بخشی از مقاله
چکیده:
نقد ترجمه ماهیت پژوهشی دارد،در نتیجه با اتخاذ رویکردهای محققانه، منتقد پاسخ سوالات خویش درباره علل توفیق یا عدم توفیق ترجمه در یک فرهنگ و جامعه را خواهد یافت.هدف فرآیند ترجمه تولید متن است و منتقد ترجمه هم تحلیل گر متن است وی باید با بررسی بافت ادبی کار مترجم به توصیف روش ها،میزان دقت مترجم و سطح تعادل بپردازد. از آنجا که بررسی و نقد ترجمه های پیشین و کشف توانمندیهاوکاستی های احتمالی به منظور دستیابی به ترجمه ای مطلوب همواره لازم و رهگشاست، مقاله حاضر به نقد و تحلیل ترجمه ادبی با تمرکز بر روی ترجمه یکی از رباعیات خیام به زبان روسی توسط ولادیمیر درژاوین پرداخته است. نقاط ضعف و قوت حاصل از این بررسی، راهکارهایی را برای ترجمه بهینه ی رباعیات خیام ارائه می نماید.
مقدمه:
غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم نیشابوری حکیم، ریاضیدان و شاعر معروف ایران در قرن 5 و6 هجری است. سبب شهرت او به خیام درست معلوم نیست و احتمال داده اند که پدرش خیمه دوز بوده است. - مقدمه رباعیات حکیم عمر خیام ، - 1363 خیام از پرطرفدارترین شاعران ایرانی در میان خوانندگان روسی است تا آنجا که رباعیات خیام در روسیه همطراز با آثار ادبی آن کشور به شمار می رود. البته شهرت خیام به عنوان شاعر مرهون ادوارد فیتز جرالد انگلیسی است که با ترجمه شاعرانه رباعیات وی به انگلیسی در سال 1859 میلادی ، خیام را به جهانیان شناساند. سرآغاز ترجمه رباعیات خیام در روسیه، به سال 1891 میلادی بر می گردد. در این زمان مترجمی به نام ولیچکو، شانزده رباعی را در »مجله اروپا« چاپ کرد.
مترجمانی چون درژواین و پلیستسکی بیش از 400 رباعی از او ترجمه کرده اند. ترجمه ای که در این مقاله بررسی خواهیم کرد متعلق به ولادیمر درژاوین - - 1908-1975 می باشد.این شاعر و مترجم روسی در سال 1972 میلادی موفق به ترجمه بیش از 400 رباعی از خیام گشت. رباعی از کوتاهترین قالب های شعر فارسی است. قافیه در این نوع شعر بصورت aaba است که البته بصورت aaaa هم کار برد دارد وجه تمایز آن از قالب های دیگر، کوتاه گویی و نغز گویی و صرفه جویی در کاربرد کلمات است و بیشتر نزد شاعرانی نمود می یابد که اندیشه ای فلسفی و حکمی و عرفانی داشته باشند. خیام رباعی را به منتهای درجه اعتبار و اهمیت رسانیده است. زبان خیام در شعر طبیعی، ساده و از تکلف به دور است.
بحث و بررسی:
تاکنون نظریات فراوانی درباره ترجمه ، ماهیت آن ، انواع آن و... ارائه شده است. یوجین نایدا، زبان شناس، مترجم، محقق و رئیس انجمن ترجمه کتاب مقدس در امریکا ترجمه را چنین تعریف می کند: » باز آفرینی نزدیک ترین معادل طبیعی پیام زبان مبدأ در زبان مقصد هم از لحاظ معنی و هم از لحاظ سبک - نایدا، 1964،ص. - 24 خزاعی فر معتقد است در ترجمه سه گرایش در کارند: گرایش بسوی ثبات، تضمین کننده اصلی است که می گوید ترجمه باید تا حد امکان به متن اصلی نزدیک باشد.
گرایش بسوی تغییر، تضمین کننده اصلی است که می گوید ترجمه باید تا حد امکان با رعایت محدودیت ها و توان زبان مقصد نوشته شود. گرایش بسوی تعادل در سبک، تضمین کننده اصلی است که می گوید ترجمه باید مثل اصل اثر ادبی باشد. - خزاعی فر، 1380،ص - 8 در فرایند ترجمه یک متن، پیام متن مبدأ باید در ترجمه حفظ شود، زیرا همچنان که در گذشته عنوان می شده،این نکته بیانگر وفاداری و امانتداری نویسنده نسبت به متن مبدأ است. پس یک مترجم تنها زمانی می تواند نسبت به متن مبدأ وفادار باشد که خود، پیام آن را درک کرده باشد.
اما لطفی پور ترجمه را جایگزین متن، انتقال پیام و ... نمی داند بلکه آن را برقراری تعادل بین دو زبان به گونه ای که خواننده و نویسنده به همکنشی برسند تعریف می کند وظیفه مترجم را فراهم آوردن شرایط ایجاد تعادل به گونه ای که متن زبان مقصد از نظر ارزش ارتباطی با متن زبان مبدأ معادل و یکسان باشد، می داند. - لطفی پور ساعدی، 1385،ص - 79 بر اساس نظریه نسبیت زبانی، زبان های مختلف از اساس دارای ساختار، واژگان و در کل ویژگی های متفاوتند و انتقال تمام این ویژگی ها از یک زبان به زبان دیگر ناممکن است. چرا که » رابطه زبان ها هیچگاه دقیقاً متقارن نیست « - گیفورد، 1969،ص. - 42 بنابراین هیچگاه نمی توان انتظار داشت که ترجمه ای صد در صد درست انجام شود.
وینوگرادف - ترجمه شناس روس می نویسد:» می توان از پیش پذیرفت که هیچ ترجمه ای با متن اصلی انطباق کامل نخواهد داشت « - وینوگرادف، 2001،ص - 18 به عقیده لارسن در هر ترجمه، صحت ، وضوح و طبیعی بودن حائز اهمیت است. وی معتقد است در برخی موارد هنگامی که مترجم تلاش دارد تا معنی متن مبدأ را دریافته و به متن مقصد انتقال دهد، ممکن است در حین تجزیه و تحلیل متن مبدأ یا در فرایند انتقال معنی، اشتباهاتی از او سرزند و معنی متفاوتی حاصل گردد؛ بدین ترتیب لازم است صحت ترجمه به دقت مورد باز بینی قرار گیرد.
- لارسن، 1984،ص - 458 خمیجانی فراهانی بر این باور است که بنابر آنچه لارسن در سال 1984 مطرح کرده، فرآیند ارزیابی صحت ترجمه را می توان به دو روش انجام داد: یکی شناسائی واژگان کلیدی متن مبدأ و معادل های آنها در متن مقصد و سپس مقایسه میزان نزدیکی آنها به یکدیگر است ؛ یعنی تعیین اینکه آیا مترجم با انتخاب معادل های - زبانی - متن مقصد توانسته معنی دقیق و یکسانی از متن مبدأ ارائه دهد و اینکه آیا توانسته به صحت قابل قبولی دست یابد یا خیر. روش دیگر، استفاده از ترجمه معکوس است و این به معنای ترجمه متن زبان مبدأ و پس از آن، انجام بررسی مقابله ای است؛ اگر ممتن ترجمه شده به گونه ای منطقی به متن زبان اول نزدیک بود، در آن صورت ترجمه صحت قابل قبولی را داراست.
- خمیجانی فراهانی، 1384،ص - 75 سهیلی آشنائی مترجم با عناصر زبانی مقصد و استفاده خلاقانه وی از این عناصر را عامل مؤثری در انتقال پیام متن در فرآیند ترجمه می داند. وی ترجمه را کاری ادبی و دارای موازین فنی ادبیات از قبیل بلاغت، فصاحت، انسجام، ظرافت سبک، چیرگی، تسلط بر الفاظ، جذبه ساحرانه بر آن و ابداع مضامین می داند. - سهیلی، 1365،ص - 39 هر قدر مترجم بتواند زندگی و احساسات نویسنده متن را تجربه کند باز هم ترجمه متن نمی تواند ذهن نویسنده را به هنگام نگارش بازسازی کند.
پس ترجمه را می توان نوعی با آفرینی متن به شیوه ای که مترجم متن اصلی را درک می کند دانست. در فرآیند ترجمه هرگاه مترجم بخواهد بر یک ویژگی خاص که از نظر وی دارای اهمیت است، تأکید کند به ناچار جنبه دیگری از آن را نادیده می گیرد یا حذف می کند این همان چیزی است که تفسیر یا تأویل نامیده می شود. - عقیلی آشتیانی، 1382،ص - 15 با سخن گفتن از ادبیات همواره لزوم تفسیر یا تأویل نیز احساس می شود. پس مترجم ادبی از آنجا که وظیفه سنگین انتقال شکل و محتوا را به عهده دارد، باید علاوه بر مترجم ، مفسر نیز باشد.