بخشی از مقاله

چکیده:

ارزیابی عملکرد از طریق شناخت وضع موجود، ضمن کنترل سیاست های اعمال شده، زمینه سیاست گذاری و برنامه ریزی آتی را فراهم می کند، از طرفی کارایی یکی از معیارهای اساسی برای سنجش عملکرد سازمانی است و به طور ساده نسبت خروجی یک مجموعه به ورودی های آن را نشان می دهد .در این تحقیق تلاش شد کارایی واحدهای نرم افزاری شرکت مهندسی نرم افزار رایورز شیراز با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل پوششی داده ها2 سنجیده شود و با استفاده از تکنیک های تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی3 و ویکور 4 این واحدها رتبه بندی شودکه بر این اساس واحدهای "کنترل موجودی و حسابداری انبار" و "حسابداری مالی و کنترل بودجه" در رتبه اول و دوم قرار گرفتند.

-1 مقدمه :

در محیط رقابتی امروز که دوام و بقای سازمان های خدماتی به کیفیت تصمیمات ذینفعان بستگی دارد ارزیابی عملکرد از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و نقش مهمی در بهبود عملکردسازمان ها خواهد داشت. ارزیابی عملکرد بایستی بتواند تمامی ابعاد پیرامون فعالیتهای سازمان را با عملکرد آنها مرتبط نموده و نقش تصمیمات مدیران در نیل به اهداف و ارتقا عملکرد آنها را منعکس نماید.[1] نظام های سنجش عملکرد با مقایسه نتایج واقعی با اهداف استراتژی به مدیران در اجرای استراتژی کسب و کار کمک میکنند.

[3]در ضمن، ارزیابی عملکرد سازمان های خدماتی و بررسی نتایج حاصل از عملکرد آنها در یک دوره معین، فرآیندی مهم و راهبردی محسوب شده که ضمن تعیین جایگاه رقابتی سازمان، نقش قابل توجهی در امر بهبود مستمر و افزایش کیفیت واثربخشی تصمیمات مدیریت سازمان دارد. مدیران نیز به منظور ارزیابی عملکرد سازمانهای خود از معیارهای متعددی نظیر اثربخشی ،کارایی،کیفیت، سودآوری، بهره وری استفاده میکنند.

[5] کارایی یکی از معیارهای اساسی برای سنجش عملکرد سازمانی است و به طور ساده نسبت خروجی یک مجموعه به ورودی های آن را نشان می دهد .چنانچه مجموعه دارای یک خروجی و یک ورودی باشد، اندازه گیری کارایی آن ساده خواهد بود . لیکن با افزایش تعداد خروجی و ورودی ها، اندازه گیری کارایی با این شیوه بسیار دشوار می شود .بر این اساس توسعه روش هایی بر ای سنجش کارایی در این شرایط ضروری خواهد بود.[4]

در این مقاله عملکرد واحدهای نرم افزاری شرکت مهندسی نرم افزار رایورز شیراز که 15 سال سابقه ارائه خدمات نرم افزاری تیپ و تولید نرم افزارهای جانبی دارد را، ارزیابی ورتبه بندی کرده ایم.بدین منظور از تکنیک های تحلیل پوششی داده ها جهت سنجش کارایی واحدها و از تکنیک های تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و ویکور جهت رتبه بندی واحدها استفاده شده است. در واقع از تحلیل پوششی دادهها به عنوان یک روش غیر پارامتریک بمنظور محاسبه کارایی واحدهای تصمیم گیرنده استفاده میشود.

استفاده از مدلهای تحلیل پوششی دادهها علاوه بر تعیین میزان کارایی نسبی، نقاط ضعف سازمان را در شاخصهای مختلف تعیین کرده و با ارائه میزان مطلوب آنها، خط مشی سازمان را به سوی ارتقای کارایی و بهره وری مشخص میکند. همچنین الگوهای کارا، که ارزیابی واحدهای ناکارا بر اساس آنها انجام گرفته است به واحدهای ناکارا معرفی میشوند. الگوهای کارا واحدهایی هستند که با ورودیهای مشابه واحد ناکارا، خروجیهای بیشتر یا همان خروجیها را با استفاده از ورودیهای کمتر تولید کردهاند.[10]

-2 ادبیات تحقیق :

-1-2 تحلیل پوششی داده:

تحلیل پوششی داده ها روش برنامه ریزی ریاضی برای محاسبه و ارزیابی کارایی نسبی واحد های تصمیم گیرنده میباشد. اولین بار کارفارل در سال 1957 برای تخمین کارایی بخش کشاورزی آمریکا، آغازگر راه تکامل تکنیک تحلیل پوششی داده ها بود. در سال 1978چارنز،کوپر و رودز دیدگاه فارل را توسعه دادند و مدلی را ارائه کردند که توانایی اندازه گیری کارایی با چندین ورودی و خروجی را داشت. این مدل اولیه، مدلACC و تحت عنوان کلی تحلیل پوششی داده ها نامگذاری شد. هدف از ارائه این مدل، اندازه گیری و مقایسه کارایی نسبی واحدهای سازمانی مانند مدارس، بیمارستان ها، شعب بانک، شهرداری ها است، که دارای چندین ورودی و خروجی مشابه هستند.[7]

مدل :CCR

مدل CCR، اولین مدل تحلیل پوششی دادههاست که متشکل از حروف آغازین مبدعین آن - چارنز، کوپر، رودز - است .[ 9] در این مدل برای تعیین بالاترین نسبت کارایی و دخالت دادن میزان نهادهها و ستادههای سایر واحدهای تصمیمگیرنده در تعیین اوزان بهینه برای واحد تحت بررسی، مدل پایه زیر پیشنهاد شد: مدل برنامهریزی کسری فوق به مدل کسری CCR معروف است که در آن: ur ، وزن ستاده rاُم؛ vi وزن نهاده اُمi؛ و o ، اندیس واحد تصمیمگیرنده تحت بررسی است - yro . - o 1,2,...,n و xio نیز، به ترتیب، مقادیر ستاده rاُم و نهاده اُمi برای واحد تحت بررسی - واحد - o هستند. همچنین yrj و xij نیز، به ترتیب، مقادیر ستاده rاُم و مقدار نهاده اُمi برای واحد اُمj هستند.

S، تعداد ستادهها؛ m، تعداد نهادهها؛ و n نیز بیانگر تعداد واحدهاست. کارایی در مدل کسری CCR عبارت است از حاصل” تقسیم ترکیب وزنیِ ستادهها برترکیب وزنیِ نهادهها.“ دیدگاههای ورودی محور و خروجی محور در حل مدلهای CCR در مدلهای DEA، راهکار بهبود واحدهای ناکارا، رسیدن به مرز کارایی است. مرز کارایی، متشکل از واحدهایی با اندازه کارایی 1 است. به طور کلی، دو نوع راهکار برای بهبود واحدهای غیرکارا و رسیدن آنها به مرز کارایی وجود دارد:[8]

الف - کاهش نهادهها بدون کاهش ستادهها تا زمان رسیدن به واحدی بر روی مرزکارایی - این نگرش را ماهیت نهادهای بهبود عملکرد یا سنجش کارایی با ماهیت ورودی محور مینامند - .

ب- افزایش ستادهها تا زمان رسیدن به واحدی بر روی مرز کارایی بدون جذب نهادههای بیشتر - این نگرش را ماهیت ستادهای بهبود عملکرد یا سنجش کارایی با ماهیت خروجی محور مینامند - . در مدلهای تحلیل پوششی دادهها با دیدگاه ورودی محور، به دنبال دستیابی به نسبت ناکارایی فنی هستیم که بایستی در ورودیها کاهش داده شود تا بدون تغییر در میزان خروجیها، واحد در مرز کارایی قرار گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید