بخشی از مقاله

چکیده

مهمترین نظریه هایی که از سالهای دههی 1990 مورد بحث قرار گرفته، نظریه یادگیری سازمانی وکارآفرینی سازمانی است. سازمانهای یادگیرنده و کارآفرین، پدیدهای هستند که با شروع دهه 90 میلادی مطرح شدند.

علت پدیدار شدن چنین سازمانهایی، شرایط، نظریه ها و تغییر و تحول در محیط های سازمانی قبل از دهه مذکور بوده است، به گونه ای که تمام سازمان ها تلاش گستردهای را برای بقای خود آغاز کرده بودند و برای آنکه بتوانند خود را در محیط پرتلاطم اطراف خود حفظ کنند میبایست از قالبه ای غیرپویا خارج کنند، ابزارهای لازم برای پویایی، تبدیل شدن سازمان ها به سازمان های یادگیرنده و کارآفرین است.

بکارگیری این دو متغیر و درنظرگرفتن آنها نقش بسزایی در استحکام و بقای سازمان خواهد داشت. بخش عمدهای از کارهایی که هم اکنون در سازمانها برای بهبود بهره وری و بهتر کردن کیفیت زندگی کاری انجام میگیرد، متوجه این امر است، که راه را برای بکارگیری یادگیری و کارآفرینی سازمانی هموار سازد. این پژوهش با هدف مطالعه تاثیر یادگیری بر کارآفرینی سازمانی و همچنین بررسی وضعیت موجود یادگیری و کارآفرینی در سطح شرکت نورد و لوله صفا صورت گرفته است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق تهیه و توزیع پرسشنامه که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ - 0,78 - تائید شده، گردآوری شده است.

در مرحله بعد شاخص های یادگیری و کارآفرینی سازمانی در قالب پرسشنامه بین 116 نفر از کارکنان توزیع گردیده و سپس تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای خاص انجام گرفت و از آزمونهای آماری نظیر ضریب همبستگی، مقایسه میانگین و رگرسیون بهره گرفته شد. نتیجه تحلیل میانگین نشان میدهد که میزان یادگیری و کارآفرینی سازمانی در شرکت نورد و لوله صفا در حد متوسط میباشد و نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد که بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج دیگر آزمون نشان داد که شاخص توسعه شایستگی کارکنان بیشترین تاثیر را بر روی کارآفرینی سازمانی دارا میباشند.

واژه های کلیدی: یادگیری سازمانی1، کارآفرینی سازمانی2، سازمان یادگیرنده.3

.1 مقدمه:

از اوایل دهه 1980 هجوم همزمان به سوی کارآفرینی و تاکید سازمانها بر نوآوری برای بقا و رقابت با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر میشدند، موجب هدایت فعالیت های کارآفرینانه به درون سازمانها شد. برخی از محققین به تشریح چگونگی ایجاد سازمان های کارآفرینانه فرعی در چارچوب سازمانهای مادر پرداخته اند و معتقد بودند آنچه که بین تمامی انواع کارآفرینان به طور مشترک میتوان یافت انجام یک فعالیت با ریسک بالا میباشد و هدف از تعمیم فرایند کارآفرینی در سازمانها در واقع اولویت دادن به اقدام به فعالیتهای با ریسک بالا نسبت به برنامه های جاری سازمان میباشد.

آنچه در این میان برخی سازمانها را برتر نشان میدهد مزیت رقابتی است، یعنی آمادگی برای ورود به یک پارادایم جدید مدیریتی - محیط رقابتی - و خارج شدن از پارادایم قدیمی مدیریت - ثبات و تعادل - . در این میان سازمانی برنده است که ابزارهای لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده برای این دنیای جدید را بیشتر فراهم نموده باشد. از جمله مهمترین ابزارها که به عنوان اصلیترین عامل بقا و توانمندسازی درونی مطرح میباشد، دارابودن قابلیت یادگیری سازمانی میباشد .

در این پژوهش تاثیر یادگیری سازمانی بر کارآفرینی سازمانی در شرکت نورد و لوله صفا را بررسی کرده و امید است با بکارگیری نتایج این پروژه در آنها، شاهد شکوفائی بیش از پیش این سازمان باشیم.

به همین جهت میزان یادگیری یک سازمان میبایست حداقل برابر میزان یادگیری رقبا و میزان تغییرات محیطی باشد تا بتواند موفقیت رقابتی خود را در بازار حفظ کند. از طرف دیگر امروزه سازمانها در کشورمان نگاه جدی به مقوله کارآفرینی ندارند و حمایت کافی از کارآفرینان صورت نمیگیرد. حال آنکه توجه به این امر میتواند عامل رشد سازمان و در نهایت توسعه کشور شود. لذا با درک اهمیت این موضوع، به نظر میرسد که تمرکز روی یادگیری و کارآفرینی سازمانی به منظور بهبود عملکرد و تحقق اهداف سازمانی، به ویژه در شرایط محیطی پیچیده و پویای کنونی از اهمیت ویژهای برخوردار است.

.2 اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق:

افراد و سازمانهایی که با تغییرات فراگیر همگام نباشند به سرعت منسوخ میشوند. بنابراین سازمانها بایستی ذهنیت کلاسیک خویش را کنار نهاده و به دنبال آن دسته از دانش، مهارت ها، عادات و استراتژی هایی باشند که آنان را در آینده موفق خواهد نمود. اگر افراد در سازمان به طور پیوسته روش های کاری خویش را به منظور افزایش استانداردهای عملکردی مورد بازبینی قرار دهند، راه هایی به مراتب سریعتر و ارزانتر به منظور انجام بهتر کارها پیش رو خواهند داشت و بدین ترتیب درک صحیحی از فعالیت های در حال انجام داشته که همان یادگیری سازمانی را محقق و در نهایت این امر نیل به اهداف سازمان را قابل دسترس مینماید .

از سویی دیگر، توجه به قابلیت های یک سازمان یادگیرنده نظیر پیشبینی و انطباق سریعتر با اثرات محیطی، سرعت در توسعه محصول، حرفه ای شدن از طریق رقبا، سرعت در انتقال دانش، یادگیری اثربخش از خطاها، تشویق بهبود مستمر و جذب بهترین کارکنان، نقش یادگیری سازمانی به عنوان عامل انعطاف پذیری سازمان در برابر تغییرات بیرونی و محیطی مناسب برای خلاقیت و نوآوری که منجر به کارآفرینی و خلق استراتژی های نو و محرک برای توسعه اقتصادی و ایجاد مزیت رقابتی در سازمانها میشود، را برجسته تر میکند .

.3 اهداف تحقیق:

-    بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی

-    ارزیابی وجود مولفه های یادگیری سازمانی در شرکت نورد و لوله صفا

-    ارائه پیشنهادهای لازم به منظور تشویق سازمانها به کارآفرینی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید