بخشی از مقاله
نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در کارآفرینی
چکیده :
در این مقاله، به بررسی نقش فناوري اطلاعات در کارآفرینی پرداخته شده است. درواقع، فناوري اطلاعات به مثابه موتوري محرك درنظر گرفته شده است که موجب بهحرکت درآوردن چرخهاي اقتصاد ي جامعه میشود . هدف از نگارش
این مقاله بررسی نقش متقابل فناوري اطلاعات و کارآفرینی است . با کارآفرینی است که نیازها شناخته می شود و با رفع
نیازها ، پیشرفت حاصل می شود. کشورهاي صنعتی به این دلیل پیشرفته اند که در فناوري اطلاعات پیشرفت کرده اند و توسط آن هم اقتصاد جهان را در اختیار گرفته و هم تبدیل به قدرت نظامی شده اند و حال فرهنگ جهان را به سوي
خواسته هاي خود هدایت می کنند.کارآفرینی اطلاعات در سطوح مختلف سخت افزار، نرم افزار، اطلاعات و ارتباطات قابل انجام است. در هریک از این سطوح ، فرصت هاي بسیاري براي کارآفرینی وجود دارد که نیازمند حمایت مرکز
سرمایه گذاري و تلاش هاي کارآفرینانه است و جالب اینکه کارآفرینی در حوزه اطلاعات، بسیار راحت تر و عملی تر از کارآفرینی در سایر حوزه ها است .
فناوري اطلاعات تحولات زیادي در کلیه فعالیتهاي اجتماعی ازجمله کارآفرینی بوجود آورده و به عنوان مهمترین ابزار
کارآفرینی مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنین کارآفرینی در فناوري اطلاعات پهنه وسیعی براي فعالیت دارد. کارآفرینی لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر کارآفرینی است. پدیده فرار مغزها که خصوصا در فناوري نو بیشتر
رایج است از نتایج ضعف کارآفرینی در کشورهاي در حال توسعه است .
واژه هاي کلیدي : فناوري اطلاعات ، کار آفرینی ،کارآفرین ،
-1 مقدمه
تحولاتی که در سال هاي اخیر در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات به وجود آمده و باعث بروز عصر اطلاعات شده و در جوامع و فرهنگ ها دگرگونی ایجاد کرده است، ناشی از تلاش کارآفرینان فناوري اطلاعات است.این افراد شرایط و ملزومات عصر اطلاعات را می شناسند و با کارآفرینی خود آن را ایجاد می کنند.در حقیقت، کارآفرینان این حوزه، نیاز را کشف می کنند و با رفع آن، تحولی در کل جهان به وجود می آورند و بستري براي کارآفرینی سایر افراد می سازند.بنابراین، می توان این نوع کارآفرینی را ابر کارآفرینی نامید، زیرا خود بستري براي کارآفرینی هاست.
با بیان مقدمه بالا مبنی بر اهمیت کارآفرینی فناوري اطلاعات، در ادامه براي روشن تر شدن موضوع، به تعاریف و مفاهیم کارآفرین ، کارآفرینی و کارآفرینی فناوري اطلاعات پرداخته می شود.
کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی مفهومی است که تا کنون از دیدگاههاي مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و همه بر این باورند که کارآفرینی ( Entre (preneur ship موتور محرکه توسعه اقتصادي کشورهاي توسعه یافته و در حال توسعه است.
سه دلیل مهم کشورهاي براي توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعه تکنولوژي و اشتغال مولد است در حالی که در کشور ما به اشتباه این مفهوم صرفاً با اشتغالزایی مترادف شده و فقط براي حل مشکل اشتغال به سمت کارآفرینی پیش میرویم. در اواخر دهه 70 در بسیاري از کشورهاي پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهاي جامعه و البته تغییرات جمعیتشناختی، موجی از کسب و کارهاي کوچک و افراد خوداشتغال بوجود آمد. به علت تاثیرات عمیق این مطالعات زیادي از 4 دیدگاه اقتصاد، مدیریت، جامعهشناسی و
روانشناسی انجام شده است با وجود قدمت بررسی کارآفرینی و تلاش محققین فراوان، مانند سایر مفاهیم علوم انسانی ارائه تعریفی قطعی و مشخص براي آن، کاري دشوار و حتی غیرممکن است.
۱
واژه کارآفرینی (Entrepreneur) براي اولین بار توسط یک اقتصاددان به نام ریچارد کانتیلون و از واژه Entrepreneur به معناي To Undertake (متعهد شدن) از زبان فرانسه و ادبیات انگلیسی شده است. کانتیلون مشاهده کرده بود که قبل از انقلاب صنعتی تجار و بازرگانان با مخاطرات تجاري قابل توجهی روبرو نبودند و پس از انقلاب صنعتی طبقه جدیدي از تجار در غرب ظاهر شده بودند که برخلاف پیشهوران و کشاورزان قبل از انقلاب صنعتی مجبور بودند کالاها را به قیمت ثابت خریداري کنند، در حالی که در زمان خرید کالاها هیچ اطلاعی از قیمت فروش آن کالا در آینده نداشتند. بنابراین تچار و بازرگانان پس از انقلاب صنعتی مجبور بودند مخاطرات زیادي را بهامید سود در فروش آتی کالاي خریداریشده برعهده بگیرند.منظور کانتیلون نیز اشاره به این خطرپذیري تجار و بازرگانان بود که قبل از انقلاب صنعتی وجود نداشت.
اگر چه اصطلاح کارآفرین((Entrepreneur در سالهاي بعدي مورد اشاره سایر اقتصاددانان قرار گرفته بود، اما توجه جدي به آن در دهه 1930 میلادي و توسط اقتصاددان اتریشی الاصل ساکن امریکا یعنی ژوزف شومپیتر (L.Schumpeter) صورت گرفت. درواقع معنا و مفهوم معاصر کارآفرینی ریشه در تعریف شومپیتر از کارآفرینی دارد.
ژوزف شومپیتر عقده داشت که حیات و استمرار نظام اقتصاد آزاد وابسته به ظرفیت و توان آن نظام اقتصادي در تخریب بنیادهاي کهن و ناکارآمد قبلی و جایگزینی آنها با نهادهاي کارآمد و نوین است.شومپیتر این فرآیند را تخریب خلاق یا ( Destructive (creation مینامید. شومپیتر بر این باور بود که افرادي در بین سایر احاد جامعه با خطرپذیري، اقدام به نوآوري کرده و با نوآوري آنها فرآیند تخریب خلاق در درون نظام اقتصاد سرمایهدار کامل شده و به این ترتیب رشد و توسعه اقتصادي در این نظام امکان پذیر میگردد. (آراسته، (1382 شومپیتر در نوشتههاي خود انواع نوآوري را به صورت زیر از یکدیگر تفکیک میکند:
- نوآوري در منابع و مواد خام و اولیه مورد مصرف در تولید
- نوآوري در محصول
- نوآوري در روشها و فرآیند تولید
- نوآوري در تشکیلات و سازمان اداري و اجرایی
- نوآوري در بازار (ورود در بازارهاي جدید)
ارزش تفکرات و آراء شومپیتر در مورد نقش وجایگاه کارآفرینان در رشد و توسعه اقتصادي تا دهه1970 میلادي کاملا درك و فهم نشده بود. دراین دهه دو شوك پیدر پی انرژي در بازار جهانی از یک سو و ظهور و عرصه کامپیوترهاي رومیزي از سوي دیگر باعث گردید تا ثبات و آرامشی که در نظام تولید و توزیع اقتصادي و طی دهههاي 50 و 1960 میلادي ایجاد شده بود به بیثباتی و افزایش مخاطرات تجاري در دهههاي 80 و 1990 میلادي تبدیل گردد.
۲
به موازات این تغییر و تحولات جهانی که در نوشتههاي بسیاري از صاحبنظران به انقلاب اطلاعات و شروع عصر فراصنعتی تعبیر شده است، کارآفرینان به عنوان عاملین تغییر و فرایند کارآفرینی به عنوان فرایند تغییر وتحول در نظام اقتصادي مورد توجه مجدد قرار گرفته و حجم قابل گرفته و حجم قابل توجهی از تحقیقات و پژوهش هاي مرتبط با آن طی دهه هاي 70 و 80 و1990 میلادي صورت پذیرفت . کارآفرینی فناوري اطلاعات، فرآیندي است که با ایده فناوري آغاز می شود و به کسب و کار فناوري می انجامد.
نقش اساسی کارآفرینی فناوري اطلاعات، پل زدن بین فناوري و بازار است و به همین دلیل به مثابه « موتور توسعه اقتصادي» در هر کشور عمل می کند.
فن آوري اطلاعات از کارکردهاي گسترده و متنوعی برخوردار است که نتیجه تمام آنها به توسعه همه جانبه ختم می گردد .بررسی هاي انجام شده حاکی از آن است که تاثیر فناوري اطلاعات در زمینه هایی چون تولید علم، دانش و ارتباطات، رشدصنایع و اشتغال بر روي توسعه همه جانبه،پر رنگ تر از سایر جوانب می باشد. آنچه واضح است تاثیر مستقیم فن آوري اطلاعات در زمینه هاي فوق می باشد که تحولی شگرف در آنها ایجاد نمود است (هربس3،ترجمه شفیعی،.(1385 میرزایی((1386 نشان داد که بخش ICT از لحاظ ضریب مستقیم اشتغال زایی در میان بخش هاي مختلف اقتصادي کشور رتبه دهم را به خود اختصاص داده است، به گونه اي که هر یک میلیارد ریال افزایش در ارزش افزوده بخش ICT به طور مستقیم در حدود 48 فرصت شغلی جدید در این بخش به وجود خواهد آورد.بر اساس نتایج به دست آمده هر یک میلیارد ریال افزایش در ارزش افزوده بخش ICT به صورت غیرمستقیم در حدود 32 فرصت شغلی جدید در بخش هاي مختلف اقتصادي فراهم می آورد. با توجه به گسترش روزافزون بخش ICT می توان انتظار داشت که به مرور زمان اثرات اشتغال زایی این بخش نیز بیش از پیش نمایان گردد. در نتیجه سرمایه گذاري در این بخش می تواند زمینه هاي مناسب را جهت گسترش اشتغال در کل کشور فراهم نماید.
پورپیجانی و اکبري((1385در پژوهشی بیان کردند همسویی فناوري اطلاعات و کسب و کار یکی از اساسیترین مسایل مورد نظر مدیران فناوري اطلاعات و مدیران ارشد سازمان می باشد.سنجش سطح همسویی در سازمان مورد بررسی نشان میدهد که آن سازمان در سطح دوم بلوغ همسویی استراتژیک یعنی »سطح تعهد« قرار دارد که نشان دهنده حضور سازمان در ابتداي فرایند همسویی میباشد. این سطح بلوغ همسویی بیانگر این است که نقش و جایگاه استراتژیک فناوري اطلاعات در سازمان نهادینه نشده،ولی شناخت فرصتهاي بالقوه براي همسویی آغاز شده است.
محمودزاده و اسدي (1386) در پژوهش خود نشان دادند،اثر سرمایه انسانی و سرمایه فناوري اطلاعات و ارتباطات بر بهره وري نیروي کار مثبت و معنی دار است . نتایج این مطالعه در زمینه فناوري اطلاعات و
ارتباطات با بیشتر مطالعات تجربی در کشورهاي در حال توسعه سازگار است.
رحمانی و حیاتی((1386 در تحقیق خود بیان کردند کمتر از دودهه است که فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از عوامل رشد بهره وري مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. سرمایه ICT، ویژگی هاي سرمایه دانش را داشته، بنابراین می تواند رشد بهره وري را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاري داخلی در ICT اثر مثبت و معناداري بر رشد بهره وري دارد . براساس یافته هاي این پژوهش می توان بیان کرد که وجود زیرساخت هاي مناسبی نظیر نیروي انسانی متخصص و آزادي تجاري می تواند کشورها را در جذب بیشتر منافع ناشی از ICT یاري رساند.
عمادزاده و دیگران (1385) به این نتایج دست یافتند که فناوري اطلاعات و ارتباطات، داراي آثار گسترده اي بر اقتصاد جامعه در سطح خرد و کلان است. تاثیر بر نوع و ماهیت مشاغل و بازار کار از جمله مهم ترین آنها ICT، نوع مشاغل را از چهار طریق حذف، ایجاد و تغییر مشاغل و انجام کار از راه دور، تحت تاثیر قرار می دهد. فناوري اطلاعات و ارتباطات بر ساختار مشاغل نیز تاثیر گذاشته و ماهیت مشاغل در جامعه را از طریق کاهش متوسط سختی کار، فکري تر شدن، ناپایدارتر شدن و تخصصی تر شدن مشاغل، متحول می کند.نتیجه، بیان گر اثر مثبت و معنی دار فناوري اطلاعات و ارتباطات، بر اشتغال است. هم چنین کشش اشتغال نسبت به هزینه هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات، 0.11 بوده که نشان می دهد یک درصد افزایش در هزینه هاي ICT، به مقدار 0.11 درصد اشتغال را افزایش می دهد. نجارزاده( (1386 در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند ،بیشتر مطالعات نشان دهنده تاثیر مثبت و معنی دار فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر بهره وري و رشد اقتصادي کشورهاي توسعه یافته در دهه 1990 است. همچنین نتایج این آزمون مبین وجود یک رابطه معنی دار و قوي بین رشد اقتصادي و فناوري اطلاعات و ارتباطات در این کشورها تا سال 2004 می باشد.
ضرورت کارآفرینی
تحولات و دگرگونی هاي نظام اجتماعی – اقتصادي عصر حاضر، ریشه در پیشرفت و تغییرات بهوجود آمده در علم و تکنولوژي دارد که این به نوبه خود منجربه تغییر در علائق و ذائقهها گردیده است. بدون تردید سازمانهاي عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گسترده بینالمللی روبرو هستند، از این رو تضمین و تداوم حیات و بقاء سازمانها نیازمند یافتن راه حلها و روشهاي جدید مقابله با مشکلات میباشد که به نوآوري، ابلاغ، خلق محصولات، فرآیندها و روشهاي جدید بستگی زیادي دارد. براي نیل به این هدف، سیاستمداران به کمک مدیران،اقتصاددانان و کارگزاران به دنبال الگویی هستند که نقش کارآفرینی را در توسعه همه جانبه علیالخصوص اقتصاد تقویت مینماید. در واقع
امروزه از نقش کارآفرینی بهعنوان موتور تو