بخشی از مقاله

چکیده

داستان کوتاه به عنوان یکی از اصلیترین ژانرهاي ادبی از ظرفیتی خاص در بازنمایی تصاویر و احساسات درونی نویسنده و همچنین ترسیم محیط اجتماعی و فرهنگی پیرامون او برخوردار است. در عرصه ادب عربی و حتی ادبیات جهان بدون شک، باید نجیب محفوظ - برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1988م - را از بزرگان حوزة داستان نویسی انگاشت. در این بین یکی از دلایل شهرت وي داستان هاي کوتاه اوست.

از اینرو، نگارندگان در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با هدف واکاوي ابعاد روایی داستان هاي کوتاه نجیب محفوظ، به روایت شناسی 22 داستان کوتاه از مجموعه هاي »خواب« و »روز قتل رئیس جمهور« در ساحتهاي آغازین و انجام داستان، طرح و پیرنگ، زاویه دید، شخصیت پردازي، لحن، مضامین، صحنه و... پرداختهاند. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که اوج هنرنمایی نجیب محفوظ در در عرصه داستان کوتاه، در شخصیت پردازي، پیرنگ منسجم و مبتنی بر روابط علّی و معلول و همچنین تنوع چشمگیر موضوعات داستانی است.

مقدمه

در زبان، همه عناصر و اجزا به شکلی با عناصر و اجزاي دیگر مرتبطاند و مجموعه منسجم و هماهنگ را می سازند، به طوري که فردینان دو سوسور این مجموعه منسجم و یکپارچه رالسیستمل یا لنظامل نامیده است و زبان شناسان عمدتا آن رالساختارل می نامند - علوي مقدم،. - 185 :1377 یکی از مهم ترین نظریه پردازان در عرصه شکل شناسی روایت، ولادیمر پراپ نظریه پرداز روسی است. او عمدة نظریات خود را دربارة روایت و ساختار در سال1938 میلادي درکتاب ریخت شناسی قصه هاي پریانجککئهص yططهس - منتشر کرده است. انتشار این کتاب، سر آغاز بسیاري از بررسی هاي ساختاري در داستان و روایت گردید.

در تعریف روایت و تعیین دامنه روایت شناسی، همچون دیگر مفاهیم حوزه علوم انسانی و ادبیات، اتفاق نظر واحدي وجود ندارد و به جهت نسبی بودن قضیه، تعاریف گوناگونی از روایت ارائه شده است. آنگونه که لوالاس مارتینل نویسندة کتابل نظریههاي روایتل در پاسخ این سوال که روایت چیست؟ میگوید: »اگر پاسخ این پرسش را میدانستم هرگز به بحث از نظریههاي اخیر روایت نمیپرداختم. فهم روایت طرحی است معطوف به آینده - «مارتین،. - 144:1391 می توان گفت که روایت به طور خاص یک داستان است؛ داستانی که مجموعهاي از رخدادها در زنجیرة زمانی در آن شکل میگیرد.

پیشینه تحقیق

در زمینه نویسندگی و نقد داستان هاي نجیب محفوظ تاکنون پژوهش هاي صورت پذیرفته است. از آن نمونه: لعنصر پیرنگ در رمان الثلاثیه نجیب محفوظل نوشته مظفر اکبري مفاخر - - 1386 در این مقاله نویسنده ساختار پیرنگ و عناصر آن - مقدمه-گره افکنی، تعلیق، نقطه اوج و پایان بندي - را در داستان هاي سه گانه - الثلاثیه - نجیب محفوظ بررسی نموده است. لتحلیل مکتب ادبی داستان سه گانه نجیب محفوظل اثر فرامرز میرزایی - - 1388 در این مقاله، رمان مذکور از منظر مکتب واقع گرایی واکاوي شده و مسائلی همچون: برخورد فرهنگ غرب و شرق، پدر سالاري، دین تقلیدي و سنتی، فقر، استبداد خانوادگی و دیگر چالش هاي اجتماعی از دیده نقد گذرانده شده است.

لاللص و الکلاب؛ دراسه فی الشکل و المضمونل اثر علی گنجیان خناري - - 1389 که نویسنده، رمان مذکور را از نظرگاه مضمونی و روایت شناسی بررسی نموده است. لتحلیلی بر درونمایه هاي داستان هاي مجموعه حکایات حارتنال نوشته جواد اصغري - - 1391 در این مقاله درونمایه هاي روانشناختی، دینی، سیاسی، اجتماعی و فلسفی داستان هاي مذکور نقد و بررسی شده است. در لنقدي بر رمان اللص و الکلاب اثر نجیب محفوظ از منظر توصیفل تألیف فاطمه جمشیدي و وصال میمندي - - 1391 نقش توصیف و شیوه هاي مختلف روایی آن در انتقال عواطف و حالات درونی شخصیت هاي رمان مورد بررسی قرار گرفته است. اما تاکنون داستان هاي دو مجموعه لخوابل و لروز قتل رئیس جمهورل از منظر روایت شناسی مورد بررسی قرار نگرفته است، از این رو جستار پیش رو، پژوهشی نو و جدید در بررسی داستان هاي نجیب محفوظ تلقی می گردد.

زندگی و نویسندگی نجیب محفوظ

نجیب محفوظ عبد العزیز ابراهیم احمد الباشا، در سال 1912 در بیت قاضی محله الجمالیه مصر به دنیا آمد و نام خود را از مشهورترین پزشک زایمان مصري یعنی دکتر نجیب محفوظ که ناظر به دنیا آمدن او بود گرفت. وي در 30 اوت 2006 پس از یک عمل جراحی در بیمارستان درگذشت. او کوچکترین پسر خانواده اي متشکل از سه پسر وچهار خواهر بود - الغیظانی،. - 9 :1980 محفوظ در خانواده اي از طبقه متوسط رشد کرد.

پدر و مادرش هر دو کارمند بودند در رشته فلسفه درس خواند و رساله اش را پیرامون »مفهوم زیبایی در فلسفه اسلامی« نوشت. در سال 1936 لیسانس شد و در سال 1988 موفق به دریافت جایزة ادبی نوبل شد. او دورة فوق لیسانس را نیمه تمام رها کرد و یکسره به نوشتن پرداخت. طی هفتاد و هفت سال عمر، حدود پنجاه رمان و مجموعه داستان کوتاه و دهها مقاله و شماري فیلمنامه نوشته است.

وي مطالعات خود را درعرصه داستان با خواندن رمانهاي پلیسی که حافظ نجیب محفوظ آنها را به شیوه آزاد ترجمه می کرد، آغاز کرد. در کنار این رمانها آثار منفلوطی، طه حسین، سلامی موسی، توفیق حکیم و دیگر بزرگان عرصه ادبیات را نیز مطالعه می کرد و در سال 1928 به داستان کوتاه روي آورد و کمکم مطالعات خویش را در حوزة ادبیات معاصر، ادبیات رئالیسم، ماجراجوییهاي ادبی معاصر ، با آثار کافکا، گوته ، همینگوي، تولستوي، داستا یوسکی و ... گستره بیشتر می بخشید.

داستانهاي کوتاه نجیب محفوظ متأثر از آثار مصطفی منفلوطی بود. روشی که حتی در آن زمان، برخلاف بسیاري از معاصران خود که همچنان داستان منثور را به عنوان یک قالب ادبی، به چشم حقارت می نگریستند. محفوظ داستانهاي خود را وسیله اي براي تنویر افکار و اصلاح و بهبود جامعه می دانست. آن احساس تعهد اخلاقی و دلبستگی به اندیشه ها و انگیزه هاي دیگران که در داستانهاي اولیه او دیده می شود، وجه امتیاز همه آثار متأخر او نیز هست. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید