بخشی از مقاله
چکیده
یکی از عوامل مهم موثر بر رشد اقتصادی کشور، بهبود بهرهوری نیروی کار میباشد. درصورتیکه نیروی کار کشور سالم و تندرست باشند، بهرهوری کشور بالاتر رفته و در نتیجه امکان دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر مهیا خواهد شد. در این پژوهش به دنبال بررسی آثار کوتاهمدت و بلندمدت مخارج درمانی دولت - اعم از دارویی و غیردارویی - بر رشد اقتصادی و میزان و علامت این آثار هستیم.
همچنین به دنبال بررسی وجود یا عدموجود رابطه علیت دوطرفه میان دو متغیر مخارج درمانی و رشد اقتصادی خواهیم بود. با استفاده از آمار مربوط به سالهای 1995 تا 2014 و با استفاده از روش تصحیح خطا، نشان داده شد که در کوتاهمدت مخارج درمانی دولت اثر منفی و در بلندمدت اثر مثبت بر رشد اقتصادی کشور در سالهای مورد بررسی داشته است و روابط علیت گرنجری دو طرفه از مخارج درمانی به رشد اقتصادی در دوره مورد بررسی وجود دارد.
-1 مقدمه:
رشد اقتصادی به معنای افزایش مداوم تولید ناخالص داخلی یک کشور است. در متون اقتصادی، ما با دو نوع مدل رشد، مواجه هستیم؛ مدلهای رشد درونزا و مدلهای رشد برونزا. در مدلهای رشد برونزا، پیشرفت تکنولوژی عامل افزایش رشد اقتصادی محسوب می شود. اما در مدلهای رشد درونزا عامل دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، تنها افزایش بهرهوری نیروی کار میباشد. این افزایش بهرهوری ناشی از دو عامل محوری است. یکی از این عوامل دستیابی به سطوح بالای آموزش است. آموزش بیشتر عامل تقویت کارایی نیروی انسانی خواهد بود که در نهایت منجر به دستیابی به نرخهای رشد اقتصادی بالاتر خواهد شد.
یکی دیگر از عواملی که در مدلهای رشد درونزا به عنوان عامل موثر بر رشد اقتصادی معرفی میشود، بهداشت است. صرف مخارج بیشتر برای بهداشت و درمان زمینهساز افزایش کارایی عوامل تولید - نیروی کار - خواهد شد که در نهایت نرخهای بالای رشد اقتصادی را با خود به همراه خواهد داشت. به گفته بسیاری از محققان، عامل بهداشت و درمان و صرف مخارج بیشتر در این راستا، حتی بیشتر از عامل آموزش در راستای دستیابی به نرخهای رشد اقتصادی بالا موثر خواهد بود.
طی مطالعات صورت گرفته پیرامون نحوه ارتباط میان مخارج درمانی و رشد اقتصادی در کشورهای مختلف جهان، اکثر مطالعات حاکی از این مسأله بوده که ارتباط مثبتی بین مخارج درمانی و رشد اقتصادی وجود دارد. بنابراین میتوان اذعان داشت که اکثر مطالعات نشان دادهاند، رابطهای بلندمدت و مثبت میان مخارج درمانی و رشد اقتصادی وجود دارد. در این پژوهش ما به دنبال بررسی ارتباط میان مخارج درمانی دولت و رشد اقتصادی در ایران هستیم و به طور کلی میتوان گفت که هدف از نوشتار این پژوهش، موارد زیر است:
-1 بررسی تاثیر کوتاهمدت و بلندمدت مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - بر رشد اقتصادی ایران. در این قسمت به دنبال بررسی وجود یا عدم وجود این رابطه و همچنین مثبت یا منفی بودن رابطه میان مخارج درمانی و رشد اقتصادی در بلندمدت و کوتاهمدت هستیم.
-2 بررسی وجود یا عدموجود رابطه علیت گرنجری میان مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - و رشد اقتصادی سوالات مطرح در این پژوهش، موارد زیر میباشد:
-1 آیا مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - تخصیص داده شده از جانب دولت در ایران نقش موثری در دستیابی به رشد اقتصاد بالاتر در کوتاهمدت و بلندمدت دارد؟
-2 آیا میزان تاثیر مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - بر رشد اقتصادی در بلندمدت از کوتاهمدت بیشتر است؟ -3 آیا رابطه دوطرفه میان مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - و رشد اقتصادی در ایران وجود دارد؟ و فرضیات این پژوهش مبتنی بر موارد زیر هست:
اختصاص مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - بیشتر از جانب دولت، در ایران، در بلندمدت تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی کشور دارد. رابطه علیت دوطرفه میان رشد اقتصادی و مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - وجود دارد. لذا صرف مخارج درمانی بیشتر منجر به دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر و از طرف دیگر، دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، زمینهساز صرف مخارج درمانی بیشتر خواهد بود. بنابراین در این طرح، در ابتدا دنبال بررسی وجود یا عدموجود رابطه در کوتاهمدت و بلندمدت بوده و در ادامه به دنبال بررسی مثبت یا منفی بودن این رابطه هستیم.
اگر نتایج برازش حاکی از وجود رابطه بلندمدت مثبت میان مخارج درمانی - دارویی و غیردارویی - و رشد اقتصادی باشد، میتوان نتیجهگیری نمود که دولت برای دستیابی به رشد اقتصادی بیشتر به خصوص در بلندمدت، میتواند مبالغ بیشتری را به بخش درمان تخصیص دهد. لذا این مسئله در راستای نحوه بودجهنویسی دولت و اختصاص بودجه بیشتر به بخش درمان بسیار حائز اهمیت خواهد بود. در ادامه این مقاله ، در بخش دوم به بیان مساله و پیشیه تحقیق، در بخش سوم به روش تحقیق، در بخش چهارم یافتهها و در بخش پنجم به بحث و نتیجهگیری خواهیم پرداخت.
-2بیان مسأله و پیشینه تحقیق:
-1-2بیان مسأله:
در مباحث اقتصاد کلان، مطالعات رشد اقتصادی نوسانات زیادی داشته است و از زمان آدام اسمیت تا زمان دیوید ریکاردو مساله محوری اکثر مطالعات بوده است. اولین مدل ریاضی رشد توسط ون نیومن ارائه شد که در این مدل در حقیقت ایده رشد مداوم پایدار فرموله گردید. در مدلهای رشد اقتصادی بیان میگردد که ما دنبال دستیابی به وضعیت تعادل پایدار1 هستیم که در این وضعیت همه متغیرها با نرخ ثابتی رشد می کنند.
هارود برای اولین بار این حالت را فرمول بندی کرد. وضعیت تعادل پایدار توام با اشتغال کامل است که از این مفهوم به صورت دینامیک در تجزیه و تحلیل های اقتصادی بسیار استفاده شد. از نظر تسلسل تاریخی، نقطه شروع مطالعات انجام شده در مورد رشد اقتصادی به کارهای رمزی در دهه 20 برمیگردد. مقاله او حدود چند دهه بعد از او توسط شاگردانش نوشته شد. وی توجه زیادی به مساله بهینه کردن مصرف خانوار در فرایند زمان داشت که این امر خیلی فراتر از توجه او به رشد بود. ایده ماکزیمم کردن مطلوبیت و بهینه مصرف کردن طی زمان را او از پیگو گرفت و وارد مدلهای رشد خود کرد.