بخشی از مقاله

چکیده

نوجوانی از مهمترین مراحل رشد و تکامل انسان به شمار می رود که ویژگی های رشدی آن می تواند زمینه ساز بروز بسیاری از رفتارهای پرخطر و آسیب های اجتماعی باشد. بر این اساس، شناخت عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی گردد، می تواند گام مفیدی در راستای برنامه ریزی جهت کنترل آسیب ها و ارتقای جامعهای سالم و پویا به شمار رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی راه های توانمندسازی مدارس جهت مقابله با آسیب های روانی دانش آموزان در سال 1394 صورت گرفت.

در بخش اول مقاله تلاش شد تا اولیای مدارس در کنار توجه به پیشرفت تحصیلی، به رشد شخصیتی دانش آموزان بپردازند. در بخش دوم به آسیب های رایج در میان دانش آموزان نوجوان و برنامه ریزی جهت پیشگیری پرداخته شد و در بخش سوم به ارائه طرح های پیشنهادی، جهت ارتقای سلامت روان و پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی دانش آموزان اختصاص یافت. برنامه های پیشگیری از آسیب های اجتماعی و ارتقای سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان باید از مراحل اولیه شروع شود و برنامه ها بصورت طولی، پیگیر و همه جانبه باشد و به تأثیر خانواده و همسالان بر رفتارهای نوجوان توجه و تأکید شود.

مقدمه

توجه به تأثیر متغیرهای خانوادگی و اجتماعی بر رفتار و یا روحیه افراد سابقه دیرینه در جامعه شناسی و اپیدمولوژی اجتماعی دارد. بررسی های تجربی گویای آن است که 3 تا 25 درصد از دانش آموزان در سنین مدرسه از بیماری های روانی جدی نظیر افسردگی شدید، افکار انتحاری، اختلال روان پریشی و مشکلات وخیم توجه یا اختلال وسواس جبری رنج می برند - حقیقتیان و همکاران، . - 1390 در این راستا، نتایج بررسی زارعی پور و همکاران - 1391 - نشان داد که 48/9 درصد دختران و 35/7 درصد از پسران نوجوان مشکوک به اختلالات روانی می باشند.

به نظر می رسد، نوجوانان به دلیل شرایط سنی، تغییرات جسمانی، انتظارات جامعه، فشار همنوعان و فشارهای تحصیلی و نظایر آن با تغییرات زیادی در زندگی مواجه هستند که این تغییرات مستلزم نوعی سازگاری مجدد است - داهی ،. - 2001 چنین تغییراتی نوجوان را نسبت به مشکلات رفتاری و عاطفی آسیب پذیر می کند. با این وجود، عوامل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی نقش مهمی در سوگیری رفتاری افراد به عهده دارند.

اغلب نوجوانان با خانواده، جامعه و بستگان دچار چالش هستند و ممکن است فشار این مشکلات، نوجوان را در مرحله تصمیم گیری به سمت رفتارهای پرخطر بکشاند - فتحی، . - 1392 حقیقتیان - 1390 - عنوان می کند که روابط صمیمانه، انسجام و همدلی، مشارکت و اعتماد میان اعضای خانواده، می تواند اثرات مثبت و پایداری بر سلامت روانی نوجوان داشته باشد. همچنین، در مطالعه ای که توسط فریمن و سالیوان - 2003 - صورت گرفت، مشخص شد که ساختار خانواده در دوران کودکی و نوجوانی تأثیر عمیقی بر سازگاری و خودپنداره فرد در بزرگسالی دارد؛ به طوری که افراد دارای خانواده از هم گسیخته به دلیل برخورداری از حمایت مالی کمتر، تعاملات نامناسب، مراقبت کمتر و بی تفاوتی معلمین و اولیاء مدرسه از خودپنداره ضعیف تری برخوردارند ونهایتاً دچار مشکلات هیجانی بیشتری می شوند.

در همین راستا، پری، دینگز و وان - 2015 - دریافتند، والدینی که از سبک هیجان مدار استفاده می کنند، عملکرد خانوادگی پایین تری دارند، سخت گیرتر هستند و کیفیت زندگی پایین تری برخوردارند. با این وجود به نظر می رسد، اینکه افراد چه شیوه هایی را در برخورد با منابع فشار روانی بر می گزینند، تابع موقعیت های ویژه ای است مانند: سطح هوشیاری، نوع شخصیت، آموزه های فرهنگی و اجتماعی، عملکرد و ساختار خانواده و نظایر آن - یارمحمدیان و مختاری، . - 1394 محققان دیگری همچون والنتین و دوبویس در پژوهش خود در سال 2004، ارتباطی قوی بین خودپنداره تحصیلی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی شان یافتند. آنها بیان کردند که این ارتباط به صورت تعاملی دو سویه است، به طوری که خودپنداره مثبت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت گذاشته و پیشرفت تحصیلی کم باعث افت و رکود خودپنداره در آنها می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید