بخشی از مقاله
چکیده
گرایس بر این عقیده است که برای پیشبرد هر تعامل زبانی، رعایت اصولی الزامی است و مشارکان هر ارتباط جهت محقق شدن اهداف ارتباطی، ملزم به رعایت چند اصل اساسیاند. وی همچنین اذعان دارد که گاه با وجود تخطی از این اصول نیز مشارکان در تعامل ارتباطی به اهداف مورد نظر خود دست مییابند. نقض اصول چهارگانه گرایس هدفمند و در جهت دستیابی به اغراضی از پیش تعیین شده است. این پژوهش با بررسی دفتر شعر»پنجاه و سه ترانه عاشقانه«اثر شمس لنگرودی بر پایه اصل همکاری گرایس،دلالتهای ضمنی، معانی تلویحی و ویژگیهای بلاغی حاصل از نقض این اصول را مورد واکاوی قرار میدهد.
مقدمه
مطالعه در خصوص نقش های اجتماعی و بینافردی زبان در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی با تلاشهای زبانشناسانی مانند لباو و فیشر،مردم شناسانی همچون مالینوسکی و فلاسفه زبان مانند آستین و سرل صورت گرفت. این مطالعات با هدف آشکار کردن فرایندهایی بود که در آن گویشوران یک زبان با استفاده از عناصر زبانی، منظور خود را به مخاطب میرسانند. در همین دوره شاخه های جدید علم زبانشناسی همچون جامعه شناسی زبان، منظورشناسی و تحلیل گفتمان بوجودآمد. - مدرسی،1366 :41-51،ورشورن - 1999 : 77-83
ای آ ریچاردز در کتاب فلسفه بلاغت با به چالش کشیدن نظرات قطعی درباره دلالت و معانی واژگان به این نکته توجه دارد که شایسته است علم بلاغت جدید - یا به تعبیر وی علم مطالعه تفاهم ها و سوء تفاهمها - ، تحقیق در شیوههای دلالت را در پیش بگیرد. 1382 - ، - 33 بدیهی است که علاوه بر حوزه واژگان، جملهها نیز دارای دلالتهای چندگانهاند و معنای یک جمله با توجه به عواملی نظیر بافت موقعیتی، دستخوش دگرگونی هایی قرار می گیرد.
بر همین اساس»گرایس میان معنای موقعیتی پاره گفتار - معنایی که پاره گفتار در یک موقعیت کاربردی خاص ایفاد می کند - و معنای بدون زمان پاره گفتار - معنایی که پاره گفتار بر اساس کاربرد معمول خود و فارغ از زمان و کاربرد خاص دارد - تمایز قایل میشود. - «گلفام،یوسفیراد: - 1381 وی با مطرح کردن اصول همکاری در 1975 م بیش از همه سعی در شفاف کردن شیوه های برقراری ارتباط بر اساس اصول چهارگانه مطرح شده داشته و اینکه گویشوران یک زبان چگونه از ابزارهای زبانی برای رساندن مفاهیم مورد نظر خود استفاده میکنند.
آراء گرایس زیر مجموعه مطالعات منظورشناختی زبان قرار میگیرد و تحلیل متون برپایه اصول همکاری گرایس شیوههای ایجاد معانی تلویحی را در آنها مورد بررسی قرار میدهد. این نوع تحلیل را می توان در تعامل با نظر ریچاردز درباره بلاغت جدید دانست. با توجه به ماهیت شعر که کلامی مخیل است، نقض اصول همکاری گرایس در آن امری بدیهی و آشکار است. اما بررسی همین موارد،روشن کننده شیوه های گوناگون آفرینش معانی ضمنی در کاربردهای هدفمند زبان است.
محمدتقی جواهری گیلانی؛ مشهور به شمس لنگرودی، شاعر و پژوهشگر، در سال 1329 در محله آسید عبداالله لنگرود به دنیا آمد. لنگرودی سرودن شعر را از دهه 1350 آغاز کرد و نخستین دفتر شعرش با نام»رفتار تشنگی« در سال 1355 منتشر شد. وی پس از انتشار مجموعههای»خاکستر و بانو« و»جشن ناپیدا« در اواسط دهه 1360 به شهرت رسید.. عدهای او را تحت تأثیر نگاه و زبان فریدون توللی، فریدون مشیری و به ویژه نادر نادرپور و برخی نیز او را دنبالهروی شاملو دانستهاند. بیشتر مجموعه اشعار وی در غالب سپید و با ویژگی های منحصر به فرد زبانی است. زبان ساده، کوتاه نویسی، پرداختن به ویژگیهای زندگی روزمره و عشق از ویژگیهای شعر شمس لنگرودی است.
قلمرو، روش و پیشینه پژوهش
این پژوهش به بررسی دفتر شعر»پنجاه و سه ترانه عاشقانه«از شمس لنگرودی بر اساس اصل همکاری گرایس میپردازد. علت گزینش این دفتر شعر مضمون عاشقانه آن و وجود لحن خطابی مستقیم در تعامل دوسویه است. بررسی شیوه های برقراری این تعامل و رعایت یا نقض اصول گرایس در آن هدف این پژوهش است.برای دستیابی به این هدف، هرشعر به صورت مجزا موردبررسی قرار گرفته و اصول نقض شده در آن و پیامدهای نقض آن اصل بررسی میگردد. متون متعددی اعم از نظم و نثر با رویکرد منظورشناختی مورد بررسی قرار گرفتهاند. تا کنون پژوهشی با این رویکرد به بررسی هیچیک از مجموعه اشعار شمس لنگرودی نپرداخته است.
-1مبانی نظری
پیش از پرداختن به بحث اصلی پژوهش اشاره به مبانی زیر ضروری به نظر میرسد:
-1-1کاربردشناسی و معناشناسی
کاربردشناسی زبان بحث درباره ی ارتباط زبان و اهداف گویشوران از بکارگیری صورتهای خاص زبانی است.»یعنی با بخشی از معنی سروکار دارد که شنونده از کلام برداشت میکند. - «شمیسا: 1387، - 213 یول در بحث کاربردشناسی زبان آن را مطالعه شیوه های بکارگیری زبان توسط گویشوران هر زبان و دریافت منظور خاص آنها میداند. - یول:1983، - 12-13 به عقیدهی لیچ دستور زبان و منظورشناسی دو روی یک سکه اند. دستور به جنبه های ساختاری زبان میپردازد و منظور شناسی معنا را در ارتباط با کاربران زبان و موقعیت گفتار مورد بررسی قرار میدهد. لیچ تفاوت میان معنای دستوری و منظوری کلام را اینگونه شرح میدهد:
-1 معنای دستوری تابع قوانین دستوری بوده و تخطی از این قواعد باعث غیر دستوری و اشتباه شدن جمله می شود اما منظور،تابع اصول کاربردی است.
-2در معنای دستوری ساخت صوری زبان دلالتگر است اما در منظور شناسی به نقش بیرونی یا به اعتقاد آستین نقش بینافردی زبان توجه می شود.
-3منظور شناسی ایجاد ارتباط بین معنای دستوری و منظور کاربردی زبان است.
-4قوانین دستوری قراردادی و از پیش تعیین شده اند اما اصول کاربردشناسی تابع هدف گفتگو و کنش کلامی اند که طبق قراردادهای اجتماعی خاص هر زبان و فرهنگی بوجود میآیند. - به نقل از پاکروان: 1383، - 57
-2-1 اصل همکاریٌْ
پاول گرایسٌَ 1913-1988 - م - فیلسوف تحلیل زبانی اهل انگلستان و یکی از تأثیرگزارترین چهرهها در مکتب فلسفهی تحلیلی است. وی دارای دو نظریهی عمده است:
-1 معنای غیر طبیعی - ضمنی -
-2 نظریهی استلزام ارتباطی - اصل مشارکت -