بخشی از مقاله

چکیده

مهرپرستی که یکی ازآیین های ایران باستان است ، دارای سرچشمه ی هند و اروپایی می باشد. با نگاهی به نوشته های بازمانده به زبان سانسکریت و همچنین ، متن های اوستایی به ویژه بخش یشتها ، بشکوهی آن را درمی یابیم. مهرپرستی پس از چندی از خاور زمین وارد آسیای صغیر می شود و از آنجا به وسیله ی سربازان اروپایی به سرزمین آنان راه پیدا می کند و درآنجاست که بیش از چهار سده به حیات خود ادامه می دهد. مهر یا میترا، ایزد پیمان است. این ایزد یکی از مهمترین و با نفوذترین ایزدان است. بعدها به علت مقاومت زیاد برخی از باورها و اندیشه های پیشین ، زرتشتیان مجبور شدند برخی از عناصرادیان گذشته را بپذیرند. مهریشت یکی از مهمترین و قدیمی ترین قسمتهای این بخش از اوستاست که به ستایش مهر اختصاص دارد.

کلید واژهها: مهر، مهرپرستی، آفرینش، زرتشت، میترا.

مقدمه

از جمله ایزدانی که در ایران باستان به ستایش او پرداخته اند ، مهر یا میترا می باشد که این ایزد در روزگارانی بس فراتر از عصر زرتشت مورد تقدس واقع شده بود. اهمیت او چنان بود که دارای شهرتی جهانگیر می شود و در عصر حاضر تحقیقات ارزنده ای درباره ی زندگی و آیین او شده است. مهر در اوستا و در کتیبه های پادشاهان هخامنشی میثر و در سانسکریت میترا آمده است. در پهلوی میتر شده که امروزه مهر گوییم. 

این نام دارای معانی مختلفی است، از قبیل عهد و پیمان، دوستی و محبت و خورشید که امروزه هم در زبان فارسی به کار برده می شود، در ضمن، نام هفتمین ماه از سال شمسی و شانزدهمین روز هر ماه ، مهر است ؛ چنانکه مسعود سعد در بیت معروف زیر گوید:روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار مهر چهر مهربان پس از ظهور زرتشت ، بنا برآموزه های دینی او، ایزدان قبل از او به عنوان خدایان گمراه کننده یا دیوان یاد شدند ، ولی مهر تقدس خود را حفظ نمود و وارد دین زرتشت شد و در مرتبه ای پایین تر از اهورا مزدا قرار گرفت. اهمیت او در این دین به حدی است که یشت دهم اوستاست.

مهر یکی از خدایان کهن و باستانی آریایی است. از آنچه که بر می آید ، معلوم است که در عهد قبل از زرتشت دارای مقام و اهمیتی بسیار بوده است که به صورت مؤثری در اوستا راه یافته و مقامی پیدا کرده است. در یسنای چهل وششم ، بند پنجم نام این خدای قدیم آمده است، ویکی از یشت ها نیز به نام او گشته است. اما سابقه ی کهن تر این که در ودای برهمنان از وی به عنوان خدایی بزرگ یاد شده و پیش از آن درکتیبه ای متعلق به چهارده قرن پیش از میلاد نیز نام میترا آمده است که حکام میتانی به نام وی سوگند یاد کرده اند. پس سابقه و عظمت این خدای بزرگ آریایی روشن می شود.

از لحاظ معنای لغوی از برای مهر معانی چندی گفته اند که اغلب یک مفهوم کلی می رساند ، و آن دوستی و محبت است. کسانی دیگر نیز چون - بارتولومه و یوستی - از ریشه ی میهن ، خانه و سرا منظور از آن را میهمان یا مهمان دانسته اند و برخی نیز از لحاظ قرابت معنی آن را به وطن معنی کرده اند. در» فرگرد چهارم وندیداد« به مفهوم عهد وپیمان آمده است ، چنان که در » مهریشت « نیز به همین عهد و پیمان تکراری دارد.

به هر انجام در زبان سانسکریت نیز به معنای دوستی و محبت است. هم چنان که در اوستا مهر ایزد روشنایی و فروغ و نوراست ، در ودا نیز همین معنا را ارائه می کند. در ودا اغلب نام وارونه یا خدای بزرگ به همراه میترا ذکرمی شود. هم چنان که » اهورا - مزدا « درمزدیسنا ازلحاظ نزدیکی مطلق تنها یک ذات واحد محسوب می شوند و گاهی به صورت مقدم و مؤخر اهورا مزدا ، و مزدا اهورا جلوه می نماید در ودا نیزاین دو این چنین به هم پیوسته اند. در ودا خدایان برهمنی نیز بسیاربه این چنین وضعی بر می خوریم و میترا وارونه ، و وارونه میترا بسیار به چشم می خورد.

این دو خدایانی هستند متحد و متفق که به معاضدت و کمک هم کار بندگان واحوال طبیعت را سامان بخشیده واین توافق وپیوستگی در آنان چنان است که حتی سوار گردونه یی می شوند با دو چرخ. البته در اینجا از میترا نور و روشنایی و یا خورشید استنباط می شود، آسمان نورانی ، آسمان وخورشید و در پرتو این معنا است که رمز این به هم پیوستگی روشن می شود.اما در اینجا قابل ذکراست که از ارباب انواع دیگری نیز سخن به میان است که با این دو در ارتباط اند، واین پنج رب النوع دیگر با میترا و وارونه هفت خدا راتشکیل می دهند وشاید این تنها کوششی بوده باشد. برای تکمیل عددهفت که در نظرآریایی ها بسیار مقدس و خوش شگون بوده است.

در ودا از سی وسه پروردگار نام رفته است که اسامی آنها کلا به ما بازنرسیده است، وهم چنین از یک دسته ی هفت خدایی که شاید معادل امشاسپندان باشند نیز یاد شده است که موسوم اند به آدی تیا ، یعنی پسران آدی تی که نام الاهه یی می باشد، اما ازمیان این هفت خدا، نام میترا وارونه بسیار تکرار شده است.باری هندوان وایرانیان از زمانهای بسیار دوری به پرستش مهر یا میترا سابقه داشته اند واین ایزد برای شان بسیار محبوب و قابل اهمیت بوده، اما چه در آیین برهمنی وچه درآیین زرتشتی، مقام این خدای بزرگ در اصلاح به مرتبه ی ایزد و صفتی برجسته تنزل پیدا کرده است.

اما این تنزل، مقام اساسی واصالتی حقیقی به مهرایزد عطا کرد و وسیله یی شد از برای راستی، درستی، خوش بینی، نیک خویی و انسانیت. البته آیین مهر یا میترائیسم در جهان باستان چنان عظمتی یافت که نزدیک بود آیین مسیحیت را برانداخته و آیین عمومی نیمی بیش از جهان شود ، اما این را نیز بایستی در نظر داشت که آیین مهری که از ایران به جهانی سرایت کرد و در نیمی از اروپا عمومیت و رواج یافت ، به قدری دچار تغییر وتبدیل و دگرگونی شد که به هیچ روی قابل مقایسه با آیین مهر پرستی در میان آریاهای باستان و مزدیسنی ایرانیان نبود.

آئین میترا ، آئین اسراراست. اسراراین مسلک با پافشاری و اصرار حفظ می شد و برای معدودی که در درجات عالی ترقی می کردند مکشوف می شد. به همین جهت نوشته ای ازآنان درزمینه اسراردین به دست نیامده است وتنها به جای نوشتن ، به نقاشی ، تندیس گری و نقش برجسته سازی اکتفا می کردند.درمیان پیروان آئین میترا ، روزبیست وپنجم دسامبر، روز تولد مهربود که آن را جشن می گرفتند. مسأله زایش مهر، باتوجه به سابقه های اساطیری ، درواقع امری شگفت است. صخره ای آبستن می شود ، ومیترا از دل آن صخره زاده می شود. بیرون آمدنش از دل سنگ ، بابرهنگی است. اما کلاه شکسته ی مهری برسر و به دستی خنجر و به دستی دیگرمشعل دارد. نقاشی ها ونقش برجسته هایی ازاین صحنه ها وجود دارد که همه متفاوت است.

آئین میترایی در بنیاد زیربنای ایرانی خود را درثنویت حفظ کرد. این ثنویت ازشکل آئین زروانی متأثربود. درآئین میترایی ، خداوند بزرگ زروان اکرنه یا زمان بی کرانه است. خدایی که بدنی چون آدمی و سری به سان شیردارد و گرد بدنش ماری حلقه زده است. بعد از او آسمان و زمین هستند و اقیانوس. خدایان دیگر از این سه به وجود آمدند. آسمان اورمزد است که همراه با فرشتگان خود با اهریمن که عوالمش دیوان هستند دریک پیکاردایمی است. اورمزد ، اهریمن و دیوها را با صاعقه و آذرخش آسمانی می زند. دراین آئین ، میترا مشهورترین جایگاه را دارد. وی از صخره سنگی زاده می شود. شبانان برای پرستش وی می آیند.

میترا درآغاز با خورشید پیمان بسته و متحد می شود. پس گاوی زورمند را در یک کش مکش طولانی دست گیرکرده و به غاری می برد. گاو از غار می گریزد. میترا با یاری کلاغ که پیک خورشید یا اورمزد است گاو را یافته و به غاربرده و با ضربت خنجر او را می کشد. از محل جاری شدن خون گاو ، خوشه های گندم می روید و درخت انگور و سایرگیاهان.از قرن چهاردهم ق.م در ایران و آسیای صغیر از دین مهرپرستی نشانه هایی در دست است دراسناد هیتی نام سه تن از خدایان این دین ایرانی آمده است. در مهرپرستی میثره که آیین زرتشت نیزباقی مانده و نام آن امروز به کلمه ی مهر بدل شده است ؛ رکن مهم این آیین کهن بشمار می رفته و از زمانهای بسیار قدیم جزو معتقدات آریاییان ایرانی و هندی بوده است.

اکنون دانشمندان معتقدند که این خدایادگار روزگاریست که آریاییان هندی و ایرانی دریک جا با هم زیسته و تمدن و دین مشترک داشته اند. خدایان دیگر آنها در میان هندوان به نام اسوره و در اوستا به نام دهوره بوده است.آیین مهرپرستی پس از آنکه در هزاره ی دوم ق.م نخست در آسیای صغیر و کتیبه های هستی پدیدار شده بیش از هزار سال در جهان متمدن رواج داشته است و از آسیای صغیر و آسیای غربی به اروپا نیز رفته و در آنجا قرنها عده ی بسیاری ازمردم پیرو این آئین بوده اند.

بدین گونه می توان گفت نخستین دینی که آریاییان ایرانی پس از استقرار در ایران امروز و شهرنشین شدن تدوین کرده و به صورت شریعت مدونی در آورده اند و از ایران به خارج رفته است. مهرپرستیست.به همین لحاظ در دوره ی اقتدارروم ، کلده سرزمین مقدس مهر آیینیان بود. میترا پرستشگاهی در بابل داشت و آنتیوخوس تندیسی از او در نمرود داغ  برافراشت. با وجود این به استناد خاستگاه مهرگرایی در گزارشی از تاریخ اشکانیان یک سخن پیرامون این آیین می توان گفت که مغان دارای کوچ نشینهایی در آسیای صغیر و عمدتا در کاپادوکیه وپونت بودند که از بابل بدان مناطق مهاجرت کرده بودند.

پرستندگان مهرغالبا آئین پرستش را در دخمه هایی که در دل صخره ها می کندند و به عنوان جایگاه مقدس بر می گزیدند ، برگزار می کردند و ترجیح می دادند که این پرستشگاه ها در جاهایی باشند که چشمه ای از خاکش می جوشید یا نهری از کنارش می گذشت. محراب پرستشگاه ، کنده کاری ای از میترا در حال قربانی کردن گاو داشت. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید