بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله تلاش شده است که نشان دهد، زمان اساسی ترین درون مایه ی رباعیات خیام هم جهت مفهوم انعطاف پذیری در بعد معماری است. بررسی وجود رابطه ی دو سویه بین رباعیات خیام و انعطاف پذیری، معطوف به تغییر و سیالیت و جایگزینی لایه های کیفیت زا خیامی در گذر زمان است که هم راستای پویایی و سیالیت همراه با کیفیت ساختار معماری در سه دوره ی زمانی ، بلند مدت، میان مدت، کوتاه مدت است و بر اساس نیازهای دوسویه انسان و کالبد معماری و عملکردهای آن تغییر می یابد.
این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی به آن پرداخته شده است، انعطاف پذیری را از ضرورت های معماری به عنوان کیفیتی برتر در طرح معماری معرفی می کند که برای اعمال آن همانند زمان خیامی که بر اساس کیفیت دادن به کمیت زمان است، کیفیت بخشیدن به تغییرات فیزیکی و غیرفیزیکی ادراکی در فضای معماری است و این مهم، موجب برآورده شدن نیازهای چند جانبه و سرشار از تنوع و تکثر در بستر تعامل های مختلف می شود.
-1 مقدمه
درباره ی دانشمند و سخن سرای بلندآوازه ی ایرانی، حکیم عمر خیام نیشابوری و آثار برجسته ی او به ویژه شعرش، نوشته های گوناگون پدید آمده است. با بررسی شایسته ی چهره ی خیام در تاریخ و افسانه ها، ابعاد شخصیتی او را بررسی کرده است و پیام و محتوای شعر خیام را به خوبی واکاوید و آن را پیش روی مخاطب گسترادنیده است. در مطالب و محتواهای و پژوهش های نوشته شده، بیشترین مقاله ها با میزان 40 درصد در پیوند با " زندگی، شخصیت و شعر خیام" است که دراین بین کمتر به موضوعی مانند بررسی آثار کلامی و فلسفی خیام پرداخته شده است.
در مقاله هایی که نیز به " زندگی، شخصیت و شعر خیام" پرداخته شده، عمدتا تنها به تکرار حرف های پیشینیان بسنده کرده اند و سخن تازه ای در آنها دیده نمی شود و گاهی موضوع ها و محتواهای یکسان می باشد. ترانه های دوبیتی خیام در همه جای دنیا و در محیط های گوناگون و بین نژادهای مختلف مورد توجه است، قیافه ی متن خیام، او را بیشتر از همه چیز یک فیلسوف و شاعر بزرگ همدوش لوکرس، اپیکور، گوته، شکسپیر و شوپن آور - شوپنهاور - معرفی می کند.
[1] با بیانی واضح و صحیح تر" پیوندی استوار بین نام خیام با رباعی است آنگونه که این دو نام را بدون یکدیگر نمی توان بکار برد زیرا، اگر چه بیش از خیام نیز در تاریخ ادبیات ایران رباعی بسیار می توان یافت لیکن کمال و نام آوری قالب رباعی با نام خیام پیوندی ناگسستنی دارد.[2] در این باب رباعیات خیام سیراب از حقیقت فلسفه و افزون کننده ی تصویر و اندیشه ی نو به سنت شعری پیشین است. به همین روی تحقیقات و مطالعات فراوان درباره ی خیام توسط ادیبان انجام شده است و در این پژوهش توجه به بررسی رباعیات خیام علی تسلیمی شده است که بحث زمان به عنوان رکن اصلی در اشعار وجود دارد.
در بعد زمانمندی رباعیات خیام، سیالیت لایه های کیفیت زمان را به همراه دارد، این سیالیت در بحث انعطاف پذیری جاریست. چنانچه که جهان پیرامون ما هم سیال و در حال تغییر است. رشد سریع تکنولوژی ساخت و ساز و مصالح جدید ساختمانی در دنیای معماری تغییرات انقلابی بوجود آورده است. آنچه قبلا غیر قابل تصور بوده در جلو دیدگان شکل گرفته و هویدا است و نشانگر راه های مختلف تفکر در اینست که چگونه زندگی با ویژگی های معماری انعطاف پذیر که شامل علمی و کاربردی بودن ، قابل انطباق بودن، سیالیت، ساختار پویای آن پیوسته در حال رشد و پیشروی است.
-2 بررسی ساختار اشعار خیام
برای اینکه طرز تفکر و فلسفه ی گوینده رباعیات را پیدا و شناسایی شود، باید افکار و فلسفه او را چنان که از رباعیاتش مستفاد می شود بیرون آورده شود. اگرچه مقدار کمی آثار علمی، فلسفی، ادبی از خیام به یادگار مانده، ولی هیچ کدام از آن ها نمی تواند چون رباعیات افکار نهانی و خفایای قلب را روشن نماید. روش کار این اثر، بررسی ساختاری از شعر خیام است که با زمان پیوند می یابد و توسط علی تسلیمی پرداخته شده است.
1-2 درون مایه های رباعیات خیام بزرگترین درون مایه ی ساختار رباعی های خیام، استعاره ی زمان است که دارنده ی دو بخش سرخوشانه و رنج آور است و هر یک از این دو ساختار و نشانه های ریزتری دارند برخی از واژگان که بی میانجی یا با میانجی های اندک به زمان باز می گردند، نقش مایه های وابسته به گذشته - گذشته، دیروز، روزی که گذشت و ... - آینده - آینده، فردا، نامده و ... - و حال - حال، اکنون، امروز، این دم و... - است. آینده و گذشته دارای جنبه های منفی و ناخوشایند و یادآور گذر زمان است. واژگانی که با زمان پیوند می یابد زمانمند نامیده می شود زمانمندترین واژگان خیام که خیامی ها در گام نخست آنها را پیدا کرده اند با تن آدمی گره می خورد؛ خاک، سبزه، کوزه و عمارت اگر با گور، مرگ شکستن و کهنگی و در یک سخن با درون مایه ی آنتروپی و نابودی همراه گردد.
1-1-2کمّیّت زمان کمیّت زمان1 به معنای اندازه ی رنجبار زمان است و معنایی منفی و ناخوشایند دارد. این واژه با زمان کمّی2تفاوت دارد. زمان کمّی همان زمان بیرونی و مکانی شده است. خیام به »گذر زمان« میاندیشد. این که آدمی از ابتدای شکل گرفتن نطفه و زایش، روز به روز و لحظه به لحظه به مرگ و نیستی نزدیک میشود، بسیار هراسانگیز است. خیام که گذشته را چیزی جز حسرت و آینده را جز ابهام و »نسیه« نمی بیند، سعی دارد از زمان »حال« و اکنون بهره بجوید.
از آمدن بهار و از رفتن دی اوراق وجود ما همی گردد طی 2-1-2کیفیّت زمان کیفیّت زمان3 چگونگی گذر زمان استکمیّت زمان اندازه و کوتاهی رنجباری دارد و باید به چگونگی آن پناه برد. این چگونگی در رباعی های خیامکیفیتّی خوشایند استکیفیّت. زمان با زمان کیفی 4 تفاوت دارد؛کیفیّت زمان چگونگی گذران زمان است نه زمان ذهنی. هنگامیکیفیّت خیامی ارزشمند می شود که در کنارکمیّت نهاده می شود خیامگری هر دوی آنهاست.
-3 انعطاف پذیری
انعطاف پذیری در لغت به معنای شایستگی هماهنگی با هر وضع و هر محیط [4] و به مفهوم سادگی تغییر پذیری به منظور سازگاری و مناسب بودن برای محیط و تغییرات آن در موقعیت های متفاوتی می باشد و طبق تعاریف جدید عبارت است از دسترسی به راهبردهای غلبه ای گوناگون برای فائق آمدن بر یک عامل روانی فشار زا و تمایل به بررسی همه آنها .[5] انعطاف پذیری فرآیند پویا تعریف می شود که مسئول ایجاد انطباق مثبت، علیرغم وجود تجارب مخالف یا تروماتیک در فرد است.
نظریه های جدید به انعطاف پذیری به عنوان ساختاری چند بعدی نگاه می کنند که شامل مهارتهای خاصی چون مهارت حل مسئله می باشد. از نظر روانشناسان افراد انعطاف پذیر، افراد رشد یافته تری هستند، چرا که زندگی آن ها از لحاظ تجربه غنی است و در مورد تغییرات اجباری واکنش مناسب تری دارند .[6] این پویایی در بعد زمانی کیمیت خیام نیز بر این اصل که لایه های مثبت کیفیت زمانی درکنار کمیت زمان جایگزین یکدیگر شوند، وجود دارد.
1-3 انعطاف پذیری در معماری انعطاف پذیری به طور عام به قابلیت تغییر در اشیاء و اجسام گفته می شود. در معماری و طراحی محیط و به طور خاص طراحی که موضوع این تحقیق است منظور از واژه " انعطاف پذیری " انعطاف پذیری فضایی و ساماندهی فضای انسان ساخت و تغییر در آن دست یابی به شرایط، نیازها و کاربست های جدید است. بعضی از فضاها بدون نیاز به ساماندهی مجدد بسیاری از فعالیت ها را تامین می کنند. بعضی دیگر از فضاها برای پاسخ به نیاز های مختلف قابل تغییرند.[7]
انعطاف پذیری در فضا از دید کتاب" زیبا شناسی در معماری" چنین بیان می شود. " اگرچه فضای معماری، فضای کاملاً مشخص است، اما به دلایل مختلف ممکن است این نیاز وجود داشته باشد که فضا به گونه ای قابل تغییر، طراحی شود مثلاً فضا بزرگتر یا کوچکتر شود تا بتواند با سایر فضاها ارتباط برقرار کند . وقتی که در یک سیستم بدون آنکه به اصل سیستم یا عناصر اصلی آن خللی وارد شود، امکان تغییر فضا متناسب با نیاز وجود داشته باشد، صحبت از انعطاف پذیری می کنیم . از آنجا که عناصر سازنده فضا، تعریف کننده آن فضا هستند، پس به ناچار برای انعطاف پذیر فضا، این عناصر نیز باید انعطاف پذیر باشند.[8]
-4 زمان خیامی و معماری انعطاف پذیر
زمان از دیدگاه های متفاوت قابل تعریف است ولی خیام برخلاف خیلی از نگاه ها به بعد زمان، نگاهی پویا، فعال دارد و ملال را برنمی تابد و به گونه ای کندی، انتظار، منفعل بودن و دلهره های محدودیت های تاریخی و زمانی را که باری سنگین بر تن مردم شده است را با اکنون های همیشگی اش و با کیفیت تازه از میان بر می دارد. اکنون های همیشگی خیامی هرچند فارغ از گذشته و آینده است اما در بطن خود لایه هایی از گذشته و آینده را به همراه دارد که ماهیت وجودی اکنون ها را شکل می دهد، و دمادم اکنون ها ارجعیت بر گذشته و آینده دارد تا بتوان تغییر را در آن حاصل نمود. و این زمان خیامی هر برهه اش مستقل و در عین حال زنجیروار در ارتباط با دیگر زمان های رفته و نیامده است.
در زمانمندی واژگان به واقع، خیام هرگز باور ندارد که اکنون ابدی است بلکه اکنون ابدی را نفی می کند و نمی خواهد گذشته و آینده را گرد هم آورد. خیام به جای آنکه به اکنون همیشگی بیندیشد، به اکنون های همیشگی می اندیشد، اکنون هایی که یکدیگر را سپری می کنند و برخی به جای برخی می نشیند.وی به اکنونی که پس از اکنون می آید می اندیشد و دمادم با اکنون ها کیفیت تازه می سازد.[9] این دیدگاه که لایه ها با کیفیت های گوناگون هر لحظه جای یکدیگر قرار می گیرند و بازتعریف می شوند، به گونه ای است که پویایی و سیالیت کیفیت ها در بعد معماری هم جاریست و در مفهوم انعطاف پذیری قرار می گیرد.
زمان خیامی برای وقوع هر اتفاق زمانی را می طلبد و در تعریف هر بازه ی زمانی، رخدادی با کیفیت متفاوت شکل می گیرد که این باز تعریف مفهوم انعطاف پذیری در پیامد زمان خیامی، همسوی بعد معماری می باشد. چنانچه در معماری زمان مفهومی است که در شناخت آن باید از دیگر مفاهیم کمک گرفت. فضا، مکان، تغییر... که تداوم همه ی اینها در مفهوم زمان مستتر است و در حیطه ی معماری که به عنوان مکانی که موجودیت جسمی یافته است، می توان آن را اندازه گیری مکانی و اندازه گیری زمانی کرد.
عنصر اصلی تعریف انعطاف پذیری در معماری با توجه به رفتارهای متغیر - عناصر شکل دهنده ی فضا - در زمان های مختلف و در یک مکان شکل می گیرد و در همین راستا است که زمان به فضا تحرک می بخشد و شکلی معنادار به فضا وارد می کند.[10] با سازگار نمودن بستر و تعامل پذیر در برهه های زمانی متفاوت، است. فضاهای انعطاف پذیری همیشه در حال تغییر بودن آن ها با توجه به حضور انسان و کالبد و عملکرد قابلیت تکامل در بازه های زمانی مشخص می شوند که این تغییر در فرآیند کلی بعد زمان بین انسان و کالبد به سه گونه قابل تعمیم است.