بخشی از مقاله
چکیده
فرآیند تولید محصولات جدید که یک مزیت رقابتی برای سازمان های تولیدی محسوب می شود که جنبه های مختلفی نظیر تعامل با شبکه های نوآوری ،همکاری بین واحدهای تحقیق و توسعه با واحدهای بازاریابی، وجود زنجیره های تامین کارا و بهره گیری از دانش و مهارت تیم های چند منظوره را در بر می گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخصهای ارزیابی محصول فناوری جدید با استفاده از تکنیک دیمتل و تحلیل شبکه صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد و بر اساس ماهیت، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. این پژوهش در شرکت پتروشیمی ایلام صورت گرفته است و 20 نفر از خبرگان شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادههای پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. شاخص سازگاری پرسشنامههای مقایسه زوجی کوچکتر از 0/1 و در محدوده قابل قبول بوده است.
روایی پرسشنامه نیز با استفاده از تکنیک دلفی بررسی شده است. در ابتدا با استفاده از بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبههای تخصصی، مهمترین شاخصهایه ارزیابی فناوری جدید محصول شناسائی شده است. پس از شناسائی معیارهای اصلی و گردآوری دادهها، از تکنیک مقایسه زوجی و فرایند تحلیل شبکه جهت تعیین اولویت معیارهاو زیرمعیارها استفاده شده است. براساس وزن شاخصهای عملکردی به رتبهبندی شاخصها پرداخته شده است. در نهایت نیز الگوی روابط علی و تاثیر و تاثرات میان شاخصها با تکنیک دیمتل بررسی شده است.
نتایج نشان داده است معیار شرایط امکانپذیری تجاری از بیشترین تاثیرگذاری و توانمندی تحقیق و توسعه از بیشترین تاثیرپذیری برخوردار است. بطورکلی امکانپذیری تجاری بیشترین تعامل را با سایر معیارهای مورد مطالعه دارد. در این مدل امکانپذیری تجاری و توانمندی بازاریابی متغیرهای معلول بوده و معیار رقابتپذیری فناوری و توانمندی تحقیق و توسعه یک متغیر علی هستند.براساس محاسبات سوپرماتریس حد،شاخص کاربردی بودنبا وزن نرمال 0/0953 از بیشترین اهمیت در میان تمامی شاخصهای موجود برخوردار است. تخصصگرایی با وزن 0/0874 از اولویت دوم برخوردار میباشد. شاخصهای ثبات نرخ تغییر، هزینه تجاری سازی و سودآوری با وزن مشابه از اهمیت بالائی برخوردار هستند.
واژگان کلیدی: تکنولوژی محصول جدید، امکانپذیری تجاری، رقابتپذیری فناوری، توانمندی بازاریابی، توانمندی تحقیق و توسعه
مقدمه :
با ورود به هزاره جدید و با توجه به تغییرات سریع در صنعت فناوری در سراسر دنیا، رقابت پذیری و بقای نهایی یک سازمان به توانایی آن در توسعه و تولید محصولات و خدمات جدید و نوآورانه وابسته میباشد - خدادحسینی، . - 52 :1381 در تعریف توسعه محصول جدید باید گفت، محصول جدید مجموعه فعالیتها و خطمشی رشد بوده که در مراحل مختلف، برای تولید محصول برای قسمتهای موجود بازار منجر به تغییر و اطلاعات جزئی یا کلی در کالاها میشود - کوپر، . - 1990از آنجایی که تعداد محصولات جدید توسعه یافته، توسط تکنولوژی های جدید افزایش یافته است، از این رو اهمیت تجاریسازی محصولات تکنولوژی جدید به امری خیلی مهم برای سازندگان در ارائه موفق محصولات و خدمات جدید و باارزش تبدیل شده است. این تحقیق عواملی که باید برای توسعه محصول جدید از ابعاد چندگانه در رابطه با فرصت بازار و روش منبعمحور تکنولوژی در نظر گرفته شوند را اولویتبندی میکند.
ما از این امر عوامل ارزیابی تجاریسازی برای توسعه محصولات جدید را شناسایی میکنیم و آزمایش میکنیم که عمدتاً چه عواملی باید در نظر گرفته شوند. بر مبنای ادبیات پژوهش و مطالعه دلفی با کارشناسان صنعت ماشینآلات، چهار زمینهی تصمیمگیری شناسایی میشود، که شامل: بازاریابیپذیری، امکانپذیری کسب و کار، رقابتپذیری تکنولوژیکی و تواناییهای تحقیق و توسعه. سپس ما شانزده عامل را تحت مدل ANP & DEMATEL اولویتبندی میکنیم. شناسایی و اولویتبندی عوامل برای تجاریسازی محصولات تکنولوژی ارائه شده در این مطاله منجر به بهبود ارزشیابی تکنولوژی مرسوم شده و بینشهای جدیدی برای کارشناسان برنامهریزی تکنولوژی، تحقیق و توسعه و اداره استراتژی شرکتها ارائه میکند.
بیان مسئله
نوآوری محصول یک بازسازی پویا است، که نیازمند رهبری و تجربه سازمانی و مدیریتی میباشد که دارای شرایط گستردهای است. نخستین قدم با پیشرفتهای تدریجی یا حتی رادیکالی در زمینه سهام تولیدی موجود، جایگزینی محصولات فعلی با محصولات جدید، یا توسعه محصولات جدید جهانی برای مزیت مشتریان فعلی یا جدید آغاز میشود. بهرهبرداری از فرصتهای محصول جدید و نوآورانه نیازمند تولید، توسعه و ارزیابی ایدههای محصول جدید است. مراحل اساسی آن شامل درک نیاز به محصولات جدید، کشف منابع موجود و بالقوه ایدهها ونهایتاً ارزیابی ایدهها میباشد. گام ارزیابی ایدهها و محصولات جدید نیازمند ارزیابی کاملی از نقاط قوت و ضعف مرتبط با سبد کالا و توانمندیهای موجود میباشد - لیلین، موریسون و همکاران، . - 2002
تاکنون از ابزارها و تکنیکهای کمی بسیاری در حوزه مدیریت استراتژیک استفاده شده است، که از آنجایی که اصلیترین مؤلفه در این حوزه، تصمیم-گیری با در نظر گرفتن همزمان ملاحظات چندگانه میباشد، لذا تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره بیشترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. در این میان یکی از ابزارهایی که در مرحلهی تدوین استراتژی برای تحلیل موارد استراتژیک درونی و بیرونی به کار میرود، تحلیل ANP و DEMATEL می-باشد. زیرا تحلیل دلفی به تنهایی نمیتواند برای ارزیابی جامع فرایند تصمیم گیری استراتژیک به کار رود و باید چارهای اندیشیده شود که همزمان باید از مجموعهای از این روشها استفاده گردد.
مبانی نظری
در بسیاری از صنایع، توسعه محصول موفقیتآمیز و تجاریسازی محصولات جدید به عنوان مشخصهی اصلی مزیتهای رقابتی پایدار در کسب و کارها بیان میشود. همچنین توسعه و رشد شرکتها به توانایی آنها در معرفی محصولات جدید در طول دورههای متفاوت اقتصادی وابسته است - کوپر، . - 1993 در دنیای پر از تغییر و تحول کنونی و در نظر گرفتن شرایط رقابتی حاکم بر فضای کسب و کارها، شرکت و سازمانها به ناچار باید با این پویاییها همگام شده تا بتوانند، موجبات بقای خود را فراهم نمایند. سرعت این تغییر و تحولات به گونهای شده، که بسیاری از محصولات کنونی که به تازگی تولید و وارد بازار شدهاند، نیز را در معرض دگرگونی قرار میدهد. در این میان شرکتهایی که این شرایط را درک کرده باشند، به فعالیتهای تحقیق و توسعه خود بیشتر توجه مینمایند و لزوم توسعه محصولات جدید را در دستور کار خود قرار میدهند - دوغرتی، . - 1992
مدیریت استراتژیک به نحو گستردهای امروزه توسط اغلب بنگاههای دولتی و خصوصی برای ایستادگی در برابر هجوم بیامان رقابت بازار و تغییرات محیطی استفاده میشود. پیچیدگی و ظرافت تصمیمگیری در کسب و کار، مدیریت استراتژیک را ضروری ساخته است. مدیریت فعالیتهای متنوع و چندبعدی درونی، تنها بخشی از مسئولیتهای مدرن مدیران میباشد. محیط بلافصل بیرونی مؤسسه هم عوامل چالش برانگیزی را فرا میآورد - پیرس و رابینسون، . - 1383
نقش تحقیق، توسعه و نوآوری در توسعه و تجاریسازی فناوری
تحقیق به تنهایی سبب توسعه نمیشود، بلکه از طریق تولید محصولات صنعتی، بهبود روشها و ارائه خدمات به واحدها و بخشهای مختلف جامعه و صنعت اسباب توسعه فراهم میآید. امروزه تفاوت بین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، ناشی از تفکر فناورانه و تأثیر آن در رشد و توسعه اقتصادی می-باشد. توسعه فناوریهای جدید نیز نیازمند انسانافزارها، نرمافزارها، سخت افزارها و سازمانافزارهای متناسب است، که بدون آنها تولید ثروت امکانپذیر نخواهد بود. کشورهای موفق جهان مانند ژاپن افراد متعهدی را به کار گرفتهاند تا بتوانند دائماً شکاف فناوری خود را با دیگر کشورها تشخیص دهند و بر اساس آن اولویتهای خویش را بروز دهند و سیاستها و برنامههای خود را جهتدهی نمایند. لازمه ناوبری صحیح فناوری، شناخت صحیح جغرافیای لحظهای فناوری، شناخت و تحلیل به روز ازهمه عوامل مؤثر در توسعه از قبیل افزایش درآمد سرانه، توزیع عادلانه درآمد، ارتقای کمی و کیفی اشتغال و به کار بستن آنها در عرصه جهانی است.
جغرافیای لحظهای فناوری نشان دهنده مختصات دیگران و در نتیجه کمک کننده به تعیین جایگاه کشورها از نظر مزیتها - نسبی و مطلق - ، فرصتها و تهدیدهای پیش روست. نمونهای از سازمان افزارهایی که در فرآیند ایجاد، توسعه و تجاریسازی فناوری نقش مهمی دارند، پارکهای فناوری میباشند. این پارکها پلی میان دانشگاهها، مراکز رشد و صنعت میباشند و بهترین مکان برای رشد و توسعه فناوری میباشند. نمونه بسیار موفق آن در جهان دره سیلیکون در ایالات متحده میباشد که با حمایتهای دولتی آغاز به کار نمود و در نهایت تبدیل به مرکز فناوریهای پیشرفته دنیا شد - عابدی، . - 1376
مهمترین مشکلات تجاریسازی فناوری
عمدهترین مشکلات در مسیر تجاریسازی عبارتند از:
- کمرنگ بودن مشارکت محققان در ایجاد ارتباط »بازار« و محیط »تولید.«
- تجاریسازی فناوری نیازمند توسعه و انتظار برای دریافت پول است و این فرآیند، دشوار و در عین حال طولانی است.
- تجاریسازی مستلزم صرف وقت و زمان است و به همین علت هم بیشتر نوآوران شرکتها و کارآفرینان، تحقیقات کافی در بازار را انجام نمیدهند.
مهمترین مشکلات تجاریسازی فناوری
عمدهترین مشکلات در مسیر تجاریسازی عبارتند از:
- کمرنگ بودن مشارکت محققان در ایجاد ارتباط »بازار« و محیط »تولید.«
- تجاریسازی فناوری نیازمند توسعه و انتظار برای دریافت پول است و این فرآیند، دشوار و در عین حال طولانی است.
- تجاریسازی مستلزم صرف وقت و زمان است و به همین علت هم بیشتر نوآوران شرکتها و کارآفرینان، تحقیقات کافی در بازار را انجام نمیدهند
سه رویکرد عمده به تجاری سازی فناوری
در بررسی دیدگاههای مختلف موجود برای تجاریسازی یافتههای تحقیقاتی، بسته به این که ملاحظات مربوط به تجاریسازی در چه مرحلهای از فرایند تحقیق آغاز میشود و در چه مرحلهای از آن به اتمام برسد، سه رویکرد عمده را میتوان تعریف کرد، که عبارتند از:
- رویکرد تجاریسازی واکنشی: در این رویکرد پس از انجام پروژه تحقیقاتی و دستیابی به نتایج آن، ملاحظات مربوط به تجاریسازی آغاز می-شود. این شیوه بیشتر برای فناوریهایی کاربرد دارد، که به عنوان یک نتیجه فرعی در حین اجرای پروژههای عظیم تحقیقاتی حاصل میشوند.
- رویکرد تضمین تجاریسازی - تحقیق قراردادی یا سفارشی - : در این رویکرد قبل از آغاز پروژه تحقیقاتی فعالیتهای تجاریسازی صورت می-گیرد و پس از اطمینان از تجاریسازی - عقد قرارداد با شرکای تجاری - ، آن پروژه تحقیقاتی آغاز میشود. این شیوه بیشتر برای فناوریهایی کاربرد دارد که قبل از توسعه آنها، سفارش دهنده فناوری بر ماهیت فناوری و عملکرد آن تسلط داشته باشد و یا اینکه سازمان ارایه دهنده فناوری بتواند، تعریف شفافی از محصول مبتنی برفناوری به مشتری ارایه دهد.
- رویکرد تجاریسازی همزمان: در این رویکرد قبل از آغاز پروژه تحقیقاتی، فعالیتهای تجاری سازی آغاز و همزمان با انجام پروژه، ملاحظات تجاریسازی به طور موازی و مرحله به مرحله تکامل میابند - موسایی، . - 1387