بخشی از مقاله

. چکیده:

ادبیات تجربی تاکنون مجموعهای از معیارهای مختلف را مورد بررسی قرار نداده است تا مشخص نماید کدام مقیاس نسبت به سایر مقیاسها قادر به تشریح قابل اتکاتر تغییرات ارزش ایجاد شده سهامداران در شرکتهایی با سهام ارزشی و شرکتهایی با سهام رشدی میباشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه معیارهای ارزیابی عملکرد و ارزش ایجاد شده سهامداران در شرکتهای رشدی و ارزشی میباشد. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از اطلاعات 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 5 ساله -1389 - - 1393 استفاده شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی از منظر نحوه اجرا، پژوهش توصیفی- پیمایشی و ازنظر ارتباط بین متغیرها از نوع پژوهشهای علی است. روششناسی تحقیق از نوع پس رویدادی - از طریق استفاده از اطلاعات گذشته - است.

ازنظر نوع دادهها کمی، ازنظر منطق اجرا، استقرایی و جزو پژوهشهای اثباتی حسابداری محسوب میشود. به منظور بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش از یک فرضیه اصلی که تأثیر ارزیابی عملکرد بر ارزش ایجاد شده سهامداران و پنج فرضیه فرعی که تأثیر معیارهای ارزیابی عملکرد - ارزشافزوده اقتصادی، نسبت قیمت به سود، سود باقیمانده، ارزشافزوده نقدی، ارزشافزوده بازار، نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام - بر ارزش ایجاد شده در شرکتهای رشدی و ارزشی را میسنجد تشکیل شده است آنچه در جمعبندی و نتیجهگیری کلی آزمون فرضیههای پژوهش در فاصله زمانی 1389 تا 1393 میتوان عنوان کرد، این است که بین شاخصهای ارزیابی عملکرد و ارزش ایجاد شده سهامداران رابطه معنیداری وجود دارد.
واژگان کلیدی: ارزیابی عملکرد، ارزش ایجاد شده، شرکتهای رشدی، شرکتهای ارزشی

مقدمه

ظهور شرکتهای سهامی بزرگ در قرن هجدهم میلادی و تفکیک مالکیت از مدیریت، منجر به طرح مدلهای ارزیابی عملکرد گردید. در راستای طرح مدلهای مذکور، معیارهای ارزیابی حسابداری و اقتصادی، نقش بسزایی را ایفا میکنند، اما انتخاب معیاری مناسب از بین آنها موضوعی است که تحقیقات زیادی را در ادبیات مالی موجب شده است. توجه به اینکه سهامداران و اعتباردهندگان، منابع مالی محدود خود را به بنگاههای اقتصادی تخصیص میدهند، ارزیابی عملکرد بنگاه بهمنظور اطمینان از تخصیص بهینه منابع محدود، امری مهم و حیاتی به شمار می آید. ارزیابی عملکرد بنگاههای اقتصادی، نیازمند شناخت معیارها و شاخصهاست که در دو مجموعه شاخصهای مالی و غیرمالی طبقهبندی میشود. برخی از معیارهای مالی که برای ارزیابی عملکرد بنگاه از اهمیت بیشتری برخوردار هستند، عبارتند از: نرخ بازده سرمایهگذاری1، سود باقیمانده2، نرخ بازده فروش3، ارزشافزوده اقتصادی4، ارزشافزوده بازار5 و شاخص جامع سنجش عملکرد6 دو معیار اخیر از مهمترین شاخصهای سنجش عملکرد تلقی میشود.

شاخصهای عملکرد مبتنی بر ارزش، در فرایند ارزیابی بهمنظور آگاهی از میزان ارزشآفرینی بنگاههای اقتصادی، در مقایسه با شاخصهای سنتی مبتنی بر دادههای تاریخی، از کاربرد بیشتری برخوردار است که در قضاوت آگاهانه و پایدار، سودمندتر است. زیرا مفاهیم ارزش و ارزشآفرینی را مبنا و هدف قرار میدهد - ابیلی و همکاران،. - 44 :1392 سنجش عملکرد از وظایف مدیریتی به شمار آمده و مفهوم عینی به کسبوکار و مدیریت داده است. ارزیابی عملکرد، فرایند رسمی فراهم آوردن اطلاعات در مورد نتایج کار است. این امر سبب شناسایی نقاط قوت سازمان و بزرگ جلوه دادن آن بهمنظور خلق ارزشهای بیشتر و درواقع عملکرد مطلوبتر میشود، چراکه با تجزیهوتحلیل فعالیتهای گذشته بنگاه، نگاهی به آینده دارد تا به بیشینه کردن ارزشها کمک کند - رسول زاده، - 25 :1394

سهام رشدی سهامی میباشد که هدف سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در آن استفاده از رشد آینده سودهای شرکت میباشد و درواقع این نوع سهام متعلق به شرکتهایی میباشد که هنوز به مرحله بلوغ نرسیدهاند و انتظار میرود از برنامههای توسعهای فراوانی در آینده برخوردار شوند و بنابراین رشد بالایی در سود و یا میزان فروش خود تجربه نمایند بنابراین انتظار از سهام رشدی این است که قیمتش نسبت به جریانات نقدی، عایدی، سود تقسیمی و ارزش دفتری فعلی آن بالاتر از میانگین باشد. در نتیجه این واکنش بیشازحد، در بلندمدت سهامگران یعنی سهام رشدی بازدهی کمی برای سرمایهگذاران خواهد داشت که آنها را در قیمتهای بالا خریداری کردهاند و سهام رشدی ریسکیتر میباشد. درحالیکه سهام ارزشی سهامی میباشد که در آن سرمایهگذاران به دنبال شرکتهایی میباشند که وضعیت مطلوبی دارند ولی بازار آنها را به طور موقت زیر قیمت ذاتی ارزشگذاری کرده است و بنابراین به سهام ارزان معروف میباشد و بازدهی بیشتری برای سرمایهگذارانی خواهد داشت که آنها را در قیمتهای پایینتری خریداری کردهاند و بنابراین سرمایهگذاری در این سهام از حاشیه اطمینان بالاتری نسبت به سرمایهگذاری رشدی برخوردار است - احمدپور،. - 36 :1394

طبق تحقیقات صورت گرفته سهام ارزشی دارای ریسک پایینتری از سهام رشدی میباشد و بنابراین بازده بیشتری نیز از آن انتظار میرود در مقابل سهام ارزشی دارای بازده دورهای ثابتتری میباشد، بنابراین یک سرمایهگذار در حالت رونق بازار با خرید سهام رشدی نسبت به خرید سهام ارزشی به صرف ریسک بالاتری دست پیدا خواهد کرد - آلموتایی، . - 23 :2012 سهام رشدی و ارزشی سهامهایی میباشند که از نظر تأثیر عوامل اساسی در بازار سرمایه نظیر ریسک، بازده، رونق و رکود بازار، افق زمانی، اندازه شرکت و ... تفاوتهای بسیاری دارند و تصمیم گیری برای انتخاب آنها و تشکیل پرتفوی سودآور جزو دغدغههای همیشگی سرمایهگذاران میباشد - نوروش، . - 101 :1386

بیان مسئله

جستجوهای اولیه جهت دستیابی به معیارهای ارزیابی عملکرد منجر به استفاده از اعداد و اطلاعات حسابداری از قبیل سود یا سود هر سهم شد. باگذشت زمان مدیران بهمنظور حفظ سطح پاداش و بهبود آن به مدیریت سود با تحریف اعداد حسابداری پرداختند. به گفته پیتر دراکر1 چیزی را کهمعمولاً سود مینامیم پولی است که برای کیفیت خدمات باقی میماند معمولاً سود نیست و تا زمانی که یک شرکت بازدهی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند زیان ده است - کالونکی، . - 2 :2012 این امر باعث شد علیرغم آنکه برخی از شرکتها ازنظر اعداد حسابداری و معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر مدلهای حسابداری دارای وضعیت مالی مطلوبی بودند با بحرانهای مالی ازجمله کمبود نقدینگی مواجه شوند. بنابراین معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر مدلهای حسابداری و طرحهای پاداش مبتنی بر آنها نتوانستند در جهت منافع سهامداران و سایر گروههای برونسازمانی حرکت کنند و موجب تعدیل تضاد منافع شوند - احمد پور،. - 25 :1394 لذا هدف این پژوهش تأثیر شاخصهای ارزیابی عملکرد بر ارزش ایجادشده سهامداران در شرکتهای رشدی و ارزشی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.

مبانی نظری پژوهش ارزشافزوده اقتصادی

ارزشافزوده اقتصادی بهعنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته تعریفهای ناشی از بهکارگیری اصول حسابداری را رفع میکند ازنظر ریاضی، نتایج حاصل از ارزشافزوده اقتصادی دقیقاً برابر مقادیر است که از طریق جریانات نقدی تنزیل شده یا خالص ارزش فعلی به دست میآید. ارزشافزوده اقتصادی که یک معیار عملکرد ساده تلقی میشود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهامداران ارائه کرده و در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهایی برای بهبود و توجه به منافع کوتاهمدت همانند منابع بلندمدت به مدیران کمک میکند. بهعبارت دیگر ارزشافزوده اقتصادی یک معیار مؤثر در کیفیت سیاستهای مدیریتی و بهعنوان یک شاخص قابلاتکا از چگونگی رشد ارزش شرکت در آینده میباشد مدیران شرکتهای مذکور معتقدند، فرآیند و نتایج محاسبه ارزشافزوده اقتصادی بینش جدید و باارزشی از سلامت مالی و عملکرد تجاری ایجاد میکند - چانگ،. - 12 :2004

نسبت قیمت به درآمد

نسبت میان قیمت و درآمد هر سهم شرکت را نسبت قیمت به درآمد مینامند. اگر نسبت قیمت به درآمد یک شرکت بیشتر از شرکت دیگر باشد، نشاندهنده این است که بازار نسبت به درآمد سهام شرکت در آینده خوشبین است - دیچو،. - 19 :1996

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید