بخشی از مقاله

چکیده:

هدف اصلی مقاله حاضر تبیین بازماندگی از تحصیل بعنوان خاستگاه مهم مقابله با آسیب های اجتماعی و فرهنگی می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، با استفاده از منابع و پژوهش های موجود در رابطه با موضوع می باشد. مدرسه به عنوان محل اصلی تحصیل دانش آموزان در جامعه امروزی، محل کسب مهارتها، دانش و رفتار های و... فرهنگی و اجتماعی است. بازماندن از تحصیل تعداد قابل توجهی از دانش آموزان کشور ما، در ساده ترین تبیین بمعنای دور ماندن از کسب مهارت های مختلف اجتماعی و فرهنگی می باشد که بزعم متخصصین این دورماندن از تحصیل می تواند عوامل مختلف از جمله عامل آموزشگاهی، اقتصادی، فرهنگی، جنسیتی یا ... داشته باشد. منابع و پژوهش های صورت گرفته در زمینه بازماندگی از تحصیل موید آن است که خاستگاه اصلی بسیاری از آسیب های اجتماعی و فرهنگی همین بازماندگی از تحصیل است و یکی از راه حل های برای حل آسیب ها اجتماعی و فرهنگی، سیاستگذاری و ارائه رویکرد ها و راهکارهایی "تحت مدیریت واحد" است که در آن تمام ارگان ها و نهاد های مربوطه بایستی با مشارکت و هم افزایی سعی در برطرف کردن مسئله بازماندگی از تحصیل باشند تا بسترهای کاهش آسیب های اجتماعی و فرهنگی از جمله بیسوادی، کاهش بزهکاری و کاهش خشونتهای خانوادگی و اجتماعی و ... در جامعه هموار گردد.

مقدمه:

نقش مهم آموزش و پرورش بعنوان خاستگاه اصلی توسعه کشور در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... بر کسی پوشیده نیست. با یک نظام آموزشی کارآمد و اثر بخش می توان مسائل پیش روی بومی، ملی و جهانی را در ابعاد مختلف حل کرد. آدام اسمیت اقتصاددان بزرگ کلاسیک، معتقد است آموزش افراد در واقع نوعی سرمایهگذاری در آنهاست. با آموزش، افراد تواناتر خواهند شد و رشد قابلیت های آنان سبب میگردد که نه تنها خود به درآمد بیشتری نایل گردند، بلکه جامعه نیز از سرمایه گذاری در آنها منتفع گردد. به عقیده اسمیت انسانها با آموزش به سرمایه مبدل می شوند و جامعه میتواند از توان تولید آنها به صورت بهتری بهرهمند گردد - عمادزاده،. - 1374 با این وجود، بررسی آموزش و پرورش تطبیقی کشور ها نشان از آن است که خود این آموزش و پرورش اگر بدرستی مدیریت نشود، می تواند یکی از خاستگاه های مهم شکل گیری آسیب های اجتماعی و فرهنگی گردد. در این میان مساله بازماندگی از تحصیل دانش آموزان یکی از این مسائلی است که بدلیل عدم مدیریت صحیح آموزش و پرورش، و ارگان ها و نهاد های مسئول است؛ حال، اگر هر نظام آموزشی، حل آن را در اولویت های سیاستهای کلان خود قرار ندهد، طبیعی است که خود را پیش روی انواع مختلف آسیب های فردی، اجتماعی و فرهنگی قرار داده است.

در کشور ما پس از سال 1357 ، مسئله بازماندگی از تحصیل دانش آموزان، یکی از اولویت های مهم سیاستگذاری های کشور شد. نتایج پژوهشها حاکی از آن است که در این سال ها موفقیت های چشمگیری در حل مسئله بازماندگی از تحصیل - بالاخص از منظر کمی - ، شده است و اکثر پژوهش ها و مقالات و پایان نامه های نگاشته شده برای بازماندگی از تحصیل - و تکرار پایه - مربوط به این سال هاست. اما، در سالهای اخیر با یک "وقفه و کم توجهی" قابل چشم گیری در پرداختن به مساله بازماندگی از تحصیل از سوی نهاد ها و ارگانهای مختلف مسئول می باشیم. بنحوی که در این سالها، ما آمار دقیق و جامعی از این دانش آموزان در دسترس نداریم و آمار های منتشره از سوی نهاد ها و ارگانهای مختلف تفاوت زیادی با هم دارند. این ارگانها و سازمانهای مختلف نظیر سازمان آموزش و پرورش، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و ... در مواردی خود را زعیم حل مساله بازماندگی از تحصیل قلمداد می کنند؛ اما، بدلیل نبودن یک مدیریت واحد برای حل این مسئله بازماندگی از تحصیل در کشور، امکان تبیین، و حل این مسئله همچنان در هاله ای از ابهام قرار خواهد داشت. چرا که: حتی خود نظام آموزشی کشور اطلاعات دقیقی از موقعیت - مکانی، شغلی، فرهنگی و اقتصادی و ... - این دانش آموزان بازمانده از تحصیل ندارد. از سوی دیگر، بزعم پژوهشگران، ما باید خاستگاه پیشرفت یا توسعه هر کشوری را در نظام آموزشی آن کشور پیگیری و پایه گذاری کنیم؛ در مقابل نیز، کشورها و ملت ها باید خاستگاه خیلی از آسیب های اجتماعی و فرهنگی را در همین مسئله بازماندگی از تحصیل دانش آموزان جستجو کنند. بنابراین، نوشتار حاضر در راستای تبیین بازماندگی از تحصیل بعنوان خاستگاه مهم مقابله با آسیب های اجتماعی و فرهنگی در کشورمان است.

مقاله

منظور از کودک بازمانده از تحصیل، آن گروه سنی از جمعیت است که در سنین مدرسه یعنی بین 6 تا 18سال، که باید در طول سال تحصیلی در چرخه آموزشی کشور حضور داشته باشد اما به هر دلیلی وارد چرخه آموزش نشدهاند یا بعد از مدت کوتاهی از آن خارج شدهاند - حدادی، . - 1394 چنین بنظر می رسد که پروس اولین کشوری است که در آن آموزش ابتدایی، در قرن 18 اجباری شد - یمنی دوزی سرخابی، . - 1375 برای حل مسئله بازماندگی از تحصیل،از طرف سازمانها و نهاد های مختلفی از جمله یونسکو اقدامات قابل توجهی انجام گردیده است. با این وجود، آمار ها نشان از عدم موفقیت کامل این سازمان ها در حل مساله بازماندگی از تحصیل است. برای نمونه در حال حاضر 263 ملیون کودک در سراسر جهان از مقطع ابتدایی تا دبیرستان، بازمانده از تحصیل اند. که 41 درصد از آنها در مقطع ابتدایی اند. بر اساس داده های آموزش و پرورش کشور ما ، 135 هزار کودک بازمانده از تحصیل در سال 1396 داریم - ملوندی، مینا،. - 1396 هر چند که آمار ارائه شده توسط مراکز پژوهشی دیگر، از جمله مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، موید این نکته است که میزان آمار دانش اموز بازمانده از تحصیل خیلی بیشتر از این تعداد می باشد.

ادامه تحصیل یا ترک تحصیل کودکان با عوامل مختلفی از جمله فضای فرهنگی - اجتماعی جامعه رابطه داشته؛ و این امر در همه جوامع، حائز اهمیت است، زیرا تحصیل و سوادآموزی به خودی خود تنها بخشی از مسئلهای است که بازماندگان از تحصیل از آن محروم میشوند. واقعیت این است که سواد در سطوح مختلف آن - از خواندن و نوشتن ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی - در زندگی روزمره افراد، شغل، آگاهی نسبت به شرایط، بزهکاری، زندگی خانوادگی، سبک زندگی و سرمایه فرهنگی و اجتماعیشان آنقدر مؤثر است که ریشهکنی بیسوادی گاهی مستقماًی منجر به کاهش مرگ و میر، کاهش بیماری، کاهش بزهکاری و کاهش خشونتهای خانوادگی و اجتماعی و ... میشود . هزینهی اقتصادی ناشی از ترک تحصیل دانشآموزان برای جوامع مختلف، بسیار بالاست. کاهش بهرهوری اقتصادی به علّت عدم انباشت سرمایه انسانی و کسب مهارتهای تخصصی، کمبود دسترسی به نیروی کار ماهر در آینده و کشیده شدن این افراد به بزهکاری از جمله این مصداقها محسوب میشوند.مثلاً در ایالاتمتحده، 75 درصد از زندانیان زندانهای ایالتی را ترک تحصیل کنندگان دبیرستانی که عمدتاً از سیاهپوستان و اقلیّتهای قومی ساکن در این کشور هستند، تشکیل میدهند - فتحی، . - 1384 به همین دلایل است که جوامع مختلف نسبت به قضیه سوادآموزی حساسیت نشان داده و نسبت به ریشهکنی بیسوادی و کاهش بازماندگان از تحصیل به دنبال چاره هستند. چرا که: عدم حضور کودکان در مدرسه، آثار مخرب فردی و اجتماعی به همراه دارد. بخش قابل توجهی از کودکان بازمانده از تحصیل، وارد بازار کار شده اند.

ترک تحصیل زود هنگام یک حادثه ی "زود رس کاذب" است که نوجوان را زودتر از موعد درگیر نقش های بزرگسالی می کند - پیرسون، نیوکومپ، به نقل از اقدسی و فام، . - 1391-1390 در مورد آمارهای بازماندگان از تحصیل، توجه به این نکته ضروری است که کودکان - و نوجوانان - بازمانده از تحصیل دو گروهاند: الف - کودکانی که هیچ نوع سابقه تحصیل در مدرسه ندارند و هیچگاه در مدرسه ثبت نام ننموده اند و ب - کودکانی که در مدرسه ثبتنام کردهاند، اما در طول 12 سال تحصیلی به دلایلی مدرسه را ترک کردهاند. طبق آخرین آمار یونسکو، 9 درصد از کودکانی که در سنین دبستان هستند و 17 درصد از نوجوانان - متوسطه اول - ، از راهیابی به مدرسه بازماندهاند. برای اینکه بتوانیم به این کودکان یاری برسانیم، باید بدانیم چه کسانی هستند، در کدام مناطق زندگی می کنند و چرا امکان رفتن به مدرسه را نیافتهاند. - یونسکو،. - 2015 افراد بازمانده از تحصیل، بعدها گروههای بی سواد یا کم سواد یک کشور را تشکیل میدهند و مشکلات عدیده ای را برای جوامع به وجود می آورند، به منظور کنترل این پدیده، از شاخصهای اشتغال به تحصیل یا پوشش تحصیلی استفاده می شود - مجموعه مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، . - 1382

در مجموع، بازماندگی تحصیلی از جمله مسائل مهم آموزش و پرورش است. مسئله ترک تحصیل از دیدگاه های متفاوت اجتماعی، فرهنگی و... قابلیت بررسی می باشد که در ادامه به تبیین این دیدگاهها پرداخته می شود: الف: دیدگاه طبقات اقتصادی و بازماندگی از تحصیل: در بین نظریه پردازان تعلیم و تربیت، صاحبنظرانی نظیر بوردیو، پاسرون، بودلو، استالبت و ایوان ایلیچ و... به کارکردهای مدرسه پرداخته و نقش "مدرسه" را در مسئله ادامه تحصیل و موفقیت افراد طبقات مختلف جامعه مورد تحقیق قرار داده اند. بوردیو، پاسرون، بودلو، استالبت وظیفه مدرسه را به ساختار طبقاتی جامعه ربط می دهند؛ و بیان می دارند، دوره های کوتاه مدت عمومی تعلیم و تربیت مربوط به فرزندان طبقات بورژوا است؛ دوره های کوتاه مدت فنی برای طبقات فرزندان کارگران است دوره های طولانی متوسط برای افرادی خاص است. لذا، موفقیت تحصیلی و دسترسی به مدرسه یا بازماندگی از مدرسه و آموزش عالی فقط منوط به توانایی ها شایستگی های هوشی و ... دانش آموزان نیست بلکه عوامل دیگری نظیر طبقه و پایگاه اجتماعی - فرهنگی دانش آموزان در ادامه یا ترک تحصیل و موفقیت شغلی و تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد. همچنین، ایوان ایلیچ از مدرسه محض انتقاد می کند و اذعان می کند: "مدرسه موجب کهتری اجتماعی می شود". این گفته مانند این است که گفته شود مدرسه در تقسیم طبقات اجتماعی نقش تعیین کننده دارد؛ و مدرسه نوع جدیدی از فقرا یعنی محرومان از تحصیل را بوجود می آورد - لوتان کوی، ترجمه یمنی دوزی سرخابی، . - 1375

از سوی دیگر، کارکردهای پنهان مدرسه، و ملاک های گزینش برای ورود به مدرسه و ارتقاء دوره های آموزشی در مدرسه عامل مهمی دیگر در بازماندگی از تحصیل است که این عوامل نقش ساختار های اجتماعی را در بازماندگی از تحصیل یا عدم موفقیت در تحصیل دانش آموزان را بیش از پیش به مرحله ظهور می رساند. به عبارت دیگر، مکانیسم های مختلف گزینش از همان مدرسه ابتدایی به کار گرفته می شود تا فرزندان طبقه پایین که نیاز به مهارت کمتری دارند بتدریج از مدرسه حذف شوند. در حالی که فرزندان طبقه مرفه به سطوح عالی آموزش راه یابند - نظری، نوری زاده: . - 1393 به زعم کیدی، تصور آموزگاران از دانشآموزان، خود در نوع دانشی که آنها ارائه میکنند تاثیر میگذارد. به نظر او دانش آموزان طبقه کارگر موضوعات ساده و پیش پا افتاده را میآموزند و یاد میگیرند که به آنها حقایق شک ناپذیر بنگرند. در حالی که دانش آموزان طبقه متوسط مطالب انتزاعیتری را می آموزند و از آنها انتظار می رود نسبت به چیز ی که میآموزند دیدگاه انتقادی داشته باشند. بر این اساس کیدی نتیجه می گیرد که دانش آموزان طبقه کارگر از دسترسی به سطح عالیتر از دانش علمی منع می شوند و همین کار پیشرفت تحصیلی آنها را در آینده محدودتر می کند - صفار حیدری، . - 1383 مکانیسم هایی چون هنجار های مدرسه، رموز زبان، آزمون های سنجش استعداد، مردودی، تفاوت در انواع مدارس، رشته ها، جریانها، منابع انسانی مدرسه - معلمان - ، برنامه درسی و تجهیزات و... از عامل های دخیل در طبقه بندی برای ادامه و پیشرفت تحصیلی یا ترک تحصیل از این منظر می باشند. بوردیو و پاسرون نیز ثابت کرده اند که زمانی مدرسه به طبقات حاکم وابسته تر است که این وابستگی از دید همگان پنهان باشد؛ در نتیجه، گزینش فقط با معیارهای دانشگاهی نظیر قابلیت ارثی، استعداد، موفقیت در امتحانات و آزمون های سراسری توجیه می شود - لوتان کوی، ترجمه یمنی دوزی سرخابی، . - 1375

ب: دیدگاه جنسیتی و بازماندگی از تحصیل: نظریه پردازانی نظیر مک روبی - 1978 - 1، مک دونالد - 1980 - 2 اسکلتن - 1997 - 3 نیز نشان داده است که چگونه مدارس بیشتر نیازهای مردان را در اولویت های برنامه ریزی خود قرار می دهند - صفار حیدری، . - 1383 نتایج پژوهشهای کشور ما نیز نشان از بازآفرینی نقش غالب مردان در محتوای کتب درسی می باشد. و در مجموع، عوامل جنسیتی بر عملکرد مدرسه و باز تولید نابرابریها بسیار موثر است، از سوی دیگر، آموزش و پرورش اغلب نابرابری های جنسیتی را تشدید می کند - زنجانی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید