بخشی از مقاله

بررسی جایگاه نمادها و نشانه ها در هویت شهری و رابطه آن در معماری و شهرسازی


چکیده

خصوصیات و ویژگی های نمادها در انتقال اندیشه انسان ها موجب پیوند نسل هـای متـوالی گردیـده و همچـون پـل ارتبـاطی ادراک انسان ها را از محیط پیرامون خود از نسلی به نسل بعد انتقال میدهند. از این منظر شهر به عنوان بزرگترین نماد تمدن بشری می باشد که ابعاد مختلف انسانی را در خود جای داده است می توان حضور دائمی نمادها را در سیمای شهری برپردانـی از فرهنگ و ادراک افراد جامعه در دوره های مختلف تاریخی دانست. بازآفرینی اصولی بـر مبنـای مبـانی صـحیح از نمادهـا در فضاهای شهری، میزان هویت بخشی به این فضاها را افزایش می دهد چرا که نمادهای آشنای هر ملت ریشـه هـای هویـت هـر سرزمین به حساب می آیند این نمادها معرف و مولد فرهنگ هر مرز و بوم میباشند فضاهای شهری ایرانی سرشار و عجـین بـا نمادهای دیر آشنای خود بوده و هست نمادهایی که به واسطه معماری مفاهیم و معـانی فکـری را در قالـب الگوهـایی ملمـوس بیان می دارد این نمادهای معماری منبعث از فرهنگ ایرانی و اثرگذار بر غنای هـویتی فضـاهای شـهری هسـتند بـا تغییـر در ساختار توسعه شهر ها و تغییر الگوهیا فضای شهری نمادهایی که به محیط شهری هویـت مـی بخشـند در حـال کـم شـدن و نابودی هستند بحث حاضر در پی بررسی نقش و اهمیت نمادها و نشانه های موثر بر هویت شهری می گردد بـرای ایـن منظـور پس از بیان تعاریف مرتبط و بررسی مفاهیم هویت محیطی و شهری به بررسی فرهنگ به عنوان اثرگذارترین گزینه از مجمـوع عوامل موثر بر شکل گیری هویت شهری پرداخته شده است و رابطه نمادهای هویتی شهری و فرهنگ و نقش و اهمیت آنها در سیمای هویتی شهر مورد تحلیل قرار گرفته است و با توجه به نقش معلم نمادهای شـهری در شـکل دهـی بـه هویـت شـهر و ویژگی های خاص هویتی برج آزادی به عنوان یک نشانه شهری در پایتخت ایران به اختصار به بررسی و تجزیه و تحلیل این بنا از منظر هویت پرداخته شده است.

واژه های کلیدی: هویت، فرهنگ، نماد، نشانه، هویت شهری ، شهرسازی، منظر شهری، برج آزادی، معماری ایرانی

مقدمه

شهر تبلور بزرگترین نماد تمدن بشری است؛ که تعاملات اجتماعی را در بستری تاریخی فرهنگی پذیرا می باشد و حاصل قـرن های طولانی اندیشه و دستاورد تلاش های گوناگونی که هر یک سهمی خاص در شکل بخشـیدن بـه کالبـدش را دارد. همـواره انسان ها تابع فرهنگ و عناصر فرهنگی جوامع خود می باشند و براساس جهان بینی و باورهایشان کالبد شهری خـود را جهـت دهی می کنند ادارک انسان از محیطی که دور و بر خودش ساخته است تابع فرهنگ اوسـت. از سـویی وظیفـه اصـلی فرهنـگ نمایش ایده های ذهنی به وسیله نمود اشکال عینی است که در فرآیند این اسـتحاله معمـاری نقشـی اساسـی بـه عهـده دارد؛ هرمان موتسیوس یکی از اولین نظریه پردازان ورک بودند آلمـان در سـال 1911 چنـین مـی نویسـد: معمـاری وسـیله واقعـی


1


سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست، از این منظر فرهنگ بر معماری که نمودار سیستم ارزشی حاکم است تأثیر گذارده و به آن فرم می دهد. (گروتر، (56 :1386 همچنین معماری بخشی مهم از زندگی انسان است و معرف شخصیت، فرهنگ و نوع نگرش مـردم آن جامعـه مـی باشـد. هنـر

معماری، یکی از شاخص ترین هنرهای هویت ساز ایران است. بنابراین معماری علاوه بر این که تأثیر پذیر از فرهنگ مـی باشـد خود توان این را دارد که در اشاعه فرهنگ جامعه و هویت بخشی به محیط زندگی مردم آن نقش بسزای را ایفا نماید.

یکی از بحث برانگیزترین موضوعات عصر حاضر هویت است. بدین منظور حفـظ کـارکتر و هویـت شـهرها و منـاطق شـهری از مباحثی است که امروزه مورد توجه مسئولین و دست اندرکاران طراحی شهری قرار دارد، بحث اصلی در هویت یک شهر وجـود عناصر و جزئیات متفاوت شهر است که موجب حک شدن آن در ذهن می شود؛ با متفاوت شدن روند پیشرفت و توسعه شـهرها و تغییر الگوهای فضای شهری، نمادهایی که موجب هویت بخشیدن به فضا می شوند به سرعت رو به کم شدن و زوال هسـتند. (رویگری، (132 :1389 هویت را می توان مجموعه ای ازویژگی ها، نمادها و نشانه ها دانست که وجه مشخصه یک فضا بـوده و آن را از سایر فضاها و فرهنگ ها متمایز می سازد. فرهنگ ایران در تمامی دوره های تاریخی، فرهنگی سرشـار از نمادهـا بـوده است و تداوم عناصر فرهنگی ایرانی، بیشتراز طریق نمادها صـورت گرفتـه اسـت. (شایسـته فـر، کیـایی، (50 :1384 همچنـین معماری ایران در تمامی دوره های تاریخی خود با نمادها عجین گردیده اتس؛ تا بتواند به تمامی ارزش ها و نیازهای مـردم ایـن سرزمین پاسخ دهد.

از آنجا که مجموعه ای از نمادها و نشانه ها، نشان دهنده هویت هستند بنابراین هویت یک فضـای معمـاری در مجمـوع نشـان دهنده فرهنگ آن سرزمین یا منطقه است؛ فرهنگ و عوامل انسانی در نشانه ها و نمودهـایی ظهـور مـی یابنـد کـه بـه عنـوان نمادهای هویت شهری مطرح می شوند. (رویگردی، (133 :1389 نمادها و الگوهای شهری همیشه به عنوان علائم و نشانه های القاء کننده تفکر وبینش حاکم بر شهرها مورد توجه بوده اند. این علائم، چنانچه با دقت و اندیشـه متعـالی انتخـاب شـوند، مـی توانند به عنوان رسانه عمومی بسیار مهمی ایفای نقش کنند و به آگاهی بخشی ساکنان شهر حتی بازدید کنندگان آن بپردازند. (کریمیان ، (122 :1389 بنابراین فهم ویژگی ها و خصوصیات نمادها و تأثیرات آن ها بر سـیمای شـهر و فرهنـگ سـاکنان آن بسیار حائز اهمیت است.

در مقاله حاضر تلاش شده است تا مبانی نظری و اهمیت جایگاه نمادها و نشانه ها در فرهنگ و هویت شهری مورد بازبینی قرار گیرد. بدین منظور، پس از اصطلاح شناسی این واژه ها و تعریف این عناصر، به نقش و اهمیـت آن هـا در ارتبـاط بـا یکـدیگر و تأثیراتی که آن ها بر محیط و جوامع شهری می گذارند پرداخته شده است و همچنین به تجزیه و تحلیل برج آزادی و معماری آن پرداخته شده است.

تعریف نشانه و نماد

در لغت نامه ی دهخدا »نماد « به صورت فاعلی و به معنای »ظاهر کننده« و »نماینده« آمده است. در فرهنگ معین سـمبل یـا نماد به معنای نشانه ای قرار دادی واختصاری تعریف شده است و آریان پور آن را »علامت، رمـز، اشـاره، کنایـه، و همبسـتگی« دانسته است.

در ادبیات متعارف نشان به معنای، »علامت« ، »مظهر« ، »نمود« و »سمبل« به کار رفتهاست. و عموماً سمبل را ریز به معنای »نماد« دانسته اند.

نماد علامتی است سمانتیکی یا قابل تحلیل معنایی یعنی علامتی است قابل درک معنوی که داری محتوایی است کـه فراتـر از تاثیرات آنی آن قرار دارد. نماد چیزی روانی را قابل درک و احساس می کند یا به عبارت دیگـر وسـیله ای اسـت بـرای عینیـت بخشیدن صوری به یک محتوای ذهنی، البته یک اثر هنری نیز می تواند جنبه سمانتیکی داشـته باشـد. یـک تـابلو مـی توانـد


2


داستانی را بیان کند. اما وقتی که محتوای معنوی یک تابلو می تواند داستانی را بیان کند. اما وقتی کـه محتـوای معنـوی یـک تابلو مهم تر از اثر ظارهی آن باشد صحبت از یک اثر نمادین را می کنیم.
دیدگاه فلاسفه در مورد نماد

نشانه ها و نماد ها نه فقط از راه پژوهش تجربی، بلکه از طریق تاویل و تفسیر و ادراک معانی مندرج در آنها نیـز قابـل شـناخت هستند.

لسلی وایت از دانشمندانی است که کتاب علم و »علم و فرهنـگ« بـه طـور مشخصـی از ایـن مفهـوم اسـتفاده کـرده اسـت. او خصوصیت »نمادسازی « را مهم ترین خصوصیت تمایز انسان خصوصیت می داند.

دوسوسور را می توان از پایه گذاران نشانه شناسی دانست. آنچه در آراء دوسوسور حائز اهمیت اسـت، توجـه وی بـه نشـانه بـه عنوان پدیده ای اجتماعی است. در واقع او نشانه را دارای ماهیتی اجتماعی می داند؛ که وجودش وابسـته بـه توانـایی و اراده ی افراد جامعه نیست، بلکه در نتیجه ی »عادات نشانه شناختی « همگانی به وجود می آید. دوسوسور هر نشانه را دارای دو بخـش معرفی می کند:

الف) دال (صورت) : که الگوی علایم نوشتاری، شنیداری یا حتی تصویری (شکل بناها) است که به وسیله ی آن الگو، نشـانه ، بیانی فیزیکی می یابد.

ب) مدلول (معنی): که ایده یا فکری است که دال از آن حکایت دارد؛ هر نشانه حاصل از جمع این دو بخش است. پیرس نیـز یکی دیگر از نظریه پردازانی است که مهم ترین اثر او بر علم نشانه شناسی، تقسیم نشانه به سه گونه ی اصلی بود:

الف) نشانه های شمایلی: بر اساس شباهت نشانه با موضوع استوارند. در واقع این نوع از نشانه ها شباهت صوری وبی واسـطه ای میان نشانه و موضوع یعنی دال و مدلول، برقرار می کند. نشانه های شمایلی خود به دو دسته تقسیم می شوند:

تصاویر و نمودارها، در تصاویر شباهت میان اجزا مطرح است، مانند شکل صلیب که نشانه ی مسیحیت اسـت، امـا در نمودارهـا مناسبات درونی اجزا اهمیت می یابد.

ب) نمایه : نوعی از نشانه است که با آنچه نشان می دهد رابطه ی مستقیم دارد. در واقع نمایه رابطـه ای وجـودی میـان دال و مدلول (رابطه ی علت و معلوم) برقرار می کند ؛ مانند نم خاک و باران، دود و آتش ، ردپا و عبور، ... .

ج) نماد: براساس قراردادهای نشانه شناسی استوار است. در اصل نماد وسیله ای است برای تبدیل یک محتوای ذهنی بـه یـک صورت عینی، مانند علایم راهنمایی و رانندگی، پوشیدن لباس سیاه (برای بسیاری جوامع منجم له مسلمانان) به نشانه ی عزا و

...

نشانه شناسی و نماد شناسی

نشانه ابزار است که به صورت لفظی تصویری جایگزین چیز دیگری می شود، نشانه، اغلب فاقد معنای ضمن خاصی است، لیکن در طول زمان معنایی تاریخی می آید، مانند برج ایفل و یا برج آزادی که در ابتدا نشانه بوده انـد امـا بـه مـرور زمـان جنبـه ی نمادی نیز پیدا کرده اند.

به اعتقاد اکو، نشانه حاصل توافق گروه ی از افراد است که آن را به عنوان علامت چیز دیگری بکای می گیرند. همچنین نشـانه بر اساس قراردادی اجتماعی، که موجب تثبلت آن است قرار دارد. به این ترتیب نشانه فاقد جنبـه ی ذاتـی بـوده و طـی کـنش های اجتماعی شکل می گیرد.

هر علامت مشخصی که عین دسته ای از انسان ها دارای قرار دادی مفهومی باشد و به منظور پیشرفت امـور انسـانی و یـک بـه یک مقصود به کار گرفته شود یک نماد را تعریف می کند. پس در نماد ها نوعی رمزوارگـی وجـود دارد. واضـح اسـت فهمیـدن معنای این رمزها در جامعه و بین تمامی انسان ها عمومیت ندراد نماد ها ممکن است شخصی یـا عمـومی باشـند. یعنـی دارای تنوع و گسترده ی کاربری فراوانی هستند و با سادگی زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده اند.

3


رابطه هنر ونماد

اگر هنر را به طور خلاصه بیان حکمت و معنویت ورحانیت و نامحوسات در قالب ماده و محسوسات تعریف کنـیم، آن چـه کـه انسان را به سمت ادارک باطن اثر هنری هدایت می نماید، نماد است. به این ترتیب اگر عالم هستی را که واجد معنا و ملکوت و هوشمندی است، خلق و هنر الهی بنامیم، آیه شناسی است که در تماس با عالم معنا و ملکوت و بـاطن عـالم بـه وجـود خـالق گواهی می دهد. در مرتبه ای پایین تر ، انسان خلیفه االله دست به خلق آثاری (هنری) می زند تا بتواند آن چه را کـه در روح او می گذرد و زبان و شکل و سایر خواس از بیان و یا درک آن عاجزند، در معرض حـواس قـرار دهـد، و ایـن در راه ،نمادشناسـی است که درست اثر هنری را ممکن می گرداند. در نتیجه، میتوان آیه در خلق الهی را معادل نماد در هنر انسـانی قـرار داد، کـه البته هر کدام مراتبی از ظاهر و باطن و صورت و معنا را به نمایش می گذارند و معرفی می نمایند (نقی زاده، :1384 ص .(263 یکی از وجوه بارز و یا به عبارتی، یکی از مهم ترین عملکردهای نماد ها، بیان و نمایش و تذکر اصول و ارزش هایی است که اولاً باعث شکل گیری آنها شده و ثانیاً تفکر توحیدی بر شکل گیری و هدایت هنر مسلمین و هم چنین جلوه ای که این هنر هـا از

توحید به نمایش می گذارند، اشاره نمود. نیاز انسان به نماد و نمادگرایی برای ایجاد و حفظ و تقویت رابطه انسان با ماورالطبیعه ضرورتی است که همواره در طول تاریخ بشریت خویش را نمایانده است.

ویژگی های نمادهای دیگر ملل

اهمیت دیگر نمادها، از جهت الگو واسوه بودن آنهاست. هیچ فرد و جامعـه ای در هـیچ مقولـه و قلمرویـی از حیـات و فعالیـت خویش نمی تواند بدون نیاز به الگو و اسوه و در واقع بدون آرمان هایی عالی به زندگی خویش ادامه دهد، و به این ترتیب ، ایـن امری طبیعی خواهد بود که اگر کسی اسوه و الگو و آرمان برآمده و منبعث از جهان بینی و فرهنگ خویش را نشناسد به ناچـار به سمت الگوهایی گرایش خواهد یافت که با توجه به ارتباطات سریع جهان معاصر، از قارچ نیز سریع تر می رویند و معرفی می شوند.

نماد شناسی فرم های هندسی

در معماری اسلامی به خصوص معماری مسجد قاعده و طرح زیرین بنا، شکلی چهار گوش دارد که متضـمن تصـور اسـتحکاک، استقرار و ایستایی بوده و نمودگار زمین است، که در بالا به شکل مدور گنبد منتهی می شـود کـه دایـره بـوده و نمـاد آسـمان وقداست عوالم متعال است. این ساختار چهار گوش و دایره، و نهایتاً صعود و سوق نگاه به نقطه نهایی گنبد، مبین تعـالی فکـر و تغییر نظام مرتبه است، یعنی گذار از زمین به آسمان و از نقص به کمال و از متنـاهی بـه لایتنـاهی . مناسـبات متقابـل میـان

روحانیت عالم فوقانی، که بشر طالب مشتاق آن است و زمین جسمانی که وی در آن سکنی دارد، چنین بیان می شود.
»در اسلام، علی الخصوص، شکل مدور، تنها شکل کاملی دانسته شده که قادر به بیان جلال خداونـدی اسـت. غالبـاً بنـایی کـه شکل مدور و مرقدی مکعب شکل دارد، دوگانگی آسمان و زمین را مجسم می کنـد: چنـان کـه خانـه کعبـه در مکـه ، مکعـب عظیمی از سنگ سیاه است که در مرکز صحن مستدیر سفیدی، بنا شده است. کعبه که عبادتگاه مسلمانان است. »کعبه جـان« و »قبله عالم« نام گرفته و حاجیان باید هفت بار آن را وطواف کنند. این هفت بار طواف خامـه خـدا، نمـاد ادوار مختلـف وحـی الهی و مراحلی است که برای دستیابی بدان باید پیمود (مونیک، (104 :1373

نشانه شناسی و نمادگرایی در شهر سازی

در دوران فراتجدید نیز شهر سازی، درست مانند معماری توجه فراوانی به نماد داشته و حتی می توان شهر سازی فراتجدیـد در ارتباط با نمادگرایی تعریف کرد. در این دوران که شهر سازان با وام گرفتن نمادهای تاریخی ، به سمت نمادگرایی رفته و بـدین ترتیب در خلاف جهت معماری و شهر سازی تجدید گرا که به شدت با هر نوع تزیین مخالف بود حرکت کردند.


به نظر می رسد آنچه در زمینه ی نمادگرایی در شهر سازی فرا تجدد از اهمیت فراوانی برخوردار است. توجه به این جنبش به نمادهای محله ای و محلی، قومی، اقلیمی و ساخت شهر براساس نمادهایی که از سوی عامه ی مردم قابلیت درک و پـذیرش را داشته باشند، بود . مسئله ای که در معماری تجدید گرا تا حد زیادی نادیده انگاشته می شد. چرا که معمار تجدد گرا برای بیان معنایی خاص از رمزهایی استفاده می کرد که نه تنها متفاوت، بلکه مخالف رمزهای شناخته شدهی مردم بود.

نقش مناره به عنوان نشانه شهری

مناره یا جایگاه نور در معنای استعاری آن مکان رفیعی را بیان می کند که از فراز آن نور اسلام پراکنده می شود. امـا در دنیـای اسلام نخستین قراردادن آتش بالای مناره ها، به خصوص در ایران، حاکی از نشانه ها و راهنمای مسافرین نیز بود یعنی چیـزی شبیه فانوس های دریایی برای دریانوردان. این موضوع را در ایران می توان میراثی از دوره زرتشتیان دانست که در دین جدیـد نیز مورد استفاده قرار می گرفت.

اذان گفتن و اعلام وقت نماز از بام خانه پیامبر تا مناره های رفیع قرون بعد مسیر تکاملی طولانی را پیمود . از بام خانه حضـرت رسول، صدای موذن به نسبت جمعیت مسلمانان آن زمان کفاف انجـام اذان را مـی داد. امـا گسـترش اسـلام، تسـخیر وایجـاد شهرهای بزرگ و افزایش جمعیت مسلمانان در نواحی مختلف، شکل معماری خاصی را برای اذان به وجود آورد.
مناره بعد ها آن چنان موجودیت خود را در مسجد تحکیم کرد و چنان به عنوان یک عنصر مشخص در معماری مسـاجد جـای خود را باز کرد که به دلیل بزرگی وبلندی تقریباً وظیفه اصلی آن رساندن صـدای مـوذن بـود جـایش را بـه یـک نمـاد شـهری وسمبلی اعتقادی برای مردم داد. در واقع گرچه مناره ها دارای اهداف عبادی بودند اما می تـوان گفـت کـه بنـا نهـادن آنهـا در قرون بعد بیشعر سیاسی بود تا مذهبی.

مناره در مساجد بیشتر از آنگه وظیفه آیینی و موضوع عملکردی خود را بیان کنـد، گویـای نمـادین حضـور اسـلام و مشخصـه حیثیت اجتماعی و حکومتی شد.

رنگ به عنوان نماد در آثار معماری

»آزموده ها به ما می آموزند که هر رنگی تاثیرات ذهنی برشمرده ای را به بار می آورد. تاثیراتی هست که مفاهیم رنگ ها بر آن ها استوار است. این تاثیرات گام به گام افزوده می شوند تا به مفهوم عرفانی شان برسند. سرانجام، آسان خواهـد بـود کـه پـیش بینی کنیم رنگ می تواند به خودی خود یک ارزش عرفانی بگیرد« (کربن 1379، .(121

یکی از قدیمی ترین نقل های تاریخی اظهارات هرودوت در مورد شهر هگمتانه، پایتخت مادهاست که گوید: »در قلعـه اکباتـان (هگمتانه یا همدان) که کاخ دیوکس یا (دیااکو) ماد بر آن نهاده شده بود، جمعاً هفـت حصـار موجـود بـود کـه کـاخ شـاهی در آخرین حصار قرار داشت و گنگره های حصار ها هر کدام رنگ های مخ تلفی دارد: حصار اول به رنگ سفید، حصار دوم به رنـگ سیاه، حصار سوم ارغوانی، حصار چهارم آبی، حصار پنجم سرخ و نارنجی رنگ، حصار ششم نقره فام و حضار هفتم طلایی رنـگ است. « (محلاتی، 1337، .(90

و در جایی دیگر در مورد کابرد نمادین رنگ در معماری چنین می خوانیم:
»رنگ های طبقات مختلف زیگورات ها از پایین به بالا عبارت بوده اند از: سفید یا رنگ بی رنگ؛ نماد خلوص روشن و نامعلومی (رمز آلود)، سیاه، نشانه جهان زیرین ثنامرعی، قرمز یا شنگرفی (قرمز- قهوه ای): نماد جهان خاکی (رنگ امیال زمینـی و کینـه ها و خشم های فروین)، آبی مظهر آسمان و گستردگی باطن وس را انجام گنبد یا اطاقک فراز زیگورات بـه رنـگ زرد طلایـی : نمادی از خورشید و نورانیت« (احمدی ملکی، 27، (1378


5


با نگاهی به ساختمان پنج طبقه زیگورات چغارنبیل انطباق اساسی رنگ ها مشاهده می شود؛ اگر چه در عدد پنج متبلور بـوده، و بیان کاربرد سمبلیک رنگ ها در قدیم ترین ایام است. و محققان به ویژه باستان شناسان معتقدند کـه راس هـرم هـای مصـر پوششی طلایی داشته، که با تابش آفتاب درخشش خاصی پیدا می کرده است.

بنابراین، رنگ حیان بخش خورشید، طلایی بوده و جاودانگی و زیبایی فروزنده آن از ابتدا توجه بشر را بـه نحـو ویـژه ای جلـب نموده و در مقدس ترین و یا با اهمیت ترین بناها، آن هم در راس آثار به کار گرفتـه مـی شـد. ایـن پدیـده زیبـایی شناسـانه و مقدس در معماری امکان مقدس و متبرک اسلامی نیز مورد غفلت واقع نشده است. در فرهنگ و هنر ایـران بـه ویـژه در دوران اسلامی بسیاری از پدیده های کیهانی، مربوط به امر آفرینش و هستی ومخصوصاً در عرصه ها و پدیده های دینـی و عرفـانی در تجلی محسوس با عدد هفت تفسیر گردیده که رازهای عمیق و گسترده و بـی شـماری را در بـر دارد. انـواع وجـود بـر حسـب شمارش منحصردر هفت وجود بوده و انحصار شمارش زمین و آسمان هم به عدد هفت منتهی شده، اشاره بـه مراتـب هفتگانـه

وجود است (کربن، (121 :1379 رنگ یکی از مهم ترین ارکان بصری و شناخت آثار مختلف معماری و هنری می باشد و دارای معانی متفاوتی بصـورت مجـزا یـا

ترکیب در کنار سایر اجزا بوده و مفاهیم زیا شناسانه عمیقی را در خود جای داده است.

کاربرد نما در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی – نقش االله االله

در آغاز به یکی از عالی ترین نمونه ها که داری بیانی نمادین در هنر اسلامی و به صورت کتیبه با خط کوفی بنایی در قرن نهـم هجری کار شده مورد بررسی قرار می گیرد. این کتیبه در نگاه اول تکرار کلمه »االله« به رنگ تیـره بـر روی زمینـه سـفید مـی باشد. با دقتی بیشتر ملاحظه می گردد که متن سفید هم در واقع تکرار کلمه »االله« در زمینه مشـکلی اسـت. بـه عبـارتی هـم فضای مثبت (ظاهر) و هم فضای منفی (باطن) جزء تکرار کلمه »االله« چیزی دیگری وجود ندارد.

هنرمند در طراحی این اثر، بر خلاف نظریه های مستشرقین ،بیانی بیش از یک نقش تزئینی دارد. در ایـن اثـر هنرمنـد تـاویلی تجسمی از آیه سوم سوره حدید را طرح کرده است : (هوالاول و الاخر و الظاهر و البـاطن.« اول وآخـر هسـتی ، پیـدا و پنهـان وجود همه اوست). کلمه »االله« دراین اثر ارزشمند با رنگ سفید از ابتدای سمت راست در قسمت بالا شروع به تکرار شده است (هوالاول). از طرفی دیگر »االله« به رنگ مشکی از آخر سمت چپ به طرف بالا تکرار گردیده است. (هوالاخر) این شیوه از کتیبه نگاری که فضای مثبت و منفی آن اسم یا کلمه ای واحد را نشان می دهد در نمونه هایی دیگر از جمله کلمه »لا« و یا نام امـام »علی« (ع) در تزئینات هنر اسلامی دیده می شود.

هویت

واژه هویت در حوزه ها و مکتب های مختلف دارای تعاریف متعدد و متنوعی می باشد دراین بخش از بحث برای درکـی بهتـر از کلیت این واژه و معنی آن به ریشه های لغوی واژه هویت پرداخته می شود.

»فرهنگ معین« آنچه که موجب شناسایی شخص باشد، یعنی آنچه که باعث تمایز یـک فـرد از فـرد دیگـری باشـد. »فرهنـگ عمید« هویت را حقیقت شیء یا شخص می داند که مشتمل بر صفات جوهری او باشد.

»فرهنگ «American Heritage هویت را به موارد زیر معرفی می کند: -1 مشخصه هایی که به واسطه آن یک چیز به صراحت قابل شناسایی است.

-2 مجموعه ای از رفتارها و ویژگی های شخصیتی که به واسطه آن عضور گروه خاصی تشخیص داده می شود. 3 کیفیت یا شرایطی که به واسطه آن چیزی مساوی چیزی قرار داده شود.

-4 ویژگی های فرد. (قطبی، (79 :1387

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید