بخشی از مقاله
چکیده:
بیسرپرستی بیش از آن که یک مشکل فردی باشد،پدیده ای اجتماعی است.کودکان بیسرپرست به دلیل محرومیت از خانواده دارای مشکلات هویتی- شخصیتی فراوانی هستند. رشد کودک در جامعه تحت تأثیر عوامل متعدد روحی، جسمی،اجتماعی و محیطی است. محیط مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست برایشان در حکم تصویری است که کودک از خانه دارد.با در نظر گرفتن روح و ذهن کودک ، در کنار مسئولیت مهم مربیان و مادریارها و...،ایجاد احساس امنیت،ارامش،عزت نفس و ارتقاء توانمندیهای آنان و...بر عهده طراحان این گونه فضاهاست.
مقاله حاضر نیازها و مشکلات کودکان بی سرپرست را مطرح کرده و با ارائه شاخص های فضایی خاص و مطلوب محیطی که به عنوان اصول طراحی مطرح می شوند،به نتیجه گیری می انجامد.با توجه به پرسشنامهها و بررسی نقاشیهای کودکان و مطالعات انجام شده،دستیابی به اهداف مذکور انجام گرفته است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کودکان در این مراکز دارای نیازهای مشترکی میباشند.مد نظر قرار دادن این نیازها و ادغام آنان با راهکارهای استخراج شده از تحقیقات و راهبردهای خاص در راستای طراحی فضا،می تواند به رفع مشکلات موجود در این مراکز منجر گردد.
مقدمه
کودکانی که آیندهسازان اجتماع خویش هستند، زمانی فرد مفیدی برای جامعه خواهند بود که به صورت صحیح و در محیطی سالم رشد یافته و تربیت شوند. امروزه در نقش اصلی خانواده و اثرات مثبت و منفی آن به کودکان هیچ تردیدی وجود ندارد. اما برخی کودکان از این کانون اولیه جامعه محرومند. کودکان بیسرپرست با مشکلات عدیدهای روبرو هستند که نتیجه عدم وجود خانوادهای سالم است.
از جمله مشکلات این کودکان، اختلالات دلبستگیهای عاطفی، نقش رشد شناختی و اجتماعی، اختلال و اغتشاش، هویت، بیماریهای روانی، اختلالات شخصیتی و نابههنجاریهای رفتارهای اجتماعی اجتماعی در بزرگسالی است. تمام این مشکلات مربوط به نقایص و کاستیهای دورهی رشد کودکی است از این لحاظ توجّه به این کاستیها و سعی در جبران آنها میتواند آنها را در بزرگسالی به فردی مفید برای جامعه تبدیل کند.
روند رو به رشد کودکان بیسرپرست و بد سرپرست، توجّه ویژه به این امر را لازم و ضروری میسازد، با توجّه به مشکلات این قبیل کودکان، رفع نیازهای اولیه آنان از قبیل خوراک، پوشاک، آموزش و مسکن، میتوان تا حدودی کاستیهای آنان را جبران نمود. در پروژهی حاضر، محل زندگی این کودکان مورد بحث خواهد بود چرا که ثابتترین عنصر زندگی آنان در دوران رشد، از کودکی تا نوجوانی، همان محیطو مسکنی است که در آن زندگی میکنند.
تعریف کودک
کنوانسیون حقوق کودک در ماده 1 خود کودکان را چنین تعریف میکند:منظور از کودک،افراد انسانی زیر 18 سال است مگر آن که طبق قانون اجرا در مورد کودک،سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود.
تعریف بیسرپرستی
اگر کودک قبل از سن تمیز و تشخیص و قبل از آنکه بتواند به تنهایی نیازهای حیاتی خود را تأمین کند،والدین خود را از دست بدهد،بیسرپرست نامیده میشود. در واقع باید گفت عنوان »سرپرست« به کسی اطلاق میشود که برآوردن نیازهای مادی و معنوی عدهای دیگر وابسته به وجود اوست و کودکان بیسرپرست کودکانی هستند که به طور دائم یا موقت از سرپرستی مؤثر و با صلاحیت محروم شدهاند. - س،جامعی وس،عابدی، - 1394
زمینههای رشد کودک 6 تا 12 سال
رشد به معنی تغییرات همراه با پیشرفت است که این تغییرات بایستی منظم و مداوم باشد.رشد کودکان را میتوان در حوزههای مختلف به صورت زیر دستهبندی کرد.
· رشد فیزیکی : شامل مهارتهای فیزیکی،همکاری متقابل و هماهنگی اندامها،استقامت و پایداری،نرمی و ظرافت حرکات و مهارتهای ایمنی و محافظت
· رشد ذهنی :شامل یادگیری درباره اندازه و حجم اجسام، بهرهگیری از حضور ذهن،تخیل و منطق مهارتهای حل مسائل،شامل یادگیری در مورد زمان،فضا،وزن و جاذبه زمین و دستههایی که نظم و ترتیب و شمارش را به وجود آورند.
· رشد اجتماعی : شامل برقراری ارتباط با دیگران و عضویت در گروه،پذیرش مسئولیتهای فردی و اجتماعی،حساسیتهای اجتماعی و عدالت وصمیمیت،اعتماد به دیگران و تقسیم اسباببازیها با آنان و سهیم کردنشان در بازی و کنار آمدن با موقعیتهای نامناسب.
· رشد عاطفی : شامل حس آزادی، قدرت دفاع از حقوق فردی،توانایی مهار کردن پرخاشگری،خودآموزی و رضایت شخصی،هنر بردباری و کنترل نفس. - ع،شعاری ناد، - 1392
عملکردهای عینی کودکان6 تا 12 سال
در میان روانشناسان مطرح کودک پیاژه اولین کسی که کودک را در تعامل با فضای پیرامون قرار داد و از دیدگاه علمی درک کودک از محیط را بررسی نمود.پیاژه چهار دوره اساسی را برای کودکان مطرح میکند و از نظر او در هر مرحله از رشد،کیفیت ذهنی کودکان تغییر میکندو کودک نمیتواند بدون طی کردن یک مرحله، وارد مرحله بعد شود.دوران کودکی میانه،از 6 تا 12 سالگی را مرحله »عملیات عینی« نامیده است - برگ، . - 1386 در این مرحله تفکر بر حسب اعمال و موقعیتهای عینی و واقعی است.