بخشی از مقاله

چکیده

ایران یکی از بزرگترین تولید کنندگان و مصرف کنندگان سوختهای فسیلی در جهان است که بر اساس توافق جهانی پاریس، متعهد به کاهش گازهای گلخانه ای خود شده است. لذا، به منظور ایفای تعهد در جوامع بین المللی و نیز کاهش زیانهای احتمالی پدیده گرمایش جهانی، نیازمند اتخاذ راهکارهای سازگاری با تغییر اقلیم و کاهش اثرات آن بویژه در حوزه انرژی ا ست. پژوهش حا ضر، در تلاش است که راهکارهای ایجاد انعطافپذیری و سازگاری بیشتر با تغییرات اقلیمی در حوزه انرژی ایران را مورد بررسی قرار دهد.

به منظور نیل به اهدف مذکور، اقدامات مورد نیاز در دو بخش پیامدها و راهکارهای سازگاری و کاهش اثرات، مطالعه شده است. در این مطالعه، بعد از تاکید بر شناسایی اثرات تغییر اقلیم در حوزه انرژی که متاسفانه عموما در پردهای از ابهام قرار دارد، راهکارهای مورد نیاز برای انعطاف پذیری نیز در دو بخش سیاستگذاری-همکاریهای بینالمللی و نیز پژوهش-اقدام و عمل ارائه شده است. به نحوی که تاکید میشود بعد از برطرف نمودن برخی موانع قانونی و سیاستگذاری جهت تعامل بین بخشی و استفاده از پتانسیلهای منطقهای در این حوزه، نیاز به اجرایی نمودن سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف بعنوان سند بالادستی است. لذا با اجرای چنین اقداماتی، میتوان بستر مناسبی را در راستای حرکت به سمت توسعه پایدار فراهم نمود.

کلمات کلیدی: تغییر اقلیم، کاهش اثرات، سازگاری، انرژی

مقدمه

مقابله با تهدیدهای نا شی از تغییر اقلیم و م سئله انرژی، دو چالشبزرگ قرن بی ستویکم به ح ساب میآیند. اهمیت این مو ضوع تا حدی است که به نظر میرسد امکان دستیابی به انرژی و رشد اقتصادی مطلوب، ضمن حفاظت از محیط زیست، حاصل نحوه تعامل با چالش های مذکور باشد حوزه انرژی، با تهدیدات متعددی از سوی تغییرات آب و هوایی، به ویژه فرینهای اقلیمی و افزایش تنش منابع آب مواجه ا ست. پایداری فنی حوزه انرژی و توانایی آن در پا سخگویی به تقا ضای روز افزون انرژی بوا سطه ر شد جمعیت و اقت صاد جهانی، م ستلزم افزایش انعطاف پذیری در برابر این تهدیدها ا ست.

از این رو، ذینفعان بخش انرژی، از قبیل دولتها، قانونگذاران، شرکتهای آب و برق انرژی و موسسات مالی - بانک ها، بیمهها، سرمایهگذاران - ، بایستی ضمن شنا سایی چالشهای پیشروی انعطافپذیری و سازگاری در برابر تغییرات آب و هوایی، اقدامات مورد نیاز جهت ر سیدگی به چالشهای مذکور را نیز م شخص نمایند اثرات تغییر اقلیم بر این حوزه، دامنه و سیعی از عر ضه و تقاضای آن را شامل شده و زیرساختهای انرژی را در معرض آسیب جدی قرار میدهد. برای مثال، با توجه به اینکه بیشتر نیروگاههای برق-آبی انرژی مورد نیاز خود را از انرژی پتان سیل آب پ شت سدها تامین میکنند، کمبود آب در طول خ شک سالیهای طولانی و کاهش دسترسی به آب خنک کننده، کارایی نیروگاهها را متاثر ساخته و حتی باعث تعطیلی آنها میگردد.

در این زمینه، پژوهشها و اقدامات متعددی در سراسر دنیا به انجام رسیده است که یکی از موفقترین آنها، برنامههای موفق اقدام و عمل تغییرات آب و هوایی کمیسیون اتحادیه اروپاست. شایان ذکر است که این کمیسیون مسئول پیشنهاد قوانین، اجرای ت صمیمگیریها، تنفیذ پیماننامههای اتحادیه اروپا بوده و قدرت آن در پی شنهاد قانون معمولا به مقررات اقت صادی متمرکز ا ست. لذا مقرراتی را بر اساس اصل پیشگیرانه ارائه نموده و قوانین سختگیرانهتری را نسبت به سایر کشورها پیشنهاد میکند. از این رو در زمینه سیاستگذاری سازگاری با اثرات تغییرات آب و هوایی بر حوزه انرژی و به اجرا درآمدن این سیاستها فعالیتهای برجستهای از قبیل برنامه لایف را انجام داده است.

برنامه لایف، سند سرمایه گذاری اتحادیه اروپا برای اقدامات اقلیمی و زیست محیطی است که هدف کلی آن کمک به اجرا، بهروز رسانی و توسعه سیاست مبتنی بر اقلیم و محیط زیست، و همچنین قانونگذاری است. این برنامه در سال 1992 آغاز شد و تا به امروز چهار مرحله کامل از آن به اجرا در آمده است. در طول این دوره، لایف با همکاری در 3954 پروژه در سراسر اتحادیه اروپا، حدود 3,1 میلیارد یورو برای حفاظت از محیط زیست تأمین هزینه نموده است. کمیسیون اروپا که برنامه لایف را مدیریت میکند، اجرای بسیاری از اجزای برنامه را به آژانس اجرایی شرکت های کوچک و متوسط، واگذار کرده است. انتخاب اعضای خارجی، تیمهای نظارت و ارتباطات، در این راستا کمیسیون و شرکتهای مذکور را یاری نموده و بانک سرمایه گذاری اروپا نیز سرمایه گذاریهای مالی را مدیریت میکند.

کمیسیون اروپا در تحلیل اولویت های 2020 و فراتر از آن - بعنوان طرحی برای شبکه انرژی اروپای یکپارچه اعلام مینماید که زیر ساخت انرژی اروپا، سی ستم عصبی مرکزی اقتصاد آن است. چرا که اهداف سیاست انرژی اتحادیه اروپا، و همچنین اهداف اقتصادی 2020، بدون تغییرات عمده در تو سعه زیر ساخت های انرژی، قابل د ستیابی نخواهند بود. لذا باز سازی سی ستم انرژی برای آینده کمکربن، نه تنها برای ارتقاء صنعت انرژی، بلکه جهت دستیابی به پیشرفتهای تکنولوژیکی، افزایش راندمان، مقاومت در برابر تغییرات آب و هوایی و انعطاف پذیری با شرایط جدید ضروری خواهد بود. این م سئله، کاری نی ست که یک ک شور ع ضو به تنهایی بتواند به آن د ست یابد، بلکه نیازمند یک استراتژی منطقهای و ضرورت تامین مالی است.

لذا اتحادیه اروپا متعهد شده است که حداقل 20 درصد از بودجه خود را به برنامههای مربوط به تغییر اقلیم در بین سالهای 2014 تا 2020 اختصاص دهد. از این رو، کمیسیون اتحادیه اروپا با ارائه چارچوبهای استراتژیک، نظیر سازگاری زیرساختها با تغییر اقلیم و استراتژی چارچوب ائتلاف انرژی تابآور با خطم شی آیندهنگر تغییر اقلیم تحت برنامه لایف، عموما در صدد افزایش تابآوری زیر ساختهایی چون انرژی ا ست. بر این اساس، حمایت مالی از توسعه زیرساختهای مقاوم در برابر اقلیم با استفاده از منابع مالی منطقهای در یک برنامه 6 ساله  در حال اجرا ست.

چنین برنامههایی موجب ا ستفاده بهینه از انرژی، سرمایه گذاری برای تو سعه زیر ساخت ها و نوآوری می شود. پروژه اخیر، اهداف مرتبط با آب و هوا را در سه حوزه زیر تحت پوشش قرار میدهد: کاهش اثرات تغییر اقلیم که بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تمرکز دارد؛سازگاری با تغییر اقلیم که بر افزایش مقاومت در برابر تغییرات اقلیمی تاکید نموده؛ ومدیریت اقلیم و اطلاعات که بر افزایش آگاهی، ارتباطات، همکاری و انتشار اخبار مربوط به اقدامات سازگاری و کاهش آسیب پذیری متمرکز میباشد.

شایان ذکر ا ست که کاهش 40 در صدی کربن موجود در جو، افزایش 27 در صدی ا ستفاده از انرژیهای تجدید پذیر و افزایش 30 درصدی استفاده بهینه از انرژی، از اهداف اتحادیه اروپا برای سال 2030 میلادی هستند که با اعمال چنین برنامههایی در حال پیگیری است. البته فرصتها و چالشهای پیشروی این کمیسیون در اتحادیه اروپا نیز مانند هر منطقه جغرافیایی دیگر، به دلایل مختلفی از قبیل تنوع نیاز و مصرف انرژی کشورهای مختلف این اتحادیه و در نتیجه، سیاستهای واگرایی برخی ک شورهای ع ضو در مواجهه با سیا ست انرژی، اختلاف در سطوح واب ستگی ک شورهای ع ضو به واردات انرژی، اختلاف سطح قدرت رقابت اعضای این اتحادیه در بازارهای بین المللی انرژی، مختص خود بوده و متفاوت از نقاط دیگر کره زمین است.

با این وجود، استفاده از تجارب و تخصصهای فنی و برنامههای زیستمحیطی مختلف این کمیسیون در خصوص مواردی از قبیل انتشار گازهای گلخانهای، عرضه محدود و تقاضای بالا انرژی، تقویت و توسعه زیرساختهای حوزه انرژی، از جمله مواردی است که میتواند بعنوان دغدغههای مشترک تمام ساکنین کره خاکی در زمینه مقابله و سازگاری با پدیده جهانی تغییرات اقلیمی، مورد توجه قرار گیرد. لذا تاکید می شود که هرگونه برنامه اقدام و عمل در زمینه تغییرات اقلیمی با توجه به شرایط مختلف اقلیمی، اقت صادی، فرهنگی و ... در مناطق مختلف جغرافیایی، متفاوت بوده و ا ستناد به برنامه مدون کمی سیون اروپا صرفا برای ارائه نمونهای از تجارب ن سبتا موفق در این زمینه میباشد.

در این زمینه، از معدود مطالعات انجام گرفته در کشور میتوان به پژوهش ناصری و احدی اشاره کرد که در پژوهشی به ارزیابی سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در خصوص تغییر اقلیم میپردازند. در بخشی از این پژوهش، با تاکید بر شرایط طبیعی کشور بعنوان یکی از عوامل تعیین کننده، الگوی تولید و مصرف انرژی را نیز مورد نقد قرار میدهند.

آنها با اشاره به جایگاه نهم ایران در انتشار گازهای گلخانهای، خاطر نشان کردند که بر اساس ارزیابی بخش یک به منظور تهیه برنامه راهبردی تغییر اقلیم کشور صورت پذیرفته، عمده ترین چالشهای موجود درکشور در بخش منابع آب که متأثر از تغییر اقلیم بوده و مدیریت منابع آب دارای تعامل فنی و ساختار با تمامی زیر بخش های اقتصادی است و این درحالی است که در فرآیندهای تخصیص و مدیریت کلان منابع آب این رابطه حداکثری کاملا در چارچوب حداقلی دنبال میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید