بخشی از مقاله
مولانا کمالالدین سیدعلی محتشم کاشانی
جنسیت: مرد
نام پدر: خواجه میراحمد
محل تولد: ایران - اصفهان - کاشان
شهرت علمی و فرهنگی: شاعر
ملقب به شمسالشعراء. اصل وی از نراق بود. محتشم در بیتی از دیوان خود به نام و سیادت خویش اشاره کرده است. بازرگانزادهای بود که در جوانی کسب پدر را که بزازی بود دنبال کرد ، سپس از آن شغل کناره گرفت و به شاعری پرداخت. وی نزد مولانا صدقی استرآبادی فن شعر را آموخت و با شاعرانی چون: حیرتی تونی ، محشی بافقی ، حالی گیلانی ، ضمیری اصفهانی و دیگران رابطه دوستانه داشت و با آنان مشاعره و مکاتبه میکرد و با استفاده از مهارت در شاعری خیلی زود مورد توجه قرار گرفت و زندگی مرفهی را ترتیب داد. محتشم در اصل ، قصیدهسرائی مداح بود و شاهطهماسب و شاهزادگان صفوی و شاهان و امرای هند مانند اکبرشاه و عبدالرحیمخان ، خانخانان را میستود ، ولی عمدهٔشهرت او در ساختن اشعار مذهبی بوده ، بهویژه در رثای ائمهٔاطهار (ع) بوده است. وی در شعر و نثر پیرو استادان پیشین خصوصاً شاعران سدهٔ هشتم بوده است و قصیدههای خود را بیشتر در جواب استادان گذشته سروده است. محتشم در سرودن ماده ، تاریخ ، معما ، مرثیه ، و منقبت شهرت داشته است.
شاعرانی چون میرتقیالدین محمد حسینی کاشانی ، صاحب تذکرهٔ "خلاصهٔ الاشعار" ، مظفرالدین حسرتی ، نوعی خبوشانی و ظهوری ترشیزی از جمله شاگردان وی بودند. محتشم در کاشان از دنیا رفت و مقبرهاش در همانجا است. به آوردهٔ "ریحانهٔ الادب" و "مؤلفین کتب چاپی" ، در "تذکرهٔ ناظم تبریزی" سال وفات محتشم ۱۰۰۰ق ذکر شده است. از آثارش: "کلیات محتشم" شامل هفت دیوان: "صبائیه" ، شبابیه" ، "شیبیه" ، "جلالیه" ، "نقل عشاق" ، "ضروریات" و "معمیات" که توسط میرتقی الدین کاشی تنظیم شده است؛ منظومهٔ "دوازده بند" در مرثیهٔ امام حسین (ع) که علامه بحرالعلوم آن را به نظم در آورده است؛ "جامعالطائف" که دیوان قصاید اوست.
محتشم کاشانی
کمالالدین علی محتشم کاشانی دارای لقب شمس الشعرای کاشانی چامه سرای ایرانی در آغاز سده ده هجری و هم دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی در کاشان زاده شد، بيشتر دورانزندگي خود را در اين شهر گذراند و در همین شهر هم در ربيع الاول سال 996هجری درگذشت و محل دفن او بعد ها مورداحترام مردم قرار گرفت.نام پدرش خواجه ميراحمد بود.كمال الدين در نوجواني به مطالعه علوم ديني و ادبيمعمول زمان خود پرداخت و اشعار شعراي قديمي ايران را به دقت مورد بررسي قرارداد. چامه های او درباره رنج و درد امامان شیعه است و بیشتر جنبه ایدئولوژیک برای پادشاهی صفویان را داشت.
زندگينامه محتشم کاشانی
كمال الدين علي معروف به محتشم كاشاني از شعراي معروف ايران در عصر شاهطهماسب صفوي است. وي در اوايل قرن دهم هجري در كاشان به دنيا آمد و بيشتر دورانزندگي خود را در اين شهر گذراند. كمال الدين در نوجواني به مطالعه علوم ديني و ادبيمعمول زمان خود پرداخت و اشعار شعراي قديمي ايران را به دقت مورد بررسي قرارداد. وي در جواني به دربار شاه طهماسب صفوي راه يافت و به مناسبت قصيده و غزلهاي زيبايش مورد لطف شاه قرار گرفت; محتشم پس از مدتي در زمره شعراي معروف عصرخود جاي گرفت ولي نظر به معتقدات ديني خود و احساسات شيعي دربار شاهان صفوي كه در صدد تقويت اين مذهب (در مقابل مذاهب اهل سنت) بودند به سرايش اشعارمذهبي و مصائب اهل بيت (ع) كه در نوع خود تازه و بي بديل بود پرداخت. محتشم پس از چندي به يكي از بزرگترين شعراي ايران در سبك اشعار مذهبي و مصائب ائمه اطهارشيعه بدل گشت و اشعارش در سرتاسر ايران معروفيت خاصي يافت، بطوري كه مي توان وي را معروفترين شاعر مرثيه گوي ايران دانست كه براي اولين بار سبك جديدي درسرودن اشعار مذهبي به وجود آورد. اولين اشعار مذهبي محتشم در سوگ غم مرگ برادرش بود كه ابيات زيبائي در غم هجر او سرود و پس از آن به سرايش مرثيههايي در واقعه جانسوز كربلا، عاشوراي حسيني و مصيبت نامه هاي مختلف پرداخت.
محتشم كاشاني در سال 996 ه.ق در كاشان درگذشت و محل دفن او بعد ها مورداحترام مردم قرار گرفت. مجموعه آثار اين شاعر بزرگ پس از مرگ او توسط يكي ازشاگردانش در شش كتاب جمع شد كه مشتمل بر غزليات ،قصايد، قطعات، رباعيات،مثنويات و تركيب بندهاي محتشم ميباشد. بسياري از مرثيه هاي محتشم كاشاني امروزه در مراسم سوگواري روزهاي دهه محرم و تاسوعا و عاشورا در شهرها و روستاهاي ايران قرائت مي شود و عزاداران همگام با اين اشعار به عزاداري و سوگواري مي پردازند. * باز اين چه شورش است كه در خلق عالمست/ باز اين چه نوحه و چه عزاو چه ماتمست // باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين / بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظمست // اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو / كارجهان و خلق جهان جمله درهم است؟ // گويا طلوع مي كند از مغرب آفتاب / كاشوب در تمامي ذرات عالم است // كز خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست / اين رستخيز عام كه نامش محرمست// دربارگاه قدس كه جاي ملال نيست / سرهاي قدسيان همه بر زانوي غمست // جن و ملك بر آدميان نوحه ميكنند / گويا عزاي اشرف اولاد آدمست // خورشيد آسمان و زمين نورمشرقين / پرورده كنار رسول خدا حسين //
نام آورترين شاعر مدیحهسرا
در میان شاعران شیعه و مدیحه سرای خاندان امامان شیعه، محتشم كاشانی به عنوان نام آورترين شاعر عاشورايی به شمار میرود.
بيشك محرم با نام محتشم كاشانی در هم آميخته است، كتيبههای منقش به تركيب بند معروف اين شاعر بلند آوازه در هيبت بيرقهای سرخ و سياه، حال و هوای تكيهها و حسينيهها را عاشورایی ميكند.
مطلع " باز اين چه شورش است ..." که از محتشم کاشانی است در میان هواداران شیعه جایگاه ویژهای دارد.
شاعران بسیاری پس از محتشم تا کنون از تركيب بند یادشده در شعرها و نوحه هایشان سود برده اند.
او فنون شاعري را از صدقی استرآبادی ( ساكن كاشان) فرا گرفت و خود شاگرداني مانند " تقيالدين محمد حسيني" صاحب " خلاصهالشعار"، " صرفي ساوجي"، " وحشتي جوشقاني" و " حسرتي كاشاني" را پرورش داد.
وي با سرودن دوازده بند در مرثيه کشتگان كربلا كه بند اول تركيب بند وی با بيت " باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است؟ / باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ؟" آغاز ميشود، مقام والايي در مرثيه سرايي كسب كرد.
وي در جواني به دربار شاه طهماسب صفوي راه يافت و به مناسبت قصيده و غزلهاي زيبايش مورد لطف شاه قرار گرفت; محتشم پس از مدتي در زمره شعراي معروف عصرخود جاي گرفت ولي نظر به معتقدات ديني خود و احساسات شيعي دربار شاهان صفوي كه در صدد تقويت اين مذهب (در مقابل مذاهب اهل سنت) بودند به سرايش اشعارمذهبي و مصائب اهل بيت كه در نوع خود تازه و بي بديل بود پرداخت. محتشم پس از چندي به يكي از بزرگترين شعراي ايران در سبك اشعار مذهبي و مصائب ائمه اطهارشيعه بدل گشت و اشعارش در سرتاسر ايران معروفيت خاصي يافت، بطوري كه مي توان وي را معروفترين شاعر مرثيه گوي ايران دانست كه براي اولين بار سبك جديدي درسرودن اشعار مذهبي به وجود آورد. اولين اشعار مذهبي محتشم در سوگ غم مرگ برادرش بود كه ابيات زيبائي در غم هجر او سرود و پس از آن به سرايش مرثيههايي در واقعه جانسوز كربلا، عاشوراي حسيني و مصيبت نامه هاي مختلف پرداخت
آرامگاه محتشم
محتشم در كاشان درگذشت و آرامگاه وي در اين شهر - واقع در محله محتشم - زيارتگاه عموم است.
يكي از اقدامات ارزشمند اخير مسوولان فرهنگي كاشان درمعرفي اين شاعر پر آوازه برگزاري نخستين جايزه ادبي محتشم كاشانی بود.
مجموعه آثار اين شاعر بزرگ پس از مرگ او توسط يكي ازشاگردانش در شش كتاب جمع شد كه مشتمل بر غزليات ،قصايد، قطعات، رباعيات،مثنويات و تركيب بندهاي محتشم ميباشد.
نظرها درباره محتشم
دكتر " جابر عناصري" يكي از استادان دانشگاه تهران درباره اين شاعر میگويد: محتشم كاشاني پدر مرثيه سرايي و جگربند عاشورايي است.
وي ميافزايد: اين شاعر فرهيخته بهترين منظومه نمايشي به يادگار گذاشت و با زبان شعر فرهنگ عاشورا را در بين مردم به ويژه مداحان اهل بيت رواج داد.
عناصري ميافزايد: شهرت و آوازه بينظير محتشم كاشاني در ادبيات موجب شد تا شاعران نامآوري به پيروي از سبك او اهتمام ورزند، اما تاكنون ادبيات ايران در مرثيهسرايي، شاعري همچون محتشم به خود نديده است.
"عباس مشفق كاشاني" يكي از فرهيختگان علم و ادب نيز بر اين عقيده است كه پاكي، اعتقاد و استواري و محبت محتشم كاشاني بهاهل بيت عليهالسلام باعث شد كه برخي پادشاهان صفوي از جمله شاه طهماسب به اشعار مذهبي روي آورند.
وي ميافزايد:تركيب بند معروف اين شاعر پرآوازه مرثيه سرا ايران در رثاي حسین و کشتهشدگان كربلا در بين تشيع و به ويژه فارسي زبانان زبانزد شد و توجه بسياري از شاعران را به خود جلب كرد.
محتشم کاشانى
شمسالشعرا کمالالدين محتشم کاشانى پسر خواجه ميراحمد از خاندانى متمکن در کاشان بهوجود آمد که اصلش از نراق بود. محتشم مانند معاصر خود خواجه ثنائى بازرگانزادهاى بود که در آغاز جوانى کار پدر را دنبال مىکرد و سپس از کار دست باز داشت و شاعرى را شغل شاغل خود ساخت و در اين فن شاگردى مولانا صدقى استرآبادى اختيار کرد، و با شاعران عهد خويش مانند حيرتى تونى، حالى گيلانى، مجاهدالدين خوانسارى، امير شمسالدين محمد کرمانى، ميرزا سلمان جابرى اصفهانى (از بزرگان دولت صفوى)، ضميرى اصفهانى و وحشى بافقى و ديگران رابطه داشته و با آنان مشاعره و مکاتبه مىنموده است، و اگرچه زندگانى را با بازرگانى آغاز کرده بود ليکن به زودى با استفاده از مهارت خود در شعر ثروتى اندوخت و زندگى پرجلالى ترتيب داد.
محتشم در اصل و بنياد شاعرى خود قصيدهسرائى مداح بود و پادشاهان و بزرگانى را مانند شاهتهماسب صفوى، غياثالدين مير ميران حاکم يزد، پسران شاه تهماسب و نيز در همان حال پادشاهان جزء دکن و جلالالدين اکبر و امثال آنان را مدح مىگفت و قصيدههائى در ستايش آنان مىفرستاد.
اما شهرت عمدهٔ محتشم در ساختن شعر مذهبى او است، خاصه در رثاء اهلبيت. در علت اشتغال محتشم بدينگونه شعر نوشتهاند که روزى قصيدهاى در مدح تهماسب صفوى و شاهزاده پريخان خانم فرستاد ولى شاه پس از شنيدن آن ”فرمودند که من راضى نيستم که شعرا زبان بهمدح و ثناى من آلايند، قصايد در شأن شاه ولايت پناه و ائمهٔ معصومين عليهمالسلام بگويند، صله اول از ارواح مقدسهٔ حضرات و بعد از آن از ما توقع نمايند...“
محتشم در عهد خود از شاعران نامآور و محل احترام و توجه بود و چندتن از شاعران معروف زمان شاگرد او بودهاند مثل ميرتقىالدين کاشانى صاحب تذکرهٔ مشهور خلاصةالافکار و نوعى خبوشانى و مظفرالدين حسرتى و ظهورى ترشيزى. ميرتقىالدين مجموعهٔ اثرهاى استادش محتشم را در پنج کتاب شعر و دو کتاب آميخته از پيوسته و پراکنده فراهم آورد بدينگونه: ۱. صبائيه گردآمده از شعرهاى دوران نورسى گوينده، ۲. شبابيه از عهد جوانى، ۳. شيبيه از زمان پيرى، ۴. جلاليه آميختهاى از پيوسته و پراکنده، ۵. نقل عشاق آميختهاى از پيوسته و پراکنده، ۶. ضروريات در بردارندهٔ ماده تاريخها، ۷. معميات. جلاليه و نقل عشاق را محتشم بههنگام آشفتگى و شيدائى در عشق دو تن از معشوقان خود نوشت و هر دو با نثرى شاعرانه و پر از تعبيرات اديبانه و همراه با غزلهاى عاشقانه است.
مرگ محتشم بهسال ۹۹۶ روى داد و مقبرهاش در کاشان برپا است.
سبک و روش محتشم
محتشم در شعر و نثر پيرو استادان پيشين است و چنان است که مىخواهد شيوهٔ شاعران پيش از سدهٔ هشتم را در قصيدههاى خود تجديد کند و اگرچه در بعضى از بيتها چنانکه بايد از عهدهٔ اين پيروى برنيامده ولى در بسيارى ديگر گامهاى خود را به قدمهاى استوار آنان نزديک ساخته است. وى قصيدههاى خود را بيشتر در جواب استادان گذشته، حتى انورى سروده و گاه پاى دعوى را فراتر از حد خود نهاده و استاد ابيورد را ريزهخوار خوان معنى خويش پنداشته است؛ و بهعلت همين اقتفاء استادان قديم دربارهٔ محتشم نوشتهاند که ”صنايع و بدايع شعرى که در اشعار وى مندرج است در کلام هيچيک از اقران وى يافته نمىشود
. به اتفاق کلامش پرطمطراق واقع شده اگرچه پارهاى غزلهايش بهواسطهٔ بعضى چيزها عذوبت ندارد اما قصايدش همگى در کمال متانت و جودت است و صاحب عياران دارالملک سخنورى او را خاقانى ثانى گفتهاند“ و پيدا است که اين مبالغه دربارهٔ محتشم نه از باب استحقاق او است بلکه به نسبت با اهل زمان مرتبهٔ وى را چندين بالا بردهاند و او حتى در قصيدهسرائى هم نتوانست همتراز وى شاعران قصيدهگوى نيمهٔ دوم سدهٔ هشتم و اولهاى سدهٔ نهم باشد. و اما اينکه غزلهايش را نپسنديدهاند گويا بهسبب توجهى باشد که او در آنها به الفاظ و آرايشهاى ظاهرى آنها کرده است.
محتشم در ساختن ماده تاريخ و مرثيه و منقبت در عهد خود و بعد از آن مشهور بود. دوازده بند او در مرثيهٔ حسينبن على (ع) و واقعهٔ کربلا از منظومههاى معروفى است که تا زمان ما در مجلسهاى عزاى آن امام زبانزد مرثيهخوانان و روضهخوانان و بهقول آذر ”در اکثر بلاد اسلام بينالخاص و العام مشهور است“.