بخشی از مقاله

چکیده

بی سرپرستی از آغاز خلقت وجود داشته است و کودکان بی سرپرست در مرکز نگهداری و به دور از حضور والدین و اعضای خانواده زندگی می کنند و برخی از آنان دچار محرومیت و احساس شکست و گاه دچار صدمات و ضررهای روانی می شوند. طراحی خانه به عنوان مهم ترین مکانی که زندگی انسان در آن اتفاق می افتد از اهمیت فوق العاده برخوردار است.

جهت طراحی چنین محیط هایی ابتدا لازم است تا طراحان شناخت صحیحی از نیازهای واقعی و به خصوص روانی افراد مورد نظر داشته و بر اساس علایق و رفتارهای پیش بینی شده¬ شان در پی شکل دادن به نیازهای مختلف روانی آنها باشند تا بتوانند محیطی مناسب با ویژگی های رفتاریشان را که در صدد شکل دادن فضاهای مورد نیاز بر اساس نیازهای مختلف است تجربه نمایند. نقش محیط و عوامل تأثیرگذار بر آن در رابطه با رشد اجتماعی و نحوه ارتباط با محیط و همسالان در هر سنی اعم از کودک یاخردسال بسیار مهم و ضروری می باشد. که همین، ضرورت به کارگیری اصول روانشناسی محیط در طراحی داخلی و خارجی خانه کودک با توجه به رنگ، فرم و فضا و تغییر پذیری و تداخل فضا های باز و بسته و بازسازی عناصر محرک طبیعی مانند نور، آب و رنگ به عنوان عامل مؤثر در بهبود رفتارشان را اجتناب ناپذیر می کند

روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و نوع آن کاربردی -نظری است و مبانی تئوریک آن براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است ونتیجه این امرمشاهده تاثیر بسزای آن برارتقاء و دلبستگی به بقای زندگیشان و محل سکونتشان ،کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی و تقویت انگیزه درونی این عزیزان برای دستیابی و تحقق رویاهای سبزشان می باشد.

-1 مقدمه

کودکان حساس ترین و تاثیرپذیر ترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند و در حساس ترین و مهمترین مسائل های زندگی شان یعنی زمانی که پایه های رشد شخصیتی- ذهنی- جسمی و اجتماعی آنها شکل می گیرد و به طور مستقیم در آینده و فردای آن ها تاثیر می گذارد زندگی خویش را صرف فروش کودکی خود کرده اند زمانی که کودکان به علت نیازهای مادی، فقر ، گرسنگی و امرار معاش خود و خانواده مجبور به فعالیت در اجتماع می شوند، از محیط کوچک خانه خارج شده وارد محیط بزرگتر جامعه می شوند، یک قدم از هم سن سالان خود عقب مانده اند زیرا بجای داشتن یک دنیای شاد کودکانه جسم کوچک خود را برای فرار از فقر وارد یک دنیای بزرگتر می کنند

روانشناسی محیطی مطالعه پیچیده بین مردم و محیطی اطرافشان است. به عقیده جیفورد - Gifford - روانشناسی محیطی با شاخه اصلی روانشاسی تفاوت دارد زیرا به محیط فیزیکی روزمره می پردازد روانشناسی محیط علم چارچوبی از نقطه نظرات تحقیق ها و فرضیات را فراهم می آورد که می تواند به ما درک بهتری از روابط متقابل انسان و محیط اطراف کمک کند . اگر ما بدانیم چه چیز در گذشته عملکرد بهتری از خود نشان داده است برای طراحی بهتر در آینده آمادگی بیشتری خواهیم داشت .

با توجه به مطالب بیان شده این پژوهش از آنجا ضروت می یابد که در واقع دوران کودکی موثرترین دوران زندگی انسان و کودکان سرمایه هایی انسانی می باشند. . متاسفانه در بسیاری از موارد مشاهده می شود که محیط های خاص کودکان بدون توجه به نیازهای واقعی آنان وصرفاً براساس تجربه ها، سلیقه ها و استنباط شخصی طراحان و حداکثر با توجه به ویژپی های روانشناختی ای مانند ایجاد تنوع رنگ، شکل و نظایر آن صورت می گیرد. این امر باعث می شود که فضا هیچگاه منطق با واقعیتهای نیازهای کودکان شکل نگیزد. بنابراین، توجه بیشتر به این فضاها و طراحی آنها بر پایه اصول و معیارهایی که از جوانب مختلف متناسب با نیازهای کودکان می باشد، ضروری است.

-2 اهمیت موضوع:

بی سرپرستی از آغاز خلقت وجود داشته است و کودکان بی سرپرست در مرکز نگهداری و به دور از حضور والدین و اعضای خانواده زندگی می کنند و برخی از آنان دچار محرومیت و احساس شکست و گاه دچار صدمات و ضررهای روانی می شوند. طراحی خانه به عنوان مهم ترین مکانی که زندگی انسان در آن اتفاق می افتد از اهمیت فوق العاده برخوردار است. برای کودکی که در محیط گرم خانواده از محبت پدر و مادر سرشار می شود و حمایت همه جانبه آن ها را در مسائل مختلف دارد، حتی اگر محیط زندگی اش کاملا منطبق نیازهای او نباشد به دلیل حضور در خانواده و خاطراتش به آن محیط وابسته بوده و خانه را محلی امن برای خود می داند. هدف اصلی این پژوهش طراحی مرکز نگهداری کودکان از شش تا دوازده سال با به کارگیری مبانی و معیارهای مناسب طراحی و با در نظر گرفتن رواشناسی نور و رنگ در بیرون و درون فضا می باشد تا بتواند محیطی خوب و مفید برای رشد کودکان به وجود آورد.

-3 شناخت کودک:

آنچه مسلم است شناخت ویژگی ها و خصایص کودک و آنچه در مسیر رشد وتعالی و به ثمر رساندن یک کودک لازم است میتواند در طرح محیطی مناسب برای کودکان راهگشا و موثر باشد . دراین بخش قبل از بیان هر مطلبی توجه به تعریف » کودک « از دیدگاه صندوق کودکان سازمان ملل متحد - یونیسف - ضروری به نظر میرسد . براساس این تعریف هر انسان با سن کمتر از 18 سال در ردیف کودکان واقع میشود . پس سنین نوجوانی هنوز در گروه و زیر مجموعه کودکی و واحد شرایط آنان میباشد.

-4 کودک:

آغاز پرورش بسیاری از توانایی های انسان در دوران کودکی است و پرورش قدرت تخیل و خلاقیت در این دوره شکل می گیرد. پیاژه روان کودک را به گیاهی تشبیه می کند که از یک سو تحت تاثیر محیط خارجی است و از سوی دیگر از درون و متناسب با نیروهای داخلی به رشد خود ادامه می دهد. کودکان همان گونه که رشد می کنند ساختارهای شناختی - الگوی تفکر یا عمل - ساده ی خود را به ساختار های شناختی پیچیده تبدیل می کنند.

طراحی فضای کودکان منطبق با شرایط آنان، به طور قطع بستگی به شناخت کافی از ویژگی های رشد آنان دارد . تصور کلی از اندازه های بدن کودکان در سنین متفاوت برای تصمیم گیری در مورد تعداد کودکانی که می توانند در یک فضا استراحت کنند ، مثل اندازه میز ، صندلی ، ارتفاع مناسب دستگیره درها ، کمدهای اسباب بازی ، دستشویی ها ، شیرها و . . . . . ضروری است. حوزه های عمومی مرتبط با دانش علوم رفتاری در مقوله های مرتبط با معماری فضاهای کودکان، علاقمندند تا اساس مطالعات خود را بر مبنای نظریه های رشد و یادگیری کودکان بنا نهند از این حیث مطالعات بسیاری وجود دارد که در پی شکل دادن فضاهای مورد نیاز کودکان بر اساس نیازهای مختلف روانی آنها باشد.

-5 روانشناسی رفتار کودک :

کودک انسان کوچک است که همه چیز را درک می کند و هر دوره از زندگی او وابسته به دوه دیگری است ، رشد جسمانی کودک همیشه یک سیر صعودی را طی می کند که گاهی سریعتر و گاهی کندتر است ولی باید دانست که رشد روحی و اخلاقی کودک همیشه دارای یک روند تکاملی نیست . به عبارت دیگر خصوصیات اخلاقی هر سن همیشه نکات خوب و بد هر دو را داراست و تضمینی برای صعود اخلاقی و روحی همراه با رشد جسمی وجودندارد 

دوران کودکی به جهت نقش مهمی که در سرنوشت آینده انسان ایفا می کند، فرصت بی نظیری است که نباید آن را از دست داد. فرصتهای یادگیری در اوایل دوران زندگی کودک آثار مهمی در پرورش توانائیهای بعدی او دارد .چرا که بیشترین رشد هوشی کودک در 4 سال اولیه زندگی اتفاق می افتد بطوریکه این رشد معادل رشد هوشی در 13 سال بعدی زندگی اوست .

عوامل موثر در ایجاد شخصیت در کودکان :

شخصیت اگر هم ریشه ارثی داشته باشد ولی بطور قطع متأثر از عوامل بسیاری است که در اثر محیط ایجاد می گردد که مهمترین این عوامل عبارتند از :

-    وضع جسمانی : که عاملی است ارثی و موثر در شخصیت فرد. اندام ، قیافه ،سلامتی ، نواقص جسمانی ،تحریک پذیری حواس ، طرز کارکردن غدد داخلی واعصاب ،همگی اثراتی را در حالات روانی شخص دارد که بدون رابطه با شخصیت فرد نیست .

-    احساس و قبول مسئولیت : اینکه به والدین و مربیان توصیه شده است که به کودکان مسئولیت های درخور توانائیهای آنها واگذار نمایند، برای این است که نهال شخصیت واعتماد بنفس در وجود آنها کاشته شده باشد تا در دوران جوانی رشد نماید. نوجوانان باید از یک طرف نسبت به خود احساس مسئولیت نمایند یعنی ،خود را حفاظت ونگهداری کنند و از طرف دیگر درانجام کارهای اجتماعی زیاد وابسته دیگران نباشند.

-    خود شناسی واحساس اطمینان کردن : خودشناسی و درک توانائی واستعدادهای خود یکی از عوامل مهم شخصیت است . بیشترین رشد هوشی کودک در 4 سال اولیه زندگی اتفاق میافتد بطوریکه این رشد معادل رشد هوشی در 13 سال بعدی زندگی اوست . کودک انسانی کوچک است که همه چیز را درک می کندو هر دوره از زندگی او وابسته به دوره دیگری است ، رشد جسمانی کودک همیشه یک سیر صعودی را طی می کندکه گاهی سریعتر و گاهی کندتر است ولی باید دانست که رشد روحی واخلاقی کودک همیشه دارای یک روند تکاملی نیست .

به عبارت دیگر خصوصیات اخلاقی هر سن همیشه نکات خوب و بد هردو را داراست و تضمینی برای صعود اخلاقی و روحی همراه با رشد جسمی وجود ندارد. همچنین باید دانست که روحیات کودک از نوعی تناوب برخوردار است بدین معنی که در بعضی از سنین او دارای سازگاری وتعادل بیشتری با خود و مردم است و در برخی دوره هاذاتاً ناراحت و ناراضی است واین دو حالتمعمولاً به صورت تناوبی و یکی پس از دیگری اتفاق می افتد.

-6 کودک، معماری و فضا:

منظور از این فضا ، تنها یک محدوده هندسی نیست ، بلکه منظور فضایی فعال و تأثیر گذار است که در شکل گیری شخصیت فرد شرکت می کند و خلوت و امنیت و آزادی او را تضمین و محافظت می نماید . این فضا بر حسب سن فرد یا اعمال او کوچک و بزرگ می شود و فرد در این فضا به راحتی خود را می یابد . باید گفت که فضا یک محیط عادی نیست ، بلکه یک واقعیت روانشناختی زنده و پویاست . این فضا نباید خود را بر انسان تحمیل کند بلکه باید مناسب با شخصیت او شکل گیرد .

دوران صنعتی ابعاد مسئله را پیچیده تر کرده است ، پدران ما در فضایی با مقیاس انسانی زندگی می کردند ، حال آنکه ، آن فضا امروزه تغییر کرده و تکه تکه شده و هویت صنعتی یافته است و هماهنگی چندانی بین انسان و فضای اطرافش به چشم نمی خورد ، معماری ، هنر ایجاد فضای ساخته شده است و در این زمینه مسئولیت و عملکرد سنگینی را به عهده دارد .

عملکرد محافظت : زیرا هر کسی نیاز به یک محل امن و محافظ گرم ، صمیمی و خلوت دارد عملکرد ارتباط : زیرا انسان به صورت اجتماعی زندگی می کند و نیاز به ارتباط و مراوده با دیگران و شرکت در زندگی اجتماعی دارد . عملکرد زیبایی شناسانه : جهت بیدار کردن حس زیبایی و آرامش روح .

-7 محیط های مناسب کودکان

کودک برای رشد ، قبل از هر چیز به ارضاء عاطفی و احساس پیوند با محیط فیزیکی و اجتماعی خود نیازمند است . بنابراین مشخصه محیط مناسب ، وجود محرکها و انگیزه های لازم و منطبق با هر مرحله رشد کودک است .هنگام طراحی مفیدترین ترفند به منظور ایجاد پیوند عاطفی بین کودک و محیط و جلوگیری از روحیه ناخرسند در او ، در نظر گرفتن وابستگی ها و تمایلات جسمی و عاطفی کودکان در هر مرحله از رشد است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید