بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و سلامت روانی دبیران زن دوره دوم متوسطه ناحیه دو شهر خرمآباد انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعهی آماری پژوهش را، کلیه دبیران زن دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش ناحیه دو خرمآباد در سال تحصیلی 1395-96 تشکیل میدهند که تعداد کل آنها 385 نفر بوده است. تعداد 80 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند.در این پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز  استفاده شد.

دادههای بدست آمده بوسیلهی نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آمارههای توصیفی و آزمونهای استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که بین سرمایه روانشناختی با سلامت روانی دبیران زن دوره دوم متوسطه رابطه معکوس و نسبتا ضعیفی وجود دارد. با توجه به یافتههایپژوهش، میتوان نتیجه گرفت که با تقویت سرمایه روانشناختی تاحدودی میتوان وضعیت سلامت روان دبیران را در این جامعه آماری بهبود بخشید.

کلمات کلیدی: سرمایه روانشناختی، سلامت روان، دبیران.

مقدمه

یکی از مباحث ضروری و همواره مورد بحث در خصوص انسان که قدمتی به اندازه هستی وی دارد، مفهوم سلامتی است. سلامت روان به عنوان یکی از جنبههای سلامتی، دارای تعاریف متعددی است. برخی از روانشناسان مفهوم سلامت روان را ادراک مثبت فرد از رویدادها و شرایط مختلف زندگی دانستهاند.در تعریف دیگری، سلامت روان عبارت است از حالت روانی که ویژگی بارز آن سلامت و بهبود هیجانی و عاطفی و نداشتن اضطراب و نشانگان مختل کننده زندگی و ظرفیت ایجاد رابطه حسنه و رضایت بخش با دیگران و مقابله مناسب با تنیدگیها و تناقصهای زندگی است.

به عبارت دیگر یک حالت عملکرد موفقیتآمیز کنش وری روانی است که از فعالیتهای آفرینشی - مولد - روابط ارضا کننده و رضایت بخش با افراد دیگر، توانایی سازش یافتگی و سازگاری با تغییر و کنارآمدن با مشکلات و پریشانیها نتیجه میشود.در تعریف دیگری سلامت عمومی یا همان سلامت روان شامل تعادل در فعالیتهای زیستی، روانی و اجتماعی افراد است که انسان از این تعادل نظامدار و ساختارهای سالم برای سرکوب کردن و تحت کنترل درآوردن بیماری استفاده میکند.

سلامت روان یعنی داشتن اهداف مشخص، روابط خانوادگی و اجتماعی مطلوب، کمک به همنوعان و کنترل عواطف و احساسات خود. سلامت روان را حالت ذهنی، همراه با سلامت هیجانی نسبتا رها شده از نشانههای اضطراب و ناتوانی در برقراری روابط سازنده، مقابله با خواستهها و محرکهای تنشزای زندگی است.اختلالات روانی مشکلات جدی و شایع هستند که در تمام دنیا مشاهده میشوند و 40 درصد تمام ناتوانی ها از آن منشا میگیرد. سازمان بهداشت جهانی معتقد است که حجم مسایل رفتاری و روانی در کشورهای در حال توسعه به دلیل مسایلی نظیر رشد جمعیت و تغییرات اجتماعی، تغییر در شیوه زندگی مردم و مشکلات اقتصادی، رو به ازدیاد است.

یک الگوی چند بعدی از سلامت روان را تعریف و تدوین کردهاند که شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خود پیروی، غلبه بر محیط، هدفمندی در زندگی و رشد شخصی میدانند. بهداشتروانی یعنی داشتن احساس آرامش و امنیت درون و دور بودن از اضطراب، افسردگی و تعارضهای مزمن روانی. از منظر دیگر، بهداشت؛ یعنی بهرهمندی از سلامت ذهن و اندیشه و تفکر. درصد قابل توجهی از بیماریهای جسمانی، ریشه روانشناختی دارند و بهرهمندی از بهداشت روان میتواند بر سلامت جسم اثر مثبتی داشته باشند و متقابلا، سلامت جسم نیز بستر مناسبی برای رسیدن به احساس امنیت درون و سلامت ذهن و روان است.

نوع نگرش و باورهای آدمی درباره زندگی و محیط پیرامون خود و نیز تعهدات ارزشی و ویژگیهای زندگی فردی و اجتماعی انسان، در بهرهمندی از بهداشت روانی مطلوب بسیار اثر گذارند برخی سلامت عمومی را معادل روانپزشکی پیشگیری تلقی کردهاند و آنرا در قالب روشها و تدابیری برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی به کار میبرند سلامت روانی افراد در پیشبرد اهداف ملی و آرمانی جوامع از بیشترین اهمیت از لحاظ صرفهجویی در هزینههای مادی و معنوی برخوردار است. بر اساس یافتههای موجود یکی از مهمترین و معنیدار ترین اجزای بار کلی بیماریها میباشد.

با توجه به جایگاه ویژهای که آموزش در زندگی انسانها دارد؛ سالم و ایمن بودن محیط آموزش همیشه از ملزومات تعلیم و تربیت بوده است. یکی از مهمترین شاخصهای مدرسه سالم، سلامتروان در محیط کار میباشد و بر این اساس محیط کار سالم محیطی است که ضمن تأمین سلامت جسمانی، سلامتروانی نیز در آن تأمین و فراهم شود. از این رو با توجه به نقش حساس و تعیین کننده معلمین مدارس در پیشبرد اهداف آموزش و پرورش و نیز ارتباط تنگاتنگ آنها با دانشآموزان و نقش آنها در ارتقای سلامت روان بررسی و توجه به سلامت روانی این قشر جامعه ضروری به نظر میرسد.دبیرانی که با مشکلات سلامت روانی مواجه هستند توانایی مواجه شدن با وظایف خود را از دست میدهند.

آنها همچنین در مقایسه با افرادی که سلامت روانی مناسبی دارند از انعطافپذیری کمتری برخوردارند.همین مساله عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار میدهد و در نهایت مانع تحقق اهداف عالی آموزش و پرورش خواهد شد. بنابراین توجه به عوامل تاثیر گذار و مرتبط با سلامت روان دبیران بسیار حائز اهمیت است.یکی از عوامل مرتبط با سلامت روان دبیران، سرمایهی روانشناختی آن-هاست. با ظهور نهضت روانشناسی مثبتگرا در دهه نود میلادی، دیدگاههای علمی، توجه خود را به ظرفیتهای مثبت انسانها معطوف داشته و پارادایم مثبتاندیشی در عرصه سازمانی با ظهور سه نهضت پژوهش سازمانی مثبتگرا، رفتار سازمانی مثبتگرا و سرمایه روانشناختی مثبت تکامل یافت.

در گذشته رویکرد بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران رفتار سازمانی بر بررسی نقاط ضعف کارکنان و آسیبشناسی رفتارهای آنان به منظور ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش نقاط ضعف آنان متمرکز بود و به توانمندیها و جنبههای مثبت رفتار کارکنان توجهی-نمیشد، ولی با ظهور نهضت روانشناسی مثبتگرا در دهه 1990، این رویکرد به سوی مثبتگرایی و تاکید بر جنبههای مثبت رفتاری تغییر جهت داد و رویکردهای رفتار سازمانی مثبتگرا، سرمایه روانشناختی و رهبری مثبتگرا مطرح گردید.

سرمایه روانشناختی از سرمایههای ناملموس سازمانی است که بر خلاف سرمایههای ملموس با هزینههای کمتر قابل مدیریت و رهبری میباشد و میتواند نتایج و دستاوردهای در خور توجهی را در پی داشته باشد سرمایه روانشناختی عبارت است از مطالعه و استفاده مثبت از تواناییهای مثبت و قابلیتهای روانشناختی منابع انسانی که قابل اندازهگیری، توسعه و مدیریت است و موجب بهبود عملکرد میشود.

سرمایه روانشناختی را به صورت باور فرد به تواناییهایش برای دستیابی به موفقیت، داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف، ایجاد اسنادهای مثبت درباره خود و تحمل کردن مشکلات تعریف کردهاند بیان میکند که برخلاف گذشته، روشها و منابع سنتی برای به دست آوردن مزیت رقابتی پایدار در اقتصاد جهانی و رقابت فشرده موجود ناکافی هستند. وی تنها راه سازمانها برای کسب مزیت رقابتی پایدار را توجه به کارکنان و افزایش سرمایه روانشاختی آنها میداند. همچنین در مباحث مربوط به مدیریت منابع انسانی، انتصاب فرد مناسب به مشاغل و نیز حفظ کارکنان خوب دو مساله بسیار مهم میباشند.

اگر منابع انسانی درک درستی از سرمایه روانشناختی کارکنان خود نداشته باشند، نمیتوانند نیازها و خواستههای کارکنان خود را بشناسند و در نتیجه انتصاب افراد به شغلهای متناسب با ویژگیها و تواناییهای آنها با مشکل مواجه میشود و عملکرد شغلی افراد کاهش مییابد.با توجه به آموزشپذیر بودن سرمایه روانشناختی، میتوان آن را در دورههای مختلف آموزشی در بین کارکنان سازمانهای مختلف لحاظ نمود و از منافع مادی و غیر مادی آن بهرهمند شد. سرمایه روانشناختی، از متغیرهای روانشناختی مثبت گرایی تشکیل شده است که قابل اندازهگیری، توسعه و پرورش هستند و امکان اعمال مدیریت بر آنها وجود دارد.

همانطور که اشاره شد مطالعات نشان داد که با تقویت سرمایه روانشاختی و مولفههای آن عملکرد کارکنان افزایش میباید بنابراین در بین دبیران با تقویت سرمایه رواشناختی و مولفههای آن میتوان انتظار داشت عملکرد آنها تقویت شود و همین امر تاثیر بسزایی در افزایش کیفیت تحقق اهداف آموزش و پرورش خواهد داشت. دبیرانی که خودکارآمد هستند و از انعطافپذیری بیشتری بر خوردارند و همواره امیدوار و خوشبین هستند قطعا این خصوصیات مثبت را به دانشآموزانشان انتقال داده و اثربخشی و کارایی بیشتری خواهند داشت.

رنجبرسودجانی و شاهمحمدی ، در پژوهشی با عنوان »بررسی رابطه بین سرمایه روانشناختی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان« به این نتیجه رسیدند که بین سلامت روان و سرمایه روانشناختی رابطه معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفههای روانشناختی خودکارآمدی، امیدواری و خوشبینی نقش تعیین کنندهای در تبیین متغیر سلامت روان دارند. جیمز و همکاران، با پژوهشی تحت عنوان سرمایه روانشناختی یک منبع مثبت برای مقابله با استرس و نوبت کاری در یک محیط دانشگاهی از داوطلبان متقاضی یک نمونه ناهمگن 416 نفری که 203 نفر مرد، 204 نفر زن و 9 نفر که جنسیت آنها مشخص نبود، دریافتند که با آموزش سرمایه روانشناختی میتوان به مدیریت استرس در سازمان دست یافت.

آووی و همکاران، نشان دادند که سرمایه روانشناختی به عنوان عاملی تلقی شده است که برای درک بهتر تفاوت در علایم و نشانه-های درک استرس و نیز بر قصد و تصمیم کارکنان به ترک کار و رفتارهایی که از آنان به منظور جستجوی شغل در سازمانهای دیگر رخ میدهد، مورد استفاده قرار میگیرد. بر این اساس توجه به سرمایه روانشناختی دبیران بسیار ضروری به نظر میرسد. با توجه به اهمیت سلامت روان دبیران و مرتبط بودن این مقوله با سرمایه روانشناختی آنها و به دلیل این که پژوهش مشابهی در خصوص ارتباط این دو متغیر در شهر خرمآباد صورت نگرفته است، این پژوهش به بررسی رابطه بین سرمایههای روانشناختی و سلامتروانی دبیران زن دوره متوسطه ناحیه دو خرمآباد پرداخته است.

فرضیه پژوهش

بین سرمایه روانشناختی و سلامت روانی دبیران رابطه وجود دارد.با توجه به هدف اصلی تحقیق حاضر که بررسی رابطه بین سرمایه روانشناختی و هوش فرهنگی با سلامتروان دبیران دوره دوم متوسطه دختران آموزش و پرورش ناحیه دو خرمآباد میباشد، روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران دوره دوم متوسطه دختران آموزش و پرورش ناحیه دو خرمآباد در سال تحصیلی 1394-95 هستند که بر اساس آمارنامهی سازمان آموزش و پرورش استان لرستان تعداد کل آنها 385 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونهی تحقیق حاضر، 80 نفر، تعیین گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز استفاده شده است.

پرسشنامه سلامت عمومی»گلدبرگ و هیلر آزمونی است با ماهیت چندگانه و خود اجرا که به منظور بررسی اختلالات غیر روان گسسته که در وضعیتهای مختلف جامعه یافت میشود طراحی شده است. این پرسشنامه ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان در هر سنی و به منظور کشف ناتوانی در عملکردهای بهنجار و وجود حوادث آشفته کننده در زندگی استفاده شود. این آزمون جنبه تشخیصی ندارد و تنها میتوان از آن برای سرند کردن افراد در شرایط حاد استفاده نمود.

پرسشنامه سلامت عمومی - GHQ - در سال 1972 توسط گلدبرگ ساخته شد و به سرعت به پر استفادهترین ابزار برای سنجش موارد غیرروانپزشکی تبدیل شد. عمدهترین مزیت GHQ این است که برای اجرا کننده آسان، کوتاه و عینی است . فرم 28 سوالی این پرسشنامه دارای 28 ماده و 4 زیرمقیاس است. در خصوص روایی پرسشنامه سلامت عمومی تا کنون مطالعات فراوانی صورت گرفته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید