بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هیپنوتیزم پذیری با خود اثربخشی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی 92-93 انجام گردیده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به تحصیل هستند تشکیل میدهند که به تعداد 200 نفر بهصورت تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای ارزیابی سنجش میزان هیپنوتیزم پذیری آپولونین - اودی سین- دیونی سین و خود اثربخ شی GSE جهت اندازه گیری متغیرها ا ستفاده شد. جهت تجزیه تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی - میانگین، انحراف معیار و واریانس - و آمار استنباطی - آزمون همبستگی پیرسون - استفاده شده است. اطلاعات حا صل با نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و ن شان دادند که بین خود اثربخ شی و هیپنوتیزم پذیری رابطه مثبت و معنادار م شاهده گردید. یافتههای دیگر ن شان داد که متغیرمیزان خود اثر بخ شی در میان دان شجویان دختر و پ سر متفاوت نی ست. همچنین در مقای سه میزان ظرفیت هیپنوتیزم پذیری در بین دان شجویان دختر و پ سر دان شگاه آزاد ا سلامی واحد اهواز تفاوت معنی داری به دست نیامد.
کلمات کلیدی: هیپنوتیزم پذیری، خود اثر بخشی، دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد اهواز.
.1 مقدمه
با پذیرش این اصل که انسان مجموعه ای از جسم و روح، یا روان و تن است به این حقیقت میرسیم که با تقویت روان میتوان جسم بیمار را نیز نیرویی تازه بخشید یا به اصطلاح در کالبد او روح تازه ای دمید. انسان در تمامی لحظات، آگاهانه یا ناآگاهانه در کلیه جنبههای زندگی در جستجو و تلاش برای یافتن و حفظ تعادل و توازن است. هرگاه نیرویی این توازن و تعادل را بر هم زند، نیرویی متضاد در وجود شخص ایجاد میشود که تقابل آن با نیروی بیرونی موجب بروز بیماریهای جسمی یا آشفتگی و اضطراب روحی خواهد شد. پریشانیهای روحی بر خلاف ناراحتیهای جسمی قابل رؤیت نیستند و حتی در برخی موارد یک آشفتگی روحی خود را به صورت یک بیماری ج سمی آ شکار میکند و تا زمانی که عامل روحی اولیه از بین نرفته ا ست، بیماری ج سمی نا شی از آن نیز درمان نمیپذیرد.
بی شتر تجربههای زندگی در ضمیر ناخودآگاه ذهن ما ثبت می شود. بر پایه نتایج پژوهشهای روان شنا سان، روان آگاه یک انسان سالم قادر است در هر ثانیه 126 واحد اطلاعاتی را مرور و بررسی کند، در حالی که این رقم در روان ناآگاه به بیش از یک میلیون واحد اطلاعاتی در هر ثانیه میرسد. دستگاه خون، تنفس، تنظیم حرارت بدن، و تنظیم ضربان قلب تحت تأثیر روان ناآگاه ادارهو تنظیم می شوند. حتی فعالیتهای ب سیار معمولی مغز مانند بویایی، چ شایی، بینایی و شنوایی که به نظر آگاهانه میآیند نیز در ابتدا باید به وسیله روان ناآگاه1 شناسایی شوند و پس از آن در حیطه روان آگاه نفوذ کنند . با توجه به این نکات میتوان دریافت که بیشتر تجربیات زندگی ما در روان ناآگاه صورت میگیرد. نابسامانیهای محیطی همیشه اتفاق می افتند و این در حالی است که روان انسان تلاش میکند تا در هر لحظه با فشارهای روحی و جسمی ناشی از این عوامل و نابسامانیها مبارزه کند و آنها را به یک تعادل نسبی برساند.
هرگاه فشار این نابسامانیها از حد قابل تحمل انسان فراتر رود امکان بروز علایم و آثار بیماریهای گوناگون وجود دارد. در اغلب موارد علایم این بیماریها در نقاطی از بدن که پیش از این دچار آسیب دیدگی یا ضعف بودهاند نمایان میشود.مثلاً علایم ناشی از یک ف شار روحی2 شدید میتواند در محل یک شک ستگی قدیمی و بهبود یافته ا ستخوان دوباره درد ایجاد کند. اغلب مردم این نوع دردها را به عنوان دردهای عصبی3 میشناسند. - همان منبع - در بی شتر موارد در ناحیه ای که دچار درد ع صبی ا ست هیچ گونه ناهنجاری ج سمی یافت نمی شود و هیچگونه ارتباط م شخ صی بینجراحت قبلی و آثار بیماری جدید وجود نخواهد داشت. مسئله کلیدی دیگری که در مورد اینگونه بیماریها میبایستی به آن توجه دا شت، این ا ست که م سائل و م شکلات م شابه میتواننددر افراد مختلف عکس العمل های متفاوتی را ایجاد کنند.
مثلاً مرگ مادر در خانواده ای میتواند فرزندی را اسیرافسردگی کند، اضطراب را برای فرزند دیگر به همراه داشته باشد و در فرزند سوم هیچ گونه تأثیری بر جای نگذارد. این در حالی است که هر سه فرزند به مادر خود علاقمند بودهاند و به او عشق میورزیدهاند. در این موارد بدون کمک هیپنوتیزم نمیتوان به علت ایجاد تغییرات متفاوت به و سیله یک محرک م شابه پی برد. اما با رو شن شدن علت از طریق کاربرد روش هیپنوتراپی میتوان امکانات گسترده ای را برای از میان بردن آن و بهبود وضع بیمار فراهم آورد - همان منبع - .کاربرد دو شیوه هیپنوآنالیز4 و هیپنوتراپی5 در ت شخیص عامل ا صلی بروز بیماریهایی که از نظر ج سمی هیچ گونه دلیلی برای ایجاد آنها وجود ندارد و یا نمیتوانهیچ نشانه ای از علایم رنج آور را در بدن بیمار یافت، بسیار مؤثر خواهد بود.
مثلاً اگر شخصی از تنگی نفس رنج میبرد اما در بررسیهای بالینی هیچگونه نشانه ای از بیماری دستگاه تنفسی در وی یافت نمیشود، میتوان علت بروز بیماری را در اضطرابها و فشارهای روحی فرد جستجو کرد. در این گونه موارد اضطراب و فشارهای روحی در طی سالیان متوالی روی هم انباشته شدهاند و در نهایت آثار خود را به صورت یک بیماری جسمی آشکار کردهاند. به جرئت میتوان گفت که اغلب بیماریهایی که به این شکل بروز میکنند و در ا صطلاح پز شکی بیماریهای روان - تنی6 نام گرفتهاند، در خاطرات گذ شته و اح سا سات نهفته در روان ناآگاه بیمار ریشه دارند. احساسات و خاطراتی که روان آگاه به علل و دلایل گوناگون از جمله احساس گناه آنها را سرکوب کرده و در ظاهر به باد فراموشی سپرده است .
این گونه بیماریها یا بیماریهایی که بخشی از علل آنها روان تنی است همه از یک معادله ساده پیروی میکنند : آمادگی قبلی + فشار روحی = بیماریهای روان تنی آمادگی قبلی میتواند شامل وضع سلامت جسمی و روحی شخص در گذشته، قابلیت و صلاحیت کنونی روحی وی و همچنین تأثیر عوامل محیطی باشد. فشارهای روحی میتواند به مجموعه ای از ترسها، اضطرابها و نگرانیهای واقعی یا خیالی شخص مربوط باشد. این فشارها ممکن است حقیقی باشند یا تنها در تخیل انسان رخ دهند. فشارهای محیطی شامل حوادث ناگواری است که درست پیش از ظهور علایم بیماری برای بیمار اتفاق افتاده با شد. شرایطی مانند مرگ افراد خانواده، وقوع جنگ، حوادث طبیعی، شرایط ناب سامان مالی و اجتماعی، مشکلات خانوادگی و... میتوانند دست به دست هم دهند و محیط مساعدی را برای ایجاد بیماری روان تنی، در شخص مساعد فراهم آورند - همان منبع - .
از شایعترین بیماریهای روان تنی میتوان به انواع حملههای ترس1، نابسامانیها و اختلالات اضطرابی2 ، افسردگی ، وسواس3 ، بیماریهای محیطی4 و مانند آن اشاره کرد. در اغلب این بیماریها ریشههای مشترک »گناهان سرکوب شده« و »خصومت« به عنوان عامل اصلی بروز بیماری حضور دارند. در این گونه موارد میتوان از هیپنوتراپی برای ایجاد محیطی متعادل و موزون در درون خسته بیمار ا ستفاده کرد و ب سیاری از بیماران پس از د ستیابی به این مرحله بهبودی مییابند. ب سیاری از موارد سردرد ، دل درد، صدای گوش، لکنت زبان، حساسیت، ترس، دلهره و اضطراب، افسردگی، بی حوصلگی و بی خوابی به دلیل اختلالات درونی ایجاد میشوند.
در یک طرف این اختلالات همان گونه که اشاره شد، فشار نیروی متقابل روان ناآگاه قرار دارد که با از بین بردن آن میتوان تعادل درونی را دوباره برقرار کرد؛ در این حالت یا بیماری روان- تنی از بین میرود و یا شدت آن به میزان ب سیار زیادی کاهش مییابد. در مواردی که هیچ یک از معاینات و آزمایشهای پزشکی در یافتن عامل سبب شناختی بیماری به جایی نمیرسند، پذیرش ریشههای غیر جسمی بیماری بیماران با مقاومت کمتری رو به رو خواهد بود. هنگامی که بیمار این حقیقت را میپذیرد که بیماری او جنبه روان-تنی دارد در واقع نخستین گام را در جهت بهبود و درمان خویش برداشته است. بدون پذیرش این حقیقت از سوی بیمار دستیابی به بهبودی به هیچ عنوان امکان پذیر نخواهد بود.
اعتماد به شخص درمانگر5 نکته مهمی است که در بهبودی بیماران اهمیت بسزایی دارد. - حاجیوند، - 1382 درمانگر شخ صی ا ست که بیمار بتواند با اعتماد کامل م شکلات خود را در مراحل اولیه درمان با وی در میان بگذارد. شمار اندکی از بیماران میتوانند به تنهایی و بدون درمانگر به بهبودی دست یابند. استفاده از شیوه خود هیپنوتیزم 6 بدون نظارت کارشناس هیچگونه تأثیری در بهبودی این گونه بیماران نخواهد داشت زیرا در خود هیپنوتیزم دستیابی به دو فرایند بازگشت 7 و تخلیه8 که مهمترین بخش درمان به شمار میرود به سادگی امکان پذیر نخواهد بود. از آنجا که ری شههای بیماری روان- تنی در ضمیر ناخودآگاه فرد قرار دارد، امکان این که شخص خود به آنها دست بیابد وجود نخواهد داشت.
در خاتمه باید به این نکته اشاره کرد که قدرت هوش و اراده شخص در بهبود این گونه بیماریها ب سیار ناچیز ا ست و سهم ا سا سی در درمان بر عهده دو عامل میزان تمایل بیمار برای بهبودی و بینش سازی صحیح برای وی ا ست. به منظور بینش سازی صحیح برای بیمار، ح ضور شخص درمان گر4 الزامی خواهد بود . - همان منبع - سنجش اثر بخشی 5بالینی اعم از اثرات درمانی یا عوارض، بخش کلیدی و اصلی نظام حاکمیت بالینی میباشد اگر چه دشوارترین آنها نیز میبا شد. در این بخش نتایج درمانی و عوارض مورد انتظار از مداخلات شایع به شکل عینی و قابل اندازه گیری تعریف و قرایندی متناسب و کاربردی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و همچنین تجزیه و تحلیل و بازخورد مناسب به آن طراحی و اجرایی میگردد. - همان منبع -