بخشی از مقاله

چکیده
وراثت پذیری ویژگی های اخلاقی و روحی در انسان، از جوانب مختلف در اسلام و علم ژنتیک مورد توجه قرار گرفته استاخیراٌ. در حوزه علوم اجتماعی و روانشناسی و فلسفه، نقش ژن ها در شکل گیری شخصیت، ماهیت روان انسان و همچنین فعالیت مغز به عنوان یگانه مرکز پردازش کلیه اطلاعات فعالیت های انسان، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اما آنچه از منظر اسلام در وراثت صفات اخلاقی بویژه مشارکت در امور خیر و بطور کلی خیر اندیشی مطرح شده است، بسیار جامع تر بوده به طوریکه قرآن تصریح میکند که انسان از نطفه هایمرکب و مخلوط آفریده شده است و کلمه علق را معرّف عامل وراثت - ژن - می داند و در آیهفَاسْتَبِ48سورهقرهُوا" الْخَیْرَاتِ" به صراحت به بیان انجام امور خیر اشاره شده است.

همچنین در حدیث قدسی بیان شده استکَثِیرٌنَفْعُهُم"" اینان نفع رسانی شان به مردم زیاد است، اهل خیر به طور مداوم برای مردم تلاش می کنند و کمتر خودشان را مد نظر قرار می دهند - بحار الأنوار: . - 6/24/77 نکته ی مهم دیگری که از منظر اسلام مهم شمرده شده است، وراثت و سوق دادن عوامل موثر بر بروز این صفات اخلاقی نیکو در جامعه می باشد، که این می تواند موجب گسترش و بروز ژن های مرتبط با صفات و ویژگی های اخلاقی در انسان از جملهصفت" خَیّری" و توجه به هم نوع خود گردد. از سوی دیگر نتایج جدیدترین مطالعات نشان داده است که انسان ها دارای ژن هایی می باشند که با صفات مهربانی و کمک کردن به دیگران و بطور کلیخًیّر بودن در ارتباط است.

از مهمترین این ژن ها، ژن های بیان کننده گیرنده های هورمون اکسی توسین می باشد که بیان بالای این ژن ها با خیر بودن انسان ها ارتباط مستقیم دارد - مطالعه ی که در دانشگاه اورگون انجام شده است - . همچنین مطالعات نشان داده است، انسان هایی که دارای رفتارهایخًیّرانه می باشند، بدلیل اینکه از سطح بالایی از بیان ژن های مرتبط با فضائل اخلاقی برخوردار می باشند، انسان هایی هستند که نسبت به افراد عادی جامعه به مراتب دارای سطح بالاتری از سلامت جسم و روح، زندگی شادتر، داشتن روحیه همکاری و همچنین روابط اجتماعی پسندیده تر می باشند. که البته این نتایج از تاثیرات متقابل عوامل ژنتیک و محیط بر بروزصفات و ویژگی های اخلاقی مرتبط با امور خٍیر پدیدار می شوند.

امروزه دیگر نتایج علمی نیز نشان داده است که عموما انسان های با فطرت پاک عمیقا دارای رفتارهای خٍیرخواهانه و کمک به هم نوعان خود می باشند. در این مقاله با توجه به اهمیت رشد صفات فاضله انسانی بخصوصصفت" خَیّری" در زندگی انسان ها، که یکی از مصادیق آن است، تحلیلی بر تاثیرات متقابل عامل ژنتیک و محیط، در بروز ویژگی یا صفتخَیّر" بودن" فرد از دیدگاه قرآن، اسلام و علم نوین خواهیم داشت.

به طوری که تحقیقات نشان داده است بخشیدن و اهدا کردن نه تنها برای فرد گیرنده، احساس خوب و مثبتی را به دنبال می اورد همچنین موجب ارتقاء سلامت روح و جسم آرامش فرد دهنده می شود. بنابراین براساس آیات قرآن و نتایج جدیدترین تحقیقات علمی، یک جامعه اسلامی و سالم زمانی پدیدار می شود که در آن جامعه انسان ها بتوانند صفات خوب که یکی از مهمترین آن هاصفت" خَیّری " می باشد را به صورت مستمر در خود رشد و پرورش دهند و بتوانند به کمال و سعادت ابدی دست یابند. از این رو ترویج فرهنگخٍیرخواهی و نیک اندیشی در جامعه ضروری و امری اجتناب ناپذیر می باشد.

واژهگان کلیدی:وراثت، قرآن، حدیث، اسلام، علم ژنتیک، صفات اخلاقی، امور خیر

مقدمه

کشفیات نوین در عرصه زیست شناسی و ژنتیک سبب شناخت منشا ژنتیکی بسیاری از عملکرد های فیزیولوژیک و همچنین اختلالات جسمی مانند بیماری ها گردیده است. امروزه تردیدی نیست که بسیاری از بیماری ها منشا وراثتی داشته و از والدین و یا نسل های قبل به فرزندان منتقل می گردد. نمونه این اختلالات وراثتی در تالاسمی، هموفیلی، سندرم داون، دیستروفی عضلانی، فیبروز کیستیک، کم خونی داسی شکل، لب شکری و ده ها بیماری دیگر که ثابت شده است وجود دارند . - *RY ,*HQHWLFV LVRUGHU ,86$ - موضوع وراثت پذیری ویژگی های شخصیتی، رفتاری و روانی در انسان به چند هزار سال پیش بر می گردد و نشانه هایی از اهمیت این موضوع در کتب مقدس جوامع مختلف انسانی و همچنین ضرب المثل های فرهنگ های گوناگون به ثبت رسیده است.

اما قوانین وراثت پذیری صفات در موجودات از نسلی به نسلی دیگر در حدود 150 سال پیش توسط کشیش زیست شناس اتریشی به نام گریگور مندل کشف شد. تحقیقات نیم قرن گذشته نشان از آن دارد که مولکول 1$ نقش اساسی در فیزیولوژی، ویژگی های ظاهری و بیماری ها در انسان دارد. همان گونه که اطلاعات مربوط به صفات کمی و کیفی مانند قد، رنگ مو، رنگ چشم و ... در مولکول 1$ که از پدر و مادر به هر انسانی به ارث می رسد نهفته می باشد؛ در مطالعات و پژوهش های جدید ژنتیک نیز مشخص شده است که ژن ها در ایجاد رفتارهایی مانند: تهییج پذیری، تحریک پذیری ناگهانی، افراطی عمل کردن، هیجان طلبی، ماجراجویی و نوطلبی و بیماری های روانی مانند: اسکیزوفرنی و افسردگی دو قطبی و اوتیزم نیز نقش تعیین کننده ای دارند.

اخیراً در علوم اجتماعی و روانشناسی و فلسفه، نقش ژن ها در شکل گیری شخصیت و رفتار انسان و ماهیت روان انسان و فعالیت مغز به عنوان یگانه مرکز پردازش کلیه اطلاعات فعالیت های انسان، مورد بررسی قرار گرفته است. لوح سفید به عنوان یکی از معروف ترین فرضیه هایی که فعالیت انسانی را شرح می داده است دیگر مورد قبول نمی باشد و پژوهشگران در تلاش برای کشف مکانیسم ها و فرضیه های دیگری هستند که فعالیت های پیچیده مغز انسان را قابل فهم نماید. این موضوع با توجه به وجود فرهنگ های مختلف روی کره زمین و هم زمان، وجود تشابهات فرهنگی، نقش ژنتیک را بیش از گذشته در رویش و پویایی فرهنگ ها نشان می دهد - متولی زاده اردکانی، . - 1388:7

سؤال مهم برای بسیاری از متفکرین علوم انسانی در چند دهه گذشته این بوده است که تا چه اندازه ژن ها در ایجاد رفتار و شخصیت انسان نقش داشته و آیا رفتار انسان اساساً حقیقتا می تواند منشأ ایجاد فرهنگ در جامعه انسانی باشد؟با توجه به مقدمه بیان شده در این تحقیق، که از منظر هدف بنیادی، ماهیت تبیینی و ابزار کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است، بر اهمیت مباحث علم ژنتیک و سفارشات اسلام در بروز صفات اخلاقی که صفت " خیر بودن" را نیز شامل خواهد شد، وتاثیرات عوامل ژنتیکی بر شکل گیری این صفات اخلاقی در فرد، از دیدگاه اسلام و علم ژنتیک پرداخته شده است.

.1 اهمیت بحث اخلاق و صفات اخلاقی:

در این جا لازم است قبل از هر چیز به سراغ تعریف اخلاق برویم؛ »اخلاق« جمع »خلق« - بر وزن قفل - و »خلق. « - بر وزن افق - می باشد، به گفته »راغب« در کتاب »مفردات« ، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز می گردد، خلق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و خلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است. - راغب اصفهانی، 1404ه، ص .158 مصطفوی، 1360،ص .182 لیثی واسطی، 1376، ص - 228 بنابراین می توان گفت : »اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است « و به گفته بعضی از دانشمندان، گاه به بعضی از اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود، نیز اخلاق گفته می شود - اولی اخلاق صفاتی است و دومی اخلاق رفتاری - .

موضوع اخلاق، رابطه انسان با خود، خدا، دیگران و طبیعت را در بر می گیرد. از این رو اصلاح اخلاق، یعنی اصلاح همه روابط انسان در رسیدن به تعالی واقعی که خود موجب شکوفایی استعدادها می گردد. در این مسیر لازم است»استعدادها… ،»افعال…، »آرزوها… با »غایت وجودی… و »هدف خلقت… انسان هماهنگ شود و مقدمه این هماهنگی شناخت و آگاهی از نقطه های کمال و راه های رسیدن به آن، بایدها، نبایدها و همچنین آگاهی از هست ها و واقعیات تکوینی می باشد. در حدیث از امیرمؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که فرمود:اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند - مستدرک الوسائل، ص . - 83                        با توجه به اهمیت بحث اخلاق و صفات اخلاقی و به ویژه صفات اخلاقی ، به بررسی عوامل موثر در انتقال این صفات به فرزندان می پردازیم.

.1.1 دیدگاه علم ژنتیک در انتقال و بروز صفات اخلاقی به فرزندان

از دیرباز مسئله ی میزان دخالت و تاثیر وراثت در انتقال صفات اخلاقی، مورد گفتگوی مردم بویژه اندیشمندان بوده است. بیشتر مردم به علت وجود شباهت های زیاد ظاهری میان پدر و مادر و فرزندانشان و تداوم وجود آنها در میان نسل های بعدی که رابطه ی نسبی با هم دارند؛ بر این باور بودند که فرزند، صفات و رفتار خود را از گذشتگان به ارث می برند. در علم ژنتیک نیز، حوزه ی پژوهشی ژنتیک رفتاری به مطالعه ی وراثت خصوصیات رفتاری و شکل گیری رفتار بر اساس ژنوم می پردازد . - Baker, 2008: 59 - در این میان برخی از دانشمندان غربی که طرفدار نظریه ی کلاسیک وراثت هستند، مانند اگوست کنت و جان هربرت اسپنسر، براین باورند که وراثت، تمامی جنبه های ساختمان وجودی انسان را اعم از جسمانی، عقلانی و اخلاقی را در برمی گیرد. بر این اساس محیط یا فاقد تاثیر است یا تاثیر آن بسیار ضعیف بوده و نمی توان آن را عاملی مستقل در شکل گیری ساختار اخلاقی انسان دانست - حجتی، - 124/1 :1370 با توجه به این نظریه تحقیقات مختلفی در تایید وراثتی بودن صفات اخلاقی انسان از جمله خیر بودن انجام شده است:

1.نتایج تحقیقات محققان دانشگاه جورج تون سوئد نشان داده است که ترشح هورمون سرتوئونین باعث می شود که افراد دارای خلق خو و اخلاق های مناسبتری باشند و مشخص شده است در خانواده هایی که بیان هورمون سرتوئونین ریشه ژنتیکی قویتری دارد، فرزندانشان اخلاق بهتری را به ارث برده اند.

2.محققان از دانشگاه بن از 800 نفر از افراد شرکت کننده در آزمایشی خواستند تا پرسشنامه ای در ارتباط با این که آن ها چطور با عصبانیت خود کنار می آیند را پر کنند. این تیم همچنین تست DNA از افراد به عمل آوردند تا مشخص شود این افراد کدام ژن 32DARPP- را دارا هستند. این ژن به میزان مختلف بر "دوپامین" که یک ماده شیمیایی در مغز است که با عصبانیت و پرخاشگری مرتبط هست، تاثیر می گذارد. این محققان دریافتند افرادی که دارای توالی نوکلیک اسید TT یا TC در این ژن هستند، به طور قابل توجهی از افرادی که دارای توالی CC هستند عصبانی تر می باشند. آن ها همچنین متوجه شدند افرادی که بیشتر عصبانیت خود را نشان می دهند، دارای سلول های خاکستری کمتری در "آمیگدال" بخشی از مغز که کمک می کند تا ما تعادل احساسی خود را حفظ کنیم، هستند.

3.در دوقلوهای همسان که تقریباً 100 درصد ژن ها مشابه هستند. تشابه در ژنتیک دوقلوهای مشابه و نیز مطالعات و تحقیقات انجام شده روی دوقلوهای همسانی که از زمان تولد از یکدیگر جدا شده و یا دوقلوهایی که مستقل از یکدیگر به فرزند خواندگی پذیرفته شده بودند، نشان داده است که ژن ها نقش کلیدی و تعیین کننده ای در بسیاری از رفتارهای آن ها دارند.در تایید بحث وراثتی بودن صفات اخلاقی و خیراندیشی مطالبی در مورد نقش ژنتیک در گرایشات مذهبی مطرح شده است که در جوامع علمی بازخورد های متفاوتی داشته است. دکتر دین هامر در کتاب خود با نام The God Gene یا ژن خدا که در سال 2004 منتشر شد، مدعی گردید که حتی ایمان مذهبی هم منشا ژنتیکی دارد و دلایل متعددی را نیز در این باره مطرح نمود.

دکتر هامر که متخصص ژنتیک مولکولی و استاد مرکز ملی سرطان امریکاست در کتاب خود مدعی است که در همه جوامع پیروان مذهبی دیده می شوند و حتی ده ها سال حاکمیت کمونیسم در برخی کشور ها نتوانست مانع اجرای مراسم مذهبی و گرایش مردم به دین و ایمان در فرقه های مختلف گردد، زیرا این یک نیاز درونی انسان است که البته صرفا یک ژن خاصی مسئول آن نیست بلکه مجموعه ای از ژن ها این نیاز را در انسان ها ایجاد می کنند. با این تفاوت که در برخی افراد که این ژن ها فعال ترند، پس مومن تر هستند و در برخی افراد که این ژن ها کمتر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید