بخشی از مقاله

چکیده

امروزه بسیاری از شرکت ها به لزوم کارآفرینی سازمانی پی برده اند. در واقع این گونه تغییر گرایش در استراتژی، در پاسخ به سه نیازی است که بر شرکت ها تحمیل شده است: افزایش سریع رقبای جدید؛ ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های سنتی در شرکت ها؛ خروج بهترین نیروهای کار از شرکت ها و اقدام آنها به کارآفرینی مستقل.

از دیگر سوی، فرآیندهای کارآفرینی مانند کارآفرینی علمی، کارآفرینی فناورانه و کارآفرینی خدماتی، به علت ویژگی های ارزش آفرینی، سرمایه آفرینی، اشتغال آفرینی و سودآوری نقش مهم و بنیادی درفرآیند رشد و توسعه اقتصادی ایفا می نمایند و استفاده از مزایای فناوری اطلاعات در این میان، روز به روز در حال افزایش است با اینحال به علت وجود نواقص و موانعی همانند ضعف نظام آموزشی در حوزه کارآفرینی، توسعه کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات، جایگاه مستحکمی در میان فارغ التحصیلان کشور ندارد.

لذا در این مقاله تحقیقات انجام شده در زمینه موانع کارآفرینی سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات در آموزش بیان شده و پس از در نظر گرفتن مهمترین معیارها، به مقایسه این تحقیقات پرداخته شده است. نتایج حاصله نشان دهنده ی اصلی ترین موانع می باشد که توجه به آنها می تواند کمک شایانی در جهت ارتقای سطح کارآفرینی سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات در آموزش نماید.

.1 مقدمه

امروزه بر خلاف گذشته، بازارهای سطح جهان با تغییرات روزانه و حتی لحظه به لحظه نیازهای جوامع بشری رو به رو هستند و سازمان های تولیدی و خدماتی که عامل اصلی مرتفع ساختن این نیازها به شمار می روند، برای دور نماندن از تغییرات سریع و بقا و رشد در این بازارها باید به سرعت و با هدف گذاری های درست حرکت کنند چرا که ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته بطور اساسی تفاوت دارد

شاخصهای سخت افزاری و دارایی های مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی های نرم افزاری داده است.[1] اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آن هایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروز ثروتمندترین مردم دنیا افراد دانش مدار و کارآفرین می باشند. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز بر پایه نوآوری و خلاقیت و استفاده از دانش استوار است. در این میان تداوم بقا و حیات سازمان ها، نیازمند روش ها و راه حل های نو است و کارآفرینی بعنوان یک رویکرد استراتژیک و مزیت آفرین در نظام های اقتصادی، می تواند الگویی کارآمد جهت حصول به اهداف توسعه اقتصادی اجتماعی قلمداد گردد.

از کارآفرینی بعنوان موتور حرکت توسعه اقتصادی یاد می شود. چرا که وجود کارآفرینی در سازمان ها امری به مراتب ضروری به نظر می رسد دلیل آن هم قرار گرفتن در فضای رقابتی دنیای امروز است که سازمان ها را وادار می کند با استفاده از کارآفرینان از این قافله عقب نمانند و از گردونه خارج نشوند. از سوی دیگر تجربه دنیای امروز نشان داده است که نوآوری های مهم و پیشرفتهای تکنولوژیکی، در سازمانها و شرکت های بزرگ دولتی اتفاق نخواهد افتاد زیرا قابلیت تطبیق با بازار و نیاز روز چیزی است که از یک ساختار بزرگ، پیچیده و تو در تو ساخته نیست و در نتیجه برای پیشرفت سریع و ارائه محصولات جدید، تنها راه مؤثر ایجاد و توسعه شرایطی است که فعالیت های اقتصادی کوچک بتوانند تأسیس شوند و رقابت کنند.

همچنین در دنیای امروز شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه کارآفرینی سازمانی در جامعه و ویژگی های منحصر به فرد کارآفرینان در سازمان، به عنوان عنصر رشد و توسعه از ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محسوب می شود؛ به گونه ای که عنصر کارآفرینی سازمانی از یک سو به عنوان موتور حرکتی تولید و توسعه سازمانی و از سوی دیگر، پرورش دهنده و تقویت کننده روحیه سرمایه گذاری و بهره وری در نیروی انسانی تلقی می شود

با بوجود آمدن فرصتهای جدید کارآفرینی با استفاده از فناوری اطلاعات، افراد بسیار زیادی حتی با سطح تحصیلات پایین تر و یا افرادی که هنوز در حال تحصیل میباشند، وارد باز کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات شده اند .

اینترنت عرصه نوینی را برای نشر، تبادل و ارائه اطلاعات فراروی بشر قرار داده است که از بسیاری جهات یک انقلاب عمیق محسوب می شود. انقلاب بدان مفهوم که به تدریج بنیادهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژیکی جوامع را دگرگون می کند. در آینده ای نه چندان دور حجم عمده مبادلات علمی، آموزشی، اقتصادی، توریسم و بسیاری از فعالیت های جوامع از طریق اینترنت انجام خواهد شد. در یک جمله می توان چنین ادعا کرد که: “همه راه ها به اینترنت ختم خواهد شد[4] ” و کارآفرینی نیز از این موضوع مستثنی نیست. اما متاسفانه امروزه مهمترین مانع در سر راه کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات در سازمانها به عواملی همچون عدم آشنایی کافی با فناوری، سهل ممتنع بودن فناوری اطلاعات، عدم حمایت مدیریت و غیره مربوط میشود.

متاسفانه تکنولوژی اطلاعات در سازمانهای آموزشی هنوز به عنوان یک فرآیند لوکس شناخته می شود که نمیتواند تغییر چندانی در بهبود فرآیندها ایجاد نماید به همین دلیل فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز دیدگاه مناسبی از مزایای فناوری اطلاعات برای کارآفرینی ندارند. همین مساله باعث گردیده تا محقق در این پژوهش به دنبال شناسایی و رتبه بندی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات با استفاده از مطالعات پیشین نماید و مهمترین موانع را پس از مقایسه این پیشنه برشمارد. از این رو توجه به موانع ذکر شده در این تحقیق و تلاش برای مرتفع سازی آن ها موجب بهبود روند کارآفرینی سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات در آموزش میگردد که بسیار حایض اهمیت است.

.2 مروری بر مطالعات پیشین

در تعریف واژه کارآفرینی میان صاحب نظران اتفاق نظر وجود ندارد، در حقیقت از معنی کلمه آن نمیتوان به مفهوم واقعی آن پی برد. ریشه واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendreبه معنای متعهد شدن نشات گرفته است. در واژه نامه وبستر کارآفرین کسی است که متعهد میشود خطرهای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی اداره و تقبل کند.

کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی یا گروهی را به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند. در این حالت فرد یا گروه کارآفرین از قابلیت ها و امکانات یک سازمان استفاده کرده و اقدام به فعالیت کارآفرینی به عنوان فعالیتی با وابستگی سازمانی می نماید. نتیجه این نوع کارآفرینی معمولا ایجاد یک واحد سازمانی جدید در داخل سازمان، طراحی و عرضه خدمات جدید و ایجاد ارزش های نوین برای سازمان می باشد.

[12] ناظم، وضعیت فناوری را در دانشگاه بررسی می کند. وی در مقاله خود به بیان ضرورت استفاده از فناوری اطلاعات توسط دانشگاه ها و چالش هایی که امروزه دانشگاه ها در حوزه کارآفرینی با آن مواجه اند و فناوری اطلاعات می تواند به بهترین شکل ممکن آنها را رفع کند اشاره می کند و در نهایت در پیاده سازی فناوری اطلاعات در یک دانشگاه با توجه به وضعیت فعلی دانشگاه های ایران این موانع را عنوان می کند:

عدم آموزش نیروی انسانی در استفاده از فناوری اطلاعات، عدم انگیزش کافی مدیران و استادان دانشگاه در تطبیق دانشگاه خود با پیشرفت های حاصل از فناوری اطلاعات، نداشتن برنامه مدون برای استفاده از فناوری اطلاعات در دانشگاه ها، کمبود سرمایه گذاری های لازم در کشور جهت پیاده سازی و استفاده از فناوری اطلاعات، بالا بودن هزینه سخت افزار و شبکه، عدم درک اهمیت فناوری اطلاعات توسط برخی مدیران دانشگاه ها و، عدم تغییر در دانش و نگرش افراد و کارکنان دانشگاه در استفاده از فناوری اطلاعات.

رضایی، در پژوهشی موانع موجود بر سر راه یادگیری الکترونیک که یکی از خدمات ارائه شده توسط فناوری اطلاعات است را از دیدگاه دانشجویان بررسی کرده است. وی با مطالعه پیشینه پژوهش مهمترین این موانع را در چهار بعد انسانی، اجرایی، فنی-آموزشی و مالی و هفده شاخص بیان کرده است. نتایج این تحقیق نشان داد که نبود یا کمبود تجهیزات لازم، عدم دسترسی دانشجویان به رایانه و مشکلات خاص بسترهای مخابراتی ایران از مهم ترین موانع زیرساختی و کمبود متخصص و نبود تعهد در اعضای هیئت علمی از مهمترین موانع انسانی بر سر راه یادگیری الکترونیکی بوده اند.

در پژوهشی دیگر، از جنبه آموزشی موانع توسعه فناوری اطلاعات بررسی شده است. در این تحقیق مسائلی نظیر: فاصله زمانی میان استادان و دانشجویان، نحوه ایجاد انگیزه در دانشجویان برای شروع و ادامه دوره های الکترونیکی، ناتوانی دانشجویان در فهم اهداف دوره های بر خط به دلیل عدم حضور استادان، کم سوادی یا بی سوادی در زمینه رایانه در بین استادان و دانشجویان، بی تجربگی اعضای هیئت علمی در استفاده از فناروی تدریس، و اعتبار آموزش های برخط و کیفیت دانش آموختگان آن، نبود آموزش برای استادان در زمینه فناوری اطلاعات را به عنوان مهمترین موانع در پیاده سازی فناوری اطلاعات، دانسته اند.

علی آبادی و تقی پورظهیر [14]، موانع پیاده سازی و بکارگیری فناوری را در بخش آموزش و مؤسسات آموزشی بررسی کرده اند. به اعتقاد ایشان مهمترین موانع را می توان در ابعاد موانع سازمانی، موانع برنامه ریزی، موانع مدیریت مشارکتی، موانع نظارت و کنترل، موانع آموزشی، موانع ساختاری و موانع نیروی انسانی خلاصه کرد. بعد از سنجیدن وضعیت مطلوب و موجود هر کدام از این مؤلفه ها در جامعه مورد بررسی مشخص شد که در نمونه آماری وضعیت موجود و مطلوب ابعاد برنامه ریزی، بودجه و ساختاری دارای شکاف معناداری با وضعیت موجود بودند که باید به عنوان مهمترین موانع بر سر راه پیاده سازی فناوری اطلاعات در موسسات آموزشی مورد توجه واقع شوند.

مک لد [6]، نیز معتقد است که مسایل فردی و رفتاری در هنگام طراحی سیستم نقش مهم و حیاتی دارد. وی از آن به عنوان مهمترین عامل موفقیت یا شکست سیستم های IT یاد می کند. بیم و هراسی که کارکنان در اثر ورود سیستم جدید به محیط کار آنان پیدا می کنند باعث مقاومت زیاد آنها در مقابل آن می گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید