، افراد و سازمان است.
امروزه، سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات یکی از موضوعهای مطرح در تمامی سازمانهاست. در بسیاری موارد، سرمایه گذاری در این حوزه موجب صرفه جویی فراوانی در هزینه شده است و در موارد دیگر بهره وری، متناسب با میزان سرمایه گذاری، ارتقا نیافته است. لذا برای شناسایی فواید فناوری اطلاعات، ارزیابی آن انجام می گیرد. در این مقاله مزایای به کارگیری ارزیابی فناوری اطلاعات و مهمترین معیارهای ارزیابی آن آورده شده است.
همواره در مجموعه وظایف مدیریت، ارزیابی به عنوان یکی از عملکردها و وظایف مهم مدیریت نوین و حتی مدیریت کلاسیک مطرح بوده و هست.
زمانی برنامه ریزی و طراحیهای انجام شده مثمرثمر خواهد بود که بر مبنای یک نظام ارزیابی سنجیده شده و نواقص آن رفع شود. امروزه یکی از بیماریهای جدی مدیریت بخصوص در کشورهای در حال توسعه مانند کشور ما که به سمت صنعتی شدن حرکت می کند. ارزیابی برنامه ها، افراد و سازمان است.
ارزیابی، جریانی از بازخور فعالیتها و مقایسه آنها با معیارهای تعیین شده است که طی آن واحدها و عوامل انسانی از چگونگی عملکرد خود و تاثیر آن در کارایی سازمان و نظرات مسئولان در مورد نتایج به دست آمده اطلاع کسب می کنند.
از ســویی، امروزه فناوری اطلاعات سیستـم های اطلاعات به عنوان یک ابزار مهم و شناخته شده مورد پذیرش واقع شده اند. اگرچه علی رغم سرمایه گذاری سنگین در فناوری اطلاعات، سازمانها عموماً نتوانسته اند از بـــازگشـت سرمایه و فواید مالـی متناسبی بهره مند شوند. توسعه و فراگیرشدن فناوری اطلاعات اغلب معادل با کاهش شاخصهای کلان بهره وری و سودآوری کمتر در هردو بخش صنعت و خدمات بوده است.
دلایل به کارگیری ارزیابی فناوری اطلاعات
نتایج تحقیقات در صنعت ساختمان به عنوان یک نمونه نشان می دهد که؛
▪ نداشتن دورنمای استراتژیک مهمترین مانع در سرمایه گذاری مناسب در فناوری اطلاعات است و تاثیر عمده ای در دستیابی به موفقیتهای مورد انتظار دارد؛
▪ سازمانها در میزان سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات تفاوتهای عمده ای باهم دارند؛
▪ سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات چندان تحت تاثیر اندازه سازمانها نیست؛
▪ هزینه های غیرمستقیم تاثیر فراوان و قابل توجهی پس از سرمایه گذاری داشته اند.
علاوه بر موارد فوق، تجربه نشان داده است، گسترش فناوری اطلاعـــــات در کسب و کار عموماً موجب جایگزینی مشکلات جدید به جای مشکلات قدیمی می شود و این باعث می شود تا فواید مورد انتظار حاصل نشوند، علی رغم افزایش سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات، بهره وری ارتقا نیافته و این امر در سالهای گذشته موجب مطرح شدن موضوعهایی چون پارادوکس بهره وری شده است. مشکل بودن شناسایی فواید، بسیار مورد بحث قرار گرفته است و حتی موجب شده است تا در بعضی کسب و کارها دستیابی به این فواید مورد شک و تردید واقع شوند.
سخت و مشکل بودن ذاتی امر ارزیابی و شناسایی فواید و هزینه های فناوری اطلاعات همــواره دلیلی بر نداشتن اطمینـان از تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات بر موفقیت کسب و کار بوده است. یکی از نتایج منفی این امر صرفنظرکردن از این موضوعها بوده است.
معیارهای ارزیابی فناوری اطلاعات
مدل ها و روشهای فراوانی در ارزیابی فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته اند. هرروزه نیز روشهای جدیدی توسعه می یابند و به کار گرفته می شوند. بسیاری از این روشها برای ارزیــابی فنـاوری اطلاعات طراحی نشـده اند امـا در این زمینه به کار گرفته شده اند. مطابق بررسیهای تطبیقی انجام شده در مورد مدلهای ارزیابی فناوری اطلاعات می توان معیارهای ارزیابی فناوری اطلاعات که در ادامه آمده است را به عنوان مهمترین معیارهای موردتوجه در ارزیابی فناوری اطلاعات در نظر گرفت.
۱ ) مالـی :
معیار مالی در برگیرنده دو جزء است. هزینه ها و فایده های اقتصادی قابل اندازه گیـری که می توانند در مـورد سرمایــــه گذاریهای فناوری اطلاعات ردگیری شوند. در این تست، تنها مفاهیم اقتصادی و مواردی که می توانند بدون اختصاص مقادیر قراردادی به شاخصهای اقتصادی تبدیل شوند مدنظر خواهد بود. نشانی از این مورد می تواند زمان اختصاص داده شده توسـط مدیران
فنـاوری اطلاعات برای سرمایـه گذاریهـا در این حوزه باشـد کـه بــه صورت شاخصهای مالی مطرح می شوند. این معیـار می تواند بــــه دو جـزء معیار زیر تقسیم بندی شود: هزینه و فایده.
۲) استراتژیک :
دومین معیار، شاخص ارزیابی توانایی سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در برآوردن و پشتیبانی از برنامه های استراتژیک سازمان است. برنامه های استراتژیک شامل، استراتژی های کسب و کار، استراتژی فناوری اطلاعات، اقدامات عملی و عملیاتی است. این معیار باتوجه به میزان موفقیت
سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در پشتیبانی از برنامه های استراتژیک ارزش گذاری می شود.
این معیار بر سه دسته زیر تقسیم می شود:
۳) برنامه های عملیاتی؛
۳ ) رقابت پــذیری :
ایـن معیار به این موضوع می پردازد که سرمایه گذاری فناوری اطلاعات تا چه میزان در دستیابی به مزیت رقابتی موفق بوده اند. مزیت رقابتی به تمامی مزیت هایی اطلاق می شود که به سازمان در مقایسه با محیط خارجی آن کمک می کند و فایده می رساند. مثالی از این موضوع می تواند توانایی تولید محصولاتی ارزان تر از رقبا باشد. محیط خارجی سازمانهای مختلف متفاوت است اما می توان جزء معیارهای زیر را به عنوان محیط خارجی در نظر داشت.
مشتریان؛ شرکای تجاری؛ تامین کنندگان؛ رقبا؛ تازه واردها؛ کالاها و محصولات جایگزین.
۴ ) اثربخشی:
این معیار به میزان تاثیر ســــرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در انجام دقیق و صحیح فعالیتهای حال و آینده کسب و کار توجه دارد. این معیار به صورت شاخصهای مالی اندازه گیری نمی شود، بلکه به صورت افزایش اثربخشی و کارایی عملکرد مطرح می گردد. مثالی از این موضوع بهبود فعالیتهای کسب و کار از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات است.
سه جزء معیار اصلی اثربخشی به صورت زیر است:
ـ کارایی فعالیتهای کسب و کار موجود؛
ـ اثربخشی فعالیتهای کسب وکار تغییریافته؛
ـ عملکرد فعالیتهای کسب و کار جدید.
۵ ) بهبود کیفیت:
انـــدازه گیری موفقیت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات که موجب بهبود کیفیت محصولات و خدمات در هر یک از فرایندهای کسب و کار می شوند، همواره مشکل بوده است. منظور از بهبود کیفیت در این مبحث بهبود در ارزش فعالیتهای کسب کار از دیدگاه مشتریان و با تمرکز بر کیفیت محصولات و خدمات است. دو جزء معیار عبارتند از:
ـ بهبود کیفیت خدمات (داخلی و خارجی)؛
ـ بهبود کیفیت محصولات (داخلی و خارجی).
۶) الـزامات:
این معیار به میزان موفقیـت سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات در پاسخ به نیازهای داخل
خاص مثلاً نیازمند نقشه های CAD با فرمتی خاص باشد. ارزیابی نحوه پاسخگویی به این نیاز در این معیـار صورت می گیرد.
منبع نیاز می تواند برای تعریف جزء معیارها استفاده شود:
ـ نیازها و تقاضاهای کاربران و مشتریان نهایی؛
ـ تقاضاهای مشتریان؛
ـ تقاضاهای تامین کنندگان؛
ـ تقاضاهای شرکای تجاری.
۷ ) رضایت کاربران:
این معیــار بررضایت کاربران نهایی و برداشت آنها از سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات تمرکز دارد. مثالی از این موضوع می تواند میزان رضایت کاربران از سیستم های مکانیزه برای مستندسازی باشد.
جزء معیارها به صورت زیر تعریف می شوند:
ـ قابلیت استفاده؛
ـ راحتی؛
ـ فاکتورهای انسانی.
۸ ) رضایت بیرونی:
در مقایسه با رضایت کاربران، رضایت کاربران بیرونی و به ویژه مشتریان نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. رضایت بیرونی مقیاسی از میزان رضایت کاربران بیرونی از نحوه تعامل آنها با نحوه ارائه خدمات و محصولات سازمان است. در سازمانهای مختلف جزء معیارها متفاوت است ولی عموماً موارد زیر را دربر می گیرد:
ـ مشتریان؛
ـ شرکای تجاری؛
ـ تامین کنندگان؛
ـ مراجع قانونی و دولتی.
۹) فناوری:
موضوع مهم در این معیار خود فناوری است و نه نحوه به کارگیری آن (چرا که نحوه به کارگیری در اثربخشی و الزامات مورد بحث قرار گرفت) این معیار به میزان تناسب فناوری مورد استفاده در سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات (به عنوان مثال میزان در دسترس بودن سیستم های تحت وب سازمانها) می پردازد. این معیار به سه جزء معیار قابل تفکیک است.
ـ سازگاری با محیط موجود؛
ـ قابلیت اطمینان و امنیت؛
ـ در دسترس بودن.
۱۰ ) مخاطــرات:
آخرین معیار به مخــاطرات می پردازد. مخاطرات مقیاسی است که امکان دست نیافتن به موفقیت و به عبارت دیگر امکان پاسخ ندادن به انتظارات را نشان می دهد. مثالی از این موضوع، مخاطره انتظار بیش از حد کاربران نهایی از سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات است.
۵ نوع مختلف مخاطره به عنوان جزمعیارها مطرح است: مخاطرات بیرونی؛! مخاطرات سازمانی؛ مخاطرات کارکنان؛ مخاطرات فناوری؛! مخاطرات پیاده سازی.
به منظور شناسایی و اندازه گیری هــــزینه های فناوری اطلاعات، اطمینان از ایجاد فواید فناوری اطلاعات و... ارزیابی آن انجام می گیرد. مدل ها و روشهای فراوانی در ارزیابی فنــاوری اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد. در همه این مدلها، چندین معیار مهم مدنظر قرار می گیرد که عبارتند از:
۱ ) مالـی؛
۲ ) استراتژیک؛
۳ ) رقابت پذیری؛
۴ ) اثربخشی؛
۵ ) بهبود کیفیـت؛
۶ ) الزامات؛
۷ ) رضــــایت کاربران؛
۸ ) رضایت بیرونی؛
۹ ) فناوری؛
۱۰ ) مخاطرات.
باتوجه به تجربیات موفق، صرفه جویی فراوانی در هزینه ها از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات امکان پذیر است ولی قبل از تصمیم گیری در زمینه به کاربستن یک استراتژی مبتنی بر فناوری اطلاعات بایستی فرایندی جهت ارزیابی دقیق اتخاذ شود. در غیر این صورت فواید استراتژیک و بلندمدت و برخی از فواید کوتاه مدت غیرقابل شناسایی خواهند بود.
به این دلیل پیشنهاد می شود برای شناسایی فواید فناوری اطلاعات سازمانها یک ارزیابی فناوری اطلاعات مناسب را برای سازمان خود به کار گیرند تا:
▪ ویــــژگیها و هزینه ها قابل شناسایی و اندازه گیری باشند؛
فواید و هزینه های مورد انتظار خود از فناوری اطلاعات (شامل هزینه های غیرمستقیم) را بدانند؛
مشخص سازند که آیا فواید فناوری اطلاعات حاصل شده است و آیا فرهنگ سازمانی حامی به کارگیری فناوری اطلاعات و یا دیگر فناوریهای جدید است.
وضعیت و میزان اشتغال زایی :
فناوري اطلاعات و ارتباطات كاربردهاي فراواني در صنعت دارد كه از آن جمله ميتوان به خودكارسازي بسياري از فرآيندهاي خدماتي و توليدي اشاره كرد. اين مسأله مستقيماً در تعداد و مشاغل مورد نياز صنعت تاثير گذاشته و به نوعي اشتعالزدايي به همراه داشته است. ذات صنعت ماشيني كردن توليد است و اما فناوري اطلاعات ضمن ايجاد فرصتهاي بيشتر براي ماشيني كردن توليد، ماشينيكردن خدمات را به همراه آورده است.
صنعت در بخش خصوصي به دنبال سود حداكثر است و اگر اين مسأله روزي از طريق استخدام كاركنان بيشتر ممكن بود به اين روش پايبند بود و اگر امروز با كاهش تعداد كارمندان و خريد و يا ايجاد تجهيزات جديد امكانپذير باشد، اين روش را برميگزيند. بنابراين بخش خصوصي در حوزه توليد و خدمات به ابزارها تكيه ميكند و نيروي انساني مورد نياز با شرايطي خاص را استخدام مينمايد؛ چراكه امروزه تعريف نيروي انساني مورد نياز عوض شده است و اين به معني اشتغالزدايي است.
از سوي ديگر دولتها و ازآن جمله دولت جمهوري اسلامي براي خود سياستهاي اشتغالزايي داشته و ميخواهند درصد بيكاري كشور را تا حد مشخصي پايين بياورند. براي مثال سياستكشور ما در سالهاي اخير پرداخت وام به واحدهاي توليدي به ازاي استخدام نيروي كار جديد بوده است. برخي از واحدهاي توليدي و خدماتي از يكسو به تبعيت از اين سياستها براي جذب نيروي انساني جديد و از سوي ديگر به تبعيت از تاثير فناوري اطلاعات براي اخراج نيروهاي موجود
خود با چالشي بزرگ روبرو هستند. اين چالش در آينده اثر خود را بيشتر نشان خواهد داد.
واقعيت اين است كه اگر كشور به خود بيايد، فناوري اطلاعات و ارتباطات درمجموع نه تنها اشتغالزدا نيست كه اشغالزايي فراوان به همراه دارد. منتهي عصر جديد و جامعه دانايي محور مشاغل متناسب به خود را ميطلبد و دولت بايد سياستگذاري درستي در اين زمينه داشته باشد. فناوري اطلاعات هم اشتغال زا و هم اشتغالزداست.
اين مقاله تا حدي به سؤالات اساسي زير پاسخ داده است:
- آيا فناوري اطلاعات اشتغالزا است يا اشتغالزدا؟
- جهتگيري صنعت در بكارگيري ICT و تاثير آن بر نيروي انساني موردنياز چيست؟
- جهتگيري دولت كدام است؟
در پايان نيز پيشنهاداتي به منظور بهبود اوضاع كشور و اتخاذ تدابير صحيح ارائه شده است.
بررسي اشتغالزايي فناوري
قبل از آنكه به اين سؤال پاسخ دهيم كه آيا فناوري اطلاعات اشتغالزاست و يا اشتغالزدا؟ چند مثال را بررسي ميكنيم تا بفهميم آيا اصولاً خود فناوري اشتغالزدا است يا خير؟
مثال 1ـ قبل از اختراع چرخ خياطي، صنعت پوشاك شامل كارگاههاي محدودي بود كه كارگران در آن به صورت دستي به توليد پوشاك مشغول بودند. با وجود مهارت اين افراد كيفيت پوشاک در سطح متوسط به پايين و مدلها و انتخابهاي لباس محدود و هزينه توليد بسيار زياد بود. اختراع چرخ خياطي توسط تيمونيه در سال 1830 ميلادي که خود يكي از همين توليدكنندگان لباس در كشور فرانسه بود، باعث كاهش قيمت لباسها و افزايش كيفيت آن گرديد و درنتيجه باعث ركود ابتدايي بازار توليدكنندگان دستي گرديد. چرخ خياطي ظاهراً عدهاي را بيكار كرده بود؛ آنها براي مقابله با اين عامل موثر به كارگاه تيمونيه حمله كردند، چرخ را از بين بردند و به قصد كشتن به تعقيب او پرداختند؛ غافل از اينكه ساخت مجدد چرخ خياطي و تجهيز اكثر كارگاههاي دوزندگي به آن و درنتيجه كاهش فاحش قيمت لباس و افزايش كيفيت و تنوع آن، به تدريج تقاضاي مردم براي پوشيدن لباسهاي ارزان قيمت و داشتن لباسهاي مختلف را بالا برد و در صنعت پوشاك تحولي بزرگ ايجاد كرد.
مثال 2ـ قبل از اختراع ماشين چاپ توسط گوتنبرگ در قرن پانزدهم ميلادي، چاپ كتب به صورت نسخهبرداري و دستي انجام ميشد و جدا از غلطهاي بسياري كه در متن به وجود ميآمد، نسخهبرداري يك كتاب به دليل پيچيدگيهاي متن و ميزان دقت نسخهبردار، ممكن بود هفتهها به طول بيانجامد. قيمت كتاب نسخهبرداريشده درواقع برابر دستمزد نسخهبردار در زماني طولاني به علاوه حق مؤلف و همچنين هزينه كاغذ و جوهر بود. با اختراع ماشينحساب و گسترش آن به تدريج هزينهها كاهش يافت و قيمت كتاب ارزان شد و امكان نشر و گسترش اطلاعات و دانش
فراهم گرديد. اين مسئله به تدريج تقاضا براي خريد و مطالعة كتابهاي ارزان قيمت و بدون غلط ناشي از نسخهبرداري را بالا برد و در نتيجة آن عرضه كتاب و شغل نويسندگي نيز گسترش چشمگيري يافت. حتي در كنار آن مواردي مثل انتشار اخبار و اطلاعات و در قالب روزنامه و غيره به وجود آمد كه در گذشته هويت و جايگاه چنداني نداشت. اين اختراع از يك نظر مشاغلي در حوزة چاپ، تهيه مواد اوليه، كاغذ ، فيلم و ...، توزيع كتاب و کتابداري را ايجاد کرد و از سوي ديگر به
مشاغل توليد محتوي و كتاب مانند نويسندگي، خبرنگاري، گزارشگري، تحليلگري و ... رونق بخشيد.
مثال 3ـ وقتي تراكتوري به يک روستا وارد ميشود، ظاهراً تعدادي از کشاورزان بيکار ميشوند، اما در واقع با استفاده از اين وسيله روستاييان با انرژي کمتر محصول بيشتري را برداشت ميکنند. تنها مشکل، بيكار شدن تعدادي از كشاورزان است. در يک نگاه کلي، با فرض بيكار شدن اين افراد، استفاده از تراکتور باعث ميشود بهرهوري اقتصادي روستا افزايش يابد. در مقابل مردم ميتوانند
با گذراندن دورههاي لازم، در مشاغلي چون خدمات تعمير و نگهداري و فروش تراکتور، آموزش، طبابت، مشاوره و ... مشارکت کنند. اين شغلهاي جديد مانند رانندگي تراكتور از سختي كمتري نسبت به بيل زدن برخوردار است و باعث افزايش بهرهوري اقتصادي شده و سطح رفاه جامعه را بالاتر ميبرد.
براي اينكه اين مثال و مثالهاي قبل را مدل كنيم، از سه نمودار )شکل 1( براي نمايش سطح رفاه، نيروي شاغل و سختي كار استفاده ميكنيم . اين نمودارها پارامترهاي مذكور را در سه حالت اشتغال بدون فناوري، تاثير فناوري در اشتغال و جامعه با مشاغل جديد نشان ميدهد. اگر قبل از فناوري افرادي در شغلي با متوسط سختي كار مشخصي مشغول بوده و از متوسط سطح رفاه اجتماعي مشخصي برخوردار باشند، پيدايش فناوري از يك سو ضمن ارتقاي بهرهوري اقتصادي جامعه و كاهش سختي كارها، باعث بيكاري عدهاي ميشود. در اين شرايط كه عدهاي بيكار شدهاند، البته سطح رفاه نسبت به قبل افزايش يافته و متوسط سختي كارها كاهش مييابد (يك چالش بزرگ در اينجا عدم مديريت و هدايت صحيح دولتها است كه در نتيجة فقدان آن شكاف فقير و غني، و فاصلة برخوردار از اطلاعات و محروم از آن و به عبارتي فاصلة ديجيتال افزايش مييابد).
پس از توسعه و به کارگيري فناوري، فرصتهاي کار در مشاغل جديد به وجود ميآيد كه هم ارزش افزوده زياد دارند و هم سختي آنها كم است و هم سطح رفاه اجتماعي را باز هم بالاتر ميبرند. البته پيوستن افراد به اين مشاغل، آموزش لازم و مهارتهاي جديدي را نيز طلب ميكند. براي مثال پس از اختراع ماشينچاپ به علت ارزان شدن قيمت كتاب، ظرفيت تقاضا براي كتاب افزايش يافت و همين موضوع افراد زيادي را به سمت شغل پژوهش و نويسندگي سوق داد. يا در مثال روستاي مذكور افرادي كه بيكار شدهاند و يا فرزندانشان پس از گذر از شرايطي به آموزش، طبابت، قضاوت و
تجارت و غيره به عنوان مشاغل جديد روي ميآورند كه خود اين مشاغل نيز سطح رفاه اجتماعي را در روستا بالاتر ميبرد. اين تحليل نوع نگاه حاصل از با هم ديدن و برآيند سنجيدن امور است و البته تحليلهاي كه بر اساس GDP كشورها نيز انجام ميگيرد، بر اين اساس است[2]. حال بايد ببينيم كه فناوري اطلاعات و ارتباطات چه مشاغل را ايجاد ميكند و چه مشاغل را از بين ميبرد؟
اشتغالزايي فناوري اطلاعات در صنعت
يكي از سؤالات اساسي كه بايستي به آن پاسخ داده شود اين است كه فناوري اطلاعات در كدا
م صنايع اثرگذاري مثبت بيشتري دارد؟ به عبارت ديگر مشاغل ناشي از توسعه فناوري اطلاعات در كدام صنايع بيشتر به وجود ميآيند؟ پاسخ به اين سؤال مستلزم بررسي مختصر ابعاد توسعه فناوري اطلاعات است.
فناوري اطلاعات و ارتباطات از دو جنبه كاربري و فناوري اهميت دارد[3، 4]. در حوزه كاربري مسئله اصلي استفاده هر چه بيشتر و مفيدتر فناوري اطلاعات در راستاي فعاليتهاي مختلف اقتصادي
و اجتماعي است؛ به گونهاي كه در اثر آن بهرهوري، كيفيت و شفافيت خدمات افزايشيافته و هزينهها كاهش پيدا كند. در مقابل حوزه فناوري به موضوع توليد انواع تجهيزات و سختافزارها و نرمافزارهاي لازم در حوزه كاربري ميپردازد. با توجه به گستردگي كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات و به عبارت ديگر بزرگي حوزه كاربري، نياز به حوزه توليدي و فناوري نيز بسيار افزايش يافته و اين عامل مهمي براي توسعه صنعت ارتباطات و فناوري اطلاعات و اشتغالزايي در آن در سالهاي اخير
بوده است.
صنعت اطلاعات و صنعت فناوري اطلاعات دو حوزه صنعتي بزرگ هستند كه مشاغل مبتني بر فناوري اطلاعات در آن ايجاد ميگردد. صنعت اطلاعات مربوط به كاربري فناوري اطلاعات و صنعت فناوري اطلاعات مربوط به حوزه فناوري و توليد است. اشتغالزايي در اين گروه صنايع در ادامه بررسي شده است. البته ساير صنايع نيز به اندازه كافي از فناوري اطلاعات در اتوماسيون، تحقي
ق و توسعه و كنترل سيستمهاي خود استفاده ميكنند و به نوعي در حوزه كاربران فناوري اطلاعات قرار ميگيرند.
صنعت اطلاعات
با گسترش روزافزون فناوري اطلاعات، هزينه دستيابي به اطلاعات و خدمات بسيار كاهش مييابد و بنابراين تقاضاي مردم براي استفاده از اطلاعات در امور جاري زندگي و تصميم گيريهاي جزئي و كلي زندگي افزايش مييابد. انتخاب مسكن، انتخاب همسر، انتخاب همكار، انتخاب مدرسة فرزند، انتخاب پزشك خانواده، انتخاب محل خريد، انتخاب محل مسافرت و ... به صورت آگاهانه امكانپذير خواهد بود. از آنجاييكه مردم خواستار موفقيت در انتخابهاي خود هستند ناچارند كه به انتخابهاي آگاهانه مراجعه كنند و حجم زياد اين نوع تقاضا باعث گسترش انواع مشاغل اطلاعاتي و خدماتي ميگردد و در نتيجه صنعت اطلاعات توسعه خواهد يافت.
با توجه به شكل جامعه آينده كه وابستگي زيادي به فناوري اطلاعات خواهد داشت، صنعت اطلاعات به عنوان بزرگترين صنعت در بطن جامعه از اهميت زيادي برخوردار است. صنعت اطلاعات نه تنها به خاطر ابعاد اشتغالزايي آن، بلكه به دليل تأثيرگذاري آن بر ويژگيهاي رفتاري و فرهنگي جامعه نيز اهميت دارد. مشاوره در زمينههاي پزشكي، حقوقي، مسكن، ازدواج، كشاورزي،
سياسي، علمي و ... ، آموزش در كليه زمينهها به صورت الكترونيكي، تهيه و ارائه مطالب خبري، گزارش، سرگرمي و تحليلي، مشاغل چون نقاشي، شعر و ... كه جنبه هنري دارند، انواع خدمات اطلاعرساني، انواع خدمات پژوهشي و تحليلگري، خدمات فروش و يا بازاريابي و ... نمونههايي از مشاغل مرتبط با صنعت اطلاعات و خدمات ميباشند. به دليل گستردگي بازار خدمات و اطلا
عات، نياز به اين صنعت نيز زياد است و كشورهايي كه استراتژيهايي براي استفاده از فرصتهاي داخلي و بينالمللي داشته باشند در اين صنعت موفق خواهند بود.
صنعت فناوري اطلاعات
شايد در نظر خواننده نكتهبين عبارت "صنعت فناوري اطلاعات" به دليل هم عرض بودن تعاريف صنعت و فناوري تركيبي نادرست جلوه كند، اما واقع امر اين است كه صنعت فناوري اطلاعات اصطلاحي جا افتاده است و آن صنعتي است كه به توليد و خدمات براي توسعه فناوري اطلاعات ميپردازد. فناوري اطلاعات درواقع فناوري كار با اطلاعات است و به صنايعي كه اين فناوري را توسعه ميدهند صنعت فناوري اطلاعات گوييم .
در اثر گسترش شتابان كاربردهاي فناوري اطلاعات در جامعه و رونق صنعت اطلاعات، نياز به فناوري اطلاعات نيز روندي صعودي پيدا كرده است. اين روند تقاضاي بسيار زيادي را براي صنعت فناوري اطلاعات ايجاد نموده است. كليه مشاغل توليدي، خدماتي و پژوهشي در حوزههاي سختافزار، نرمافزار، هوش فناوري و مخابرات، ميکروالكترونيك، نانوالكترونيك و ... در حوزه صنعت فناوري اطلاعات قرار ميگيرند. مشاغل اين صنعت به دليل قرار داشتن در حوزه فناوريهاي برتر از ارزشافزود
ه بالايي برخوردارند و كشورهايي که از سالها پيش در اين صنعت قدم گذاشتهاند، امروزه از منافع و بازار بزرگ آن سودهاي سرشار ميبرند. برنامهنويس و طراح نرمافزار، پژوهشگر هوش فناوري، مهندس نرمافزار، مدير سيستم و پايگاه داده، تحليلگر شبكه و ارتباطات، مدير اطلاعات رايانه، متخصص پشتيباني از كامپيوتر، طراح سختافزار، طراح وب، طراح سيستمهاي چندرسانهاي، ط
راح سوئيچ و سيستمهاي ارتباطي و ... نمونههايي از مشاغل صنعت فناوري اطلاعات هستند. مجموعه شركتهاي رايانهاي، الكترونيكي، اينترنتي، پاركها و مراکز رشد فناوري اطلاعات و مراكز پژوهش و تحقيق و توسعه فناوري اطلاعات كه به توليد و خدمات در اين عرصه مشغولند اين صنعت را شكل دادهاند.
4- رويكرد دولت در ايجاد توسعه صنعت فناوري اطلاعات
بدون شك مهمترين و آخرين تلاشي كه در زمينه توسعه فناوري اطلاعات انجام شده است برنامه تكفا (توسعه و كاربري فناوري اطلاعات در كشور) است . اين برنامه بر توسعه كاربري فناوري اطلاعت در بخش دولتي و انجام پروژهها توسط بخش خصوصي تأكيد دارد[5]. درواقع طراحان اين طرح ظاهراً در راستاي سياست خصوصيسازي اين بند را به تكفا افزودهاند و قاعدتاً بايد به توسعه صنعت فناوري اطلاعات منجر شود.
هر صنعتي به چهار عامل اساسي تقاضا، نيروي انساني، فناوري و سرمايه وابسته است و ضعف در هر يك از اين چهار عامل چرخ صنعت را از حركت باز ميدارد و رونق هر يك از آنها باعث رونق صنعت ميگردد. فناوري اطلاعات ميتواند با تقويت عامل فناوري و تأثيرگذاري بر دو عامل تقاضا و نيروي انساني، بهرهوري صنعت را افزايش و آن را به يك صنعت موفق تبديل كند. اين چهار مؤلفه در صنعت فناوري اطلاعات نيز وجود دارند و اين صنعت خود نيز از فناوري اطلاعات تأثير ميپذيرد. مسلماً استراتژيها و برنامههاي دولتها در جهتگيري صنايع و بخش خصوصي تأثير بسيار زي
ادي دارد. آمريكا براي رونق تقاضا در ابتداي كار بر توسعه شاهراههاي اطلاعاتي در داخل و خارج از كشور تكيه كرد . هند نيز از تقاضاي ايجادشده در خارج از كشور استفاده كرد به نوعي براي صنعت فناوري خود رونق تقاضا ايجاد كرد تا بتواند به صادرات بپردازد. درحاليكه رويكرد كشور ما در توسعه فناوري اطلاعات در بخش دولتي باعث شده تا تقاضاي وسيعي در بخش دولتي ايجاد كند. رونق تقاضا در آمريكا و هند باعث توسعه صنعت فناوري اطلاعات در اين دو كشور گرديد ولي آيا گس
ترش تقاضاي دولتي كه در كشور ما اتفاق افتاده توسعه اين صنعت را در پي خواهد داشت. برآوردهاي اوليه نشان ميدهد كه رونق صنعت در آمريكا و هند، فناوري را در اين كشورها توسعه داده است ولي تقاضاي دولتي در كشور ما به نوعي باعث توسعه خريد خارجي و ايجاد اشتغال براي خارجي شده است! درواقع چنانچه درست نيانديشيم و برنامه و هدف نداشته باشيم و درست عمل نكنيم، تنها مصرفكننده محصولات و خدمات فناوري اطلاعات خواهيم بود و توسعه فناوري اطلاعات به جز اشتغالزدايي و وابستگي براي کشور ما نصيبي نخواهد داشت.
در اين بخش با توجه به مطالب ساير بخشها، راهبردهايي براي ايجاد اشتغال در حوزه صنعت اطلاعات و صنعت فناوري اطلاعات معرفي ميگردد. اگرچه ممکن است توسعة فناوري اطلاعات در ساير صنايع اشتغالزدا باشد، ولي داشتن استراتژي مناسب باعث ميشود کفة ترازو به سمت اشتغالزايي سنگيني کند.
آموزش عالي براي همه
براي ايجاد اشتغال از طريق فناوري اطلاعات ذكر اين نكته اهميت دارد كه اين مشاغل ماهيتاً مبتني بر اطلاعات و دانش هستند و افراد بايد در سطوح بالاي علمي قرار داشته باشند. بررسي سير تحولات مشاغل نيز مؤيد اين واقعيت است كه مشاغل آينده مشاغل داناييمحور به جاي مشاغل بازو محور خواهند بود[2]. بنابراين پيشنهاد اول اتخاذ تدابير مناسب در خصوص ارائة تسهيلات، و خدمات مورد نياز، فرهنگسازي و ... براي توسعه آموزش عالي به صورت هدفمند در جامعه ميباشد. بسترهاي آموزش از راه دور كه ناشي از توسعه فناوري اطلاعات است خود امكان آموزش عالي براي عموم را فراهم كرده كه بايد مورد استفاده قرار گيرد. در جامعه آينده كه جامعه دانايي محور خواهد بود كساني كه دانش داشته باشند شغل دارند و از شغل خود رضايت دارند. بنابراين توسعه دانايي يا توسعه آموزش عالي هدفمند به عنوان يكي از مصاديق آن، يك راهبرد براي اشتغالزايي در آينده است.
استفاده از فرصتهاي بازار خارج
توسعه فناوري اطلاعات در برخي كشورها فرصتهايي را براي صنعت اطلاعات و صنعت فناوري اطلاعات ايجاد كرده است. در گذشته تلاشهايي براي صادرات در حوزه صنعت فناوري اطلاعات و به طور خاص صنعت نرمافزار انجام ميشد. اما موضوعي كه اهميت دارد فرصتهاي بسيار در صنعت اطلاعات است كه بايد مورد استفاده قرار گيرد و اگر كشور ما برنامه مناسبي براي اين
موضوع داشته باشد، ميتواند از طريق رونق صنعت اطلاعات در كشور به اشتغالزايي برسد. در صنعت فناوري اطلاعات نيز بايد استراتژيهاي مناسبي داشت و به جاي صادرات غيرسازمانيافته نيروي انساني، از فرصتهاي كار خارجي در اين صنعت استفاده كرد.
حمايت از كارآفرينان اطلاعات
افرادي كه در صنعت اطلاعات کار ميکنند به دو گروه كاركنان اطلاعات و دانشوران تقسيم
ميشوند. گروه اول بيشتر در حوزه كار با اطلاعات و ارائه خدمات اطلاعاتي تمركز دارند، در حاليكه گروه دوم به خدمات مبتني بر دانش تخصصي مشغول ميشوند[7]. علاوه بر اين دو گروه افراد خلاق ديگري موسوم به كارآفرين اطلاعات لازمند تا فرصتهاي كارهاي مبتني بر اطلاعات و دانش را خلق كنند. اين افراد ضمن برخورداري از خلاقيت و ايدهپردازي توان سازماندهي سرمايهها و منابع انساني اطلاعات محور را دارا هستند. تربيت اين گونه افراد و حمايت از آنها خود باعث رونق صنعت اطلاعات و صنعت فناوري اطلاعات و ايجاد اشتغال در آن ميگردد..