بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله به طراحی مراکز نگهداری برای کودکان بی سرپرست و بیبضاعت در رده های سنی مختلف تا زمانی که کودک وارد جامعه شود پرداخته شده است. این دسته از مطالعات بیشتر بدون شناخت کافی از انتظارات و برداشتهای کودکان از فضاهای معماری و بر اساس تلقیهای بزرگ ترها و پیروی صرف از استانداردها و ضوابط مکتوب ساخته میشود که چندان مورد رضایت نیست. که این مطالعات ما را به شناخت معماری موردعلاقه کودکان و راهکارهای مشارکت دادن کودکان در طرح های مخصوص به خود، رهنمون میگرداند. پیش از پرداختن به مسئله اصلی پژوهش که همانا طراحی مکانی میباشد، در گام نخست، به انتخاب بهترین مکان بهینه جهت احداث پروژه با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی پرداخته شده است.

در همین راستا، بر اساس مطالعات تطبیقی انجام شده و همچنین بهرهگیری از مطالعات میدانی و کتابخانهای و نیز استفاده از نظرات خبرگان و کارشناسان، هشت معیار اصلی با شش مکان، جهت احداث مجموعه شبانه روزی کاندید گردیدهاند. در ادامه و پس از تعیین معیارهای موردنیاز در مکان یابی مجموعه، به منظور تعیین وزن معیارها، مقایسات زوجی معیارها و گزینه ها بر اساس نظر خبرگان و کارشناسان انجام گردید.

در ادامه محاسبات لازم جهت تعیین وزن گزینهها و رتبهبندی آن ها انجام گردید. در ادامه و در گام دوم، با توجه به نتایج مطالعات انجام گرفته و با رعایت دستورالعملهای حاصل از مطالعات سایر حوزه ها، به طراحی محیطی که احساس امنیت، حمایت، هویت و تعلق خاطر را در کودکان بی سرپرست ایجاد کند و امکان تخلیه عاطفی و تجربه روابط اجتماعی و خانوادگی را به آنها بدهد، اقدام گردید

مقدمه

پدیده بیسرپرستی عمری طولانی و به درازی طول سالیان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمی در دستههای کوچک و بزرگ در کوهها، دشتها و جنگلها و در حواشی رودخانه دائماً در معرض آسیب و هجوم کنترل نشده طبیعت اطراف بودهاند. سیل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروه های متخاصم پیوسته بشر را تهدید میکرد که حاصل آن شکستن ستونهای خانه بود و ایجاد بیسرپرستی سالیانی پس ازآن اگرچه در راستای رشد تمدن انسانی، تهاجمات و ضایعات طبیعی کاهش پیدا کرد، لیکن ابزار و عوامل نابودکننده در دست و کنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت یافت، به طوریکه گاه جبران آن تا نسلها میسر نگردید و آسیب های ناشی از جنگ های قومی و قبیلهای از محدوده خرابیهای سیل و زلزله گذشت و ویرانگریهای مغول و بربر، نابودی مردان و کنیزی زنان و کودکان را به دنبال آورد

از ناعادلانهترین پیامدهای جوامع امروزی، اعم از جوامع مدرن یا درحال توسعه، پدیده کودکان بیسرپرست است. با افزایش مهاجرت های قومی و فردی در سراسر جهان و فزونی درصد فقر، بیکاری، و فساد، عملکرد خانواده به عنوان یک نهاد مستقل به مخاطره میافتد. اما این معضل پیش از همه کودکان بیگناهی را قربانی میگیرد که روز به روز بیشتر به حاشیه اجتماع رانده میشوند

تنها راه مبارزه با این معضل اجتماعی، و یکی از مؤثرترین ش یوه های حفظ سلامت جامعه و پیشگیری از افزایش جرم در شهرهای بزرگی، اسکان، آموزش، و مراقبت صحیح از کودکان بیسرپرست است. باید در نظر داشت که کودکان بیسرپرست به دلیل دور ماندن از کانون عاطفی و آموزشی خانواده اغلب دچار ناهنجاریهای رفتاری و نابسامانیهای شخصیتیاند. علاوه بر اسکان، آموزش، تغذیه، و مراقبت هایبهداشتی، ارائه مشاوره منظم و ایجاد حس تعلّق و مالکیت متقابل در آنها امری ضروری است.

ازاین رو، در طراحی مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست، نمیتوان تنها به ساخت مکانی برای خواب و خوراک آنها بسنده کرد. بلکه آنچه باید به همان نسبت در اولویت باشد، تلاش برای برآوردن نیازهای روحی و ایجاد محیطی است که کودکان را علاقهمند و پایبند نگه دارد، آنها را به آیندهشان مشتاق و امیدوار سازد، و حس مسئولیتپذیری را در آنان تقویت کند

بیان مسئله
بیسرپرستی بیشتر از آنکه یک مشکل فردی باشد مشکل اجتماعی است. امروزه در سرتاسر دنیا با افزایش بیرویه کودکان بیسرپرست روبه رو هستیم این افزایش دلایل زیادی ازجمله فقر، جنگ، افزایش فساد و فحشا، اعتیاد و .. دارد. این کودکان قربانیان خشونت جامعه ای هستند که نه تنها آنها را از داشتن پدر و مادر و کانون گرم خانواده محروم ساخته بلکه پذیرای آنها نیست و به چشم سربار به آنها مینگرد

گسیختگی خانواده و نیز عوامل مختلف دیگر در جامعه ایران خانواده های زیادی را با بی سرپرستی کودکان روبه رو ساخته است ناسازگاری والدین خاصه وقتی منجر به جدایی و طلاق میشود آسیبپذیری فرزندان را افزایش میدهد از دست دادن والدین یا یکی از آن ها خانواده را دچار نقصان میکند و آنگاه که خانواده گسسته تداوم زمانی پیدا کند تأثیرات منفی بیشتری بر کودکان داشته، زمینه را برای بروز آسیب های اجتماعی مختلف مهیا میکند درواقع ما به خوبی ریشه هر نوع رفتار ضداجتماعی کودکان را نیز در آسیبهای خانوادگی میبینیم

ازجمله راهکارها برای کاهش علائم روان شناختی فقدان والدین، اصلاح سیستم مراکز و مؤسسات خیریه، پرهیز از واگذاری کودک به سرپرستان و مربیان مختلف، واگذاری آن ها به والدین جدید که صلاحیت سرپرستی کودکان را دارند؛ این ها می تواند به بهبود نسبی این کودکان کمک کند؛ و ازجمله موانع حضور این کودکان در جامعه دیدگاه جامعه نسبت به این نوع کودکان است، دیدگاه و برخوردی که در مدارس و در محیط اطراف با کودکان بی سرپرست می شود میتواند در رشد و تقویت شخصیت یا بالعکس در جهت کاهش اعتمادبهنفس و اجتماع گریز شدن این کودک در آینده تأثیر داشته باشد.

ضرورت انجام تحقیق

شناخت کودکان ، ترکیبی از عوامل جسمانی و اجتماعی است. رفتار و تجربیات یک کودک تا میزان زیادی بستگی به عوامل زیستی، جنینی، جسمانی و بالاخره عوامل محیطی و اجتماعی دارد. عدم توجه به هریک از این عوامل تأثیرگذار در تغییر و تبدیل عوامل جسمانی و مهمتر از همه روحی روانی کودک تأثیر چشمگیر دارد و لطمههای جبرانناپذیری را منجر میشود

بی سرپرستی کلمه ای است که امروز تنها بار بدون سرپرست بودن را به خود حمل نمیکند بلکه در پس آن تمامی ابعاد شخصیتی، رفتاری روانی ، اجتماعی شخص را زیر سؤال میبرد . در بررسی آماری مشاهده میشود که اکثر مجرمین فاقد خانواده یا سرپرست مؤثر بوده اند. بدین ترتیب بی سرپرستی تنها یک مسئله کوچک فردی نبوده بلکه یک مسئله بزرگ اجتماعی میباشد. این پروژه تنها تحقیق برای شناخت مسئله و در پس آن برخورد حسی با فضا نمیباشد بلکه هدف آن یافتن مطلوبترین روش و سیستم با هدف کم کردن پسوندهای ناشی از بیسرپرستی در بستر طرح میباشد

یکی از موارد مهم در رفع این نیازها، فضایی است که کودک در آن رشد میکند . فضا و محیط هم در پرورش جسمی و هم رشد و بالندگی روحی روانی کودکان تأثیرگذار است. برآورد هر یک از نیازهای تأثیرگذار در رشد کودک نیازمند فضایی است تا عوامل و ابزار برآورد نیازها را در خود جا دهد و شرایط موردنیاز را فراهم آورد.

معماری به عنوان رشته ای که کیفیت فضایی و محیط را برای ما تعریف میکند قادر است با برخوردی صحیح با موضوع و با در نظر گرفتن شرایط استفاده کنندگان به ایده ای صحیح دست یابد و آن را در قالب طراحی مناسب اجرا کند. بهاینترتیب توجه ما به این مراکز و فضاهای مورد نیز در راستای این هدف و معماری آنها معطوف میشود

این مراکز به دو دسته تقسیمبندی میشوند:

-1 مراکز ارائه خدمات به کودکان عادی - بیمارستان کودکان، مهدکودک، کانون پرورش فکری. فرهنگسرای کودک، دبستان و ... - . -2 مراکز ارائه خدمات به کودکان با شرایط خاص - کانون اصلاح و تربیت کودکان، مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست، شیرخوارگاه، مراکز نگهداری کودکان معلول جسمی و حرکتی، مدارس کودکان استثنایی و ... - .
این مراکز مجموعه هایی هستند که به دلیل عدم توجه به نیازهای اولیه کودکان ناگزیر از ایجاد آنها هستیم. این مراکز و فضاها نه تنها وظیفه رفع نیازهای اولیه کودکان را بر عهده دارند بلکه وظیفه پرورش، بازپروری، نگهداری و تأمین آن هارا که معمولاً خانواده عهده دار آن است بر عهده دارند. بنابراین این مراکز ویژگیهای خاصی دارند که توجه ویژه ای میطلبند و طراحان این فضاها باید آن ها را در نظر داشته باشند. کودکانی که در این مراکز نگهداری میشوند کودکانی رهاشده و بیسرپرست هستند که در بین آن ها کودکانی نیز دیده میشوند که از معلولیتهای ذهنی و جسمی رنج میبرند این کودکان نهتنها از حمایت خانواده بلکه از حمایت جامعه نیز برخوردار نیستند. در مواردی نیز که جامعه به حمایت از آنها اقدام کرده است، حتی درصد کمی از نیازهای آنها را نیز نتوانسته است برآورده کند.

بازدید از مراکز نگهداری این کودکان نیز بیانگر این مطلب است که اغلب این مراکز از امکانات موردنیاز برخوردار نیستند. در مواردی هم که ازلحاظ امکانات فیزیکی تا حدودی قابل قبول بوده اند، جو عاطفی و روانی حاکم بر این مراکز سؤال برانگیز بوده است. بنابراین، با توجه به موارد گفته شده طراحی مجموعهای اقامتی- مراقبتی با امکانات و استانداردهای لازم برای کودکان بی سرپرست مدنظر قرار گرفت که البته امکان ارائه خدمات به کودکان عادی بهمنظور ایجاد ارتباط این مراکز با جامعه را دارا باشند.

پیشینه تاریخی حمایت از کودکان بیسرپرست در جهان

مشکلات اجتماعی از قبیل فقر و نیازمندی ، بیماری و ازکارافتادگی، بی سرپرستی و یتیمی و… همواره در طول تاریخ بشریت در جوامع انسانی باشد و ضعف های گوناگونی وجود داشته است. مشکل یتیمی که از پدیده های طبیعی اجتماعی است، از دیرباز در جوامع بشری مطرح بوده است . حمایت از کودکان بی سرپرست و یتیم ، دارای سابقهای بسیار طولانی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید