بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه باورهای هوشی و عملکرد ورزش دانشجویان با توجه به رویکرد اجتماعی-شناختی دوئک است. برای این منظور 196 دانشجوی غیر تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سپیدان که درس تربیت بدنی عمومی را گذرانده و از نظر جسمانی سالم بودند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبق جدول مورگان انتخاب و به پرسشنامه استاندارد باورهای هوشی دوپی رات و مارین - - 2005 و مقایس باورهای خودکارآمدی شرر - - GSES پاسخ دادند.

عملکرد ورزشی دانشجویان نیز از طریق نمره درس تربیت بدنی در پایان ترم اندازه گیری شد. نتایج تحلیل آماری رگرسیون بطور کلی نشان داد که باورهای هوشی با خودکارآمدی و عملکرد ورزشی رابطه دارند - . - P 0/05 در واقع، نتایج نشان داد که باورهای ذاتی در مورد هوش، عملکرد ورزشی را کاهش اما باورهای افزایشی در مورد هوش، عملکرد ورزشی را افزایش می دهد. همچنین نتایج نشان داد که افرادی که دارای باور هوشی ذانی می باشند، از خودکارآمدی پایین و افرادی که از باور هوش افزایشی برخوردارند، خودکارآمدی بالایی دارند.

مقدمه

امروزه عملکرد دانش آموزان و دانشجویان در زمینه ورزش و فعالیت های جسمانی به عنوان یک مقوله مهم مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت و آموزش عالی قرار گرفته است چرا که ذهن سالم در جسم سالم نهفته است و اغلب بدون ورزش و یا فعالیت های بدنی، کارکرد دانش آموز و دانشجو چه در زمینه تحصیلی و چه در زمینه های دیگر، کاهش می یابد - صنعتکاران و همکاران، . - 39 :1394 لذا بهبود وضعیت ورزش و تربیت بدنی چه در دانشگاه و چه در مدرسه، نه تنها می تواند موجبات سلامت روح و جسم فراگیران را فراهم آورد بلکه موجب نشاط جامعه و بهبود عملکرد تحصیلی فراگیران در سایر زمینه ها نیز می گردد.

از جمله عوامل تاثیرگذار بر عملکرد دانشجویان، عوامل انگیزشی است - مارتنز، . - 74 :1385 یکی از نکات حائز اهمیت در این زمینه بحث تفاوتهای فردی در انگیزش می باشد که اخیراَ روان شناسان و همچنین روان شناسان ورزشی توجه خود را به باورهای هوشی به عنوان یکی از راه های درک تفاوت ها در پیشرفت و عملکرد معطوف نموده اند؛ چرا برخی از افراد بصورت خود انگیخته و تحت باور خود در فعالیت های ورزشی شرکت می کنند و از عملکرد بسیار مناسبی برخوردارند در حالی که برخی دیگر در فعالیت های ورزشی، عملکرد خوبی ندارند و موفقیتهای چندانی نیز بدست نمی آورند.

یکی از رویکردهای مهم برای تعیین رابطه میان عوامل انگیزشی و شناختی یا عملکرد که در دو دهه گذشته توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، رویکرد شناختی و اجتماعی دویک1 است - دوپی رات2 و مارین3، . - 48 :2005 دویک - 2000 - می گوید این باور های ما هستند که به دنیای اطرافمان سازمان می دهند و به تجربیاتمان معنا می بخشند و به طور کلی سیستم رفتاری و معنایی هر فرد را تشکیل می دهند. مفاهیم کلیدی این رویکرد، مدیریت باورهای هوشی می باشد. باورهای هوشی شامل باور هوشی افزایشی و باور هوشی ذاتی است.

باور هوشی افزایشی به این مطلب اشاره دارد که هوش کیفیتی انعطاف پذیر و قابل افزایش است - دویک، . - 83 :2000 دانشجویانی که دارای باور افزایشی هستند بر بهبود مهارت هایشان تاکید دارند و تا حد امکان برای غلبه بر ناکامیها و شکستهای گذشته تلاش میکنند - دوپی رات و مارین، . - 51 :2005 در مقابل باور ذاتی در مورد هوش به این مطلب اشاره دارد که هوش کیفیتی ثابت و غیر قابل افزایش است - دویک و لگت، . - 259 :1988 دانشجویان با باور ذاتی، برای رسیدن به اهدافشان و غلبه بر مشکلات حداقل تلاش را به خرج میدهند - دوپی رات و مارین، . - 49 :2005 از دیگر باورهایی که بر عملکرد و یادگیری تاثیر دارد، باورهای خودکارآمدی می باشد. بندورا خودکارآمدی را عبارت باورها و قضاوت های افراد از توانایشان در انجام تکالیف خاص در موقعیت های خاص می داند.

او شکل خاصی از انتظار را خودکارآمدی می داند و بیان می دارد که خودکارآمدی به عقاید و باورهای افراد برای اعمال کنترل خویش بر رویدادهای موثر بر زندگی اشاره دارد - دیست، ملاند و بریدابیک، . - 4 :2014 در واقع، خودکارآمدی از ویژگی های شخصیتی و باور درونی هر فرد است که از سازه های مهم در نظریه شناختی- اجتماعی بندورا به شمار می آید و به معنی اطمینان و باور فرد نسبت به توانایی های خود کنترل افکار، احساسات، فعالیت ها و نیز عملکرد موثر او در موقعیت های استرس زا است. افرادی که از خود کارآمدی بالایی برخوردار هستند از نقاط ضعف و قوت خود مطلع هستند. این گونه افراد، فعالیت های خود را واقع بینانه انتخاب می کنند و از خود انتظار معقولی دارند.

آنها به مهارت های مقابله ای خود اطمینان دارند و از مشکلات دشوار زندگی هرگز اجتناب نمی کنند، زیرا می دانند که از عهده آنها بر می آیند. آنها همچنین می توانند امیال و خواسته های غیر واقع بینانه خود را شناسایی و تغییر دهند - کاپرارا، رگالیا، وبندورا1، . - 65 :2002 در واقع به نظر می رسد که افرادی که از خودکارآمدی بالایی برخوردارند نسبت به دیگر افراد، از عملکرد ورزشی قابل قبولی برخوردارد باشند چرا که ورزش نیز خود از میدان های پر نبرد و دشوار زندگی می تواند تلقی شود.

بر اساس نظریه شناختی اجتماعی، افراد با باورهای قوی نسبت به توانایی خود در مقایسه با افرادی که نسبت به توانایی خود تردید دارند، در انجام تکالیف کوشش و تلاش بیشتری نشان می دهند و در نتیجه عملکرد آنان در انجام تکالیف بهتر از سایرین است - زلدین و پاجارس2، . - 219 :2000 در مقوله ورزش و فعالیت های جسمانی درگیری انگیزشی و رفتاری بسیار مهم هستند، بر این اساس به نظر می رسد که عملکرد ورزشی افراد با باورهای هوشی متفاوت و سطح خودکارآمدی مختلف بسیار متغیر باشد. لذا در تحقیق حاضر محقق به دنبال تعیین رابطه مدیریت باورهای هوشی با خودکارآمدی و عملکرد ورزشی دانشجویان غیر تربیت بدنی می باشد تا به این سوالات پاسخ گو باشد؛ آیا بین مدیریت باورهای هوشی با خودکارآمدی و عملکرد ورزشی دانشجویان غیر تربیت بدنی رابطه وجود دارد؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید