بخشی از مقاله

چکیده

هدف این مقاله، معرفی راهبردهای اخلاقی موثر - صداقت، انصاف، مسئولیت پذیری، حفظ اسرارتجاری، وفای به عهد و احترام - برای دستیابی به اعتماد متقابل در اتحادهای استراتژیک است. نتایج بررسی نشان میدهد که اعتماد متقابل بین شرکاء یکی از عوامل موفقیت و ماندگاری اتحادهای استراتژیک است و دستیابی به آن از طریق یکسری اصول و راهبردهای اخلاقی امکان پذیر خواهد بود. بسیاری از اتحادهای استراتژیک اغلب به خاطر عدم رعایت این اصول، با خطا و شکست رو به رو شدند. از این رو، رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی مربوط به اعتماد متقابل به صورت یکی از مهم ترین پدیده های اتحادهای استراتژیک درآمده و در بیشتر شرکتها مورد توجه است. روش تحقیق مقاله، توصیفی تحلیلی است. در ابتدا مباحث کلی از قبیل تعریف اتحاد استراتژیک، عوامل موثر بر موفقیت یک سازمان در اتحاد استراتژیک، نقش اعتماد متقابل در اتحاد استراتژیک و تاثیر آنها بر عملکرد اتحاد استراتژیک، راهبردهای اخلاقی موثر بر اعتماد متقابل تبیین؛ و در ادامه نتیجه گیری و پیشنهادهای مورد نظر برای ارتقای اعتماد متقابل در اتحادهای استراتژیک برمبنای اصول و راهبردهای اخلاقی ارائه شده است.

واژههای کلیدی:اتحاد استراتژیک، اعتماد، اخلاق، راهبرد اخلاقی، شرکتهای خدماتی.

-1  مقدمه

در محیط رقابتی امروز که رقابت در آن افسار گسیخته است سازمانها قادر نیستند که به صورت انفرادی و تنها با تکیه بر منابع خود به اهداف استراتژیک موردنظر دست یابند و ناچارند با شرکتها و سازمانهای دیگر مشارکت کنند. یک نوع از این مشارکتها، اتحاد استراتژیک است که به ابزار مهمی برای مدیریت کسب و کار جهت بهبود توانایی رقابت سازمان تبدیل شده است و شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات موردنیاز آینده آن را پر میکند و با ارائه دسترسی سازمانها به منابع بیرونی توسط ایجاد هم افزایی، ترویج یادگیری و تغییر سریع، رقابت جویی سازمانها را افزایش میدهد - هافمن و اسچلوزر، . - 2001 اتحادهای استراتژیک می-توانند موتورهای رشد و سودآوری در بازارهای داخلی و خارجی باشند. این اتحادها در توسعه مزیت رقابتی شرکتها نقش مهمی دارند - نورمن، - 2001 ،

نه تنها در امر تولید مفیدند بلکه حتی در امور خدماتی مانند جهانگردی نیز مثمرثمر هستند - تلفار، . - 2001 اما باید توجه داشت که برای ماندگاری و موفقیت این اتحادها باید عواملی را رعایت کرد که یکی از مهمترین آنهااعتماد متقابل است - بیگز،. - 2006 اما برای دستیابی به این اعتماد متقابل، شرکاء ملزم به رعایت یکسری از اصول و راهبردهای اخلاقی هستند - باتلر،. - 1991 در دنیای امروز توجه به مسائل اخلاقی درکسب وکار و به طورکلی در اقتصاد بین المللی، اهمیت خارق العاده ای دارد. گزارش "انستیتوی اخلاق حرفه ای بریتانیاٌ " نشان میدهد که میانگین سود شرکتهایی که رهنمودهای اخلاقی، معیارها و ضوابط شناخته شده اخلاق حرفه ای رارعایت میکنند بالاتر از میانگین سود شرکتهایی است که به این امر مهم کم توجه بوده واز این مزیت رقابتی بی بهره مانده اند.

بنابراین، التزام به اصول اخلاقی نوعی اعتماد بوجود میآورد که خود سرمایه ای اجتماعی و ارزشمند است و در موفقیت بلندمدت بنگاه های مربوطه را بسیار تاثیر دارد. از سوی دیگر بسیاری از ناملایمات مربوط به کارکرد شرکت ها و بنگاه ها به عدم التزام اخلاقی کارگزاران اقتصادی بنگاه ها، برمیگردد - قربانی،. - 1391 آنچه در این مقاله بررسی میشودراهبردهای اخلاقی موثر بر اعتماد متقابل در اتحادهای استراتژیک است. یعنی در این مقاله دنبال تبیین این امر هستیم که چه عواملی به اعتماد متقابل در راستای ماندگاری کسب و کار، موفقیت، بهبود و کارآمدی اتحادهای استراتژیک بین شرکتهای خدماتی تاثیر میگذارد.

-2 اتحاد استراتژیک

اتحاد استراتژیک عبارت است از مشارکت دو یا چند شرکت یا واحد تجاریی که اهداف استراتژیک مهمی را مشترکا دنبال می کنند و همه آنها از این مشارکت سود می برند - هانگر ویلن ،. - 2001 اتحادهای استراتژیک بدلیل، همکاری تکنولوژیک یا توسعه محصولات احتمالی جدید، تفوق بر کمبودهای موجود در دانش فنی و تولید، تحصیل صلاحیتهای جدید جمعی، بهبود کارایی در زنجیره تأمین، به دست آوردن صرفه جویی ناشی از مقیاس در تولید و یا بازاریابی، و تحصیل یا بهبود دسترسی به بازار از طریق موافقتنامه های بازاریابی مشترک دارای مزیتهایی هستند - تامپسون، استریکلند و گمبل، . - 2005 علاوه بر این، در اتحادهای استراتژیک شرکا میتوانند از دیگر جنبه های متفاوت رابطه مشارکتی خود مثل: دسترسی به بازارهای ناآشنا یا دست نیافته، تسهیم ریسک، فناوری مشترک، و کاهش هزینه، هم افزایی و مزیت افزایش توانایی رقابت سود ببرند - سوارس،. - 2007

-3 عوامل موثر بر موفقیت یک سازمان در اتحاد استراتژیک

اینکه یک اتحاد در طول زمان پایدار بماند و به اهداف از پیش تعیین شده برسد، به این وابسته است که چگونه شرکا باهم کار کنند، با تغییرات داخلی و خارجی خودرا سازگار کنند و در صورت تغییر شرایط، آیا مذاکره دوباره وچانه زدن بر سراهداف و شرایط را در دستور کار قرار میدهند یا خیر؟ بسیاری از اتحادها شکست خورده اند یا از بین رفته اند و هرگز به اهداف مشترک دست پیدا نکرده اند به این دلیل که اختلاف، تضاد و ناسازگاری بین شرکا به شدت افزایش مییابد و شرکتها را ازمسیر درست پیش تعیین شده دور میکند. همکاری نزدیک و تعهد مداوم باعث تحکیم اتحادهای استراتژیک و ایجاد وضعیت برد برد برای شرکا میشود.

تمرکز بر عوامل محسوس مدیریت انحاد استراتژیک - بطور کلی تحلیل هزینه فایده - نباید باعث بی توجهی یا کم توجهی به عوامل غیر محسوس، مانند عوامل اخلاقی بشود. در بحث این عوامل، باید به فرهنگ قومی / ملی و فرهنگ سازمانی اشاره کرد. فرهنگ ملی به هنجارها و ارزشهای جوامعی که شرکای سازمان در آن قرار گرفته اند، اشاره دارد. این فرهنگ شامل جنبه های رفتار فردی و گروهی جامعه شامل عرف سنت، شیوه های ارتباطی و حتی قوانین یک جامعه میشود. شناخت این تفاوت ها و مدیریت آنها از عوامل مهم تداوم و موفقیت اتحادهای استراتژیک و دستیابی به اهداف اتحاد است. بیگز - 2006 - عوامل کلیدی موفقیت یک اتحاد استراتژیک را در شکل شماره یک نشان داده است. در این شکلاعتماد متقابل جزو عوامل موفقیت لحاظ شده که ریشه در بنیادی ترین مفاهیم اخلاقی دارد.

-4نقش اعتماد متقابل در اتحاد استراتژیک

یک قرارداد درجهت ایجاد و شکل گیری اتحاد استراتژیک هرچقدر هم کامل باشد باز دچار نواقصی است و در خیلی از موارد این اعتماد متقابل است که اتحادها را پیش میبرد. اعتماد جزء مفاهیمیاست که در علوم مختلف توسط صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته و بنا بر پارادایم حاکم بر هر کدام از این علوم تعاریف متفاوتی از آن ارائه گردیده است - رابینسون،. - 1996 روتر - 1980 - اعتماد را به عنوان انتظارات کلی که می-توانیم به گفتار، وعدهها، عبارتهای شفاهی و کتبی دیگران تکیه کنیم، تعریف مینماید. زیمل اعتماد را شکلی از وابستگی مطمئن به یک نفر یا یک اصل تعریف میکند و در تعریفی دیگر، گیدنز اعتماد را به عنوان اطمینان یا اتکاء به ماهیت یا خاصیت شخص یا چیزی یا صحت گفته ای توصیف میکند - کمالی، . - 1382 در مورد انواع اعتماد میتوان گفت که به طورکلی دو نوع اعتماد وجود دارد:-1 اعتماد اعتباری: جزء عقلائی اعتماد است و اعتمادی است که یک شریک قصد و توانایی تحقق تعهدات خود را دارد وکمکهای موردانتظار را به اتحاد ارائه میدهد-2 اعتماد مبتنی بر حسن نیت: یعنی اعتقاد درمورد اینکه یک شریک استراتژیک با عقاید خواسته های مناسب درجهت شریک مقابل رفتار میکند - جانسون، کولن، ساکانو و تاکونوچی، . - 1996

اما باید گفت، اعتماد در اتحاد استراتژیک مهم است زیرا: -1 هیچ قراردادی یا توافقنامه دیگری بدون توجه به اینکه چقدر کامل یا مفصل است باز هم نمیتواند تمام مسائل و مواردی را کهاحتمال دارد پیش بیاید به حساب آورد. -2 اتحاد یک نیروی بالقوه برای تضاد غیرکارکردی و مخرب و ایجاد عدم اعتماد ایجاد میسازد، چرا که آن سازمانها ازنظر فرهنگ سازمانی، اهداف و آرمانهای استراتژیک، تجربه در اتحاد، خط مشی ها و رویه ها با هم متفاوت هستند-3 بدون وجود اعتماد در یک اتحاد، یادگیری که از منافع عمده یک اتحاد استراتژیک است، ایجاد نمیشوند. اعتماد به منافع حاصله از سرمایه رابطه ای منجر میشود. سرمایه رابطه ای یعنی کیفیت رابطه به وجود آمده بین کنشگران اجتماعی. این سرمایه از ابعاد اجتماعی-روان شناختی اتحاد تشکیل مییابد که همان اعتماد است.

در شکل 2چگونگی ارتباط اعتماد و عملکرد اتحاد های نشان داده شده است. عملکرد اتحادها طیف وسیعی از عملکردهای مالی و غیر مالی همچون، دستیابی به بازار جدید، دستیابی به تکنولوژی جدید، و یادگیری روشهای جدید تجارت را شامل میشود - اندرسون،. - 1990 عملکرد مالی و غیر مالی اتحادها اثر دوطرفه با اعتماد دارد بدین صورت که، سطح بالایی از اعتماد منجر به عملکرد بهتر اتحادها شده و سطح بالایی از عملکرد منجربه اعتماد بیشتر شرکا میشود. منطق حاکم بر تاثیر اعتماد برعملکرد اتحاد استراتژیک در راندمان و منافع بلند مدت همچون: حل مسئله، کاهش هزینه های نظارت بر دارایی های شرکاء، مبادله منصفانه، انتقال دانش فنی و تطبیق با نیازهای شریک است - کولین،. - 2000

-5 راهبردهای اخلاقی موثر بر اعتماد متقابل

رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی به صورت یکی از مهم ترین پدیده های درآمده است که در بیشتر شرکتها مورد توجه قرار میگیرد. اصول اخلاقی به صورت بخش از سیاستهای رسمی و فرهنگی غیر رسمی شرکت درآمده است - دفت،. - 1386 در آغاز قرن بیست و یکم شرکت ها با مسایل و مشکلاتی روبرو میشوندکه شامل رقابتهای بین المللی، تکنولوژیهای جدید، افزایش کیفیت، تعهد و انگیزه کارکنان، مدیریت نیروهای کاری متفاوت و مهمترین آنها رفتارهای اخلاقی میباشد - رونالد،. - 1992 پس میتوان گفت عدم توجه به مسائل اخلاقی از جمله عوامل موثر درشکلگیری بعضی از مشکلات کنونی شرکنهای قرن 21 است. شاید با رعایت رفتارهای اخلاقی در داخل شرکتها، شرکت با موفقیت این مسایل و مشکلات را حل نمایند.

رعایت اخلاق درکسب وکار از یک سو در داخل سازمان ها و بنگاههای اقتصادی بین مدیریت با تمامی ذی نفعان مطرح میشود تا در قالب تئوری » برنده - برنده« حقوق و منافع ذینفعان سازمان در چارچوب رشد و توسعه پایدار آن تأمین شود و از سویی دیگر رعایت استاندارد اخلاق کسبوکار بین کشورهای مختلف جهان که در تعامل با یکدیگر برای واردات و صادرات کالا، خدمات و مبادلات اقتصادی هستند، با هدف حفظ موازین و ارزشهای انسانی، اجتماعی، اقتصادی و تجاری از اهمیت بسزایی برخوردار است. بررسی های کارشناسی و مشاهدات اجتماعی نیز بیانگر این است که بین رشد و توسعه پایدار اقتصادی کشورها و نهادینه سازی موازین اخلاق کسب و کار رابطه مستقیمی وجود دارد و از اینرو شناسایی، فرهنگسازی، استانداردسازی و به کارگیری درست و اصولی اخلاق کسب و کار برای حضور موفق و پایدار در صحنههای اقتصادی داخلی و بینالمللی از اهمیتی دوچندان برخوردار شده است.

درگزارشی که ” انستیتوی اخلاق حرفه ای بریتانیا " با عنوانDoes Business Ethics Pay منتشر کرده، یادآور شده است به منظور آگاهی از تأثیر رفتارهای اخلاقی در سودآوری شرکتها طی سالهای 1997 و 2001 معیارهایی مانند: ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار ونسبت قیمت به درآمد در مورد 350 شرکت بریتانیایی بررسی شد. طی این بررسی مشخص گردید که میانگین سود شرکت های بزرگ انگلیسی که دارای رهنمودهای اخلاقی بوده و معیارها وضوابط شناخته شده اخلاق حرفه ای را رعایت کرده اند، بالاتر از میانگین سود شرکت هایی بوده است که به اخلاق حرفه ای توجهی نداشته یا برای کارکنان خود نظام نامه های اخلاقی تعیین نکرده اند. بدین ترتیب روشن است که پایبند بودن به موازین اخلاقی در بخش تجارت یک مزیت رقابتی بسیار مهم در عرصه مناسبات بین المللی بحساب میآید.

همچنین تحقیقات دکتر کورتیس ورس چور استاد دانشگاه دوپلشیگاگو رابطه مثبت بین رفتارهای اخلاقی و عملکردهای مالی بسیار خوب را به اثبات رسانده است - علمی، . - 1387 دارا بودن نظام نامه اخلاقی به طرف های تجاری یک بنگاه اقتصادی اطمینان میدهد که همتای تجاری آنها به گونه ای جدی به اصول و معیارهای اخلاقی پایبند است. این اطمینان و به تعبیری اعتماد به طرف مقابل کارکنان را به آینده خود امیدوارتر میکند واین امیداواری در میزان کارایی و کیفیت ارائه خدمات آنها تأثیر میگذارد. قابل اعتمادبودن یک شرکت در نتیجه رعایت معیارهای اخلاق تجاری به حسن شهرت آن شرکت کمک میکند و حسن شهرت در اغلب موارد نوعی سرمایه معنوی است که ارزش آن باسرمایه های مادی قابل مقایسه نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید